ایتنا - تصور کنید در حفرهای از زمان به هزاران سال قبل باز گشتهاید و در دستانتان یک ابزارک هوشمند ارتباطی دارید که از آن برای مشاهده بسیاری از اطلاعات مثل نقشههای ماهوارهای و یا ارتباط با آن سوی دنیا استفاده میکنید...
سیدمحمدرضا موسویپور این روزهای دنیای رنگارنگ ما پر است از زرق و برق ابزارکهایی که علاوه بر کارایی غیر قابل انکارشان در رفع و رجوع نیازهای ما، به نحوی جایگزین بزکهای لوکس و گران قیمتِ سنتی شدهاند. رقابتی تمام نشدنی میان تولیدکنندگان که هر بار با نمایشی نو، چشمها را متوجه خود میسازد. هنوز هیجان کاربران از طراحی زیبای ابزارکها اشباع نشده که فناوری یک آس دیگر رو میکند. این تنها گوشهای از دنیای ارتباطات است. دنیایی که هر روز یک اتفاق خوشایند و جدید را به مردم ارائه میدهد.
در این میان علاوه بر تکامل تدریجی زیرساختهای ارتباطی، ابزارها و ایدههای جدیدی شکل میگیرند که هدف نهایی از بهکارگیری آنها، رفاه و آرامش انسانها است. این فناوری که امروزه با مفهومی بهنام اطلاعات همراه گردیده است، سیر تاریخی و تکاملی خود را از ارسال سیگنالهای دود و طبل به ابزارهای ارتباطی نوین، در حال حاضر رسانده است. بهنحوی که هماکنون ابزارهای ارتباط صوتی و تصویری، خیالپردازیهای جام جهاننمای بلورینِ را به واقعیت رساندهاند.
تصور کنید در حفرهای از زمان به هزاران سال قبل باز گشتهاید و در دستانتان یک ابزارک هوشمند ارتباطی دارید که از آن برای مشاهده بسیاری از اطلاعات مثل نقشههای ماهوارهای و یا ارتباط با آن سوی دنیا استفاده میکنید. اگر تا به حال داستانهایی همچون دادگاهِ گالیله و شوکرانِ سقراط را که به جرم بیان حقایقی جدید مجازات شدند را شنیده باشید، ممکن است در عوض لذت و آرامش در آن روزگار، پایان تلخی را متصور شوید و خود را در ابتدای صف جادوگران آن زمانه و در انتظار ضیافت سوزانده شدن، در هیاهوی مردمانِ سادهلوح ببینید. اگرچه رویاها زاده برخی حقایق طبیعی و واقعیاند که در روزگار ما سرنخهای نخنما شدهای دارند، اما اجازه دهید از این رویا به سمت واقعیتهای صریحتری برویم.
از حدود چند صد سال پیش که فناوریهای مدرن و نوظهور به مرور مطرح میگردید، موضعگیریهایی در برابر آن اتخاذ میشد. این موضوع از نگاه جامعه شناختی یک مساله عمومی در تمام جوامع بوده است. به طوری که جوامع مختلف، هر یک به میزان متفاوتی در برابر نوآوریها و تغییرات مقـاومت نموده و میکنند. بیشتر این مقـابلهها به دلیل وجود عادتها و یا در معرض خطر دیدن احساسات مردم به وجود میآیند. تا آنجا که بارها عبارت کنایهآمیز ترک عادت موجب مرض است را شنیدهایم. چهرههای برجسته علوم اجتماعی بر یک اصل کلی اعتقاد دارند که هر چیز جدید، همچون نوآوریهای فرهنگی، اجتماعی یا علمی، بهانهای برای مقـاومت به وجود میآورند و تنها هنگامی تازهها مورد قبول قرار میگیرند که منافع اجتماعی را به همراه داشته باشند. امروزه مقـاومت در برابر ایدهها و ساختههای نوظهور به مانند گذشتههای دور نیست که ایدههای نو، خطرناک تلقی شده و آورنده آن ناگزیر باشد جانش را در مهلکه اندازد. اما همچنان گوشههایی از این کنش و واکنش اجتماعی در برخی جوامع به چشم میخورد. با این تفاوت که سبک و سیاق این تقابل تغییر کرده است.
اگر کمی در تاریخ فناوری به گشت و گذار بپردازیم، حکایتهای گوناگونی در ارتباط با موضوع فوق خواهیم یافت. از سرسختی مردمانی که به واسطه مقاومتشان داستانهای خندهدار و گاه تاسفآمیز را در مقابله با فناوری از خود به جای گذاردهاند. اگرچه هیچ چیز به اندازه یک اندیشه نو و عملی شدن آن انسان را به هیجان نمیآورد، اما در عین حال هیچ چیز هم به اندازه امور تازه و بدیع برخی را هراسان نمیکند. شاید از همین رو برای عدهای واژه نوظهـور، تلـخ و زننـده بوده و موجب واکنش به آن میگردد. در هر صورت آنچه مسلم است جریانِ نوآوری راه را هموار نموده و سیر تاریخی خود را به هر ترتیب ادامه میدهد. نمونههای بسیاری از این مقـاومتها در تاریخ به یادگار مانده است. در همین کشور خودمان و در روزگاری نهچندان دور، مقابله و پافشاری در برابر ویدئو میتواند مثال مناسبی باشد. آنها که اندکی بیش از سی سال دارند، کاملاً به خاطر میآورند که این موجود نوظهورِ حرام، چگونه سیر تکوینی خود را در جامعه ایرانی طی نمود و از کالایی منحوس به آنجا رسید که ضرورتی در منـازل مردم گشت و حتی بسیاری از مسئولان آن را لازمه و نمـاد اقتـدار دفـاتر خود میدیدند.
فناوری نویی که باعث متلاشی شدن بنیـان خانوادهها میشد و ارزشهای اخلاقی، دینی و حتی فرهنگ ملی را تهدید میکرد، بعدها تبدیل به فرصتی شد که بتوان از آن در جهت اهداف خیر و آموزش و تفریـح موجه، استفاده نمود. حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ایجاد موسسات و فروشگاههای محصولات ویدئویی، خود در این امر اهتمام نمود، تا این ابزار، کارکردِ مثبتی در جهت آرامش جامعه ایفا نماید. اما تجربههای فراوان تاریخی همچون مورد اخیر و یا قبلتر، مانند کراهـت استفاده از چـرخ خیاطی و یا دوچرخه که مرکـب شیـطان نامیده میشد، هنوز هم به دلیل تنگنظری و دانش کم برخی یا بی توجهی آنها، موجب مقـاومتِ محکوم به شکستی است که بهجای فرصتسازی، تنها فرصت سوزی و ساز مخالف را میشناسند و زندگی را نه برای هدف متعالی ساختن، بلکه درهم شکستن ادامه میدهند. این استعداد بهجای یافتن راهی برای استفاده از موهبتهای الهیِ پیشرو، تنها به دنبال نفی آن گشته، تا به هر نحو ممکن از راه به مراتب مشکلتر سازندگی طفره روند. البته هر چه جامعه ایران به سمت دنیای جدید نزدیکتر شده، شدت و نوع مقـاومت در برابر فناوریهای جدید نیز کاسته شده است. مثالهای آن را میتوان در زمینه ورود و پذیرش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی مانند تلفنهمراه و یا رایانه دید. گرچه فناوری نوظهور اینترنت که پدیده چند دهه خیر لقب گرفته است، همچنان مشمول بیمهری مسئولان قرار دارد. عدم توجه مناسب به این فناوری، اشکالتراشی و انحصار طلبی دولتی، موجب آزار قشر وسیعی از مردم است که باید هدف هر دولتی، تنها خدمتگزاری به آنها باشد. به طور نمونه وزیر محترم ارتباطات در دولت دهم بر وضعیت مطلوب اینترنت در کشور تاکید داشت. اما حقیقت همان است که میبینیم و انتظار منطقی کاربران از وضعیت موجود به هیچوجه با این نظر ایشان مطابقت ندارد. واقعیت آن است که به صرف رضایت یک مقام ارشد نمیتوان چشم بر حقایق موجود بست و شبکه کند و بیکیفیتی که به بهانههای گوناگون، خدمات مختلفی از آن حذف گردیده است را راضی کننده خواند. هنوز برخی از کاربران این سوال را با تعجب پرسش میکنند که مثالا چرا پورت ۴۴۳ که برای امنیت ارتباطات طراحی شده است، باید دائما دچار اختلال باشد و یا چرا بهانههای امنیتی گاه دلیل این مشکلات اعلام میشود. عجیب که دغدغه برخی به جای خدمت به مردم شریف میهنمان در زمینه افزایش کیفیت، معطوف راهکارهایی است که در پارهای موارد به دلیل کارشناسی نادرست به شکست میانجامد. نمونه آن شکست پروژه وی پی ان ملی بود که به صرف گذاردن نام ملی منتقدان را تنها به چشم دشمنی مینگریست.
هزینههای همچنان گران، اختلالات و ارائه خدمات بیکیفیت در آستانه برگزاری یکی از پرطرفدارترین نمایشگاههای سالانه کشور از مسایل عادی این روزهای ما شده است و هر از گاه مسئولی با ژستی حق به جانب، مشکل را به جای دیگری حواله میدهد و کاربران را به سعهصدر فرا میخواند. اینها تنها اشاراتی از مشکلات بخش ارتباطات در سالیان اخیر است. با کمی نگاه دلسوزانه و البته متفکرانه به سادگی میتوان نتیجه گرفت که پیکره ارتباطات در ایران از ویژگی همگرایی ارتباطی به دور مانده و به سمتی میرود که ژرفای این بیگانگی هر روز عمیقتر میشود. به طور نمونه پیدایش شبکههای اجتماعی و رویکرد نامناسب جامعه و مسئولین موجب دو دستگیهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری گشته است. آمار رو به کاهش مخاطبان تلویزیون ملی و یا راهکارهای نامناسب در جهت مقابله با امواج ماهوارهای نیز در این میان قابل تاملاند.
این رابطه واگرا زمانی تحقق مییابد که جریانهای مختلف سنتی و مدرن، پیامهای متناقضی را تولید کنند. نتیجه این نوع رابطه، سردرگمی کاربران عرصه ارتباطات و متروک یا بیاثر شدن کارکردهای مفید ارتباطی است. چنین فضایی سبب میشود تا کاربران خود را به مسیرهای خاص محدود نموده و یا برای کسب اطلاعات و تعامل با دنیای اطراف خود، به کانالهای نامعتبر متصل شوند. شاهدی بر لزوم تغییر رویه، در جهت بهبود شرایط و فضای اجتماعی، حضور مقتدرانه برخی مسئولان دولتی در شبکههای اجتماعی است که با استقبال مردمی و در نهایت ایجاد دوستی و آرامش در بخشی از فضای اجتماعی همراه گردیده است. نزدیکی به مردم و احترام به علایقِ به حقِ آنها، مصداق کارگزار خدمتگزار و نیز همسویی درست با فناوری و ایجاد کارکردهای مفید و فرهنگی آن است. قطعا این رویکرد همگرایانه فرهنگی اجتماعی نسبت به نگاه خشنی که ابزار فشار و تهدیدِ آن، تنها منجر به اضمحلال اجتماعی و فرهنگی میشود، برتری دارد. از این رو بهترین عملکرد هوشمندانه، همگرایی جریانهای گوناگون ارتباطی با یکدیگر و حسن استفاده از فرصتها و امکانات موجود است. به نحوی که برآیند ارتباطی آنها وحدتگرا و آرام دهنده روح و روان جامعه باشد.
اینک که چهاردهمین دوره نمایشگاه بینالمللی تلکام را تجربه میکنیم و فرصت مجددی در جهت پیشرفت و اطلاعرسانی درباره آخرین دستاوردهای صنعت مخابرات و ارتباطات مهیا گردیده است، جا دارد تا با رویکردی علمی، بازنگری دوبارهای بر آنچه پیش روی ما قرار دارد، انجام شود. شرایط فرهنگ و ارتباطات در جهان امروز اقتضا میکند که انواع ارتباطات سنتی و مدرن در مسیر همگرایی، هم در محتوا و هم در کارکردهای مفید خود حرکت کنند و مسئولان شناخت و دانش مناسبی از وضعیت موجود داشته تا بتوانند حداکثر استفاده را از مواهب خلق شده، ببرند. امید که موج تدبیر و عقل جایگزین پارهای از انحصار طلبیها شده و بیش از این موجب تلخکامی جامعه ما، دست کم برای دسترسی به یک حد معقولی از خدمات نگردد.