داستان البته به مدتها پیش باز می گردد، اما سر این کوه یخ را رسانهها کمی پیش از انتخابات دور دوم هیئت مدیره نظام صنفی رایانهای استان تهران مشاهده کردند؛ کوه یخی که ابتدا به سردی رابطه علیپور و مدیران سازمان نظام صنفی رایانهای انجامید و با «گرمایش زمین انتخاباتهای صنفی» رفته رفته به سیلی بدل شد که گویا همچنان جاری است. آخرین اتفاق در این رابطه سرد، نوشتهای بود که به قلم علیپوردر یک هفتهنامه تخصصی به چاپ رسید. در ان نوشته، احمد علیپور مشخصا به جریانها و افرادی اشاره کرده بود که به صنف آسیب میزنند و خواستار همفکری برای اصلاح شده بود.
برای تشریح دلایل احمد علیپور در رویکرد و اظهارات اخیرش با او گفتوگو کردهایم.
• آقای علیپور، آخرین مقاله شما را که در آن از الفاظ تندی در تشریح بعضی جریانها استفاده کرده بودید، برخی به نداشتن اخلاق شکست تعبیر میکنند. از رای نیاوردن در انتخابات اتحادیه فناوران رایانه ناراحت هستید؟
حتما منظورشما از الفاظ تند آن یادداشت، اشاره به شعبان بیمخهای صنفی و استفاده ابزاری آنها توسط پدرخواندههاست. آن مقاله تحلیل ۲۰ سال تاریخ تشکل صنفی فناوری بود و متاسفانه این افراد و نیز برداشتهای اعضای صنف از آنان هم جزئی از همین تاریخ است که نمیشود نادیده گرفت. مثل اینکه شما بعنوان یک ایرانی از جنگ، تحلیلی بنویسید و انتظار این باشد که صدام یزید کافر را جناب آقای پرزیدنت صدام حسین خطاب کنید! خوب در این صورت حق تاریخ را درست ادا نکردهاید.
نمیدانم آن مقاله تحلیلی که انواع انحراف در مدیریت تشکلها را برشمرده، چه ربطی به توفیق یا عدم توفیق من در انتخابات دارد. شاید آن برخی که میگویید خود را به عنوان مخاطب مقاله شناسایی کرده و میخواهند فرافکنی کنند.
• یعنی واقعا شکست در انتخابات برای شما مهم نبود؟
ببینید استفاده از الفاظی مثل پیروزی غرورآفرین و شکست سنگین و در پی آن بداخلاقیهایی که در نوشتههای طنز بینام یا بهتراست بگوییم شبنامهها باب شده است، مناسب یک انتخابات صنفی نیست، اینها محصول انحراف بزرگی است که بعضی بیکاران یا بیکار شدههای صنف باب کردهاند و اگرچه از ترس خراب شدن چهرهای که برای خود ساختهاند، مطالبشان را بینام و بیامضا انتشار میدهند اما کیست که این آقایان را در پشت چهره به ظاهر نجیبشان نشناسد؟
انتخابات صنفی محل حضور افرادی است که دارای برنامه و دیدگاه صنفی و نه سیاسی و مرامی هستند و آن برنامه و دیدگاه را در معرض رای اعتماد اعضای صنف میگذارند. بنده هم در رابطه با مراکز عرضه فروشگاهی صنف دارای دیدگاه و برنامه مشخصی هستم و در انتخابات اتحادیه فناوران رایانه تهران سعی کردم به شکل شفاف و کاملا رسانهای و نه هیئتی، آن را اشاعه و در معرض داوری قرار دهم. از روز اول هم میدانستم که اگر تنها بنگاه داران مستقر در چند مجتمع تجاری تهران که تنها دغدغه صنفیشان این است که مالیات کمتر بدهند، در این انتخابات مشارکت کنند برنامههای من که تقویت سیستم عرضه و توزیع شفاف و استاندارد است و اعتقاد دارم این اصلاحات برای توسعه آینده صنف حیاتی است، مورد اقبال نخواهد بود. سعی من این بود که فروشگاه داران واقعی صنف را به نقش اتحادیه در سالمسازی فضای کارشان حساس کنم و پایه فعالیتم را رسانههای همین صنف قرار دادم. به نظرم ما تا حد کمی موفق بودیم، حداقل برای فاز اول بعد از ۳۰ سال که برداشت صنف به اتحادیه شکل بدی به خود گرفته است و خود صنف فروشگاهی هم کاملا در مشکلاتش غرق شده است. خب شما دیدید مشارکت وسیع نبود و محدود شد بیشتر به بعضی افراد همان چند مجتمع که آن هم با خواهش دوستان اجماع و در وقت اضافه محقق شد و ثابت شد که رسانههای ما در حوزه فروشگاهی نفوذ خوبی ندارند. این تجربه برای من بسیار شیرین و پر از درسهایی بود که بدون شک از آنها در آینده استفاده کافی خواهم برد. حرکتی که بنده شروع کردهام و مطمئنم سایرین هم دیر یا زود نیاز آن را احساس خواهند کرد، تحمل زیادی برای به بار نشستن می طلبد و من قضاوت برای توفیق و عدم توفیق در این باب را خیلی زود میدانم. این اولین بار نیست که من کاری را زودتر از رواجش در صنف انجام می دهم و اولین بار هم نیست که برنامه بلند مدتی را شروع میکنم.
• برای طرح و هدف بلند مدتی که اشاره کردید در این انتخابات هیچ توفیقی به دست آمد؟ اصولا از اول برای حرکتی که بنده شروع کردهام و مطمئنم سایرین هم دیر یا زود نیاز آن را احساس خواهند کرد، تحمل زیادی برای به بار نشستن می طلبد و من قضاوت برای توفیق و عدم توفیق در این باب را خیلی زود میدانم.
خیلیها سوال این بود چرا شما نامزد این انتخابات شدید؟ بعضیها هم شایعات و حرف و حدیثهایی مطرح و آن را در ادامه تلاشهای شما جهت گسترش برنامههای گروه فراسو قلمداد کردند. به هر حال انتخاباتی که میرفت بار دیگرچراغ خاموش و بدون اعلام برنامه نامزدها، حتی از طرف گروهی که خود را از قبل هم پیروز میدانست برگزار شود، با حضور فعال ما و حساس کردن رسانهها و نیز اعلام برنامه سایرین در آخرین دقایق، به شکل بسیار بهتری برگزار شد و خوشبختانه گروه پیروز که با برخی از آنها سابقه آشنایی دیرینه دارم و میدانم برنامه مدونی نداشتند، با یک برنامه بیستگانه امروز به این صنف متعهد است و مطمئنا نه بنده و نه دیگر همکاران صنفی به آنها اجازه انحراف و سوءاستفاده از موقعیت نخواهیم داد. آنچه بدست آمد برای همه ما پیروزی بود. اما بعضیها باز با شیطنت خود در حال بهره برداری از همین عده پیروز و به انحراف کشیدن آنها هستند و من خود شاهد اولین انحراف آنها بودم و در همان مقاله هشدار لازم را دادهام.
در انتخابات اتحادیه فناوران رایانه ۴۰ نامزد داشتیم که ۷ نفر به عضویت هیئت مدیره درآمدند. آیا معنیاش این است که آن ۳۳ نفر شکست خوردهاند؟ چنین نگاهی یعنی قبول آنکه آنجا منافعی هست که ۳۳ نفر شکست خورده از دسترسی به آن محروم شدهاند. این همان ایرادی است که من مطرح میکنم و آن مقاله هم در اعتراض به همین نگاه بود. اصلا من برای اصلاح همین نگاه به صحنه آمدم و گرنه جایگاه فعلی من که به مراتب بالاتر از کرسی مدیریت اتحادیه است.
• شما هم میخواستید وارد مدیریت تشکل شوید. شایبه خواست جایگاه صنفی در مورد خود شما مطرح نیست؟
مطمئن باشید اگر نگاه بلندمدت به منافع صنف و اعتقاد شخصیام به نقش منحصر بفرد سالمسازی فعالیت فروشگاهها در توسعه صنف نبود، مانند بسیاری دیگر از مدیران این صنف دردسر حضور در فضایی چنین مسموم را قبول نمیکردم. بنده و بسیاری دیگر از مدیران شرکتهای شناخته شده و دارای جایگاه اقتصادی قابل اعتنا در کشور برای تعامل با عوامل خارج از شرکت خود نیاز به هویتی جدید تحت عنوان عضو هیئت مدیره فلان و بهمان تشکل آن هم تنها با سطح فراگیری یک شهر را نداریم. این مطلبی است که برای همین دوستان جدید هیئت مدیره اتحادیه در اولین تجربه انحراف و سوءاستفاده ایشان از قدرت، درست ۷ روز پس از به دست گرفتن اداره اتحادیه ثابت شده است.
باور بفرمایید مسئولان کشور از مدیران کل گرفته تا معاونان و خود وزرا هم این انحرافات و سوءاستفاده را دیدهاند و متاسفانه یا خوشبختانه فعلا شان بیشتری برای مدیران شرکتهای معتبر تا مدیریت فلان تشکل قائلند. پس مطمئن باشید انگیزه امثال من برای قبول مسئولیت در صنف متفاوت است. من قضاوتی در باره انگیزه سایر افراد برای شرکت در انتخابات، حداقل تا وقتی که انتخاب نشدهاند و در عمل نقش خود را نشان ندادهاند، ندارم.
معتقدم در تشکلهای صنفی باید منافع صنف را ببینی و در جایگاه صنفی از منافع شخصی و شرکتیات بگذری. دوستان و حتی همین دوستان سابق و هذل گویان فعلی در هیئت مدیرههای تشکلهایی که در آنها حضور داشتهام اگر هنوز ذرهای انصاف در وجودشان باقی مانده باشد، گواهی میدهند که در فعالیتها و موضعگیریهای صنفی همواره منافع شرکت خودم را نادیده گرفتهام. ضمن اینکه فعالیتهای صنفی و موضع گیریهای من در رسانهها ثبت شده و در آرشیو شما موجود است. شما شاهد بودهاید که بعضی موضع گیریهای من در زمانی که مسئولیت صنفی داشتم، حتی برای شرکت متبوع خود من عواقب بدی داشت. مثلا وقتی عضو هیئت مدیره انجمن شرکتهای انفورماتیک و بعد نظام صنفی رایانهای بودم، در مناسبتهایی مثل دیدار صنفی با وزرای وقت با افزایش فلهای تعرفهها مخالفت جدی میکردم در حالی که افزایش تعرفه حداقل برای گروه فراسو که تولید کننده است مانند بسیاری تولید کنندگان دیگر بالقوه میتوانست مزیت محسوب شود. بنده اولین مخالف جدی بالابردن تعرفه موبایل بودم که درمصاحبهای به برخی منافع خاص گروهی اشاره کردم و عواقب آن را هم در برخورد بعضی مسئولان با منافع شرکت خود تجربه کردم. این نشان میدهد که منافع صنفی را در اولویت قرار دادهام، بنابراین اتهاماتی که شاید در مورد خیلیها صدق کند، حداقل به من یکی نمیچسبد.
اما اکنون که در هیئت مدیره تشکلی نیستم، منافع صواب شرکت متبوعم در درجه اول اهمیت است، پای آن میایستم و به هیچ مدیریت تشکلی هم اجازه نداده و در آینده هم نخواهم داد که به خاطر رقابت حرفهای و یا منافع عدهای در سایه، از جایگاه تشکل به این منافع آسیب بزند. در مقام مدیریت شرکت همواره قدرت و انگیزه کافی برای مقابله با این تهدیدها را داشتهام و نیازی به استفاده از هویتی جدید ندارم.
• مگر تشکلی قصد داشته به این منافع آسیب بزند؟
تا دلتان
جایگاه فعلی من به مراتب بالاتر از کرسی مدیریت اتحادیه است.
بخواهد، در این بیست سال شاهد برخورد برخی مدیران تشکلها و تقابل مخفی و آشکار آنها با منافع مجموعه تحت مدیریتم و به انگیزه رقابتهای حرفهای بودهام. مثنوی هفتاد من کاغذ میخواهد که شرح این بیست سال تقابل و سوءاستفاده بعضی از آنان را رو کنم. اما از آنجا که خود من در آن زمان عضو هیئت مدیره انجمن و یا سازمان نظام صنفی بودهام، برای پرهیز از شائبه استفاده از جایگاه صنفی هرگز به تقابل با آنان تن در ندادم و سکوت کردم. امروز وضعیت فرق میکند و مطمئنا دیگر ساکت نخواهم ماند. همانطور که اشاره کردم، دوستان درست یک هفته بعد از استقرار هیئت مدیره جدید اتحادیه فناوران رایانه تهران در پیگیری درخواستی که مدیریت سابق اتحادیه لابد به سفارش یکی از رقبا، در اعتراض به تعرفه تولیدات این شرکت نموده و تقاضای طرح آن در کمیسیون ماده یک وزارت بازرگانی کرده بود، بدون آنکه به مطلب کوچکترین اشرافی داشته باشند، شرکت و اعلام موضع کردند. علیرغم تماس شخصی من با آقای میرمهدی و تبریک انتخابشان بعنوان رئیس و آمادگی کمک به ایشان و درخواست جلسهای برای تبیین موضوع با هیئت مدیره جدید، در تقابل آشکار با منافع عضو خود، لابد به واسطه وامدار بودن به یکی از دستاندرکاران انتخاب ایشان، در جلسه کمیسیون مزبور نمایندگی اتحادیه و جایگاه صنفی آن را در اختیار فرد مزبور با منافع مشخص و ناصواب در واردات قرار دادند. ایشان هم از این موقعیت سوءاستفاده کرده و در حضور خود من متنی سراسر توهین و دروغ را به عنوان موضع اتحادیه قرائت کرد و عملا تمام فعالیتهای بیست ساله شرکت فراسو یعنی یکی از اعضای همان اتحادیه را زیر سوال برد، تا مثلا راه برای واردات چند قلم محصول وارداتی فروشگاه ایشان، البته با ارزش بسیار کمتر از واقعیت باز شود. بعد در کمال تعجب آقای رئیس اتحادیه مصاحبه میکند که منافع یک شرکت برای ما مهم نیست و منافع صنف مهم است. منافع صنف در قاچاق کالا و واردات با ارزش پایینتر از واقعیت؟ یا منافع دوست یار حیات خلوت انتخاباتیتان؟ واقعا فکر میکنند به همین راحتی می توانند از جایگاه خود سوءاستفاده کنند؟
• نتیجه آن جلسه کمیسیون و این تقابل ایشان چه بود.
هیچ ، آبروی خود بردند و دو ساعت وقت ما را هدر دادند. خوشبختانه اعضای کمیسیون ماده یک بسیار از این دوستان تازه از راه رسیده باتجربهتر بودند که کلاه سرشان برود. به واقع آبروی یک تشکل را با یک رفتار بچگانه و غیرحرفهای میبرند و کاری میکنند که دیگر هیچ مسئولی برای حرف درست یک تشکل هم اهمیتی قائل نشود. همین ماجرای تخصصی شدن گمرک را ببینید، همه تشکلهای ریز و درشت علیه آن موضع گرفتند و گمرک هنوز وقعی نگذاشته است. فکر میکنید چرا؟ بروید از همین آقای کوهستانی در گمرک بپرسید که خیلی خوب همه را میشناسد و پرونده همه آقایان هم پیش ایشان روست؟ ببینید چند بار آقایان مدیران تشکلها آمدهاند با سربرگ یا به نام تشکل صنفی مشکل شرکت خود را حل کنند؟ یا زیرآب رقیب خود را بزنند؟ فکر میکنید مسئولانی مانند ایشان که البته گواهی میدهم مدیر بسیار سالمی است، با این همه تجربه از رفتار سوءمدیران صنفی میتواند اعتراض تشکلها را باور کرده و به آن ارزش دهد؟ اینها جدا فکر میکنند حال که این کرسیها را در اختیار گرفتهاند هر کاری دلشان خواست میتوانند بکنند. واقعا از تاریخ درس نمیگیرند؟ این همان هشداری بود که در انتخابات هم داده بودم. با انتخاب افراد غیرمستقل، هیچ چیز تغییر نمیکند. امیدوار بودم آقایان حداقل چند ماهی ژست روزهای قبل از انتخابات را فراموش نکنند، اما خیلی زود شروع کردند. آنها با این نوع رفتار، شان اتحادیه وهمه تشکلهای دیگر این صنف را پایین می آورند.
همین که گروهی که خود را مخالف فساد و انحراف میداند و پیش از انتخابات دم از اتحاد و همدلی میزد، چنین رفتاری میکند، یعنی انحراف را از همان هفته اول شروع کرده است. به دوستان اخطار میکنم، اکنون که با انتقادات بسیار به مدیران قبلی و با اعلام برنامهها و شعارهای مناسب و مردمپسند نماینده این صنف شدهاید، مراقب رفتار و تصمیمات خود باشید که با همان برنامهها مورد محک قرار میگیرد و چند صباحی دیگر همان اتهامات به خودتان برمیگردد. این چند صباح ماموریت را به سلامت بگذرانید و نیم نگاهی به سرنوشت بعضی مدیران سابق همین صنف داشته باشید.
• مگر شما همواره معتقد به تعرفه پایین نبودهاید؟ آنها هم که همین را میخواهند؟
بله. من مخالف تعرفه بالا و غیرمنطقی برای واردات بوده و هستم. اما بنده و بسیاری دیگر از مدیران شرکتهای شناخته شده و دارای جایگاه اقتصادی قابل اعتنا در کشور برای تعامل با عوامل خارج از شرکت خود نیاز به هویتی جدید تحت عنوان عضو هیئت مدیره فلان و بهمان تشکل آن هم تنها با سطح فراگیری یک شهر را نداریم.
قانون جدیدی که برای واردات اعمال شده یک تبعیض آشکار علیه شرکتهایی مثل فراسو است که دارای برند ایرانی بوده و از دو سال پیش ممنوعالواردات هستند و بر خلاف بقیه فقط باید تولید کنند. مگر فراسو عضو اتحادیه نیست؟ مگر آقایان نمیگویند منافع کل صنف را در اتحادیه در نظر میگیرند؟ من میگویم اول دوستان بروند با این تبعیض آشکار و یکطرفه مقابله کنند و در آن صورت من هم تمامی تلاشم را در کنارشان به کار میگیرم که تعرفه واردات همه اقلام و نه فقط "ماوس فلان رفیق ایشان" پایین بیاید. مگر نه اینکه در تمام این سالها تا پیش از اعمال تبعیض در واردات، خود من تلاش کرده بودم تعرفه واردات پایین نگه داشته شود؟ آقایان اگر راست میگویند و اتحادیه جای رفیقبازیشان نیست اولا برای کاهش همه اقلام تعرفه اقدام کنند، ثانیا با ظلم آشکار وارد شده به دارندگان برند ایرانی نیز مقابله کنند تا صداقت شان روشن شود. ولی تا وقتی که این تبعیض هست مطمئن باشید پیگیر قول دولت برای حمایت از تولید خواهم بود و اجازه نمی دهم منافع این شرکت به بازی گرفته شود.
• یعنی معتقدید گروهی از تشکلهای صنفی سوء استفاده میکنند؟
این حرف من تنها نیست. حتما سوابقی وجود دارد که کسانی این کار را کرده اند و این باور عمومی به وجود آمده است. ما انتخابات دموکراتیک تشکلها را زیر سوال نمی بریم. این که گروهی در انتخابات تلاش کنند که پیروز شوند هم مشکلی ندارد. آنچه من بر آن تاکید دارم "اخلاق مدیریت صنفی" و عدم سوء استفاده و انتقام جویی از شرکتهای بزرگ است.
• مگر مشکلی با شرکتهای بزرگ دارند؟
خدا میداند، اما قطعا ریشه در عقدههای شخصی داشته و به نفع این صنف نیست.
یک نگاهی در افراد پشت سر این آقایان هست که آدمهای موفق یا شرکتهای موفق را، البته اگر به ایشان باج ندهند «مرفه بیدرد» میدانند. از نظر آدمهای پشت صحنه حتی سازمان نظام صنفی، سخت افزاریها مرفهین بیدرد هستند، این نگاه غلط، کاری کرده که دیگر نظام صنفی رایانهای در تهران، عملا سختافزاریها را زیر پوشش ندارد. به نظر من این حرفها جایش در نظام صنفی نیست و کسی که نگاهش این است جایی در نظام صنفی نباید داشته باشد. ما سخت افزاریها افتخار میکنیم شرکتی نرمافزاری در صنف ما وجود دارد که یک میلیارد تومان مالیات میدهد و درک میکنیم چه مشکلاتی سر راه او قرار دارد. اما همین افراد با هوچیگریهای خود و گلادیاتوری کردن صحنه انتخابات کاری میکنند که مدیر همین شرکت هم رغبت نکند نامزد انتخابات شود. همین شعبان بیمخها آن چنان رفتار کردهاند که مدیران معتبر و مستقل این صنف دلزده شدهاند.
• شما که خودتان در هیئت مدیره اول نظام صنفی بودید. چرا آن موقع چیزی نگفتید؟
خوب شما در جریان بحثهای داغ هیئت مدیره اول نیستید. جلوی خیلی انحرافات را گرفتیم. مثلا این آقایان بدعتی در نظام صنفی گذاشتند به عنوان هیئت رییسه ۴ نفره برای دور زدن هیئت مدیره ۲۰ نفره و ما در دور اول جلویش ایستادیم. این سمپاشیها هم لابد ادامه واکنش به همان تلاشهایی است که در مقابله با آن انحرافات انجام شد.
• هیئت رییسه در قانون نظام صنفی رایانهای پیشبینی نشده؟
هیئت رئیسه ۴ نفره نه. در هیج جای اساسنامه سازمان چنین چیزی نیست و از اول بنا بود کار هیئت مدیرهای اداره شود و یک رییس بعنوان رکن شناخته شده در اساسنامه مسئولیت داشته باشد. من میدانم کار با هیئت مدیره ۲۰ نفره سخت است، اما به هر حال قانون است و همان باید اجرا و یا اینکه اساسنامه اصلاح شود.
• اما به هرحال آنقدر که باید علنی از هیئت مدیره اول انتقاد نکردید.
اعتقاد من این است که وقتی در هیئت مدیره یک تشکل عضو هستی، باید تلاش کنی از همه اهرمهای موجود در داخل هیئت مدیره استفاده کنی تا جلوی انحراف را بگیری و اگر نتوانستی استعفا بدهی و یا انتقاد خود را علنی کنی. در دوره اول که عضو آن هیئت مدیره بودم خوشبختانه به آن فاز نرسیدیم . انتقاد من به عملکرد هیئت مدیره دوره دوم است. من بعنوان یک عضو به فعالیت این هیئت مدیره بخصوص در حوزه سختافزار انتقاد جدی دارم.
• اما خود شما در بسیاری از جلسات کمیسیون سختافزار نظام صنفی رایانهای تهران شرکت کردهاید.
کمیسیون سختافزار متعلق به هیئت مدیره نیست، متعلق به صنف است. من حضور پیدا میکنم چون برای آن اهمیت و ارزش قایلم، اما همان هیئت مدیره برای این کمیسیون ارزش قایل نیست. عملا سازمان به اصرار مدیران در سایهاش، در زمینه سختافزار مشروعیتاش را از دست داده است. سختافزار در نظام صنفی مثل مهمان ناخوانده است.
• مدیریت نرمافزاریها بر سازمان باعث شکلگیری چنین رویکردی شده؟
خیر. این اتفاق تنها حاصل مدیریت نرم افزاری نیست، خیلی از مدیران نرم افزاری به نقش شرکتهای بزرگ سختافزاری در توسعه آیتی اعتقاد دارند. این موضوع حاصل نگاه انحرافی به سختافزاریهاست. همین نگاه را سالها اکنون که در هیئت مدیره تشکلی نیستم، منافع صواب شرکت متبوعم در درجه اول اهمیت است، پای آن میایستم و به هیچ مدیریت تشکلی هم اجازه نداده و در آینده هم نخواهم داد که به خاطر رقابت حرفهای و یا منافع عدهای در سایه، از جایگاه تشکل به این منافع آسیب بزند.
در میان بعضی مسئولان اقتصادی هم دیدهاید؛ آنها که وارد کننده را "زالو صفت" و تولید کننده را "رانت خوار" میدانستند. البته خوشبختانه این نگاه در دوره وزارت آقای غضنفری اصلاح شده است.
بروید از سازمان بپرسید در این چند ماهی که آقای بحری در کمیسیون غایب است، چرا فکری برای رییس کمیسیون نمیشود. شنیدهام آقای بحری میگوید سختافزاری نیست و شرکتاش در زمینه نرمافزار و افتا فعال است. چرا باید هنوز یک مدیر غیرسختافزاری رییس این کمیسیون باشد؟ مگر آقای بحری نایب رییس سازمان نیست؟ چرا کسی از او نمیپرسد چرا برای ریاست کمیسیون فکری نمیکند؟
• اما یادمان نرفته که شما در جریان انتخابات دور دوم هیئت مدیره نظام صنفی رایانهای حامی باقر بحری بودید.
سختافزاریها به فعالیت آقای بحری در هیئت مدیره دور دوم انتقاد جدی دارند و بعید است ایشان همچنان حمایتی از طرف دوستانش داشته باشد. دوستی ما جای خود، اما این ربطی به کارنامه صنفی ایشان ندارد. به نظر میآید ایشان هم هدفش رسیدن به نایب رئیسی سازمان بوده و به خواسته خود رسیده است. باقر بحری را ارجاع میدهم به همان دوران انتخابات و برخوردهایی که با او شد. مراجعهاش میدهم به زمانی که گفتند یا استعفا بده یا فلان برخورد را با تو میکنیم. او بگوید برای جلوگیری از این انحراف و برخورد قلدرمابانه تحت مدیریت پدر خواندهها بعد از ورود به هیئت مدیره چه کرد؟ چه تضمینی است که این آقایان در دور جدید هم با دیگران موضوع را تکرار نکنند؟ بگوید در چند ماه گذشته کجا بوده که به کمیسیون سختافزار نیامده؟ چرا در همه نمایشهای صنفی و جشن و آواز و دیدار و عکس یادگاری با مسئولان حاضر است اما در کمیسیون خودش نیست؟ حداقل استعفا بدهد از کمیسیون. مگر نایب رییس سازمان نیست؟ یعنی آنجا هم حرفش را نمیخوانند؟ چرا نمیآید بگوید؟
• دلیل این انفعالی را که میگویید در سازمان پیش آمده چه میدانید؟
نحوه تشکیل اتحاد ۱۵ در انتخابات دور دوم هیئت مدیره.
• مگر اتحاد ۱۵ چه مشکلی داشت؟
وقتی بنای اتحاد ۱۵ توسط فردی که خود نامزد انتخابات نبود، گذاشته میشود و علیرغم عدم اشراف صنفی بر همه حوزهها اصرار دارند یک لیست جامع از نمایندگان همه حرفههای صنف داشته باشند و بعد ملاکشان در انتخاب افراد میشود عرض اردات کافی به ایشان، این یعنی آغاز انحراف. یعنی آقایان میخواهند افراد را منتصب و به صنف عرضه کنند. برای خودشان سرقفلی هم راه انداختهاند. میگویند لیست ما سابقه شکست ندارد و مهندسی انتخابات را با گارانتی عرضه میکنند! شنیدهام از همین الآن به بعضیها شرط و شروط را اعلام کردهاند که چه کار کنی در لیست مایی، نگاه این است که آحاد صنف صغیرند و آقایان منافع صنف را بهتر میدانند. این تفکر پدرخواندگی مشکل ایجاد میکند. همین آقایان وقتی که کارشان گیر میکند خودشان هم میدانند امیدی به گروه منصوبشان نیست و باید سراغ سایرین بروند. نظیرش همین الکامپ اخیر که حضور وسیع شرکتها شده بود مسئله حیاتی و آبروی سازمان. ببینید چند نفر از اعضای همین اتحاد به اصطلاح منسجم و با شکوه ۱۵ در الکامپ حاضر به سرمایهگذاری و برپایی غرفه شدند که آبروی سازمان نرود؟
پای غیرت صنفی و این حرفها که پیش میآید سایر اعضای صنف عزیز میشوند. اخیرا دیدهام افرادی در دیدارهای هیئت مدیره نظام صنفی با مسئولان هستند، اما در هیئت مدیره هیچ نقشی ندارند. مسئولیت ندارند و جوابگو هم نیستند اما به نمایندگی از صنف صحبت میکنند. اینها نشانگر چه چیزی است؟
در این گونه اتحادها که توسط افراد در سایه ایجاد می شود، افرادی را جمع میکنند که بتوانند کنترلشان کنند.
• اینها را مگر سایر اعضای صنف نمیدانند؟ چرا واکنشی نشان نمیدهند؟
فکر نکنید صنف نمیداند، اما نجابت میکند. اشکال این است که آحاد صنف با همه انحرافات انجام شده دیگر امیدی به این تشکلها و کارکرد آنها ندارند، به همین دلیل هم اهمیت لازم را نمیدهند و به راحتی برگ رای سفید را در اختیار میگذارند.
• یعنی سختافزاریها دست روی دست میگذارند و این طور که شما میگویید فقط نجابت میکنند تا منافعشان به خطر بیفتد؟
اینگونه نیست که سختافزاریها بیکار نشسته باشند. مطمئن باشید این مهمانهای ناخوانده در سازمان در جای دیگری میهمانان عزیزی به شمار خواهند آمد. اما خب حیف است. چرا باید سازمان این گونه عمل کند.
• مدعی شدید که سازمان نظام صنفی مشروعیت سختافزاری اش را از دست داده و از طرف دیگر گفتید که سخت افزاریها هم بیکار نمینشینند. منظورتان مجمع عالی واردات است؟
خوب مثلا این هم یک آلترناتیواست. الان کمیسیون تخصصی آی.تی در آنجا شکل گرفته، مدیران معتبر سخت افزاری صنف هم عضو آن شدهاند. خیلی از این اعضا هم قبلا در کمیسیون سختافزار نظام صنفی مشارکت فعال داشتند. آقای برخوردار رییس مجمع هم انصافا عامل همدلی و فرد مورد وثوقی است و فضای سختافزاریها یک نگاهی در افراد پشت سر این آقایان هست که آدمهای موفق یا شرکتهای موفق را، البته اگر به ایشان باج ندهند «مرفه بیدرد» میدانند. از نظر آدمهای پشت صحنه حتی سازمان نظام صنفی، سخت افزاریها مرفهین بیدرد هستند.
را به خوبی تلطیف کرده و احترام همه را نگاه داشته است و آنگونه که از ظواهر پیداست اصلا افتراق گذشته در این بخش حاکم نیست.
• در انتخابات هیئت مدیره دور سوم سازمان شرکت میکنید؟
شخصا تمایلی به شرکت در انتخابات ندارم و معتقدم با این اساسنامه نمی شود کار مثبتی کرد. اگر جمعی قوی از مدیران صنفی تمایل به ایجاد اصلاحات در سازمان داشته باشند حتما همکاری خواهم کرد. یعنی باید به هیئت مدیرهای منسجم جهت اصلاح و بازگشت سختافزار به جایگاه واقعیش در سازمان فکر کنند. البته برای این منظور باید افراد شاخص و مدیران درجه یک این حوزه وارد صحنه شوند.
• بالاخره سازمان مامن صنف است. پاپس کشیدن از انتخابات آن نشانه بلوغ صنفی نیست.
نگویید پا پس کشیدهام. من یکی دو سال سکوت کردم تا هیئت مدیره دور دوم در عمل سنجیده شود. آدم برای اصلاح لزوما نباید عضو هیئت مدیره باشد. میتواند حرف بزند، نظر مشاوره بدهد، حمایت کند، بنویسد و به بعضی سردردها و سمپاشیهای دوستان سابق تن در دهد که دادهام و واهمهای از سمپاشیهایشان ندارم.
• خب تفکر حضور جمع منسجم برای تغییرمیشود همین اتحادهایی که شما به آنها انتقاد دارید.
اتحاد از نوع انتخابات اخیر فقط برای حفظ کنترل تشکل در دست بعضی افراد در سایه بوده و با رفتاری که بلافاصله مشاهده شد، قرار به هیچ تغییری نبوده و نیست. به همین دلیل خود ترتیب دهندگان این اتحادها معمولا نامزد نیستند و پدرخواندگی را بیشتر دوست دارند. به همین منظور هم عرض کردم که تغییر فقط با حضور افراد قوی و درجه یک در صحنه امکانپذیر خواهد بود. ما نمونه این تغییر و اصلاح رفتار تشکلها را پس از حضور آقای برخوردار در صحنه مدیریت تشکلها دیدهایم.
• چرا بر تفکر هیئت مدیرهای تاکید میکنید؟
من میگویم هدف باید ایجاد تغییرات مثبت باشد، نه کسب کرسی هیئت مدیره. درانتخابات اتحادیه هم این بحث را داشتم. وقتی متحد جمعی میشوید که افراد آن را نمیشناسید و معلوم نیست مواضعشان چیست، معلوم است فقط میخواهید به هر قیمت رای بیاورید. به نظر من سختافزاریهای معتبر اگر میآیند باید نفرات اول شرکتهایشان را نامزد کنند و بدانند چه برنامهای دارند و چه تغییراتی را هدف گرفتهاند.
• مشکلات اساسنامه سازمان چیست که به آن امید ندارید؟
بزرگترین مشکل این است که یک کل با ترکیب نامشخص تصادفی از تخصصها به نام هیئت مدیره، برای کمیسیونهای تخصصی یک صنف تعیین تکلیف میکند و در اغلب اوقات هم فقط وقت و انرژی آنان را هدر میدهد. یک ویژگی سازمان که سایر تشکلها ندارند، جامعیت پوشش حوزه فعالیت است که با تنوع تخصص میتواند هماهنگی در تصمیمات حوزههای مختلف ایجاد کند. اما این به معنی تصمیم در یک جمع محدود و تسری آن به کل صنف نیست. فرض کنید اینترنتیها تصمیم بگیرند محدودیت پهنای باند و انحصار آن در دست چند نفر فعلا برقرار باشد. خوب این محدودیت مطمئنا به ضرر توسعه صنف و سایر حوزههای تخصصی خواهد بود و اینجاست که نقش سازمان به عنوان رگولاتور تصمیمات کلان صنفی مطرح میشود. البته اینترنتیها چنین تفکری ندارند، این فقط یک مثال است.
اما نظام انتخاباتی و ارکان نظام صنفی رایانهای طوری است که اول کل هیئت مدیره، آن هم با این شیوههای که متاسفانه مرسوم شده، انتخاب می شود و بعد رییس کمیسیون را از بین خود تعیین میکند. من فکر میکنم روال باید برعکس باشد؛ یعنی کمیسیونها استقلال داشته باشند و در هیئت مدیرهای متشکل از روسای کمیسیونها بر تصمیمات تک تک کمیسیونها نظارت شود. نظام باید از پایین به بالا باشد. در واقع انتخابات از بین فعالین هر حوزه برای تشکیل کمیسیونها برگزار شود و بعد روسای کمیسیونها هیئت مدیره را تشکیل دهند.
• همان موقع که اساسنامه سازمان نوشته میشد این ایده را مطرح کردید؟
بنده در جریان نوشتن آن نبودم. الان هم نمیگویم این اساسنامه فاجعه است، خوب آن دوستان هم که زحمت نوشتن این اساسنامه را کشیدند، تجربه کافی نداشتند.اما بعد از ۶ سال الآن معلوم شده که مشکلات و ایرادات جدی وجود دارد و کار با این سیستم پیش نمیرود. باید اساسنامه را ویرایش کنیم. حتی قانون اساسی هم در کشورها در زمان تغییر میکند. حالا چه اشکال دارد اساسنامه نظام صنفی رایانهای به نفع مشارکت بیشتر اعضایش و بازدهی بیشتر بازنگری شود. نمیدانم بعضیها چه مشکلی دارند که اینقدر به این تغییرات حساسند؟
• چه آرزویی برای ترکیب هیئت مدیره دور سوم سازمان دارید؟
امیدوارم تیمی از مدیران خوشنام و مستقل، با سابقه فعالیت اقتصادی موثر در صنف و البته همچنان فعال و مصمم به فعالیت در همین صنف در سه سال آینده! و معتقد به منافع کلان صنفی، دارای شان حرفهای بالاتر از کرسی سازمان و خوشفکر برای نجات سازمان از انفعال درگیر و شجاعت کافی برای اصلاحات، به هیئت مدیره سوم راه یابند.