ایتنا - در مورد ترکیب کاندیداهای این دوره بسیار خوشحالم که نمایندگان شرکتهای بزرگ و مدیران دارای شان و منزلت بالاتر از وضعیت فعلی کرسی مدیریت سازمان در این دوره خود را نامزد کردهاند و این همان چیزی است که قبلا آرزو کرده بودم و ما را به برخورداری از هیئت مدیرهای قوی در دور آینده سازمان و بازگشت مشروعیت به کمیسیونهای تخصصی آن امیدوار میکند.
شور و شوق و توجه فعلی صنف به مقوله انتخابات سازمان نظام صنفی را پس از شش سال از حیات آن در حال حاضر چگونه میبینید؟ نوع مشارکت در قیاس با دوره پیشین کاهش داشته یا افزایش یافته است؟ ترکیب کاندیداها چطور؟
از آنجا که اصولاً ما ایرانیها دارای حافظه تاریخی خوبی نیستیم، آنگونه که در برخی از اظهار نظرات مسوولان سازمان این روزها دیده میشود، ممکن است در نگاه اول این شور و شوق را بیش از گذشته ارزیابی کنیم اما آمارها نشان میدهد در ابتدای تشکیل سازمان این شور و حضور بسیار گستردهتر بود. به خصوص که تعداد شرکتها و فعالان صنف در آن زمان به مراتب کمتر از تعداد حاضر بوده است. البته به نظرم هنوز زود است راجع به استقبال اعضا از این دوره اظهار نظر کنیم. شور و شوق واقعی وقتی است که مانند انتخابات دور اول تعداد رأیدهندگان حاضر در جلسه مجمع عمومی و دارای رای اصالتی زیاد باشند. امیدوارم هیئت مدیره حاضر تمام تلاش خود را برای حضور فیزیکی و نه رایهای غیابی حداقل ۷۰ درصد اعضای سازمان در این انتخابات به کار بندد، در این صورت میتوان گفت شور و شوق به صنف و اعتماد ایشان به سازمان خود بازگشته است. این نسبت با آمار فعلی اعضای سازمان یعنی حضور حداقل ۹۰۰ نفر در مجمع عمومی پیش رو باید به دست آید، البته مدیران سازمان با تدارک سختافزاری و نرمافزاری خود به صنف نشان خواهند داد که این حضور را در عمل هم باور دارند و نه فقط در حرف و شعار.
در مورد ترکیب کاندیداهای این دوره بسیار خوشحالم که نمایندگان شرکتهای بزرگ و مدیران دارای شان و منزلت بالاتر از وضعیت فعلی کرسی مدیریت سازمان در این دوره خود را نامزد کردهاند و این همان چیزی است که قبلا آرزو کرده بودم و ما را به برخورداری از هیئت مدیرهای قوی در دور آینده سازمان و بازگشت مشروعیت به کمیسیونهای تخصصی آن امیدوار میکند.
آیا به عنوان یکی از اعضای سرشناس هیات مدیره پیشین معتقد هستید که در حال حاضر سازمان نزدیک به همان اصول اولیه خود حرکت میکند یا از آنها انحراف پیدا کرده؟ دلایل خودتان را هم ذکر کنید.
سازمان نظام صنفی به علت برخورداری از سبقه سالم و مردمی انجمن شرکتهای انفورماتیک از ابتدا با نیتی درست و با بنیانی سالم پایهگذاری شده اما اساسنامه و ساختار تشکیلاتی آن با تکیه بر تجربه لازم و دوراندیشی، دقت کافی و حراست از حفظ سلامت کارکرد آن در آینده طرحریزی نشده است. مهمترین عامل حفظ سلامت یک تشکل پرهیز از وابسته شدن آن به یک یا چند فرد معدود از طریق فراهم آمدن مشارکت یا نظارت مستمر همگانی در تصمیمسازی و هدایت و اداره امور است. اساسنامه سازمان با همه گستردگی تخصصهای زیر پوشش خود، از این نظر دچار مشکل جدی است و با توجه به هیئت مدیرهای بزرگ و غیرعملی، نقش بسیار متمرکز و تعیینکنندهای به ریاست سازمان و در مقابل جایگاهی تشریفاتی به کمیسیونهای تخصصی به عنوان نماینده واقعی بدنه صنف و نظارت عمومی تفویض کرده است. در دوره دوم هیات مدیره هم صنف بسیار خوششانس بوده است که در راس هیئت مدیره فردی حداقل خوشنام و خوشنیت و باسابقه مفید مدیریت حرفهای بر شرکت خودش قرار گرفته، گرچه به نحوه مدیریت ایشان به خصوص در دو بحث رشد و رسمیت یافتن مدیریت سایه در این دوره و نیز نحوه عمل در حیطه تخصصی خودم، یعنی سختافزار انتقادات جدی دارم اما ایشان را مدیری دارای سابقه و شخصیت و منش بسیار قابل احترام و از سرمایههای باارزش صنف میدانم و کسی در این صنف در مورد جناب آقای رحمتی غیر از این فکر نمیکند. اما در آینده هیچ تضمینی نیست که با این اساسنامه و شکل انتخابات آن، تمام قدرت این نهاد را در دست فردی کمشان و غیرحرفهای نبینیم که اگر خدای نکرده این اتفاق بیفتد شاهد انحرافاتی جدیتر در سازمان خواهیم بود.
نظر به تجربیاتی که در هیئت مدیره اول دارید، آیا باور دارید که حضور چهرههای سرشناس از شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی در هیئت مدیره لزوما به سود این تشکل مردمنهاد است یا خیر؟
شرکتهای بزرگی که از آنها به عنوان دولتی نام بردهاید و در این دوره نامزد این انتخابات شدهاند، اغلب شرکتهای اخیراً خصوصیشده این حوزه هستند که به نظرم نباید تفاوتی بین آنان قائل شد و همانگونه که از حضور نمایندگان شرکتهای بزرگ خصوصی همه صنف استقبال میکنند و حضورشان بدون شک به نفع این تشکل است، ایشان هم حضور متناسب با ظرفیت و سهم بازارشان در هیئت مدیره حتماً خالی از فایده نبوده و موجب هماهنگی ایشان با رفتارهای جمعی و صنفی خواهد بود. اما در این اصرار به دولتی خواندن آنها شاید اغراض انتخاباتی نهفته است. نمیدانم در یک جمع ۱۵ یا ۲۰نفره حضور یک یا دو نفر از این دسته از مدیران محترم چه مشکلی برای صنف میتواند ایجاد کند. متأسفانه مدتی است حرکتی در صنف آغاز شده که شرکتهای کوچکتر را علیه شرکتهای بزرگتر بشورانند و نظیر این رفتار غلط و کمونیستی اخیراً در همه جامعه متداول شده و مطمئناً منافع خاصی در ایجاد این تقابل برای عدهای خاص وجود دارد. اگر هم واقعاً در نحوه خصوصی شدن شرکتها تردیدی هست و بخواهیم در این مقطع نقش انکاری و انتقادی به خصوصیسازیهای اخیر داشته باشیم، به نظرم انتخابات را به بیراهه بردهایم و بهتر است قضاوت در این مورد را به وقتی دیگر، خارج از انتخابات و به سازمانها و ارگانهای نظارتی ذیربط در امر خصوصیسازی واگذار کنیم. مگر در دوره اول کسی از رئیس محترم سازمان که با رای بالایی مورد اعتماد اعضا قرار گرفت، پرسید که شرکت خود را از کدام نهاد، در کدام مناقصه و به چه قیمت خریدهاند؟
در انتخابات باید اخلاق انتخاباتی و صنفی را رعایت کرد و هر کس که طبق قانون میتواند عضو سازمان و نامزد هیئت مدیره آن شود احترامش به اعلای درجه واجب است. متأسفانه در روزهای اخیر باب شده است که افرادی که خود نامزد انتخابات نیستند، توسط بعضیها بسیج شدهاند که مقالات تندی علیه برخی نامزدهای محترم صنف بنویسند. این شیوه قطعاً اخلاقی نیست و نزد همه اعضای صنف مذموم و محکوم است.
شما در هیئت مدیره نخست حضور فعالی داشتید ولی از نامزد شدن در انتخابات بعدی کنارهگیری کردید. چگونه تضاد میان موثر بودن سازمان و راضی نبودن جمع قابل توجهی از هیئت مدیره اول به حضور در انتخابات بعدی را توضیح میدهید؟
نمیدانم چه تضادی است بین موثر بودن یک سازمان و عدم عضویت یک عضو هیئت مدیره در دورههای بعدی آن. به نظر شما همه افرادی که اکنون نامزد این انتخابات نیستند نسبت به سازمان و نقش و تأثیر آن ناامیدند؟ قطعاً اینگونه نیست. شخصاً اعتقاد دارم اگر یک یا چند نفر فکر کنند در صورت عدم حضور مداومشان در مدیریت یک شرکت یا یک سازمان، آن موسسه دچار مشکل میشود، حتماً به بیماری خودبزرگبینی دچار شدهاند و اصولاً بهتر است این افراد مدیر هیچ تشکیلاتی نباشند. اصرار بعضیها به مدیریت در سایه، جلوهای از همین بیماری است. یکی از مترقیترین بندهای اساسنامه سازمان عدم امکان حضور بیش از دو دوره متوالی به عنوان عضو هیئت مدیره است و این یعنی سازمان نیازی به حضور بعضی افراد معدود در هیئت مدیره - و مایلم تاکید کنم حتی در مدیریت پشت صحنه نیز- ندارد. به علاوه برای هدایت یک سازمان صنفی حتماً لازم نیست عضو هیئت مدیره آن باشید. میتوانید شان مدیریتی خود را در شرکت متبوع خویش و جایگاه موسسه خود را در صنف ارتقا دهید و با همان اعتبار به دست آمده از مدیریت شرکت خود - نه به واسطه عضویت هیئت مدیره یا حقالمشاورهگیری در تشکلها- به موقع هشدار دهید، انتقاد کنید، روشنگری کنید، از مدیران وجیه و عملکردهای صحیح سازمان حمایت کنید و حتی بیش از یک عضو هیئت مدیره در اداره صحیح سازمان خود موثر باشید.
تا چه حد با این نظر موافق هستید که میان گروهها و شرکتهای حامی سازمان در دور نخست پس از گسست این سالها اختلاف افتاده است و جمعی سکوت یا کنارهگیری صنفی را پذیرفتهاند؟
متأسفانه این موضوع یک واقعیت تلخ است که در اثر رفتارهای غلط و بعضاً بچهگانه بعضی از همکاران اتفاق افتاده و اگر کسی منکر این حقیقت باشد، یا سر خود را زیر برف فرو کرده و یا خود از مسببان این اختلافهاست و مایل نیست مسوولیت رفتار خود را بپذیرد.
آیا به نظر شما در این سالها رسانهها به رسالت خودشان در منتقد بودن ضمن حفظ بیطرفی تمام و کمال عمل کردهاند؟
به نظرم رسانههای صنف ما در محوری شدن سازمان و توجه متفاوت صنف به آن نقش بسیار موثری داشتهاند. بخش بزرگی از اعتبار سازمان مدیون نوع نگاه اصحاب رسانه حوزه فناوری به این سازمان است و متأسفانه در دور دوم هیئت مدیره جواب درخور و شایستهای به این دارایی و امتیاز باارزش داده نشد، تا جایی که بعضی از همکاران رسانهای صنف ما عملاً از عملکرد سازمان ناامید شدند و در نتیجه این موضوع را در نگارش اخبار و تفسیرهای خود نیز بروز دادهاند. متأسفانه برخورد بد عدهای از افراد با نگرانیها و هشدارهای دلسوزانه اصحاب رسانه و عدم برائت مدیران در صحنه سازمان از نزدیکی خود به این افراد و نیز برخورد گزینشی با رسانهها، این فاصله را با بعضی از قدیمیترین و نجیبترین اصحاب رسانه صنف ما بیشتر نیز کرده است. به نظرم در چنین فضایی که بعضی افراد رعایت انصاف و اخلاق تعامل رسانهای را نمیکنند، با کوچکترین انتقادی برمیآشوبند، انواع برچسبها را به منتقدان خود نسبت میدهند و بعضی رسانهها را به شبنامهای برای پخش هزلیات خود علیه این و آن منتقد تبدیل کرده و بعضی دیگر را معاند خطاب میکنند، نمیتوان انتظار زیادی مبنی بر سکوت سردبیران و نویسندگان مورد هتاکی قرارگرفته و حفظ بیطرفی تمام و کمال رسانهها داشت.
بروز چه شرایطی در آینده میتواند شما را ترغیب کند که به عنوان بخشی از هیئت مدیره اولیه در انتخابات بعدی حضور فعالتری داشته باشید؟
فکر میکنم منظور شما از حضور فعالتر، نامزد شدن در انتخابات و عضویت در هیئت مدیره باشد. همانطور که قبلاً هم عرض کردم عضویت در هیئت مدیره سازمان بزرگترین و مهمترین کار یک عضو نیست. حضور به موقع در تمام عرصهها از کمیسیونهای تخصصی گرفته تا حمایت از برخی نامزدها، شرکت اصالتی (نه وکالتی) در انتخابات و نیز ترجیح اصول و منافع صنفی به رفیقبازی و انتقاد و هشدار بهموقع و شجاعانه به منتخبان برای جلوگیری از انحرافات احتمالی در دوره مسوولیت خود، همه و همه نشان از حضور فعال یک عضو دارد و بنده نیز به سهم خود در گذشته و حال این حضور فعال را داشتهام و به طور قطع در آینده هم خواهم داشت. نمیدانم چرا بعضی از همکاران عضو دورههای قبل هیئت مدیره پس از فراغت از دوره مسوولیت خود دیگر حضور در کمیسیونهای تخصصی سازمان و ایفای نقش موثرتر را درشان و منزلت خود نمیدانند! این چه احساسی است که به بعضی افراد به واسطه یک دوره حضور در هیئت مدیره یک تشکل صنفی دست میدهد و خود را از مدیران حرفهای فعالتر و در صحنه بالاتر میپندارند.
خوشبختانه اتحاد و همدلیای که در روزهای اخیر و به واسطه حضور قوی سختافزاریها و ایجاد ائتلافی بالنسبه فراگیر با سایر حوزههای تخصصی و بدون وابستگی به افراد سایه در همین انتخابات به دست آمده، بسیاری را به آینده سازمان امیدوارتر کرده است. حالا دیگر خیلی مهم نیست که در دور سوم هیئت مدیره چه ترکیبی از لیست پیشنهادی مدیران معتبر حاضر در صحنه یا اتحاد سنتی تشکیلشده توسط افراد خارج یا حتی کاندیداهای مستقل و بسیار محترم این صنف انتخاب خواهند شد، مهم این است که با کمک رسانهها، عده زیادی از اعضای صنف با اهمیت و معنای واقعیشان و استقلال رای یک عضو هیات مدیره در مقابل پدیده ناپسند خط گرفتن یا احاله امور مدیریت سازمان به افراد در سایه آشنا شدهاند و مرزبندیها این بار کاملاً مشخص و پررنگ است. بدون شک افراد معتبر زیادی که جنبش جدیدی را در صنف پایهگذاری کردهاند سازمان را مورد نظارت جدی از انحرافاتی اینچنین قرار خواهند داد و البته توجه هیئت مدیره آینده با هر ترکیب منتخب، به این نگرانی صنفی و اعمال اصلاحات اساسی و نیز رفع دشمنیها و اختلافات داخل صنف، رعایت احترام همه دستاندرکاران و مدیران اقتصادی واقعی صنف و اهتمام جدی به انسجام داخلی از طریق حذف عواملی که همچنان آتش به یار اختلافات گذشته بوده و سازمان یا هر تشکل دیگر را ابزار برخوردها و اغراض شخصی و سیاسی خود کردهاند، موجب بازگشت اعتماد اعضا به این سازمان صرفاً صنفی خواهد شد و دور چهارم انتخابات هیئت مدیره سازمان میتواند بسیار باشکوهتر و با شور و اشتیاقی حتی بیشتر از دوره اول آن برگزار شود.