ایتنا - به نظرم اگر بیشتر مردم بدانند اینترنت ملی یعنی چه با آن مخالف خواهند بود. چون مدلی که مطرح است، شبیه چیزی است که در چین وجود دارد.
ملیحه پژمان - وقتی خارج از مرزهای ایران بسیاری از کشورها، در مراکز تحقیقاتی و علمی شان از پدیدهای به نام ایمیل استفاده میکردند، در ایران هیچ حرکتی در این زمینه وجود نداشت.
در فاصله سال ۱۳۶۸ مرکز تحقیقاتی ریاضی و فیزیک ایران تأسیس شد و این مرکز نخستین محرک اتصال ایران به شبکه بینالمللی ایمیل شد. این تمام ماجرا نبود، چون پس از طی دو سال ایران به شبکه جهانی اینترنت متصل شد. آن روزها دکتر شهشهانی و همراهانش تلاش میکردند ایران را به مراکز علمی دنیا مرتبط کنند، هر چند آنها نمیدانستند تلاش آن روزشان انقلابی در دنیای ارتباطی برای آینده باشد.
دکتر شهشهانی استاد ریاضیات و رئیس دانشکده ریاضیات دانشگاه صنعتی شریف و در واقع گنجینه خاطرات ورود اولین شبکههای ارتباطی به ایران است، تصمیم گرفتیم در یک گپ دوستانه مروری داشته باشیم به خاطراتش و او هم مهربان و صمیمی پرسشهایمان را پاسخ گفت که در ادامه میخوانید.
• آقای دکتر! تولد اینترنت در ایران با زندگی آکادمیک شما ارتباطی محکم دارد، از روزهای ابتدایی ورود اینترنت به ایران بگویید.
البته این ماجرا به سال ۱۳۶۸ برمیگردد که مرکز تحقیقات ریاضیات و فیزیک نظری ایران آغاز به کار کرد، هر چند قبل از آن هم تأسیس چنین مکانی تصویب شده بود، اما فعالیت رسمی این مجموعه در سال ۱۳۶۸ اتفاق افتاد. خوب است به قبل از ورود اینترنت به ایران اشاره کنم که آن هم ماجرای جالب توجهی دارد. آن زمان مسئله مهمی سر زبانها بود و خیلی از کسانی که به دلیل شرایط کاری به خارج از کشور سفر کرده بودند، میدانستند که در مراکز تحقیقاتی خارج از کشور پدیدهای به نام ایمیل وجود دارد و مثلاً در اروپا و آمریکا، کاربرانی نامهها را تایپ کرده و ایمیل میکردند به هر نقطه از دنیا که با آنها اتصال ایمیل داشتند و باز پاسخ را هم از طریق ایمیل دریافت میکردند.
این پدیده تا آن روز فقط در مراکز علمی و دانشگاهی کاربرد داشت تا ارتباط بینالمللی این مراکز برقرار باشد.
سال ۱۳۶۸ من در ایتالیا به همراه تعدادی از دوستانم مشغول گذراندن یک دوره مطالعاتی بودیم که آقای محمد جواد لاریجانی به سمت ریاست مؤسسه
اینترنت ملی یعنی اتصالهای داخلی خوب و گستردهای داشته باشیم، ولی همه اتصالهای خارجیمان از یک کانالهای قابل کنترل عبور کند
تازه تأسیس ریاضیات و فیزیک ایران منصوب شد. لاریجانی سفری به ایتالیا داشت، ایشان با ارتباط با این گروه ایرانی مسئله تأسیس این مرکز تحقیقاتی را مطرح کرد. از آنجایی که همه ما گروهی بودیم که سالها تأسیس چنین مجموعهای را دنبال می کردیم، از پیشنهاد مطرح شده و عضویت در این مجموعه استقبال کردیم.
چند ماه بعد هم من به سمت قائم مقامی آقای لاریجانی در مرکز منصوب شدم، اما از نیازهای مورد درخواست ما، ایمیل بود که از لاریجانی خواستیم این مهم را با جدیت پیگیری کند. میدانستیم مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهها، اتحادیههایی دارند که داخل این اتحادیهها ارتباط علمی از طریق ایمیل وجود دارد. مرکز تحقیقات فیزیک نظری یعنی تریست (Trieste) که شهری در ایتالیاست با ریاست آقای عبدالسلام اداره میشد و ایشان حمایت بسیاری از تأسیس مرکز تحقیقات ایران داشت. قرار شد آقای لاریجانی درخواستی را مبنی بر چگونگی ارتباط ایمیل برای ایران به ایشان ارسال کند. این اتفاق افتاد و آقای عبدالسلام، حمایت بسیاری کرد و ما را به مؤسسهای به نام ارن(EARN) که مجمع اروپایی شبکههای تحقیقاتی بود معرفی کرد.
البته این مجموعه فقط مختص اروپا نبود و آسیا هم به آن اتصال داشت با اسرائیل هم ارتباط داشت و بقیه همه اروپایی بودند.
اما ملحق شدن ما به این شبکه ارتباطی مسایل بسیاری را دربرداشت که خودش داستانهای طولانی دارد. نخست این که لازم بود یکسری قراردادها را امضا کنیم که هر کسی در آن شرایط روز کشور، حاضر به امضاکردن این قراردادها نبود. مثلاً اینکه اگر اتصال به هر کشور دیگری باشد فقط مخصوص امور علمی و آکادمیک است و نباید بین کشورها تبعیض قایل شد، که مثلاً در امور سیاسی از آن بهره بگیرند. در این اوضاع امضای قراردادها شجاعت میخواست که محمد جواد لاریجانی با جسارت و شجاعت تمام این کار را انجام داد و مقدمات اتصال ایران برقرار شد. اما باز هم سد راههایی داشتیم که کار را عقب میانداخت، چون در آن دوره روابط مان با کشورهای اروپایی و آمریکایی در حال تلاطم بود که البته هنوز هم ادامه دارد. مثلاً وقتی میخواستیم دو نفر را برای راهنمایی کارشناس به مرکز عملیاتی این شبکه در اروپا بفرستیم که آنجا مقدمات کار را دنبال کنند و به لحاظ فنی کار را حساب شده آموزش ببینند، مشکلاتی در سفر آنها ایجاد شد و رفتن آنها به تأخیر افتاد و اشکالتراشی کردند.
• چه اشکال تراشی هایی؟!
این اشکالتراشیها به دلیل برخورد مسائل علمی با روابط سیاسی
قای عبدالسلام، حمایت بسیاری کرد و ما را به مؤسسهای به نام ارن(EARN) که مجمع اروپایی شبکههای تحقیقاتی بود معرفی کرد. البته این مجموعه فقط مختص اروپا نبود و آسیا هم به آن اتصال داشت با اسرائیل هم ارتباط داشت و بقیه همه اروپایی بودند.
ایجاد می شد. هیچ وقت نمیگفتند به چه دلیل مانع حضور کارشناسان میشوند، ولی مشخص بود مسایل سیاسی پشت پرده مطرح است.
یادم هست ساعتها پای تلفن با افرادی از آن طرف(اروپا) بحث میکردم تا مشکلات هموار شود و باور کنند که هیچ اندیشه سیاسی در کار نیست. اما اگر بخواهم میزان حساسیت سیاسی آن دوره را بگویم اینکه سال ۱۳۶۸ تازه جنگ ایران و عراق تمام شده بود و اوضاع سیاسی کشور با امروز متفاوت بود. مثلاً بیدرنگ در اساسنامه EARN متممی را ارائه کردند که هیچ کشوری از این ظرفیت موجود برای مقاصد مذهبی نمیتواند استفاده کند. میترسیدند مبادا ایران اندیشههای دینی و سیاسی خودش را از این طریق عرضه کند.
اما سرانجام کارشناسان رفتند و آموزش دیدند و شروع کار ارتباطی ما این طور بود که آن زمان یک خط استیجاری را از مخابرات اجاره کردیم که این خط فقط مختص ما بود و وصل میشد به شهر لیتس(LiTZ) در اتریش به دانشگاه یوهانس کپلر و بعد از آن از اول ژانویه ۱۹۹۳ ما به طور رسمی به شبکه اتصال پیدا کردیم و در نهایت به دانشگاه وین در اتریش رسیدیم.
• و این خط ارتباطی چه شرایطی داشت؟
خطی بود که امروز اگر از آن یاد کنیم بسیار ابتدایی و محدود به نظر می آید. خطی بود معادل ۸/۹ کیلوبیت در ثانیه! خب چنین خطی با این ظرفیت در مقابل خطوط امروزی چیزی به شمار نمیآمد. ولی آن زمان کمک بسیاری میکرد. اما آنچه مورد نظرمان بود ارتباط ایمیل بود که بتوانیم از آن طریق نامهنگاری کنیم. نکته دیگری هم بود به نام انتقال فایل که میشد فایلها را از طریق کد به نقطهای دیگر منتقل کنیم.
این در واقع شروع اتصال شبکهای ایران بود. اما یک نکتهای که باید حتماً بگویم اینکه این اتصال شبکهای، اینترنت نبود. اما یک شبکه دیگری وجود داشت به نام شبکه بیتنت، شبکهای که ما عضو آن شده بودیم بیتنت آکادمیک اروپا بود. حتی ما نمیدانستیم شبکههای مختلفی وجود دارد و در همین سطح اطلاع داشتیم. آن زمان شبکه «بیت نت» شبکه پررونقی در محافل علمی بود و مشکلی برای ارتباط آن وجود نداشت. ولی وقتی وارد این جریان شدیم و کارشناسان مدام در جلسات شرکت میکردند، خبر رسید شبکه دیگری با پروتکل مخابراتی دیگری به نام «اینترنت» در اروپا راه افتاده که دارد گوی سبقت را از بیتنت میبرد. و بیشتر کشورهای اروپایی هم در دانشگاههایشان مشغول برقرار کردن اینترنت هستند. بنابراین کارشناسان خواستند ما هم به این شبکه اتصال پیدا کنیم. من که آن دوره رابط بین گروه فنی و سایر اعضای مرکز تحقیقات بودم، اوایل تردید داشتم که ضرورت این اتصال چیست؟
• چرا؟ این تردید برای چه بود؟
ما و برخی دانشگاهها در تجهیزاتی که مختص شبکه «بیت نت»
باید بگویم تلاش آقای لاریجانی بسیار ستودنی است که حضور اینترنت در ایران مرهون تلاشهای ایشان است.
بود سرمایهگذاری کرده بودیم، اما خوشبختانه چون پروتکل اینترنت وابسته به سکوی خاصی نبود، این نگرانی رفع شد.
• چه نوع تردیدها یا پرسشهای راهبردی دیگری مطرح بود؟
در مرکز تحقیقات عدهای طرفدار محدود کردن استفاده شبکه کاربران مرکز بودند و عده دیگری مثل من طرفدار عرضه کردن این امکانات به سایر دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی. من خوشحال هستم که در آن روزها برای اتصال همگانی اینترنت پافشاری کردم.
• و بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟
شروع کردیم به وصل کردن دانشگاهها و مراکز علمی که این امکان را برای اتصال اینترنتی داشتند. مثلاً در تهران، دانشگاه صنعتی شریف، مرکز ژنتیک ایران، مرکز زلزله شناسی و... که حتی خارج از تهران هم دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه اصفهان، دانشگاه شیراز و... که بتدریج خیلی از مراکز علمی کشور به مرکز تحقیقات وصل شدند تا آماده اتصال اینترنتی شوند.
اما به هر حال در آغاز شبکه اینترنت ما بخشی از شبکه اینترنت دانشگاه وین محسوب میشد. اما در فروردین سال ۱۳۷۳ در واقع آدرس ایرانی(ir.) گرفتیم و هر کس این آدرس را میدید متوجه میشد که ایرانی است.
• اولین تجربه شما در دنیای اینترنت؟
خیلی چیزی خاطرم نمانده، اما همینقدر میدانم که شبها دوستانم تلاش میکردند این پروتکل را فعال کنند هم برای «بیت نت» هم «اینترنت» که بسیار هیجانانگیز بود. آنوقتها مرکز تحقیقات ۲ ساختمان داشت. آقای لاریجانی در ساختمان اصلی مستقر بود و من در ساختمان کوچکی که مرکز کامپیوتر آنجا بود مستقر بودم. اما نخستین پیامی که رد و بدل شد پیام رئیس مؤسسه به مدیریت مرکز در شبکه «بیت نت» بود. در مورد اینترنت هم داشتیم پروتکل تازهای اضافه میکردیم و دقیقاً یادم نیست کدام سایت بوده است.
• جناب شهشهانی! شما به خوبی از ماجرای ورود اینترنت به ایران گفتید، اما سوال اینجاست که آیا ایران در آن زمان بستر لازم برای ورود اینترنت را داشت؟
ببینید، اولاً آن زمان نیاز پهنای باند مثل حالا نبود، چون تقاضا به این شکل وجود نداشت و مهمترین مسئله ایمیل و انتقال فایل بود که برای این مسائل پهنای باند زیادی نیاز نبود، ولی به هر حال خط ۸/۹ دهم کشش آن همه تقاضا را نداشت و در نتیجه نیاز بود پیشرفتهتر وارد عمل شویم. به هر حال با همه مسائل و مشکلات موجود و البته استقبال مردم ایران، اینترنت راهاندازی شد.
• تصور
در مرکز تحقیقات عدهای طرفدار محدود کردن استفاده شبکه کاربران مرکز بودند و عده دیگری مثل من طرفدار عرضه کردن این امکانات به سایر دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی. من خوشحال هستم که در آن روزها برای اتصال همگانی اینترنت پافشاری کردم
میکردید روزی گستره ارتباطی اینترنت به شکل امروز شود؟
ببینید، بیگمان پیشبینی چنین گسترهای وجود نداشت، اما من در محدوده خودم عقیده داشتم تمام دانشگاههای ایران باید از این ارتباط ویژه برخوردار باشند.
ضمن اینکه باید بگویم تلاش آقای لاریجانی بسیار ستودنی است که حضور اینترنت در ایران مرهون تلاشهای ایشان است. به هر حال آن سالها اینترنت هنوز به یک پل تجاری تبدیل نشده بود و بیشتر کارکردهای علمی داشت، اما اینکه می شود گسترده تر به آن نگاه کرد از سالهای ۱۳۷۴ به این سو به وجود آمد و در اختیار همه قرار گرفت. ضمن اینکه تلاش کردیم عرض باند را توسعه بدهیم و به ارتباط ماهوارهای تبدیل کنیم. در این شرایط خط از ۸/۹ دهم به ۱۲۸ کیلوبیت تبدیل شد که آن هم دچار کندی شد و باز این خط را هم گستردهتر کردیم که امروز آن قدر این ارتباط گسترده شده که چندین هزار برابر ظرفیت گذشته اینترنت پرسرعت داریم.
• و در این مبارزات علمی و رسیدن به اینترنت دقیقاً چند ساله بودید؟
آن زمان که قائم مقام آقای لاریجانی شدم ۴۷ ساله بودم. البته حالا دقیق سن من را هم تخمین خواهید زد!
• پس مهمترین بخش و پختگی عمر شما صرف ورود اینترنت به ایران شده، درست است؟
حالا من پختگی نمیدانم، ولی بخشی از فضای عمرم به این ماجرا اختصاص یافت و بیشتر تصادفی اتفاق افتاد، چون کار اصلی من ریاضی بود.
• امروز پس از مدتها که از تحریمهای بینالمللی میگذرد، موضوع اینترنت ملی مطرح میشود، بفرض طرح چنین موضوعی، شبکههای داخلی میتوانند همسو با جهان حرکت کنند؟
اول باید تعریف کرد که اینترنت ملی چه معنایی دارد؟ به نظرم اگر بیشتر مردم بدانند اینترنت ملی یعنی چه با آن مخالف خواهند بود. چون مدلی که مطرح است، شبیه چیزی است که در چین وجود دارد. متأسفانه این روزها تمام الگوبرداریهای ما از چین است، شاید در بسیاری امور تقلید خوب باشد، ولی در همه امور جواب نمیدهد. جریانی که واقعیت دارد و از آن به اینترنت ملی یاد میشود یعنی اتصالهای داخلی خوب و گستردهای داشته باشیم، ولی همه اتصالهای خارجیمان از یک کانالهای قابل کنترل عبور کند. اکنون هم شاید ۹۵ درصد اتصال ایران از طریق مخابرات انجام میشود، با فیبر نوری، بنابراین وقتی وارد بسیاری از سایتها میشوید فیلتر شده است. در واقع اینترنت ملی یعنی همین! پس چندان نمیتواند مورد توجه واقع شود.
• جناب دکتر! شما به بحث فیلترینگ اشاره کردید، آیا آن دوره که اینترنت به ایران وارد شد، تصور موضوعی به نام فیلترینگ وجود داشت؟
ببینید نظر همه ما در آن دوره استفاده علمی از این پل ارتباطی بود و تصوراتی به گستردگی امروز وجود نداشت.
اینترانت داخلی برای کشوری به گستردگی چین کاملا ضروری هست چرا که بیش از 20 درصد مردم جهان در چین ساکن هستند و باید یک شبکه مستقل کامپیوتری داشته باشن! که متاسفانه فیلترینگ اونجا هم به شدت دنبال میشه !
ولی ایران که شاید کمتر از 5 درصد نسبت به جمعیت چین مردم داره ادعای راه اندازی اینترنت پاک در جهان رو داره ...
مطمئن باشید اینترانت ملی با هدف محدود کردن و از دور خارج کردن اینترنت بین المللی راه اندازی شده!!!
دیگه امیدی به آینده این کشور ندارم. اگه اینترنت دستکاری بشه من به عنوان برنامه نویس نمیتونم زندگی کنم و از ایران میرم. لعنت به همه کسایی که وطن رو برامون تبدیل به زندان کردن کاری کردین که دیگه به هیچی باور ندارم. اگه اون دنیایی باشه ازتون نمیگذرم