ایتنا - برای ما مهم بود کسی که مخابرات را میخرد اولاً کار بلد باشد و دوماً بتواند با نظام سیاسی و اجتماعی کشور هم راه بیاید.
ابلاغ بند «ج» اصل ۴۴ قانون اساسی در حالی هفته گذشته وارد هفتمین سال شد که از سال ۸۵ تاکنون بالغ بر ۲۰ شرکت دولتی وارد بورس و فرابورس شدهاند. درمیان این تعداد شرکت، مخابرات از لحاظ میزان سرمایه و ارزش روز بازار سهام دولتی واگذار شده حاضر در بورس به عنوان بزرگترین شرکت شمار میرود که از ۱۹ مرداد ۸۷ با کشف قیمت ۱۵۰ تومانی هر سهم در مدار خصوصی شدن قرار گرفت و بعد از ۱۳ ماه با معامله ۷.۸ هزار میلیارد تومان ۵۰ درصد به علاوه یک سهم، رکورد بزرگترین معامله و واگذاری شرکتها رادر طول حیات اقتصادی ایران شکست و خصوصی شد، چک ۱۵۰۰ میلیارد تومانی بابت آن پرداخت وجه نقد معامله تاریخی شد.
این شرکت که از آن به عنوان غول شرکتهای دولتی یاد میشود، بعد از آن معامله تاریخی با مسائل و حاشیههایی چون بحث بیمه کارگزاران روستایی، افزایش سهم سازمان تنظیم مقررات، ماهیت خریداران و غیره روبرو بود تا اینکه در اردیبهشتماه همین سال صابر فیضی بعد از ۶ سال و ۷ ماه ناخواسته از مدیریت این شرکت رفت و جانشین پوررنجبر در توسعه اعتماد مبین (سهامدار اصلی مخابرات) شد. پوررنجبر هم سکان مدیریت مخابرات را به عهده گرفت.
به این ترتیب در شرایطی زمینه طرح برخی سئوالات فراهم شد که با توجه به ۷ ساله شدن واگذاریها از یک سو و باقی ماندن برخی ابهامات آن هم به رغم سپری شدن ۵ سال از حضور مخابرات در بورس از سوی دیگر، به سراغ فیضی رفتیم تا درباره چگونگی خصوصیسازی و عرضه اولیه و فروش بلوک مدیریتی و حاشیههای قبل و بعد از واگذاری و مدیریت ، گفتوگویی انجام دهیم که وی خوشبختانه با رویی باز از این مصاحبه استقبال کرد و با تشریح ناگفتههایی به انتقاداتی چون عدم تعهد ۲۰ درصد سهام شناور آزاد سهام ، پابرجا بودن مدیریت وی به رغم واگذاری مخابرات و پول نباریدن از آسمان مخابرات (که قبل از عرضه اولیه سهام در بورس در تیزرهای تلویزیون به بخش شد) و سایر مسائل مطرح شده پاسخ داد.
نکته جالب این مصاحبه تداوم شفافیت فیضی در پاسخ به ابهامات و سؤالات از یک سو و داشتن شماره تماس و نام همه خبرنگارانی بود که وی در مدت مدیریتاش با آنها ارتباط داشت. وی در این رابطه گفت: واقعیت این است شما خبرنگاران در خصوصیسازی مخابرات و رفع موانع پیشرو خیلی کمک کردید. چون هرجا به مشکلی برمیخوردم از طریق مصاحبه با رسانهها نظراتم را میگفتم تا حقوق سهامداران و اجرای واقعی اجرای اصل ۴۴ حداقل در شرکت مخابرات محقق شود.
قسمت اول این مصاحبه و اظهارات جالب و خواندنی فیضی را در ادامه می خوانید.
خاطره ای از خصوصی شدن مخابرات در بهمن ۸۴ فارس: بعد از سال ۶ و ۷ ماه از مدیریت بزرگترین شرکت دولتی و مشمول اصل ۴۴ کنار رفتید یا به نوعی کنار گذاشته شدید. قبل از مدیریت مخابرات در کجاها و با چه سمتهایی فعالیت میکردید؟
فیضی: سابقه فعالیتم در مجموعه مخابرات۲۷ سال است. از این میان سال ۶ سال و ۷ ماه مدیرعامل بودم. قبل از آن هم دو سال مدیرعامل شرکت مخابرات آذربایجان شرقی و دو سال هم عضو هیئت مدیره و قائم مقام مخابرات بودم. با این حساب در مجموع ۱۰ سال دارای سمت مدیریت ارشد بودم.
• با ابلاغ بند «ج» اصل ۴۴ قانون اساسی در ۱۲ تیر ۸۵ آیا اقدامی برای آمادهسازی مخابرات برای واگذاری کردید یا منتظر ماندید و احتمالاً مخالفتی داشتید؟ یک خاطره جالب از ابلاغ این بند دارم که میخواهم بگویم .قبل از این ابلاغیه، ماده ۱۲۳ و ۱۲۴ قانون برنامه سوم در مورد خصوصیسازی و آزادسازی بودند. در برنامه چهارم هم ماده ۷ را داشتیم. اولین جلسهایی هم که با همکارانم برای خصوصیسازی مخابرات گذاشتم مربوط به قبل از ابلاغ بند «ج» اصل ۴۴ و در بهمن ۸۴ بود .چون از همان اول به دنبال این بودم که باید در بازار رقابتی کار کرد.
• این نظر شما بود یا هیئت مدیره؟ نه. نظر خودم بود که از زمان آمدنم به مخابرات پیگیری کردم. به هر حال در همان اولین جلسه یکی از همکاران گفت بیخیال خصوصیسازی و واگذاری بخشی مخابرات باشم. چون این موضوع تمام شده. گفتم چطور؟ پاسخ داد چون در ابلاغیه بندهای «الف»، « ب »و «د» که سال ۸۴ توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد اسمی از مخابرات نیست برای همین خصوصی سازی را از ذهنیت خارج کن.
از حرف آن همکار تعجب کردم و به دنبال این شدم که چرا این ابلاغیه بند «ج» ندارد. از طریق یکی از دوستانم فهمیدم مقام معظم رهبری درباره نظر مجمع تشخیص مصلحت نظراتی داشتند. تا اینکه با ابلاغ بند «ج» اصل ۴۴ و سخنرانی تاریخی مقام معظم رهبری، زمینه اصلی واگذاری شرکت مخابرات فراهم شد. سپس شورایی تشکیل و جلسهای در وزارت ارتباطات برگزار شد تا مقدمات خصوصیسازی مخابرات آماده شود.
برخی خصوصی سازی مخابرات را شوخی گرفته بودند • بعد از ابلاغ بند«ج» اصل ۴۴ شما چه کارهایی برای آمادهسازی کردید؟ هرچند اسم مخابرات در این بند بود اما شرطهایی مانند شبکههای مادر و غیر مادر مخابرات مطرح بود که خوشبختانه شبکهها در سال ۸۲ توسط دولت تصویب شده بود. به هرحال مرحوم وفا غفاریان (رئیس فقید هیئت مدیره مخابرات) و شخص سلیمانی (وزیر وقت ارتباطات) با جدیت پیگیر واگذاری مخابرات و خصوصی شدن آن بودند ولی برخی فکر میکردند شوخی است....
• چرا؟ چون مخابرات بزرگ، دولتی و سودآور بود؟ همه فکر میکردند شوخی است. در این میان دو قشر بودند یک عده که دلسوزانه مخالفت میکردند، عده دیگری هم خصمانه، اما حتی آنهایی که خصمانه مخالفت میکردند واگذاری مخابرات را جدی نمیگرفتند.
• این گروه از بیرون مخابرات بودند یا داخل؟ هر دو . سندش هم این است که به محض خصوصی شدن مخابرات و رد و بدل شدن آن چک تاریخی که به ارزش ۱۵۰۰ میلیارد تومان (بابت وجه نقد معامله ۵۰ درصد به علاوه یک سهم مخابرات در ۱۸ آبان ۸۸) داده شد، هجمههای زیادی علیه مخابرات به وجود آمد.
آیا مخابرات شفاف و آماده عرضه اولیه سهام بود؟ • بعد از عرضه اولیه سهام مخابرات در ۱۹ مرداد ۸۷ و به وجود آمد مسائلی، عدهایی اعلام کردند این شرکت هنوز آماده برای عرضه و شفاف نبود. اتفاقاتی که افتاد ناشی از شرایط خاص بورس در پذیرش شرکتهایی چون مخابرات بود .میدانید که موضوع پذیرش مخابرات سه بار در هیئت پذیرش مطرح شد. در اولین بار باید ۱۶ مورد تعیین تکلیف میشد. در مرحله بعد ۱۶ بند به ۶ شرط تبدیل شد. این کاهش شروط هم به سادگی نبود و زحمت زیادی میبرد. سپس در مرحله سوم به ۳ بند کاهش یافت تا اینکه آن سه بند هم برطرف شد. این در حالی است که مخابرات شرکتی دولتی بود و باید تغییرات زیادی اعمال میشد. یکی از آنها تغییر اساسنامه و تبدیل به سهامی عام شدن و شفاف شدن صورتهای مالی و تعهدات بود.
• اما برخی از مسائل مخابرات مانند کمک ۳۰۰ میلیارد تومان به دولت و یا حقوق پروانه دولتی و سپس بیمه کارگزاران روستایی باقی ماند. این موارد بحثهای حقوقی نبودند، چون از نظر حقوقی همه مسائل کاملاً شفاف بود. این مباحث همانطور که گفتم از بیرون و ناشی از مخالفتهای خصمانه برخی در خصوصی شدن بود. در این میان بودجه و سود و صورتهای مالی داده میشد تا مورد حسابرسی قرار گیرد و پیشبینی سود هر سهم تأیید شود. پس وقتی چنین مباحثی مطرح میشود، چه جایگاهی دارد؟ اتفاقاً در این مواردی که گفتید سازمان حسابرسی از وزارت ارتباطات استعلام کرد و نتیجه گرفت و بعد اجازه انتشار اظهارنظر به بورس داد.
• یعنی موضوع کارگزاران روستایی درست نبود؟ خیر. این موضوع اصلاً جایگاهی نداشت و بعداً مطرح شد. برای همین بود که شورای نگهبان محکم ایستاد.
• پس به نظر شما مخابرات با شفافیت معقولی وارد بورس شد؟ اگر با شفافیت مناسب بورسی نمیشد که تاکنون یکی از آن موارد به نتیجه میرسید، اما اینگونه نشد. چون مستندات ارائه شده در آن مقطع کافی بود .یکی از بحثهای مخابرات، خود سازمان حسابرسی بود که واقعاً مو را از ماست بیرون میکشد. افرادی در آن سازمان فعالیت و مدیریت میکنند حرفهای و متخصص هستند و وقتی که گزارشی را به بورس میخواهند بدهند، با حساسیت بالایی این کار را میکنند.
از افتخارات مخابرات هم این بود که حسابرس و بازرس قانونی آن سازمان حسابرسی بود و هست. به طوری که طی دوباره تغییر تیم حسابرسی، گزارشهای تهیه شده مخابرات مورد تأیید قرار گرفت که یکی از آنها بحث حقوق بازنشستگان بود.
بنابراین معتقدم نکته مبهمی از مخابرات باقی نماند. چون بعد از ۵ مجمع سالانهای که برگزار شده همه آن مباحث برطرف شد، اما به هر حال شرکتی با این بزرگی حاشیههایی دارد که گاه با مقاومتهای دولتی هم همراه بود.
ناگفتهای از کشف قیمت ۱۵۰ تومانی هر سهم • از کشف قیمت ۱۵۰ تومانی هر سهم مخابرات در ۱۹ مرداد ۸۷ راضی بودید یا فکر میکردید قیمت باید بالاتر یا پایینتر میشد؟ ما در بحث قیمتگذاری به هیچوجه وارد نشدیم. مجاز هم نبودیم. چون سازمان خصوصیسازی این کار را میکرد.با توجه به شرایط آن روز بازار، قیمت مورد تقاضای اکثر خریداران ۱۲۰ تومان بود تا اینکه مسئولان سازمان خصوصیسازی اعلام کردند هر سهم مخابرات را کمتر از ۱۵۰ تومان نخواهند داد. در این میان درست است که در عرض ۵-۶ دقیقه ۵ درصد سهام مخابرات به فروش رسید اما به هر حال قبلاش مقاومتهایی شد و حتی در لحظات آخر هم ۶۰ درصد سهام قابل عرضه به فروش نرسید.
تصورم این است اگر همکارانم در شرکت اقدام به خرید نمیکردند مسئله دیگری رخ میداد اما بعد از عرضه اولیه، قیمت سهام مخابرات بالاتر و حتی به حدود ۲۱۰ تومان هم رسید ولی به دلیل شیطنتهایی که شد قیمت سهام در ماههای بعد به حدود ۱۳۰ تومان کاهش یافت.
• بعد از روز عرضه اولیه ، کارکنان مخابرات و برخی سرمایهگذاران موجب شدند صف خرید بیش از ۴۰۰ میلیون سهمی برای خرید مخابرات تشکیل شود که رکورد جدیدی بود. علاوه بر برخی مقاومـتهای درونی، خود بورسیها هم فکر میکردند مخابرات نمی تواند خصوصی شود. برای همین با ابهام به این مسئله نگاه میکردند. اما کارکنان مخابرات وضعیت شرکت را می دانستند و به جز عدهای معدود، اکثرا" موافق خصوصیسازی مخابرات بودند.
دلیل سقوط آزاد قیمت سهام به ۱۳۰ تومان • از نظر شما دلیل سقوط آزاد هر سهم مخابرات به ۱۳۰ تومان در اسفند ۸۷ چه بود؟ به خاطر بحثهای واهی که از جاهای مختلف مطرح شد. در اسنادی که به بورس داده شده بود دلیلی برای کاهش قیمت سهام به ۱۳۰ تومان نبود اما یکی از راه رسید و گفت قرار است ۳۰۰ میلیارد تومان به دولت داده شود. آن یکی گفت باید به کارگزاران روستایی پول داده شود. این مسائل جزء مواردی است که طبق قوانین بورس کسانی که آنها را مطرح کرده و میکنند مرجماند. یعنی اگر سهامداری شکایت کند که با چنین مسائلی اقدام به فروش سهام کرده و زیان دیده ، آن افراد متهماند. دراین رابطه معتقدم سازمانهای نظارتی باید با افرادی که چنین حاشیههایی را درست کردند، برخورد کند.
• اگر خاطرتان باشد سازمان بورس هم در جریان تقسیم سود سالانه مخابرات و قبل از برگزاری مجمع رسماً اعلام کرد توان تقسیم سود بیش از ۱۱ یا ۱۲ تومانی وجود ندارد. این مسئله باعث شد بسیاری از سهامداران اقدام به فروش کنند اما در مجمع مخابرات ۳۰تومان سود داده شد و در جریان گشایش نماد هم چند درصدی به قیمت سهام اضافه شد تا به این ترتیب سهامداران زیان و سپس اعتراض کنند. کسانی که مقصر اینکار بودند باید پاسخگو باشند. از مزایای بورس شفافسازی است. چون همه چیز در آن شفاف است،در دنیا به بورس اهمیت داده می شود. به هر حال معتقدم ۵ سال بعد از حضور در بورس مخابرات، حرفهایی که زده شد پایه و اساس نداشت.
داستان تاریخی ترین و بزرگترین خصوصی سازی کشور • برسیم به واگذاری بلوک ۵۰ درصد به علاوه یک سهم مخابرات در مهر ۸۸. آیا خودتان به شخصه علاقمند به این واگذاری بودید؟ به شدت دنبال این موضوع بودم. واقعیت این است که بابت طولانی شدن فروش بلوک مدیریتی مخابرات تحت فشار قرار داشتم . به همین دلیل خیلی علاقه به واگذاری بودیم.
• آیا برای شما مهم بود که خریدار بلوک ۵۰ درصد به علاوه یک سهم چه گروهی باشد؟ خیلی مهم بود. البته شاید گفتن این موضوع در آن زمان خیلی سخت بود اما الآن با سند میتوان گفت. قضیه واگذاری فولاد خوزستان چه شد؟ آیا الآن کسی جرأت دارد ۱۵۰۰ میلیارد تومان چک بابت وجه نقد معامله بلوک مخابرات پرداخت کند؟ مگر اینکه در آینده اتفاقاتی رخ دهد. آن چک جزو خاطرات جالب خصوصیسازی مخابرات بود که اکثر خبرگزاریهای دنیا آن را گزارش کردند.
• پس برای شما ماهیت خریدار مهم بود؟ بله. چون باید کسی میبود که کار بلد بوده و بداند که چکار میخواهد بکند.
• تعاونی پیشگامان کویر یزد هم متقاضی خرید بود اما به فاصله یک روز توسط سازمان خصوصیسازی کنار گذاشته شد. این گروه هم این کاره بود و توانایی انجام کار را داشت ولی از بعد سیاسی توانایی نداشت. میتوانست مخابرات را اداره کند اما با توجه به هجمههایی که علیه این شرکت به وجود آمد شاید با مشکلات سختی روبرو میشد. بنابراین برای ما مهم بود کسی که مخابرات را میخرد اولاً کار بلد باشد و دوماً بتواند با نظام سیاسی و اجتماعی کشور هم راه بیاید.
• بعد از خصوصیشدن مخابرات به چه اهدافی رسیدید؟ من همیشه یک شعار میدهم که شاید شعار نه بلکه واقعیت باشد و آن اینکه کسی که ۱۵۰۰ میلیارد تومان را یکجا میدهد و ۲۵۰۰ میلیارد تومان قسط را تاکنون به موقع داده ، بلد است از سرمایه خودش حفاظت کرده و داراییهایش را مدیریت کند، من دنبال این بحث بودم. فرق خصوصی و دولتی هم همین است که طرف خصوصی آوردهای دارد و به هر بهایی که شده دنبال حفظ مجموعه و ارتقای آن است. آن هم مجموعه خدماتی مثل مخابرات که با طرفهایی زیادی درگیر و مرتبط است. از همه مهمتر بحث رقابت است که در دنیا رشد دهنده است.
واقعیت هم همینه، شوخی شوخی جدی شد!
کی باورش می شد شرکتی که هنوز مهر ثبت شرکتها رو اساسنامه ش خشک نشده با 1 میلیارد تومان سرمایه یک شرکت با 100 سال سابقه ، 30 هزار نفر کارمند، با قیمت 50.000 میلیارد تومان رو با 8000 میلیارد تومان بخره!!!
کی باورش می شد شرکتی که هنوز مهر ثبت شرکتها رو اساسنامه ش خشک نشده با 1 میلیارد تومان سرمایه یک شرکت با 100 سال سابقه ، 30 هزار نفر کارمند، با قیمت 50.000 میلیارد تومان رو با 8000 میلیارد تومان بخره!!!