دنياي كامپيوتر و ارتباطات - مترجم: بابك حجازي Steven A. Ballmer حدود پنج سالي است كه هدايت مايكروسافت را بر عهده داشته و هماكنون پس از مديريت در دوران ركود بازار تكنولوژي و كاهش سودآوري شركت، آينده رو به رشدي را براي مايكروسافت پيشبيني ميكند. در ادامه مصاحبه BusinessWeek را با اين مدير ارشد مايكروسافت و با كمي تغيير ميخوانيد. روحيه افراد در مايكروسافت چگونه است؟ ما هرگز چنين تيم علاقهمند و متعهدي نداشتهايم. 85 درصد از اعضاي كنوني به كار در مايكروسافت افتخار كرده و از تأثير خود بر جامعه و مشتريان راضي ميباشند. البته به استخدام نيروهاي جديد نيز ادامه ميدهيم و امسال حدود 4 هزار كارمند جديد خواهيم داشت. من شخصاً نسبت به بخش كارمندان و قدرت آن اعتقاد دارم. در مقاله «10 ايده جنجالي براي دگرگوني مايكروسافت» آمده است كه بحران در مايكروسافت، به دليل ديوانسالاري و ممانعت از خلاقيت و ابداع، قريبالوقوع ميباشد. آيا شما موافقيد؟ من معتقدم كه فرهنگ رايج در مايكروسافت، امكان نقد و پيشنهادهاي سازنده را براي همگان فراهم كرده است. مردم همه چيز را نقد ميكنند؛ چگونگي انجام كارها، حركت در بازار و محصولات. برنامه مايكروسافت به گونهاي است كه در سال آتي بيشترين ميزان خلاقيت را نسبت به گذشته خواهد داشت. به تغييراتي كه در ويستا و Office 12 رخ داده نگاه كنيد كه حدود 8 هزار برنامهنويس را در همايش PDC -نه به عنوان برنامهنويس بلكه به عنوان كاربر نهايي- حيرتزده ساخت. در مورد سكوهاي سرور نيز برنامههايي چون Visual Studio 2005 و SQL Server 2005 به زودي به بازار خواهند آمد. در چند سال اخير .Net و SQL برگ برنده مايكروسافت در كسب سهام بازار بودهاند و مايكروسافت به تنهايي فروش اراكل و IBM DB2 را پشت سر گذاشت. اين، معنايي جز خلاقيت بيشتر در محصولات ندارد. آيا شما نگران ديوانسالاري در مايكروسافت هستيد؟ شركتهاي بزرگ با رهبران بزرگ آغاز شدهاند؛ اگر رهبر خوبي داشته باشيد، شركت موفقي خواهيد داشت. مديريت مايكروسافت قدرتمند بوده و در زمينه نياز مشتريان، خلاقيت و پشتيباني به سرعت عمل ميكند. هر شركتي بايد از داشتن رهبران و كاركنان چابك در بازار اطمينان داشته باشد؛ رهبراني چون Kevin Turner و Robbie Bach كه به تازگي و براي هدايت بخشهاي مختلفي چون Xbox استخدام شدهاند. آيا ساختارها از پيشرفت افراد جديد جلوگيري نميكنند؟ شركت ما بايد جايي براي تقويت كاركنان خود نيز باشد. هر زمان كه گروهي براي كاري خاص تشكيل ميشود، بايد ابزار صحيحي براي تقويت آنها به كار رود تا جايي كه كارايي گروه از مجموع كارايي اعضايش بيشتر شود. برخي از انتقادها از بلاگهايي چون مينيمايكروسافت منتشر ميشوند. آيا آنها را ميخوانيد و يا از مقالات آنها مطلع هستيد؟ خير. اما منابع خبري ديگري وجود دارد كه پوشش خوبي را از فعاليتهاي جاري در مايكروسافت ارائه ميدهند. مردم به دلايلي (بعضاً ناموجه و غير قابل استناد) اقدام به تشكيل بلاگ ميدهند و بلاگ، منبع دقيقي براي كسب اطلاعات نميباشد. درك صحيح نبض شركت از ملزومات كار من ميباشد. چرا كه يك سوم از وقت خود را در ميان كارمندان و در تعامل با آنها ميگذرانم. به منابع خبري مخصوص محصولات و وضعيت اقتصادي مايكروسافت در 5 سال اخير نگاه كنيد. چنين پيشرفتهايي در گرو توجه و عكسالعمل مناسب به ايده كارمندان شركت ميباشد. برخي از كارمندان در مصاحبهها و در بلاگها از بنيان نهادن تأسيسات اداري بيش از حد توسط شما و به تبع آن از محدود كردن نوآوري انتقاد كردهاند. پاسخ شما چيست؟ پاسخ نهايي را ميتوان در خروجي شركت مشاهده كرد. در سهم بازار، رضايت مشتريان و ارقام و آمار. استخدام Ray Ozzie، Gary Flake و Li Gong (از مديران سان) در بخشهايي چون MSN و MSN China از فعاليت مايكروسافت در زمينه كسب استعدادها حكايت دارد. مايكروسافت اولين انتخاب دانشجويان علوم كامپيوتر براي كار بوده و 90 درصد از پيشنهادهاي كاري ما با پذيرش افراد مواجه ميشود. Xbox 360 سطح خلاقيت مورد نياز بازار را افزايش داده است و ما شركتهاي پيشروي اين عرصه را بدين ترتيب وادار به ارائه پاسخي مناسب كردهايم. ابزار جستوجوي MSN از نظر تكنولوژي و خلاقيت، بهترين محصول موجود در بازار ميباشد. Hotmail نيز بيشترين سهم بازار جهان را در اختيار دارد. پس چرا كارايي فوقالعاده شما در ارزش سهام مايكروسافت مشاهده نميشود؟ به ياد داشته باشيد كه شركت ما در ماه جاري حدود 1 بيليون دلار گردش مالي ايجاد كرده است و سود شركت در 5 سال اخير، حدود 70 درصد رشد كرده است و اكنون حدود 75 بيليون گردش مالي آزاد داريم. به مردم هم اعلام كردهايم كه خود، حدود 30 بيليون از اين سهام را در طي 4 سال و به نيابت از سهامداران شركت خريداري كردهايم. در مورد اختلاف موجود ميان نظر برخي از كارمندان ناراضي و عملكرد مايكروسافت چه توضيحي داريد؟ سهامداران، من و گيتس درصدد تغيير همهجانبه جهان و موفقيت در تمامي امور هستيم. در فرهنگ مايكروسافت نيز انتقاد پذيرفته است و در عين حال سطح انتظار افراد با هم متفاوت است. اين بسيار عالي است كه برخي از كارمندان (چه يك نفر، چه پنج و چه صد نفر از 60 هزار كارمند) همواره ميگويند: «چرا پيشرفت نميكنيم!» مايكروسافت به هر حال به چنين انتظاراتي نياز دارد. اعلام ميكنم كه برنده بازار كامپيوترهاي روميزي و عليرغم نظر برخي، برنده بازار سرورها نيز هستيم و به پيروزي در وب ميانديشيم. پيروزي در وب؟ ادغام نرمافزارها با ابزار موجود در خانهها، ادارات و حتي سرويسها و ابزاري كه در اينترنت موجود ميباشند، نسل بعد فعاليتهاي مايكروسافت را رقم ميزند. هنگام برقراري ارتباط، جستوجوي اطلاعات، سرگرمي و حتي نوشتن يك گزارش درسي ميتوان تمام قواي موجود در يك كامپيوتر شخصي، يك سرور و همچنين اينترنت را به كار گرفت. پيروزي در ميدان وب نيز به معني تسهيل بيشتر همين فرآيندها ميباشد. با بررسي MSN، شركتهاي خريداري شده توسط مايكروسافت و سرمايهگذاريهاي ما متوجه ميشويد كه مايكروسافت برنده نهايي خواهد بود. بيل يك برنامهنويس ارشد است و حدود 5 سالي است كه در اين شغل فعاليت ميكند. به او چه امتيازي ميدهيد؟ وظيفه يك برنامهنويس ارشد، تحرك بخشيدن به نوآوريها است. علاوه بر موارد مذكور، به چند نوآوري ديگر نيز اشاره ميكنم، امتيازدهي با شما. از نظر من او عالي است. IPTV تا سال آينده عرضه خواهد شد و روش انتقال تصاوير تلويزيوني را در جهان تغيير خواهد داد. Office 12 و ديگر تحقيقات ما در زمينه امنيت و VoIP نيز از مثالهاي خلاقيت در بخش نرمافزار است. اما اين جهان، جهان يك فرد نيست و افراد خلاق بسياري شايسته تقدير هستند. به گفته اساتيد و مقامات دانشگاهي، مايكروسافت در به خدمت گرفتن دانشجويان به خوبي عمل ميكند. اما به نظر ميرسد در مورد دانشجويان ممتاز، گوگل كمي جلوتر از شما حركت ميكند. آيا در استخدام افراد نخبه به مشكلاتي با گوگل برخورد كردهايد؟ حدود 25 سال است كه در مايكروسافت فعاليت ميكنم و در طول اين مدت، همه استعدادهاي علوم كامپيوتري، مايكروسافت را انتخاب كردهاند. واضح است كه امروز، رقابت در به كارگيري نيروها دشوارتر شده اما به نامهايي چون Ozzie، Flake و Gong توجه كنيد و اينكه از هر 10 انترن، 7 يا 8 نفر به مايكروسافت ملحق ميشوند. براي مثال تنها يكي براي ادامه تحصيل به دانشگاهها برگشته و يكي هم وارد شركتهاي رقيب ميشود. اما در جذب نيرو، بهترين هستيم. آيا احساس نميكنيد كه كارمندان را بيش از حد مقيد كردهايد؟ در فكر حذف برخي فرآيندهاي اداري نيستيد؟ همه رهبران از روشهايي براي بالا بردن سطح كارمندان خود استفاده ميكنند. گاهي لازم به رها كردن و يا واداشتن به كار گروهي و در كل برقراري تعادل است. در حالي كه برخي از محدوديتها شكايت ميكنند، برخي ديگر هم از آزادي عمل زياد و عدم تمركز لازم براي ارائه محصول و يا خدمات مورد نياز بازار نگران هستند. در مارس 2003، بسياري از مطبوعات از محبوبيت و رشد روز افزون لينوكس در كامپيوترهاي روميزي نوشتند كه البته هنوز اتفاق نيفتاده است. آنچه كه بارها به مخالفان ثابت شده است، تمايل ما به يادگيري و بهتر شدن است. اگر نسخه اول چيزي صحيح نباشد، نسخههاي دوم و سوم هم نخواهند بود. ما سرسختيم، باهوشيم، ياد ميگيريم و بهتر ميشويم. اين تاريخ مايكروسافت بوده و هست. اما مخالفان گذشته، افرادي خارج از شركت بودند ولي اكنون داخلياند... نه، بايد طور ديگري ميگفتم! همواره كارمندان مايكروسافت، محركين اصلي براي بهتر شدن شركت بودهاند و اين چيز جديدي نيست. كارمندان همواره به سيستم مديريت، به خود، همكاران، من و گيتس فشار ميآورند تا بازي و پيشرفت را ادامه دهيم. تنها تفاوت امروز، وجود ايميل، بلاگ و گستردگي ارتباطات است. اما باور كنيد در سال 1985 كه ويندوز 1.0 عرضه شد، پايگاه كارمندان تنها محرك شركت محسوب ميشد. و يك داستان؛ زماني كه در 1983، رهبري تيم ويندوز 1.0 را بر عهده داشتم، براي معرفي اهداف مايكروسافت در جمعي از مردم سخنراني كردم و با تمسخر بسياري مواجه شدم. افراد داخلي در آن زمان تنها مجموعهاي از نظرات و انتقادهاي موجود به شمار ميرفت، نه مقالات اين مجله و آن روزنامه.