PC يا كنسول؛ كدام بهتر است؟ حسين رسولي- دنياي كامپيوتر و ارتباطات مدتي پيش در اينترنت چند مقاله درباره صنعت بازيسازي برايPC خواندم كه مرا به اين فكر انداخت كه مقالهاي در مورد محاسن و معايب PC و ساير كنسولهاي بازي بنويسم. فكر ميكنم انگشت روي موضوع حساسي گذاشتهام. من خودم دوستاني دارم كه هر كدام در يك طرف اين ميدان نبرد ايستادهاند و سرسختانه از كنسول محبوب خود دفاع ميكنند. البته در فهرستي كه در پي ميآيد، خيلي موارد به نحوه و كيفيت بازي آنلاين با هر كدام مربوط ميشود. اما از آنجا كه اين جنبه در كشور ما به دلايل مشكلات اتصال و سرعت پايين چندان مورد توجه نيست، سعي ميكنم در همين مقدمه توضيحي كلي در اين باره بدهم و از پرداختن به آن در اصل مقاله پرهيز كنم. همچنان كه خودتان هم ميدانيد، در گذشته رايانهها تنها وسيلهبازي محسوب ميشدند كه به وسيله آنها ميتوانستيد بازيهاي آنلاين را هم تجربه كنيد. اما در سال 1998 ژاپنيها سد اين انحصار را شكستند و كنسول دريمكست(Dreamcast) را همراه با يك مودم عرضه كردند تا بتوان با آن به صورت برخط بازي كرد. متاسفانه دريم كست با اقبال چنداني روبهرو نشد و در سال 2001 خط توليد آن متوقف شد. سپس در سال 2002 همزمان XBOX ,Playstation2 و Gamecube به بازار آمدند كه توفيق بيشتري در عرصه بازيهاي آنلاين كسب كردند. در حال حاضر، انجام بازي به صورت آنلاين توسط كنسولها امري عادي محسوب ميشود؛ به طوري كه سرويس XBOX Live سرآمد خدماترساني در اين زمينه است. اخيرا سوني هم تصميم گرفته است با عرضه نرمافزار آنلاين خود به دست و پنجه نرم كردن با مايكروسافت در اين زمينه بپردازد. امروزه شما ميتوانيد با PS3 يا كنسول ويي نينتندوي خود به سهولت وبگردي كنيد؛ به علاوه، در حال حاضر بازيهاي آنلاين فراواني توسط شركتهاي مستقل ساخته ميشوند كه از طريق PC يا بارگذاري روي حافظه مجازي كنسولها، ميتوان آنها را اجرا كرد. با تمام اينها، نبايستي فراموش كنيم كه PC همچنان انتخاب اول بازيكنندگان برخط است. هنوز محبوبترين بازي آنلاين روي كره زمين يعني World of Warcraft منحصر به PC است. در ضمن توجه داشته باشيد كه هر امكان و قابليت آنلايني كه در كنسولها موجود است، از طريق رايانه هم در دسترس ميباشد. همچنين به لطف نفوذ مايكروسافتيها هر بازياي كه براي كنسولها ميآيد، يك نسخهاش براي سيستم عامل ويندوز PC نيز ساخته ميشود. با وجود اين به نظر ميرسد اين دعوا و تقابل در حال نزديك شدن به يك همزيستي مسالمتآميز است. در حال حاضر اكثر بازيها هم براي PC و هم براي كنسولها عرضه ميشوند و صاحبان آنها ميتوانند همزمان با هم بازي كنند؛ يعني PC با كنسول. نمونههاي زيادي در اين مورد وجود دارند كه از ميان آنها ميتوان به Final Fantasy XI و SHADOWRUN اشاره كرد. در كل براي آنها كه آنقدر وضعشان خوب است كه هم رايانه دارند و هم كنسول، شايد اين بحث چندان جالب نباشد. ولي براي آناني كه فقط يكي را دارند يا قصد دارند فقط يكي از آنها را انتخاب كنند، شايد مطالعه اين نوشته مفيد فايده واقع شود. محاسن كنسولها مزيت بزرگ كنسولها نسبت به PC قابليت اطمينان آنهاست؛ چه از لحاظ نرمافزاري و چه از نظر سختافزاري. كاري به داغ كردن و قفل كردن و ايرادات ديگر بعضي كنسولهاي معلومالحال(!) ندارم. منظورم به طور كلي اين است كه وقتي شما يك عنوان جديد را خريداري كرديد، در مورد كنسولها ديگر لازم نيست نگران تطابق سختافزاري و صرف دهها هزار تومان براي آپگريد سيستمتان باشيد و لزومي نخواهد داشت ببينيد مثلا دايركتايكس سيستم عاملتان نسخه چند است يا حافظه كارت گرافيكتان چقدر است و از اين حرفها. عامل برتريبخش ديگر قيمت است. اگر از ديدگاه صرف بازي كردن به قضيه نگاه كنيم، تهيه يك كنسول جديد چيزي حدود چهارصد پانصد هزار تومان برايتان خرج برميدارد. در حالي كه اگر بخواهيد يك رايانه درست و حسابي سر هم كنيد كه آخرين بازيها را به سهولت اجرا كند، بايد دستكم دو برابر اين مبلغ خرج كنيد. اگر حرفم را قبول نداريد، خوشحال ميشوم كه يكي از شماها لطف كند و سيستمي به من پيشنهاد كند كه بتواند «كرايسيس» را روان اجرا كند و زير يك ميليون تومان هم خرج روي دستم بگذارد! مسئله ديگر سادگي و سهولت كنترل كنسولهاست. كار كردن با يك دسته ده دكمهاي خوشدست مسلما براي هر كسي خيلي راحتتر از سرو كله زدن با يك كيبورد 105 كليدي عريض و طويل خواهد بود. معايب كنسولها گرچه در نگاه اول جا دادن تمام قطعات سختافزاري در يك مجموعه ايده مناسبي به نظر ميرسد. ولي در اين زمينه هم كنسولها به همان بنبستي رسيدهاند كه پيش از اين رايانههاي همراه رسيده بودند؛ يعني انعطافناپذير بودن و نبود امكان آپگريد و به روز كردن سيستم از لحاظ سختافزاري؛ البته در اين زمينه حافظه PS3 يك استثنا محسوب ميشود. مفهوم اين موضوع عملا آن است كه شما اگر مايل باشيد هميشه آخرين بازيها را داشته باشيد و از دور عقب نمانيد، بايد هر چند سال يك بار كنسول خود را عوض كنيد كه به نسبت هزينه زيادي در بر خواهد داشت. ضعف ديگر يك كنسول گستره محدود برنامههايي است كه توسط آن ميتوان اجرا كرد. البته چندان هم جاي ايراد نيست. به هر حال قرار است كنسول «بازي» باشند، نه چيز ديگر. محاسن PC يكي از بزرگترين مزيتهاي PC تنوع و گستردگي بازيهاي آن خصوصا بازيهاي آنلايني است كه توسط آن ميتوان اجرا كرد -كه قبلا در موردش توضيح دادم.- به جز اين، مسئله گرافيك است. به رغم تمام تلاشهايي كه سازندگان كنسولها در اين چند سال اخير كردهاند، همواره كيفيت گرافيكي بازيها در PC به طور محسوسي بهتر بوده و اين پلتفرم هميشه چند قدمي جلوتر بوده است. علتش هم به همان موضوع امكان به روزرساني سختافزاري برميگردد. مزيت ديگر، امكان دستكاري بازيها به صورت دلخواه است. اين تغييرات شامل هر چيزي كه مربوط به بازي است، ميتواند باشد؛ شخصيتها، نقشهها يا حتي گيمپلي. معايب PC بزرگترين عيب PC همان قيمتش است كه قبلا هم به آن اشاره كرديم. تجهيز يك سيستم اصطلاحا حرفهاي براي بازي چند برابر يك كنسول آب ميخورد. مسئله ديگر لزوم نصب بازي بر روي رايانه است؛ دردسري كه كنسولبازيها از آن فارغند. تازه ممكن است پس از صرف هزينه و خريد بازي و مدتها دندان روي جگر گذاشتن براي نصب شدن بازي و عوض كردن ديويديها، در آخر با يك پيغام خطاي مسخره مواجه شويد و به هزار و يك دليل بازي روي رايانهتان اجرا نشود. دارندگان كنسول با اين نگراني هم بيگانهاند. موضوع ديگري كه براي PC نسبت به كنسول معمولا يك نقطه ضعف محسوب ميشود، كنترل آن است. مخصوصا وقتي در بازيهاي بخصوصي خيلي سروكارتان با كليدهاي تركيبي بيفتد، ممكن است از هر چه بازي رايانه است، متنفر شويد. البته توتوريالها تا حدي به رفع اين مشكل كمك كردهاند. همچنين بازي كردن دونفره با صفحه كليد و ماوس معمولا خيلي دشوار است و منجر به تجربهاي نامطبوع ميشود. حتما شما هم ميدانيد كه خيلي عنوانهاي مشهور هستند كه فقط به سبب حالت چندنفرهشان محبوبيت فراواني كسب كردهاند. خب، فهرست دلايل ما تمام شد. همچنان كه ديديد، هم PC و هم كنسولها، هر دو محاسن و معايبي مخصوص به خود دارند. اما با وجود تمام اينها، نه ما، بلكه هيچ يك از كارشناسان دنيا هنوز نتوانسته است به اين نتيجهگيري برسد كه كدام بهتر است. فقط يك نفر است كه بهتر از همه ميتواند تعيين كند و تشخيص دهد كدام يك بهتر و مناسبتر است: «خود شما». از ابتدا هم من از اين مقاله قصد نتيجهگيري نداشتم. فقط ميخواستم با دادن اطلاعاتي، ديدگاه شما را براي انتخاب بهبود بخشم و توسعه دهم. فقط يك نكته را فراموش نكنيد. اين چندان مهم نيست كه ما با چه بازي ميكنيم. مهمتر اين است كه همه ما عضو جامعه پرنشاط و فعال و خوشحال گيمرها هستيم و از بازي كردن در كنار يكديگر لذت ميبريم. پس: «زنده باد بازي و بازيكنندهها!»