با پيشرفت روزافزون بشر در سال هاى اخير هم توليد اطلاعات و هم روش هاى عرضه آن تحول چشمگير و رو به رشدى پيدا كرد. فن چاپ، روش هاى نوين برقرارى ارتباط از راه دور، از جمله تلگراف، تلفن، دورنگار و تازه ترين فناورى عرضه اطلاعات، يعنى اينترنت، جريان اطلاعات را در سراسر جهان به چنان جايگاهى رسانده است كه گويى همه در يك دهكده زندگى مى كنيم. به هر حال دهكده جهانى شكل گرفته است. البته دهكده اى كه همه ساكنان آن در توليد و عرضه اطلاعات سهم يكسانى ندارند و اين قدرت هاى بزرگ جهان هستند كه هم در توليد، هم در پردازش و هم در عرضه اطلاعات از همه پيش ترند. در نتيجه همان ها هستند كه افكار «هم ولايتى هاى خود» را به سوى هدف هاى مورد نظر خود ساماندهى مى كنند. سهم ما ايرانيان در توليد و عرضه اطلاعات در اين دهكده جهانى چه اندازه است؟ آيا ما نه براى هم ولايتى هاى خود، بلكه براى ساكنان خانه كوچك خود، اطلاعات كافى توليد و عرضه كرده ايم؟ آيا ما براى ساماندهى افكار آن هم نه افكار هم ولايتى هاى خود، بلكه ساكنان خانه كوچك خود، در جهت هدف هاى ملى گام هاى اميدبخشى برداشته ايم؟ متاسفانه در حال حاضر فناورى اطلاعات در ايران نسبت به متوسط سطح دنيا از جايگاه پايينى برخوردار است. اين درحالى است كه ايرانيان از ديرباز در فناورى اطلاعات و ارتباطات پيشتاز بوده اند. داريوش هخامنشى نخستين فردى است كه با گسترش چاپار در مقياس جهانى، شرق و غرب جهان آن زمان را به هم پيوند زد. به نوشته هرودوت تاريخ نگار يونانى، چاپارهاى ايران مسير شوش در جنوب غربى ايران تا سارد در ساحل مديترانه را در كمتر از ۱۰ روز طى مى كردند. در واقع شبكه اى كه او از راه ها و چاپارها و ايستگاه ها و برج هاى علامت دهى به وجود آورد، بر مفاهيمى استوار بود كه امروزه از آنها در اينترنت استفاده مى شود. ايرانيان در بنيانگذارى نخستين و بزرگترين كتابخانه ها و دانشگاه هاى جهان چه در دوره باستان و چه در دوره تمدن اسلامى پيشتاز بودند و اين فرهنگ را به جاهاى ديگر جهان انتقال دادند. ايرانيان در كامل كردن فناورى توليد كاغذ و چاپ و انتقال آن به غرب نيز نقش اساسى داشتند. بدون شك آنان با انتقال عددهاى هندى - عربى و مفاهيمى مانند الگوريتم به غرب، پايه ابزارها و فناورى هاى پيشرفته اى مانند رايانه را شكل دادند. در پايان سال ۲۰۰۴ ميلادى ميزان پهناى باند كل كشور ايران حدود ۵۲۰ مگابيت بر ثانيه بوده است كه از اين ميزان بيش از ۱۰۰ مگابيت آن بى استفاده و بقيه آن به صورت مساوى براى استفاده از اينترنت و تلفن هاى اينترنتى تقسيم مى شود. تعداد كاربرانى كه بيش از ماهى يك بار از اينترنت استفاده مى كنند، حدود يك ميليون و دويست و پنجاه هزار نفر و تعداد افرادى كه براى دست كم يك بار از اينترنت استفاده كرده اند، حدود چهار ميليون و هشتصد هزار نفر برآورد شده است. اما افرادى كه از اينترنت استفاده كرده اند تا چه اندازه اى از آن بهره مفيد داشته اند؟ با توجه به اينكه حجم عمده اطلاعات عرضه شده در شبكه جهانى به زبان انگليسى است و در نظر گرفتن وضعيت آموزش زبان انگليسى در كشور تا حدودى مى توان درباره ميزان بهره ورى از اين فناورى نوين قضاوت كرد. بيشتر كاربران ايرانى از اين اطلاعات نمى توانند چنان كه بايد بهره بردارى كنند. به عبارت ديگر ما نه تنها در فراهم كردن ارتباط كاربران با شبكه با ميانگين جهانى فاصله زيادى داريم و حتى از كشورهاى منطقه خود عقب هستيم، در توليد و عرضه اطلاعات قابل استفاده براى كاربران ايرانى مشكل جدى داريم. چه تعداد از پايگاه هاى اينترنتى كه تاكنون در كشور راه اندازى شده است، اطلاعات مفيد و كافى در اختيار كاربران قرار مى دهند؟ كاربر ايرانى با مراجعه به اينترنت تا چه ميزان با دانش روز و فرهنگ خودى آشنا مى شود؟ آيا يك دانش آموز دبيرستانى به شرط دسترسى به اينترنت مى تواند از آن به عنوان منبع پژوهش كلاسى بهره گيرد؟ يك معلم كه مى خواهد با شيوه هاى نوين آموزش آشنا شود، به شرط دسترسى به اينترنت، مى تواند از آن بهره كافى بگيرد؟ آرى ما نه تنها در زمينه دسترسى كاربران به اينترنت مشكل داريم، بلكه در زمينه توليد اطلاعات به زبان فارسى و سازگار با فرهنگ بومى مشكلى صدچندان داريم. به جز چند پايگاه اينترنتى ايرانى كه در زمينه اطلاع رسانى بسيار فعال هستند، بسيارى از پايگاه ها فقط در حد چند صفحه اينترنتى خلاصه مى شوند كه اطلاعات اندكى را در خود جاى داده اند. سهم ما در توليد اطلاعات آنقدر ناچيز است كه مى توانيم بگوييم آى تى ايرانى به پرنده اى مى ماند كه يك بال (يعنى اطلاعات) ندارد و بال ديگر آن (يعنى فناورى) بسيار نحيف و ناكارآمد است.