زندگي دوم در فضاي مجازي نوشين هژبرنژاد- دنياي كامپيوتر و ارتباطات فضاي مجازي Cyber Space اولين بار توسط نويسنده داستانهاي علمي- تخيلي «ويليام گيسبون» بكار رفت. او در سال 1984 كتابي بنام «نيورومانسر» نوشت. در اين داستان افراد مستقيما مغزهاي خود را به كامپيوتر وصل ميكردند و ميتوانستند اطلاعات آن را مشاهده نمايند. آنها بگونهاي در جهان سفر ميكردند كه گويي دردنياي واقعي هستند. واقعيت مجازيVirtual Reality در سال 1990 توسط محقق آمريكايي بنام «ايوان ساوسرلند» اختراع شد. او توانست محيطي مصنوعي ايجاد كند كه ديدني، شنيدني، احساس كردني و عمل كردني بود. در سال 2003 يك شركت آمريكايي برنامه زندگي دومSecond Life را با الهام از فضاي مجازي، به منظور ايجاد يك زندگي واقعي بنيان نهاد. در اواخر سال 2006 خبر آن به صورت گسترده از طريق رسانهها پخش شد. اين برنامه با ايجاد دنياي مجازي مورد علاقه كاربر توانسته افراد زيادي را به خود جذب نمايد. زندگي دوم نمونهاي از كاربرد فضاي اينترنت است. در واقع زندگي دوم جايي است كه فناوري و ارتباطات اجتماعي در فضاي مجازي با يكديگر تلفيق ميشوند. زندگي دوم براي افرادي پيشنهاد ميشود كه اينترنت پرسرعت در دسترسشان باشد. هر كاربر در اين سيستم يك شهروند است. هر شهروند اين امكان را دارد كه آنگونه كه دوست دارد، خود را تجسم كند. در دنياي مجازي زندگي دوم هر شهروند قادر است در محيطي سه بعدي جنسيت خود را انتخاب كند و آنگونه كه مورد علاقه اوست چهره، رنگ پوست و مو، لباس، شغل، محل سكونت، وسايل زندگي و هرچيزي كه مورد نياز يا علاقهاش است را ايجاد نمايد. هر شهروند اين امكان را دارد كه ازفضاي گستردهاي از صفات بهرهمند شود. شهروند زندگي دوم قادر است با وسيله مورد علاقهاش رانندگي كند، در ارتفاع چهار هزارمتري از سطح زمين پرواز كند، به قايقراني بپردازد، به سفرهاي ماجراجويانه برود و... . او در يك چشم برهم زدن قادر است از يك نقطه به نقطه ديگر سفر كند. او ميتواند در محيطي زندگي كند كه آرزوي آن را داشته است، يا حتي محيطي را تجربه كند كه هيچ پيشزمينه ذهني از آن ندارد. او قادر است كارهايي را در دنياي مجازي انجام دهد كه درزندگي واقعي قادر به انجام آنها نبوده است، محيطهايي را ببيند كه در شرايط فعلي امكان ديدن آنها را ندارد. ممكن است شخصيتي كه در زندگي دوم خلق ميشود، شبيه انسان باشد و اين مكان هم وجود دارد كه از خلاقيت فرد سرچشمه بگيرد و شخصيتي كاملا جديد و خارقالعاده خلق شود، اين مسئله در مورد محيطها يا فضاهايي كه ايجاد ميشود، هم صادق است. به اين ترتيب زندگي دوم از گستره بسيار بالايي براي بروز خلاقيت در زمينههاي متفاوت برخوردار است. ساكنين زندگي دوم «اواتار» ناميده ميشوند. «فيليپ روزدال» بنيانگذار زندگي دوم ميگويد: «زندگي دوم يك بازي رايانهاي نيست بلكه جايي است كه مردم آنگونه كه ميپسندند زندگي ميكنند، سرگرمي دارند، و حتي به نحوي كه دوست دارند درآمد كسب ميكنند. درواقع زندگي دوم بهترين محل براي كساني است كه از محيط اطرافشان خسته شدهاند يا در شرايط بد آبوهوايي ، كاري و ... زندگي ميكنند. زندگي دوم دنيايي است كه مطابق با ميل افراد طراحي مي شود.» در ابتدا باور اين مسئله سخت است كه چگونه ميتوان با دنياي مجازي بدينگونه ارتباط برقرار كرد، ولي طبق آمار بدست آمده افراد با يك بار وارد شدن به اين دنيا چنان مجذوب آن ميشوند كه به آن عادت خواهند كرد و اهميت آن بگونهاي ميشود كه نميتواند آن را براحتي كنار بگذارد. ساكنين زندگي دوم ميتوانند در فعاليتهاي گروهي يا تكنفره شركت كنند، ديگر ساكنين را ملاقات كنند و با آنها ارتباط برقرار نمايند. در زندگي دوم هر شهروند ميتواند خانهاي داشته باشد كه روي ديوارهاي آن تصاوير مورد علاقهاش را نصب كند، در تقويمش برنامه كاريش را بنويسد، ازصحنههاي مختلف عكس بگيرد و در آلبوم بگذارد، حتي آخرين نوشتههايش را روي ميز كارش ببيند. در زندگي دوم مانند بازيهاي كامپيوتري امتياز و برنده و بازنده وجود ندارد و نيز در آن استراتژي كه مختص بازيهاي كامپيوتري است به چشم نميخورد، و نياز نيست كه با هر بار وارد شدن به اين محيط از ابتدا شروع كرد. در اين دنيا فقط فرد زندگي ميكند. او در فكر برنده شدن نيست فقط ميخواهد خود را در دنياي روياهايش احساس كند پس با استراتژي زندگي نميكند، بلكه آنگونه كه دوست دارد عمل ميكند و حتي فعاليتهايي را براي كسب درآمد انجام ميدهد كه از آن لذت ميبرد. زندگي دوم در ابتداي عرضه آن يعني سال 2003 با استقبال خوبي روبرو شد، در آن زمان 200 هزار ساكن از نقاط مختلف دنيا داشت كه با توجه به شرايط آن زمان رقم قابل توجهي بود. زندگي دوم توانسته افرادي از اقشار مختلف جامعه و در گروههاي سني متفاوت را به خود جلب نمايد. در حال حاضر زندگي دوم 9 ميليون عضو از سراسر دنيا دارد. يكي از مشخصات بسيار جالب در زندگي دوم گردش پول و ايجاد منابع اوليه به منظور انجام فعاليتهاي اقتصادي است. هر شهروند در محيطي سه بعدي قادر است، محل سكونتي با تمام وسايلي كه مورد علاقهاش است، ايجاد كند البته هر فرد براي وارد شدن به اين دنياي مجازي ميبايست هزينهاي براي عضويت به شركت Linden بپردازد كه از قرار معلوم هزينه زيادي نيست. در زندگي دوم امكانات در سطوح متفاوت عرضه شده است كه هزينههاي متفاوتي دارد، بديهي است كه براي داشتن امكانات بهتر ميبايست هزينه بيشتري پرداخت. مثلا در انتخاب چهره ميتوان از چهرههاي كارتوني، سه بعدي و يا انيميشنهايي كه كاملا شبيه انسان است، استفاده كرد. در مراحل بعد هر شهروند با توجه به تواناييهاي خود از اين منابع براي فعاليتهاي اقتصادي در زندگي دوم استفاده ميكند، در واقع در زندگي دوم هر فرد ميتواند كسبوكار مورد علاقهاش را داشته باشد. درآمد ساكنين به صورت پول Dollar) Linden LD( خواهد بود كه در بانكي بنام آنها ذخيره ميشود. اين پول در دنياي واقعي قابل تبديل به دلار است. قيمت LD بر پايه دلار آمريكا سنجيده ميشود، از فوريه سال 2007 قيمت آن بطور منطقي به ثبات رسيده و از حالت نوسان خارج شده است. تقريبا هر 270 LD معادل يك دلار است. حتي به تازگي به دليل استقبال زياد از زندگي دوم معاملات پول Linden در بورس آمريكا نيز وارد شده است. ساكنين زندگي دوم قادرند كالاهايي توليدكنند و آنها را به يكديگر بفروشند و پول Linden دريافت كنند و حتي براي خدماتي كه ميتوانند انجام دهند، دستمزد دريافت كنند. به تازگي يكي از ساكنين زندگي دوم كه اهل كشور چين است توانسته با طراحي فضاهاي طبيعي و فروش آنها ميليونها دلار كسب كند. او بنام اولين ميليونر در دنياي مجازي شناخته شده است. زندگي دوم از ابتدا به گونهاي طراحي شد كه داراي چرخه اقتصادي بسيار قوي باشد، زيرا بنيانگذاران آن اهداف بزرگي از ايجاد آن داشتند. اقتصادانان مجرب از دانشگاههاي معتبر در آمريكا و كارشناسان بانك مركزي با بررسي گردش پول و نقدينگي در زندگي دوم قادرند نرخ تورم، حق بيمه و ماليات را در محيطي مجازي اندازهگيري نمايند، و آن را به دنياي واقعي تعميم دهند. پژوهشگران علوم اجتماعي معتقدند كه به منظور انجام كارهاي تحقيقاتي ميبايست، نمونهاي مناسب از جامعه انتخاب شود زيرا پژوهش روي تكتك افراد جامعه امكانپذير نيست. به اين ترتيب پژوهشگر از طريق يافتههاي بدست آمده از گروه نمونه اطلاعاتي در رابطه با جمعيت موردنظر بدست خواهد آورد. براي پژهشگران، زندگي دوم نمونه مناسبي از جامعه است. بديهي است كه هر چه گردش مالي پول Linden كمتر باشد و اين پول بيشتر به دلار تبديل گردد، تورم در زندگي دوم بيشتر خواهد شد و بالعكس هر چه گردش مالي Linden بيشتر شود تورم كاهش مييابد اينگونه مسائل نمونههاي خوبي براي پژوهش و تعميم به دنياي واقعي است. از طرفي بدليل ارزش كمتر Linden نسبت به دلار افراد تمايل بيشتري خواهند داشت تا در كارهاي اقتصادي شركت نمايند زيرا در صورتي كه موفق نباشند كمتر متضرر خواهند شد. شركت Linden به همين منظور پول رايج در زندگي دوم را نسبت به دلارضعيف نگه داشته است تا قدرت ريسكهاي اقتصادي بالا رود. شمار زيادي از شركتها در زندگي دوم شعبه دارند و خدمات خود را تبليغ ميكنند و در اختيار مردم قرار ميدهند. ساكنين دنياي مجازي قادرند املاك و مستغلات خريدوفروش كنند وحقوق قانوني آن را بنام خود در دنياي واقعي به ثبت برسانند، به اين صورت كه معادل پولLinden ، در دنياي واقعي دلار دريافت ميكنند. اينك نرخ معاملات در زندگي دوم به 4 ميليون دلار در ماه رسيده است و به تازگي يك كاربر 200 هزار دلار براي خريد زميني در زندگي دوم پرداخته است. ايجاد گردش پول در زندگي دوم اهداف ديگري هم داشته است و آن آموزش به شهروندان به ويژه نوجوانان در مديريت مالي است. آقاي فارگو كه مدير يك بانك آمريكايي است ميگويد استفاده از دنياي مجازي بهترين روش براي تعليم مباني مديريت مالي به جوانان است. درزندگي دوم بانكي وجود دارد كه افراد با دادن پاسخ صحيح به سئوالات مالي اين بانك، جايزه دريافت ميكنند، اين جوايز نقدي است. نوجوانان ميتوانند در محيطي مثلا يك جزيره گردش كنند و از برخي فعاليتها و امكانات رايگان استفاده كنند ولي براي بعضي موارد مثل خريد لباس يا استفاده از وسايل ورزشي و... بايستي پول بپردازند، در پايان به آنها امتياز داده ميشود و در صورت نياز به منظور استفاده صحيح از پول توصيههاي لازم به آنها خواهد شد. علاوه بر اين امكانات، زندگي دوم براي نوجوانان 17-13 ساله برنامههاي آموزشي گستردهاي دارد كه والدين با اطمينان خاطر ميتوانند فرزندشان را به عضويت اين مركز درآورند. يك شهروند در محيط زندگي دوم ميتواند با توجه به ابزاري كه وجود دارد به خلق آثاري بپردازد كه در دنياي واقعي امكان آن را نداشته است. Second Life-Art.comبدين منظور تعبيه شده است. افراد ميتواند هنرهايي را فراگيرد، كه به دليل مشكلات مختلفي از قبيل وقت، هزينه و... امكان تجربه آنها را نداشتهاند. آنها قادرند نقاشي كنند، كارهاي گرافيكي انجام دهند، موسيقي يا فيلم بسازند و يا هر كار هنري كه موردعلاقهشان است خلق نمايند، حتي ميتواند آثار هنري خود را در گالري مخصوص به خود در معرض ديد ديگر شهروندان قرار دهد، آثار هنري افراد در موزهاي بنام Louver قرار ميگيرد و قابل ديدن براي ديگر شهروندان خواهد بود. شهروندان ديگر نيز قادرند كه با پول رايج در زندگي دوم هر كدام از آثار موردعلاقهشان را خريداري كنند و هزينه آن را به فروشنده بپردازند. اين امكان براي شهروندان وجود دارد كه براي آثار خود برچسبهاي متفاوتي انتخاب كنند. اگر اثري داراي برچسب copy باشد يعني شهروندان ديگر ميتوانند آن را در دنياي خود كپي كنند، و اگر برچسبnocopy داشت فقط قابل ديدن است، حتي افراد ميتوانند روي آثارشان برچسب mod انتخاب كنند، به اين معني كه شهروندان ديگر ميتوانند روي اثر فرد تغييراتي بدهند، به عبارتي اثري با همفكري و همكاري چندين نفر ايجاد ميشود. هر شهروند اگر مورد خاصي را طراحي كند كه قبلا در سيستم وجود نداشته باشد، سيستم به طور اتوماتيك آن اثر را به نام خالق آن در محيط زندگي دوم ثبت ميكند. شهروندان زندگي دوم داراي يك زبان فيلمي هستند كه به آن LSL (Linden Scripting Language) ميگويند. اين زبان دربردارنده رفتار مستقل و خاصي است، به اين معني كه هرگاه شهروند مثلا اگر به دري نزديك شود، آن در باز ميشود. يا هنگايي كه به جسمي نزديك ميشود آن را در دست ميگيرد، يا مثلا وقتي به خودرويي نزديك ميشود، سوار آن خواهد شد. در زندگي دوم سرزميني وجود دارد به نام svarga جايي كه در آن آبوهوايي ويژه - آفتابي، برفي، باراني و...- وجود دارد و در آن انواع حيوانات و موجودات يافت ميشود. گفته شده است كه زبان LSL در اين سرزمين كاربرد فراوان دارد و باعث خلق حركات جديد ميشود. در زندگي دوم شهروندان قادرند در رشته موردعلاقه و نيز دردانشگاه موردنظر خود تحصيل نمايند. هم اكنون دانشگاههاي Harvard , Stanford ,Vassar , Ohio , Ball State , Houston در زندگي دوم شعبه دارند و دانشجو ميگيرند. به عنوان نمونه خانم نسون مدرس دانشگاه Harvard است كه كلاسهاي او در زندگي دوم برگزار ميشود او ميگويد زندگي دوم قابليتي ايجاد كرده است تا در زمانهاي غيررسمي و خارج از كلاسهاي دانشگاه بتوانيم كلاسهايي با سبك جديد ايجاد كنيم كه دانشجو و استاد در تعامل كامل با هم باشند و از راه دور بتوانند با يكديگر ارتباط برقرار كنند. او ميگويد زندگي دوم پلي مناسب بين استاد و دانشجو ايجاد كرده است. آقاي سنچز محققي از دانشگاه تگزاس است كه تحقيقاتي در رابطه با ارزشيابي تحصيلات در زندگي دوم انجام داده است. در بيان نتايج بدست آمده، ميگويد كه تحصيلات در اين دانشگاه مجازي از كيفيت بالا يي خوردار است و حاكي از اين مسئله است كه دانشجويان در زندگي دوم از فضايي در جهت يادگيري استفاده كردهاند كه سطح كيفي تحصيلات آنها را در حد قابل توجهي بالا برده است. محيط دانشگاه در زندگي دوم بسيار موردپسند دانشجويان است زيرا شرايطي بسيار آسان و مفرح را براي فراگيري ايجاد ميكند و دانشجويان در اين فضا همكاري متقابلي با يكديگر دارند. برنامهريزي جلسات سخنراني، كلاسهاي درسي، و ديگر برنامههاي دانشگاه به سرعت صورت ميگيرد و از اتلاف وقت جلوگيري ميشود. در حال حاضر دو دانشكده در آمريكا مشغول بررسي شيوههايي هستند تا هر چه بيشتر مهارتهاي دانشجويان را از طريق دنياي مجازي افزايش دهند، هم اكنون اين دو دانشكده 25 هزار دانشجو در زندگي دوم دارند. در اوايل سال 2007 كشور سوئد اولين سفارتخانه را در زندگي دوم افتتاح كرد. در اين سفارتخانه به افراد راهنماييهاي لازم جهت تهيه ويزا و سفر به اين كشور داده ميشود. افراد با وارد شدن به اين سفارتخانه با فرهنگ، آدابورسوم و مكانهاي ديدني كشور سوئد آشنا ميشوند. در واقع اين كار تبليغي براي جذب گردشگر است. با توجه به جذابيتهايي كه در اين فضا وجود دارد، كشورهاي ديگري هم درخواست باز كردن سفارتخانه را نمودهاند. چندي پيش اهالي زندگي دوم تظاهراتي برعليه سياستهاي بوش برپا كردند. آنها روي پلاكاردها و تيشرتهاي خود شعارهايي مثل «بوش جنايكار است» و يا «با كودكان عراقي نجنگيد» نوشته بودند. اين تجمع در عرض 15 دقيقه سازماندهي شد و خبر اين تظاهرات و حواشي آن از طريق خبرگزاري رويتر كه به تازگي شعبهاي در زندگي دوم ايجاد كرده است، پخش شد. زندگي دوم اين قابليت را دارد تا گروههاي سياسي، اجتماعي، مذهبي با برپا كردن تجمعهاي گوناگون بتوانند به ترويج و تبليغ نظرات خود بپردازند. هر بخشي كه در نرمافزار زندگي دوم اضافه ميشود به صورت آزمايشي است. بعد از گرفتن و بررسي نظرات كاربران، متخصصين تغييرات لازم را اعمال ميكنند. پژوهشكده Linden تمام تلاش خود را ميكند تا زندگي دوم با تكنولوژي روز پيش رود و از جهت تحقيقاتي براي محققين نيز كاربرد داشته باشد. افرادي كه معتقدند اگر يك بار ديگر به دنيا ميآمدند جور ديگري زندگي ميكردند، بهتر است زندگي دوم را تجربه كنند، تا با ديد بهتري در دنياي واقعي زندگي نمايند.