ارسال پیامک خبری استفاده ناشیانه از تکنولوژی است/ به مخابرات بدبینم
ايتنا - قاضيزاده: فکر کنم باید سازمانی و موسسهای باشد که این شمارهها را در اختیار فرستندگان این پیامکها قرار دهد.
علیاکبر قاضیزاده در باره پیامکهای تبلیغی و خبری گفت: ماجرای ارسال این پیامکها ناشیگری ما در مقابل تکنولوژی است. ما در واقع ادا درمیآوریم. متوجه شدهایم که امکانی هست که یک پیام را برای تعداد زیادی، با فعالیت فیزیکی محدود ارسال کنیم.
به گزارش ایتنا علیاکبر قاضیزاده، کارشناس و استاد ارتباطات در گفتوگو با مهر، درباره الزامات و آسیبهای سامانههای پیامکی گفت: یک بدی این پیامکها در آن است که بدون این که درخواست کنی، برایت ارسال میشوند. شاید روزانه دهها مورد از این پیامها را دریافت کنی؛ بدون این که به ۹۹ درصد آنها احتیاج داشته باشی، به تو ربطی داشته باشد یا در خط افکار و سلیقه و گرایشات تو باشد.
وی افزود: به نظرم ماجرای ارسال این پیامکها ناشیگری ما در مقابل تکنولوژی است. ما در واقع ادا درمیآوریم. متوجه شدهایم که امکانی هست که یک پیام را برای تعداد زیادی، با فعالیت فیزیکی محدود ارسال کنیم. خب ما این موضوع را یاد گرفتیم، اما ندانستیم که مخاطب هم باید با موضوع اهلیت داشته باشد. یک بار برای من پیامک فالگیری قهوه ارسال شد. من اهل این حرفها نیستم. چرا باید چنین پیامکی برای من که هیچ ارتباطی با این مسائل ندارم، ارسال شود.
این استاد ارتباطات در ادامه گفت: ارسال این پیامکها باید به سمت هدفدار شدن برود. وقتی پیامک نمایشگاه فرش برای فردی ارسال میشود، باید اول ببینیم آیا آن فرد اصلاً به این پیامک احتیاج دارد یا نه؟ با چنین دیدی، ۹۹ درصد این پیامکها بیهوده هستند و به اصطلاح پرت هستند. من هم مشترک تنبلی هستم و گزینه حذف همه پیامها را میزنم، بنابراین در آن میان پپامهایی هم که احتیاجشان دارم، حذف میشود.
قاضیزاده گفت: حضراتی که این کار را میکنند، اول باید مخاطبان را ببینند. حالا یک موضوع مهم این جا وجود دارد که مهمتر از موضوع اول است و آن این است که شماره تلفنها را از کجا میآورند؟ فکر کنم باید سازمانی و موسسهای باشد که این شمارهها را در اختیار فرستندگان این پیامکها قرار دهد. در این زمینه متاسفانه من خیلی به مخابرات بدبین هستم و به نظرم در قبال امتیاز یا مبلغی، این شماره تلفنها و در واقع امانتهای مردم را در اختیار فرستندگان قرار میدهند تا آنها هم استفادههای خودشان را ببرند.
نویسنده کتاب «گزارشنگاری» ادامه داد: این کار مثل این است که اداره برق، نشانی ما را از روی قبوض برق بردارد و به نهادی که میخواهد برای خودش تبلیغ کند، بدهد. فکر کنم درآمدی هم در این میان در کار باشد. کشف این موضوع هم کار رسانههاست. بدتر از این موضوعات، مزاحمتهای دیگری است که در روز حداقل ۲ یا ۳ بار برایم پیش میآورند. «اگر اینترنت ای دی اس ال میخواهید....» یا پیامهای دیگر. این پیامها وقت انسان را میگیرد. خب اگر من به این اقلام احتیاج داشته باشم، خودم به عرضهکنندگانشان مراجعه خواهم کرد.
این روزنامهنگار گفت: درباره پیامکهای خبری هم وضع همینطور است. پیامکی خواندن خبرهای خبرگزاریها و رسانهها، برای یک مطبوعاتی خیلی تنبلی به حساب میآید. ما روزنامهنگارها و مطبوعاتیها خبرمان را با پیامک نمیگیریم. کسی که علاقهمند به خبر باشد، آن را از منبعش مطالعه میکند. جالب است که با شمارههایشان نمیتوانی تماس بگیری و این ارسال پیام، فرایندی یک طرفه دارد. اگر این فرایند، فرستادن پیامکهای خبری، کنترلشده باشد خوب است، ولی این که روزانه تعداد زیادی پیامک خبری برای افراد ارسال شود، قابل قبول نیست.