۱
۰
plusresetminus
پنجشنبه ۱ دی ۱۳۹۰ ساعت ۰۱:۲۳
با مرگ دیکتاتور

اینترنت به کره شمالی راه می‌یابد؟

ایتنا – یک کارشناس درباره وضعیت اینترنت و فناوری‌های نوین در کره شمالی با زمامداری رهبر جدید، سه فرضیه مطرح کرده است.


با درگذشت کیم جونگ ایل رهبر ۶۹ ساله کره شمالی، رسانه‌های دولتی این کشور از آغاز حکمرانی کیم جونگ وان، پسر رهبر سابق خبر دادند.

به گزارش ایتنا، اکنون تحلیلگران درصدد پاسخ به این سوال هستند که آیا تغییر سطح رهبری کره شمالی می‌تواند راه را برای ورود فناوری‌های نوین از جمله اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به این کشور هموار کند یا اوضاع سابق همچنان ادامه خواهد یافت؟

در واقع این سوال مطرح می‌شود که آیا مردم این کشور فقیر که با تحریم‌های نفس‌گیری نیز روبرو هستند، شانس برقراری ارتباط با دنیای خارج را به دست می‌آورند یا خیر؟

خبرنگار واشنگتن پست در گفت‌وگو با رامش سرینیواسان (Ramesh Srinivasan) کارشناس دانشگاه کالیفرنیا سعی کرده است پاسخ این سوالات را بیابد.

آقای سرینیواسان استادیار گروه مطالعات اطلاع‌رسانی است و در زمینه نقش رسانه‌های اجتماعی در اعتراضات موسوم به بهار عربی پژوهش‌های زیادی انجام داده است.

این کارشناس می‌گوید: کره شمالی یکی از منحصر به فردترین کشورهای جهان است زیرا هر نوع فناوری و رایانه‌ای باید طبق چارچوب قوانین دولتی به کار گرفته شود.

وی معتقد است وضعیت کره شمالی در این خصوص با چین تفاوت دارد چرا که شهروندان چینی می‌توانند به فناوری‌های روز دسترسی داشته باشند اما در سطح پروتکل‌های اینترنتی با سانسور مواجه می‌شوند، در حالی که در کره شمالی قوانین ممنوعیت به طور گسترده و از سطوح بالا تا سطح سخت‌افزار جریان دارد.

به نظر می‌رسد این رویکرد برای رژیم‌های خودکامه بهتر است چرا که هر چه مردم کمتر بدانند و بیشتر تحت کنترل باشند، کمتر برای زمامداران دردسر ایجاد می‌کنند.

به گزارش ایتنا، این کارشناس معتقد است مرگ کیم جونگ ایل ممکن است فرصتی هر چند کوتاه و اندک در این عرصه به وجود آورد و چه بسا مردم کره شمالی بتوانند به فناوری‌هایی که تا پیش از این در این کشور قدغن بوده دسترسی یابند.

اغلب پس از مرگ رهبران خودکامه، تا وارثان بخواهند بساط زمامداری مطلق خود را بگسترانند، فرصتی برای تغییر در برخی شرایط و یا حداقل وقفه‌ای کوتاه در ادامه شیوه‌های قبلی سرکوب رخ می‌نماید.

با این حال این کارشناس در پاسخ به سوالی که در ابتدای نوشتار عنوان شد، سه فرضیه را مطرح می‌کند:

۱. فرضیه اول این است که رژیم جدید کره شمالی با اتخاذ رویکردی آشتی‌جویانه و مسالمت‌آمیز نسبت به جامعه جهانی، سطح دسترسی شهروندان خود به فناوری و رسانه‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد.
مشابه این وضعیت را ما در قرقیزستان شاهد بودیم.
در سال ۱۹۹۵ که این کشور به شدت نیازمند کمک‌های خارجی بود، مقامات آمریکایی کمک‌های مالی به آن گسیل داشتند و در نتیجه در سال ۲۰۰۵ وبلاگ‌ها در قرقیزستان متولد شد.
چه بسا همین قضیه این بار در کره شمالی تکرار شود.

۲. نظر دوم این است که رهبر جدید کره شمالی مایل است همان روش‌های قبلی را ادامه دهد و قصد ندارد با فناوری‌های نوین از در دوستی وارد شود.
در این صورت، باز هم نمی‌توان از بروز یک خلاء در سطوح بالای سیاسی غافل شد.

در واقع تا رهبر جدید کره شمالی که وارث تاج و تخت پدر شده، بتواند بر اوضاع کاملاً تسلط یابد، مجالی برای ابراز وجود برخی چهره‌های سرشناس یا سیاستمداران سطح پایین‌تر فراهم می‌شود.

بخشی از این فرایند می‌تواند به دسترسی لااقل قسمتی از شهروندان به شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های خارج از تیررس نظام کره شمالی بیانجامد.
حتی ممکن است برخی فعالان داخلی بتوانند با آن سوی مرزها ارتباط برقرار کنند.

۳. فرضیه سوم این است که رهبر فعلی رویکرد خشن‌تری نسبت به پدرش اتخاذ می‌کند و لیست ممنوعیت‌های سابق را طولانی‌تر می‌نماید.
این سرکوب و خفقان شاید به شورش دیجیتالی مردم کره شمالی بیانجامد؛ مشابه همان چیزی که در مصر شاهد بودیم.

به گزارش ایتنا، این کارشناس و استاد دانشگاه که در خصوص انقلاب مصر بررسی‌هایی انجام داده، در ادامه گفت: یکی از دلایل رفتن مردم مصر به میدان تحریر (برای تظاهرات و اعتراض به حکومت وقت) مخالفت آنها با جمال مبارک پسر حسنی مبارک، دیکتاتور سرنگون شده مصر بود زیرا مردم مصر از جمال بیش از پدرش متنفر بودند و از فساد و وحشیگری‌های او وحشت داشتند.

اگر معادل همین افراد در کره شمالی حضور داشتند، رسانه‌های اجتماعی مهم‌ترین ابزار کارشان به شمار می‌رفت اما این موضوع در کشوری که فقط خانواده‌های به شدت وفادار به رژیم حاکم می‌توانند در آن به رایانه‌ها دسترسی داشته باشند، چگونه رخ می‌دهد؟

قطعاً مخالفین و شهروندانی که سودای آزادسازی کره شمالی را در سر دارند، نمی‌توانند گروهی در فیس‌بوک برای خود باز کنند یا از طریق توییتر به اطلاع‌رسانی بپردازند.

وی افزود: من فکر می‌کنم این امر با استفاده از کانال‌های ارتباطی مخفی نظیر وبلاگ‌ها و تالارهای گفتگوی مخفی می‌تواند تحقق یابد.

واضح است که صرف وجود اینترنت در یک کشور را نمی‌توان به معنای باز بودن فضای سیاسی و دموکراتیک بودن آن تلقی نمود زیرا به عنوان مثال کره شمالی و کوبا دو کشوری هستند که در آنها دسترسی بسیار کمی از اینترنت وجود دارد ولی عملاً هیچ اتفاق خاصی در حوزه سیاسی رخ نمی‌دهد.

در واقع سرانجام همه این کشمکش‌ها، به موفقیت رژیم‌های خودکامه در مقابله با رسانه‌های اجتماعی بستگی دارد.
 
کد مطلب: 20530
نام شما
آدرس ايميل شما


نادری
feedback
وضعیت اینترنت ما اصلا جالب نیست بنابراین به جای انتقاد از دیگران بهتره که از خودمون انتقاد کنیم
بنظر شما مهم‌ترین وظیفه دولت جدید در حوزه IT چیست؟
حمایت از بخش خصوصی حوزه فاوا
افزایش سرعت اینترنت
کاهش تعرفه اینترنت
رفع فیلترینگ