ایتنا - ارسال جوابیه با نام روابط عمومی دانشگاه شریف آن هم به روش یاد شده، بیشتر به سوءاستفاده از نام دانشگاه شریف برای وجاهت بخشی به ادعاهای مطروحه شباهت دارد.
پاسخ شرکت قاصدک به نامه دانشگاه صنعتی شریف
سايت خبری ايتنا , 20 مهر 1391 ساعت 23:07
ایتنا - ارسال جوابیه با نام روابط عمومی دانشگاه شریف آن هم به روش یاد شده، بیشتر به سوءاستفاده از نام دانشگاه شریف برای وجاهت بخشی به ادعاهای مطروحه شباهت دارد.
در پی انتشار نامه دانشگاه صنعتی شریف به ایتـنا در خصوص مصاحبه منتشره مدیر عامل شرکت قاصدک، اکنون مدیریت این شرکت مجددا با ارسال توضیحاتی به ایتـنا، به نامه دانشگاه شریف پاسخ داده است.
متن کامل نامه محمد کاظم قنبری، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره قاصدک سامانه در ادامه میآید.
همچنین ایتنا آمادگی انتشار توضیحات متقابل، و نیز نظرات کارشناسان در خصوص موضوع مهم طرح سیستم عامل ملی و یا بومی را دارد.
متن این پاسخ مدیر عامل شرکت قاصدک به شرح زیر است:
مدیریت محترم پایگاه خبری ایتـنا
در پی درج جوابیه روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف در خصوص مصاحبه بنده بعنوان مدیر عامل شرکت قاصدک سامانه با عنوان "سیستم عامل بومی یا ملی؟ مسئله این است"، خواهشمند است پاسخ اینجانب را عینا در پایگاه خبری ITNA و نشریه مربوطه درج نمائید. بعلاوه شخصا از انتخاب تیتر "دانشگاه شریف: اصولا شرکت قاصدک صلاحیت و مرجعیت رسمی لازم جهت ارزیابی پروژههای در سطح ملی را ندارد" بعنوان تیتر متن خبر جوابیه در آن پایگاه خبری گلایهمندم و امیدوارم آن را به شکل مقتضی اصلاح فرمائید:
ابتدائا لازم است مسائلی را در خصوص نحوه ارسال جوابیه روابط عمومی دانشگاه شریف به شرح زیر تقدیم دارم:
از آنجائیکه روی سخنم در مصاحبه پروژههای لینوکس بود و صرف بکار بردن کلمه لینوکس شریف، به معنی زیر سوال بردن فعالیتهای دانشگاه ارزشمند صنعتی شریف(که از قضا بدلیل تحصیل در آن نسبت به این دانشگاه حمیت و غیرت دارم) نبود، دریافت پاسخ از روابط عمومی دانشگاه شریف کمی غیرمعقول بنظر میرسید. برای پیگیری موضوع در تماسی که با روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف داشتم، خواستار تماس با مسئول روابط عمومی شدم. بعد از چند بار انتظار، عاقبت شخصی از مفاد جوابیه دانشگاه اظهار بیاطلاعی کرده و برای کسب اطلاعات بیشتر شماره موبایل خانمی را دادند. در پاسخ به اصرار بنده برای صحبت با مسئول روابط عمومی گفتند: مسئول روابط عمومی آقای دکتر شریفخانی هستند که برای رفتن به کلاس خود را آماده میکنند! و نمیتوانند پاسخگو باشند. در تماس با این خانم، ایشان هم از مفاد مطلب ارسالی اظهار بیاطلاعی کرده و خود را صرفا مسئول درج و ارسال مطلب دانسته و صراحتا عنوان کردند: آقای دکتر ربیعی متن مزبور را تهیه و به روابط عمومی ارسال کرده و آقای دکتر شریفخانی به جهت اعتمادی که به آقای دکتر ربیعی و اساتید دانشگاه دارند دستور انتشار جوابیه از سوی روابط عمومی دانشگاه را دادهاند!
بنابراین به نظر میرسد با توجه به اینکه اساسا مصاحبه بنده هیچگونه ارتباطی به دانشگاه شریف نداشته است، ارسال جوابیه با نام روابط عمومی دانشگاه شریف آن هم به روش یاد شده، بیشتر به سوءاستفاده از نام دانشگاه شریف برای وجاهت بخشی به ادعاهای مطروحه شباهت دارد تا جوابیه رسمی روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف به موضوعی که اساسا کسی در روابط عمومی از آن اطلاع ندارد.
برای اثبات این امر، توجه خوانندگان را به جوابیههای مشابهی در تاریخ ۱۲/۱۱/۸۳ به ایتنا برای درج مطلب مشابهی با عنوان "انتقاد از طرح سیستم عامل ملی لینوکس" ارسال شده بود جلب مینماید که جوابیه مزبور از روابط عمومی و اطلاع رسانی طرح ملی سیستم عامل لینوکس فارسی ارسال شده بود و نه روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف! متن این جوابیه در این آدرس قابل مشاهده است.
حال جهت تنویر افکار عمومی و پاسخ به توهینها و افترائات طرح شده در جوابیه فوق، مطالبی به شرح زیر تقدیم میگردد:
۱. آقای دکتر ربیعی (با توجه به مطالب فوق بنده ایشان را نویسنده جوابیه میدانم و نه روابط عمومی محترم دانشگاه صنعتی شریف) در پاسخ خود چنین ادعا کردند که اساسا پروژهای بنام سیستم عامل ملی شریف هیچگاه وجود خارجی نداشته است. در پاسخ به این ادعا، نظر خوانندگان محترم را به مطلبی با عنوان سیستم عامل ملی تولید انبوه نشد، مندرج در نشانی زیر مورخ ۱۰ مهر ۱۳۸۹، جلب مینماید:
http://hamshahrionline.ir/details/۱۱۷۳۶۸
در قسمتی از این مطلب از قول رئیس سازمان پدافند غیرعامل و نیز آقای دکتر سپهری راد دبیر شورای عالی انفورماتیک کشور چنین آمده است:
موضوع تولید سیستم عامل ملی از سالها پیش یعنی از سال ۱۳۷۹ در کشور مطرح بوده است، هدف اولیه طراحان این طرح مقابله با تهدیدات امنیتی سیستم عامل ویندوز بود، به همین منظور در بهمن ماه سال ۱۳۷۹ طرح ملی لینوکس یا به عبارت دیگر طرح ملی فارسیسازی سیستم عامل لینوکس، از سوی مرکز فناوری اطلاعات پیشرفته دانشگاه شریف ارائه شد و دو سال بعد، یعنی بهمن۸۱، مراحل عملیاتی آن آغاز شد. چندی بعد محمد سپهری راد مشاور رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و دبیر وقت شورایعالی انفورماتیک در باره نحوه شروع این پروژه گفت: مطالعاتی در سال۱۳۸۰ آغاز شد تا ابعاد مسئله را بشکافد که اگر ما بخواهیم چنین کاری را انجام دهیم، حد و حدود آن چیست؟ براساس مطالعات، تعریف مسئله تقریبا روشن و بعد از مشخص شدن حدود مسئله، پروژه وارد مرحله اجرایی شد.
با گشتی در اینترنت براحتی درمییابید که مسائل حاشیهای پروژه مذکور بارها و بارها با لحنی بسیار تندتر در مصاحبههای دیگری آمده است اما نکته جالب آنکه روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف در برابر این مصاحبهها هیچگونه عکسالعملی بخرج ندادند. حال چه شده است که مصاحبه اینجانب برای روابط عمومی گران تمام شده و چه خطری در این موضوع احساس کردهاند که خود را موظف به پاسخگوئی دانستند. به هرحال بنده این جوابیه را جوابیه شخص آقای دکتر ربیعی فرض کرده و به ادعاهای شخصی ایشان پاسخ خواهم داد.
و اما بعد،
هسته سیستم عامل ملی در سال ۱۳۸۱ تحت نظر شخص آقای دکتر ربیعی و با حضور آقایان دکتر خوانساری، بهداد اسپهبد، بهروز پورنادر و استاد گرانقدر آقای مهندس حاجی غلامعلی شکل گرفت که البته عنوان این گروه ممکن است هسته سیستم عامل ملی نبوده باشد اما مشخصا این گروه با مدیریت شخص آقای دکتر ربیعی و دقیقا به منظور تدوین راهبردهای پروژه پیشنهادی شکل گرفت. در سایت شورای عالی انفورماتیک کشور در خصوص تاریخچه این پروژه و این گروه چنین آمده است:
تشكيل يك كميته فني متشكل از افراد متخصص در زمينه لينوكس و فارسي سازي، از اولين فعاليتهاي انجام شده در اين پروژه است. با تصويب كميته راهبري كه افراد برجسته دانشگاهي، دولتي و شركتهاي خصوصي در آن حضور دارند.
با دعوت آقای دکتر خوانساری بعنوان دبیر کمیته فنی این پروژه از بنده، در جلسات اولیه شرکت کرده و نظرات خود را در مخالفت با انجام پروژه ابراز داشتم. البته در جلسات یاد شده شخص آقای دکتر ربیعی حضور نداشتند و بحثها با سایر افراد حاضر که در واقع همکاران آقای دکتر ربیعی بودند، انجام میگرفت. نهایتا همانطوریکه در مصاحبه عرض کردم، بنده بدلیل عدم مشخص بودن هدف پروژه و همچنین مشخص نبودن مفاهیمی چون سیستم عامل ملی یا سیستم عامل بومی یا فارسی سازی لینوکس از گروه کنارهگیری نمودم. پس از آن آقای دکتر خوانساری به نمایندگی از آقای دکتر ربیعی با ارسال پاکت حقالجلسه! از بنده برای حضور مجدد در جلسات دعوت کردند که با پاسخ منفی بنده به دلائل ذکر شده مواجه شدند.
۲. با مراجعه به متن مصاحبه مشخص است که بنده بطور مستقیم به مبالغ دریافتی و یا خدای نکرده سوءاستفاده مالی توسط مرکز تحقیقاتی فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف و یا شخص ایشان اشارهای نداشته و صرفا به هدررفت بیتالمال در این طرح اشاره کرده بودم. ایشان نیز در جوابیه، تلویحا به پروژههای دیگری که پس از طرح اولیه ایشان به جریان افتاده و به گفته ایشان برونسپاری شده اشاره کردهاند. عجیب است که ایشان این امر را متوجه نشده و به شرح ریز وجوه دریافتی توسط مرکز تحت مدیریتشان پرداختهاند. از پرداختن به سایر جزئیات! نظیر جذب ۲۴ میلیون تومان در قالب پروژهای با عنوان "انجام فعالیتهای فرهنگ سازی! در حوزه پروژه تحقیقاتی لینوکس فارسی" آن هم در سال ۱۳۸۲ صرف نظر میکنیم که در جوابیه بدون ذکر جزئیات آمده است که "پروژه مذکور با موفقیت بانجام رسیده است"!
در خصوص آمار و ارقام هزینههای صرف شده در طرح ملی سیستم عامل فارسی ارائه شده توسط مرکز تحقیقات پیشرفته شریف، کافیست سری به وب سایت شورای عالی انفورماتیک کشور و فهرست عناوین پروژههایی که صرفا در سالهای ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ طرح ایشان موجب تولد آنها شد، بیندازیم و قضاوت کنیم آیا با احتساب دلار ۸۰۰ تومانی سالهای ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳، پروژههای تعریف شده اساسا ارزش این هزینه هنگفت را داشت؟ و آیا حسب ادعای آقای دکتر ربیعی، چه میزان از خروجی این پروژهها در سایر پروژهها بکار گرفته شد؟ و اساسا آیا کارهایی که صورت گرفت، بصورتی بسیار پیشرفته تر در توزیعهایی چون Fedora, Debian, Ubuntu و نظائر آن بدون صرف کمترین هزینه وجود ندارد؟
http://www.shci.ir/Portal/Home/Default.aspx?CategoryID=۷۱۸۴۲۴۸d-۰۰fe-۴۳e۳-b۱۶۴-۰۳۴۱۴۸۱b۴b۷۵
http://www.shci.ir/Portal/Home/Default.aspx?CategoryID=cd۰d۶f۶۱-c۲ae-۴۳۵۰-۸۲۱b-d۵۵۰eb۸۳۷۶۲e
در محافل عمومی نیز بارها از بودجه میلیاردی این طرح صحبت بمیان آمده است و بنده اولین کسی نیستم که در این مورد اظهار نظر میکنم. بطور مثال در همان مطلب روزنامه همشهری در خصوص میزان بودجه این طرح چنین آمده است: این طرح ابتدا موافقان فراوانی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات داشت تا اینکه چند سال بعد با رویکرد دولت نهم، کمکهای بودجهای به این پروژه که بالغ بر یک میلیارد تومان شده بود، قطع شد.
۳. در جائی دیگر از جوابیه تصریح شده که "دکتر ربیعی هیچگونه بحثی در زمینه مفاهیم سیستم عامل ملی و بومی با مصاحبه شونده نداشته و کذب محض است". هرچند بنده سعادت آن را نداشتم که بطور مستقیم با شخص آقای دکتر ربیعی نشست و برخاست و مصاحبتی نداشتم اما به دعوت آقای دکتر خوانساری بعنوان دبیر کمیته فنی طرح و نماینده آقای دکتر ربیعی در آن جلسات حاضر شده و نظراتم را اعلام میکردم. قاعدتا منطقی بنظر نمیرسد آقای دکتر ربیعی وجهی را از طریق آقای دکتر خوانساری بابت حقالجلسه به بنده داده باشند ولی از نقطه نظرات بنده و مذاکرات صورت گرفته در جلسات بیاطلاع بوده باشند. به این دلیل بود که بنده در مصاحبه عرض کردم که "اساس مباحث ما با دکتر ربیعی و دیگران .....". بدیهی است این جمله لزوما به معنی نشست و برخاست با شخص آقای دکتر ربیعی نبوده و مقصود گوینده هم چنین نبوده و نیست.
۴. در جائی از جوابیه در پاسخ به بنده در باره به نتیجه نرسیدن پروژههایی از این دست، ایشان با استناد به گزارشات مرکز پژوهشهای مجلس و بسیاری از متخصصین معتبر! بنده و شرکت قاصدک را فاقد صلاحیت برای اظهار نظر در خصوص پروژههای ملی دانسته و ادعا کردهاند که از خروجیهای پروژه مذکور در بسیاری از پروژههای داخلی و خارجی دیگر استفاده شده است. بنده با فهرست بخشی از پروژههای یاد شده در بالا و بدون هیچگونه پاسخی قضاوت این امر را به متخصصین و خوانندگان محترم میسپارم که با کمترین جستوجو در اینترنت و بررسی نظرات صاحبنظران و متخصصین معتبر! شخصا صحت و سقم این ادعا را کشف کنند. ضمن اینکه در ادامه ناصحیح بودن ادعای فاقد صلاحیت بودن اینجانب برای اظهار نظر در اینگونه موارد را اثبات خواهم نمود.
متن زیر مصاحبه آقای دکتر سپهری راد در خصوص طرح مذکور، بودجه و هزینهها و اهداف آن است که صراحتا بر جذب بودجهای بالغ بر ۶۰۰ میلیون تومان تنها در سال ۱۳۸۲ این طرح اشاره دارد:
http://www.daneshju.ir/forum/sitemap/t-۸۲۶۸۰.html
در جایی از این مصاحبه آمده است:
به علت اينكه يك چنين كاری منافع تجاری ندارد، تمامی هزينهها بايد توسط دولت تامين شود. در سال ۱۳۸۱، ۱۲۰ميليون تومان اعتبار در اختيار اين پروژه قرار گرفت كه ۱۰۰ميليون تومان آن از خزانه دريافت شد و امسال هم پيشبينی میشود حدود ۵۰۰ميليون تومان هزينه پروژهها باشد. البته پيشبينی ما اين است كه با زمينهسازی مناسب، وقتی اين سيستم توسط كاربران مورد استفاده قرار گيرد و تعداد كاربران افزايش يابد، بازارهايی هم برای بخش خصوصی به وجود خواهد آمد و بخش خصوصی ميتواند اين سيستمها را بر عهده گيرد و در اين ساختار نرمافزارهای جديد به وجود آورد، در نتيجه بعد از سه سال يا چهار سال، در كنار اين فعاليتها، اهداف تجاری كه انگيزهای برای كار وسرمايهگذاری بخش خصوصی میشود نيز ايجاد خواهد شد.
حال باید از آقای دکتر ربیعی پرسید بعد از گذشت ۱۰ سال و صرف هزینههای میلیاردی، چه تعداد کاربر از این سیستم عامل استفاده میکنند و آیا حسب نظر آقای دکتر سپهری، اهداف تجاری که انگیزهای برای کار و سرمایهگذاری بخش خصوصی باشد، ایجاد شده است؟! آیا پروژه به اهداف تعیین شده رسیده است؟
۵. در جائی از مصاحبه بنده مصاحبه کننده پرسیدند: " پس شما میفرمائید که سیستم عامل شبدیکس که محصول سالها تلاش متخصصان دانشگاه شریف اساسا یک سیستم عامل ملی نیست" و بنده پاسخ دادم: نه اصلا! جالبست که ایشان به این سوال و پاسخ بنده خرده گرفتند و فرمودند "این پروژه متعلق به دانشگاه شریف نبوده و توسط یک شرکت خصوصی آماده گردید". اساسا منظور بنده و شخص مصاحبه کننده این نبود که پروژه شبدیکس هم متعلق به آقای دکتر ربیعی و دانشگاه شریف است بلکه سوال ایشان دقیقا ناظر بر متخصص بودن تولید کنندگان شبدیکس و تحصیل برخی از آنان در دانشگاه شریف بوده است. و پاسخ بنده هم ناظر به ملی نبودن پروژه شبدیکس بوده است و نه دانشگاه شریفی بودن آن!
۶. در جای دیگری از جوابیه با اشاره به بخشی از مصاحبه بنده که گفته بودم "برای مثال همین سیستم عامل زمین (Xamin)، یا سیستم عامل محصول همکاران دکتر ربیعی پشتش چند میلیارد پول بود که واقعا هدر رفت." پاسخ دادهاند که ادعای مشارکت مرکز تحت مدیریت ایشان در پروژه Xamin سراسر کذب است. همه اهل نگارش به این امر شهادت میدهند که بکارگیری کلمه "یا" در وسط جمله دقیقا بیانگر اینست که مقصود بنده این بود که "پروژههایی مانند Xamin یا سیستم عامل محصول همکاران دکتر ربیعی پشتش چند میلیارد پول بود و هدر رفت"! این جمله هیچگونه مفهومی دال بر مشارکت ایشان در پروژه Xamin به ذهن متبادر نکرده و بعید میدانم ایشان در مقام استاد دانشگاه صنعتی شریف از جمله فوق چنین استنباطی کرده و به این امر بدیهی توجه نکرده باشند.
۷. در قسمتی دیگر با استناد به تاریخ شروع پروژه لینوکس فارسی در سال ۲۰۰۱ و شروع پروژه فدورا در سال ۲۰۰۳ به کذب بودن ادعای بنده در بحث بر سر پشتیبانی از UTF۸ در جلسات هسته لینوکس فارسی اشاره کرده و مجددا رای به عدم آگاهی بنده در این زمینه دادهاند. اشتباه بنده در بکار بردن نام FEDORA ناشی از مصطلح شدن نام پروژه RedHat Linux از سال ۲۰۰۳ به FEDORA است و پس از آن، کسی دیگر نام لینوکس RedHat را به RedHat نشناخته بلکه از آن به FEDORA یاد میشود. منظور بنده در مصاحبه فوق، RedHat است که از اوائل سال ۲۰۰۱ زمزمه پشتیبانی از UTF8 داشته و رسما از سال ۲۰۰۲ UTF8 را بعنوان CHARSET پیش فرض خود ارائه نمود. مقصود بنده این بود که بزودی این CHARSET در نسخ لینوکس پشتیبانی میشود و ضرورتی برای صرف هزینههای گزاف برای اینکار وجود ندارد.
۸. در بخشی دیگر با نقل قولی از بنده که در مصاحبه گفته بودم "تیم هسته اولیه بچههای شریف همه در خارج بسر میبرند" آن را ناصحیح دانسته و گفتهاند که اکثر افراد کلیدی طرح لینوکس فارسی در داخل کشور به خدمترسانی مشغولند. کافیست گشتی در اینترنت بزنید تا ببینید امثال آقایان اسپهبد و پورنادر و بسیاری دیگر هسته اصلی اینکار بودند که هم اکنون در خارج از کشور بسر میبرند. مصاحبه زیر در مجله شبکه یکی از آن مستندات است:
http://www.shabakeh-mag.com/Article.aspx?id=۱۰۰۵۳۹۶
در پایان از نهاد روابط عمومی محترم دانشگاه صنعتی شریف و مدیریت محترم و فرهیخته آن هم انتظار میرود پیش از انتشار مطلبی، از صحت و سقم موضوع مطلع شده و سپس به نشر آن مبادرت ورزد. چه در غیراینصورت جایگاه علمی نهاد مقدس دانشگاه مخدوش و طبیعتا پذیرش اطلاعیههای آتی برای افکار عمومی سخت خواهد شد. امید است روابط عمومی محترم دانشگاه صنعتی شریف در این خصوص موضعی منصفانه (و نه صرفا بدلیل اعتماد به اساتید خود) اتخاذ کرده و طرفین را به صرف استاد یا شاگرد بودن محق یا غیرمحق نیانگارد. چرا که شاگردان بسیاری از اساتیدی که عمری را در دانشگاه صرف کردهاند، نقشهای کلیدی در پروژههای بزرگ ملی ایفاء کردند که اساتید خود در دانشگاه را انگشت بدهان کردهاند چنانکه استاد مکتبخانهای که بوعلی سینا در آنجا تلمذ میکرد در بحث با وی، عمامه بر زمین میکوبید و فریاد میزد: وا اسفا! شاگرد از استاد سر شده!
کد مطلب: 23959
آدرس مطلب: https://www.itna.ir/news/23959/پاسخ-شرکت-قاصدک-نامه-دانشگاه-صنعتی-شریف