فیسبوک در افغانستان امروز؛ از قاتل فرصت تا مکروه گریزناپذیر
ایتنا- ۱۲ سال پیش اینترنت در افغانستان واژهای ناآشنا بود.
۱۲سال پیش اینترنت در افغانستان واژهای ناآشنا بود؛ اما اینک بیش از ۲ میلیون نفر در این کشور به خدمات اینترنتی دسترسی داشته و در این میان، شمار در حال افزایش کاربران فیسبوک نظرات مختلفی در مورد کارکرد و اثرات آن دادهاند.
به گزارش ایتنا از فارس، ۱۲ سال پیش اینترنت در افغانستان واژهای ناآشنا بود؛ اما اینک بیش از ۲ میلیون نفر در این کشور به خدمات اینترنتی دسترسی داشته و در این میان، شمار در حال افزایش کاربران فیسبوک نظرات مختلف در مورد کارکرد و اثرات آن بوجود آورده است.
جالب اینکه کاربران افغانستانی، نظرات مختلف و متعارضی در مورد کارکرد و اثرات فیسبوک دارند؛ به گونهای که برخی آن را سودمند و ثمربخش دانسته و شمار دیگر از آن به عنوان یکی از ابزارهای اتلاف وقت یاد میکنند.
فیسبوک؛ مکروهی که گریزی از آن نیست! «علی نجفی» یکی از فعالان فضای فیسبوک در افغانستان، فیسبوک را یکی از ابزار اتلاف اوقات طلایی کاربران میداند؛ اما با این وصف، استفاده از فیسبوک را در عصر حاضر «مکروه گریز ناپذیر» توصیف میکند.
این کاربر، نظر خود در مورد فیسبوک را با این مقدمه، مطرح کرده است: «یکسال از فعالیت این بیبضاعت در شبکه اجتماعی فیسبوک می گذرد.
در این مدت غالبا صاحب پُست و پشت تریبون و برفراز منبر بودهام و کمتر در جایگاه مخاطب و خواننده و پامنبری قرار داشتهام.
از ۲ هفته پیش، روزی خطاب به خودم گفتم: تجارب یک سال نشان داد که نه گویندۀ حرفهای و سلطان سخن هستی و نه نویسندۀ زبردست و موج آفرین! پس حداقل یکی دو هفته از پشت تریبون و جایگاه «عرضهکننده» بیا پایین و استعدادت را در زمینه «شنوندگی» و «مصرفکنندگی» بیازمای! خدا را چه دیدی شاید خواننده و مخاطب خوب و سودمند شدی!
نصیحت نفس لوامه را پذیرفتم و تریبون را با طیب خاطر به دیگران سپردم.
تنها ۲ پست فاقد حسّاسیت (صرفاً در حد رفع تکلیف و اعلام حیات و حضور) به نشر سپردم.
عزم و تلاشم این بود که در فرصتهای «فیسگردی»، خواننده و مصرفکنندۀ مؤدب و منظم باشم.
تولیدات و محصولاتِ عرضهشده توسط دوستان و کاربران را بیتبعیض و تفکیک میخواندم و دیدنیها را بیعینک میدیدم.»
نجفی سپس چنین نتیجه میگیرد: ...به استثنای چند پست انگشت شمار، هیچ مطلب درخور تأمل و توقف و نکته دندانگیر و استخواندار نصیبم نشد.
احساس کردم که آدمهای حسابی و استخواندارها، این دنیای پر از خالی را چندان جدّی نمیگیرند و اغلب کاربران متعارف نیز به دیدۀ «زنگ تفریح» و «ابزار سرگرمی» به این شبکۀ اجتماعی مینگرند.
تنها قلیلی از نویسندگان حرفهای و وب نگاران قهار در این عرصه فعالاند؛ در حالی که قلمزنان آماتور و تفننی، بخش بزرگی از این قلمرو را در اختیار و انحصار خود دارند.
اما خوانندۀ حرفهای و مشتاقِ دانستن و نیز پیامگزار و نظرنویسِ دقیق و منصف، به ندرت و قلت در این شهر بیصاحب یافت میشوند.
نتیجه این که فیسبوک نه بر معلومات و معنویات کاربران میافزاید، نه دانایی و توانایی را فربهی میبخشد، نه قدرت تحلیل و تفسیر را افزایش میدهد و نه تخیّل و تعقّل را بارور میسازد؛ درحالی که ارزشمندترین سرمایه و داشته انسانها یعنی عمر و فرصت آنان را بیرحمانه میبلعد.
اما با همه این اوصاف، گریزی از آن پدیدۀ زیانآور نیست. آنکس که اهل این عرصه و مرد این راسته هست، نیمی از عمرش بر باد شد و آنکس که نیست، تمام عمرش! و آن کاربری که معتاد و مفتونش گردید، دنیا و آخرت یکجا داد و آرام و قرار را به هیچ فروخت.
فیسبوک، قاتل فرصتها «عارف یعقوبی» یکی دیگر از کاربران افغانی، نیز نظر و نگاه منفی در مورد فیسبوک دارد و آن را قاتل فرصتها میداند:«کارهای انجام ناشدهای بسیار دارم، میخواهم انجاماش دهم.
سر زدنهای گاه و بیگاه در فیسبوک، وقت گیر و قاتل فرصتهایم است.
از تمام دوستانی که هرازگاهی از طریق فیسبوک احوال میگیرند و میخواهند در فیس بوک بنویسم، ممنونام.
من فکر میکنم که فیسبوک، آن هم از نوع افغانیاش، بسیار ویرانگر است.
آدمهای جهان سومی ودر کل مصرف کنندهگان آنی و تصادفی تکنولوژی، دربرابر لایههای ویرانگر آن بسیار آسیب پذیرند.
هرکدام ما که ساعتها روی صفحه فیسبوک خیره میشویم و احتمالا دنبال انترنت کلیپها سرگردانیم که فیسبوک را «چک» کنیم، کتابی ناخوانده داریم که باید بخوانیم.
دانشگاه نرفته داریم که باید برویم. حرفهای یاد نگرفته داریم که باید یاد بگیریم.
رفیق، دوست، خانواده، یار، رفیق و...داریم که ندیدیم و باید ببینیم...، فیسبوک برای همیشه خواهد بود و تا یک چشم به هم زدن وسیله ای بهتر از فیسبوک هم از راه میرسد. اما فرصت های به دست آمده ما دیگر نمی آیند.
می خواهم برای مدتی از فیسبوک دور باشم، نمیدانم تا چه حد امکان پذیر است.اما به امتحان اش می ارزد!»
فیسبوک، کوتاهکردن فاصلهها «ظاهر مفکر» یکی از دیگر کاربران فیسبوک در افغانستان، به آثار مثبت و مفید فیسبوک توجه کرده و پیوستن به فضای فیسبوکی را نوعی تقلای تسهیلکننده ارتباطات و موجب از میان رفتن فاصلههای فیزیکی میداند.
وی، با اشاره به اینکه شبکه فیسبوک، فاصلههای فیزیکی افراد را از میان برداشته و آنان را در فاصله یک «لبتاب» از هم مینشاند، ادامه میدهد: «...با پیوستن به فضای فیسبوکی میتوان تا بلندای باهمی سیر و صعود کرد؛ سری زد به چمنزار «چتها»، لاله زار «لایکها» را به تماشا گرفت و در نهایت میتوان به پیشواز طلوع ناهید «نزدیک شدن» در افق ارتباطی رفت...»