نئاندرتالها در وجود ما زندهاند. این عموزادههای کهن ما و سایر گونههای موسوم به «دنیسووا» زمانی کنار نیاکان هوموسپین ما یا همان انسان خردمند زندگی میکردند. آنها در هم آمیختند و بچهدار شدند. بنابراین، بعضی از این گونهها هرگز از بین نرفتندــ در ژن ما هستند. و علم کمکم دارد روشن میکند که این ژنها چقدر در شکلگیری ما نقش دارند.
به گزارش اسوشیتدپرس، دانشمندان اجزای بقایای دیانای بهدستآمده از نمونههای باستانی را کنار هم قرار دادهاند و دریافتهاند ویژگیهایی را که از سایر گونههای انسان به ارث بردهایم هنوز همراه داریم و بر باروری، سیستم ایمنی و حتی نحوه مقاومت بدنمان در مقابل ویروس کرونا تاثیر دارد.
در همین چند ماه گذشته، پژوهشها نشان داده است که دیانای نئاندرتالها با بیماری جدی دست، شکل بینی و سایر ویژگیهای انسان مرتبط است. پژوهشگران حتی یک ژن نئاندرتالها و انسانتبارهای دنیسووا را به موش منتقل کردند تا تاثیر آن را بررسی کنند و دریافتند که سر بزرگتر و یک دنده اضافی ایجاد میکند.
پیشرفتها در کشف و تحلیل دیانای نمونههای باستانی به دانشمندان امکان داده است متوجه مواردی مانند تغییرات ژنتیک برای سازگاری بهتر با محیط شوند.
به گزارش اسوشیتدپرس، پژوهشها نشان میدهد که در جمعیت آفریقا تقریبا هیچ اثری از دیانای نئاندرتالها نیست، اما در اروپاییها یا آسیاییها بین ۱ تا ۲ درصد وجود دارد. دیانای انسانتبارهای دنیسووا در بیشتر نقاط جهان مشاهده نشده است اما بین ۴ تا ۶ درصد دیانای مردم منطقه ملانزی را تشکیل میدهد، که از گینه نو تا جزایر فیجی را در بر میگیرد.
دیانای نئاندرتالها در بروز بیماریهای خودایمنی مانند بیماری گریوز و روماتیسم مفصلی نقش دارد. وقتی انسان هوموسپین از آفریقا خارج شد، در مقابل بیماریهای اروپا و آسیا ایمنی نداشت، اما نئاندرتالها و انسانتبارهای دنیسووا که در این مناطق زندگی میکردند ایمنی داشتند.
علاوه بر این، یافتهها نشان میدهد ژن دخیل در ایجاد لخته خون، ابتلا به کووید حاد یا ایمنی در برابر کووید حاد، رنگ پوست و مو، خصلتهای رفتاری، شکل جمجمه، دیابت نوع ۲، و باروری را از نئاندرتالها به ارث بردهایم.
در مورد میراث ژنتیکی که از انسانتبارهای دنیسووا به ما رسیده اطلاعات کمتری در دست است، اما برخی پژوهشها حاکی از ارتباط ژنهای آنها با سوختوساز چربی در بدن و سازگاری بهتر با ارتفاع است.
دانشمندان شواهدی یافتهاند که نشان میدهد انسان امروزی دارای ژنهایی از گونههایی است که هنوز فسیلشان کشف نشده است.
نئاندرتالها و انسانتبارهای دنیسووا هزاران سال پیش از خروج هوموسپینها از آفریقا زندگی میکردند. تصور دانشمندان این بود که دلیل بقای ما رفتار پیچیدهتر و فناوری برتر بوده است. اما پژوهشهای اخیر نشان میدهد که نئاندرتالها حرف میزدند، روی آتش غذا میپختند، اشیای هنری میساختند، ابزارهای پیچیده داشتند و شکار میکردند، و حتی آرایش میکردند و زیورآلات به خود میآویختند.
اکنون برخی فرضیهها بقای ما را به توانایی سفر به نقاط دوردست مرتبط میدانند، در حالی که نئاندرتالها و انسانتبارهای دنیسووا با شرایط آبوهوایی سخت مانند دورههای یخبندان مواجه بودند.
علاوه بر این، گونه ما بدنی چابکتر و کارآمدتر داشت، در حالی که نئاندرتالهای چاق و کوتاه به کالری بیشتری نیاز داشتند و بنابراین در مواقع کمبود غذا، در سازگاری و تحرک با مشکل بیشتری مواجه بودند.
تا حدود ۳۰ هزار سال پیش، سایر گونههای انسان منقرض شدند و فقط هوموسپینها باقی ماندند.
با پیشرفت علم و فناوری، پژوهشگران میتوانند اطلاعات بیشتری از کوچکترین آثار حیات در نمونههای باستانی به دست بیاورند. حتی وقتی فسیلی موجود نباشد، دانشمندان میتوانند از خاک و رسوبهای محل زندگی انسانهای باستان دیانای بگیرند.
دانشمندان پیشبینی میکنند با بررسی دقیقتر میراث ژنتیکی انسان، شواهد بیشتری بیابند که نشان دهد تا چه اندازه با عموزادههای دوران باستان خود در هم آمیختهایم.