دکتر ریچارد لیکی، باستانشناس، میگوید که اجداد پیشاتاریخ ما رژیم غذایی گیاهی را آغاز کردند. «نمیتوانید گوشت را با دست تکه تکه کنید، نمیتوانید پوست کلفت و خام جانوران را با دست پاره کنید، ما از پس خوردن منابع غذایی که آن دندانهای درشت نیش را لازم داشت، برنمیآمدیم.»
این نظریه میگوید وقتی ما با کمبود میوههای مغزدار، دانهها، و حبوبات وحشی که قوت غالبمان بود مواجه شدیم، ناچار به خوردن گوشت حیوانات روی آوردیم. انسانساییان همچنان که به رژیم غذایی گیاهی متکی بودند، اما در جایی که گوشت مییافتند، گوشتخوارهای فرصتطلبی میشدند. حتی در دوران نوسنگی، رژیم غذایی آنها به مثابه نخستین کشاورزان، هنوز عمدتا گیاهمحور بود و گهگاه به مناسبتی خاص، گوشت میخوردند.
استدلال رابرت دان، پروفسور زیستشناسی، این است که این موضوع با نزدیکترین نخستیهای زنده ما، شامپانزهها، مرتبط است که گوشت برای آنان، اگر بر فرض بخورند، خوراک نادری است. همین امر، این ادعا را که گوارش مخصوص هضم گیاه ما ظرف ۳۰ میلیون سال اخیر برای هضم گوشت تکامل یافته است، ثابت میکند.
دیرینشناسان همچنین مدهای جدید رژیمهای غذایی غارنشینی و خامخواری را رد میکنند – چون پختوپز به شکلهایی از زمان ظهور فرم آناتومی انسان مدرن آغاز شد و تاکید بر گوشت در فرضیه مدل «شکارچی- گردآورنده»، اکنون تا حد زیادی از بین رفته است.
اما از چه زمانی وگانیسم از سر ناچاری، به وگانیسم روش زندگی بدل شد؟
از دیرباز، هندوها، بوداییها، و پیروان جین (Jains)، همگی رژیم غذایی گیاهی را به دلایل اخلاقی ترویج میکردند. جین نخستین، که «پارسوا ۸۷۷-۷۷۷ بیسیئی» (Parsva 877-777 BCE) نام داشت، آهیمسا، یکی از باورهای زیربنایی به معنای پرهیز از خشونت با موجودات زنده را به پیروان خود آموزش داد.
راهبان جین غالبا برسهایی با خود حمل میکنند تا زمین جلو پای خود را جارو بزنند تا هنگام راه رفتن، حشرات را تصادفی زیر پا له نکنند. پوشاندن دهان با پارچه کتان برای پرهیز از قورت دادن تصادفی حشرات نیز در آنان مشاهده شده است.
از دیگر رهبران شاخصی که گرایش وگان داشتند، میتوان آخناتون (Akhenaten)، فرعون مصری را نام برد که قربانی کردن حیوانات را ممنوع کرد، از آن رو که میپنداشت گرفتن جان هر موجودی که خدای آتن به آن جان بخشیده است، گناه است. تائوئیسم و بودیسم چینی در اواخر قرن چهارم قید کردند که راهبها و راهبههای آنان باید از رژیم گیاهی بدون تخممرغ پیروی کنند، و امپراتور ژاپن مصرف هر نوع دام را ممنوع کرد.
در یونان باستان، وگانیسم نخستین را «پرهیز از خوردن موجودات ذیروح» مینامیدند. در سال ۵۰۰ پیش از میلاد، فیثاغورث، ریاضیدان یونانی، به دفاع از این ایده برخاست که همه حیوانات روح نامیرایی دارند که پس از مرگ در جسم دیگری حلول میکند. او و اورفه، شاعر اسطورهای به حیوانات آسیب نمیرساندند و به تخممرغ لب نمیزدند. آپولونیوس تیانایی به حقوق حیوانات بسیار اعتقاد داشت و فلوطین، فیلسوف یونانی، حتی از مصرف داروهای حیوانی نیز پرهیز میکرد.
دکتر کاترین اولیور، تاریخدان، معتقد است که جرمی بنتام (Jeremy Bentham)، فیلسوف قرن هجدهم، نخستین طرفدار مهم تشبیه رنج حیوانات به رنج انسان است: «پرسش این نیست که «آنها توانایی استدلال دارند» یا «قادر به تکلماند»؛ بلکه باید بپرسیم «آیاعذاب میکشند؟» دکتر اولیور به ایندیپندنت گفت که امروزه وگانیسم بیش از پیش «نه به مثابه یک رژیم غذایی، بلکه به منزله موضوع عدالت اجتماعی» جا افتاده است.
با این حال، خود اصطلاح «وگنیسم» گیاهخوار مطلق به تازگی ابداع شده است. در سال ۱۹۴۴ نجاری به نام دونالد واتسون و همسرش دات، این واژه را برای نشان دادن «شروع و پایان گیاهخواری» ابداع کردند. واتسون در مزرعه عمویش با دیدن و شنیدن صدای خوکی هنگام کشته شدنش، تصمیم گرفت «وگان» شود.
«به این نتیجه رسیدم که باید درباره مزارع و عموها تجدیدنظر کنم.» واتسون ۹۵ سال عمر کرد و پیشبینیاش این بود که برای تشییع جنازهاش «آدمهای کمی، اما ارواح تمام حیواناتی که نخوردهام، حضور خواهند یافت. در این صورت تشییع جنازه باشکوهی خواهد بود.»
اولین خبرنامه دونالد واتسون فقط برای ۲۵ مشترک ارسال شد. امروزه فقط در بریتانیا بیش از نیم میلیون نفر خود را «وگان» مینامند.
تام یورک، موبی و وودی هارلسون، تنها نمونههایی انگشتشمار از افراد سرشناسیاند که اکنون سبک زندگی «وگان» را تبلیغ و ترویج میکنند. موریسی (Morrissey) حتی پویشی برای جنرال موتورز راهاندازی کرده است که برای فضای داخلی خودروها چرم گیاهی تولید کند. چه به نظرتان بیاید که این فقط یک مد زودگذر است و چه تصور کنید که ریشههای محکم قابل دفاعی در تاریخ بشریت دارد، مطمئنا نخستین وگانها، آخرین وگانها نبودند.