مایکل کانا، روانشناس دانشگاه پنسیلوانیا، بیش از ۳۰ سال است که در مورد حافظه مطالعه میکند؛ اینکه چطور کار میکند و چه زمان مشکل پیدا میکند. او تنها به مقوله از دست دادن حافظه ناشی از تصادف یا آلزایمر که میلیونها نفر را در سراسر جهان درگیر کرده، علاقهمند نیست بلکه در تحقیقاتش بر ناپایداریهای حافظه که بر همه افراد تاثیر میگذارد، صرفنظر از سلامت شناختی آنها، هم تمرکز کرده است.
او نیویورکپست میگوید: «همه ما گاهی اوقات حافظه ضعیفی داریم. این نوسان در حافظه که در طول روز و حتی از لحظهای به لحظه دیگر، ممکن است تغییر کند، در واقع فقط تغییر در نحوه کار مدارهای مغز ما است. وقتی این را فهمیدم، سوالم این شد که چگونه میتوان مغز را همیشه در حالت خوب نگه داشت؟»
تحقیقات کانا در زمینه حافظه به یک مطالعه مهم منتهی شد که ژانویه گذشته انتشار یافت. در این مطالعه، او و تیمی از محققان روی ۴۷ بیمار مبتلا به صرع آزمایشی انجام دادند و به واسطه کامپیوتر فرایند عادی مغز تغییر را تغییر دادند، آنها درست زمان وقوع ناپایداری حافظه، پالس الکتریکی مستقیمی را به مغز بیماران ارسال کردند.
این کار با کمک الکترودهایی که به عنوان بخشی از درمان صرع در مغز بیماران گذاشته شده بود، انجام گرفت. این الکترودها میتوانند سیگنالهای مغزی را تشخیص و نشان دهند که بیمار در حال تلاش برای به یاد آوردن چیزی است. به این ترتیب شوک الکتریکی دقیقا در زمان درست به ناحیهای از مغز به نام قشر تمپورال جانبی که مسئول ذخیره و پردازش حافظهها است، ارسال میشد.
نتایج که فراتر از انتظار بودند، نشان داد که تحریک الکتریکی مغز به بهبود ۲۸ درصدی در حافظه و یادآوری منجر شد. به باور کانا، ما اکنون در آستانه یک عصر جدید در علم اعصاب انسان و درمانهای سیستم عصبی انسانی قرار داریم.
البته کانا تنها پژوهشگر در زمینه رابطهای مغز و کامپیوتر نیست و دانشمندان زیادی در حال توسعه رابطهای مغز و کامپیوتر یا «بیسیآی» (BCIs) هستند که میتوانند به درمان مشکلات حافظه، اختلالهای گفتاری و فلج کمک کنند.
اخیرا طی مطالعهای در مرکز پزشکی استنفورد، بیماران پس از استفاده از ایمپلنتهای مغزی بهبود چشمگیری در حافظه خود گزارش و برخی از آنها از خاموش کردن دستگاهها امتناع کردند. نورالینک (Neuralink)، شرکت نوآفرین در زمینه نوروتکنولوژی متعلق به ایلان ماسک، هم قصد دارد در آزمون انسانی دوم، بیسیآی جدیدی را برای بیماران فلج آزمایش کند که به آنها امکان میدهد تنها با فکر کردن با دستگاههای دیجیتال تعامل کنند.
اولین تراشه نورالینک را فردی به نام نورمن آرباگ که هشت سال پیش از گردن به پایین فلج شده بود، در ژانویه ۲۰۲۴ دریافت کرد. او به کمک این تراشه توانست با فکرش مکاننما را روی مانیتور حرکت دهد. ماسک پیشبینی کرده است که ظرف چند سال آینده، صدها نفر و در دهه آینده، میلیونها نفر از نورالینک استفاده کنند.
محققان در سوییس هم سیستمی را معرفی کردند که میتواند افکار را با دقت ۹۱ درصد، به متن تبدیل کند.
این پیشرفتها چنان سرعت گرفتهاند که سازمان غذا و دارو ایالات متحده اواخر ماه جاری در مورد ارزیابی نتایج بالینی رابطهای مغز و کامپیوتر کارگاهی برگزار خواهد کرد.
آنا وکسلر، استاد دانشکده پزشکی پرلمن، هم پیشبینی کرده که در صورت تکرار نتایج اولیه، ممکن است بتوانیم برای کمک به افراد با بیماریها و ناتوانیهای شدید، نه یک دهه بعد که ظرف چند سال آینده، فناوریهای قابلتوجهی در اختیار داشته باشیم.
برنت رودر، پژوهشگر دانشگاه ویک فارست و تیمش با استفاده از الکترودهای مغزی برای تعامل با هیپوکامپوس مغز، موفق شدند «پروتز حافظه» ایجاد کنند که قادر است حافظه افراد را بهتر کند. این فناوری به طور خاص برای یادآوری اطلاعاتی مانند فراموش کردن سوییچ یا خاموش کردن گاز طراحی شد و نتایج نشان داد که میتواند حافظه را تا ۵۴ درصد بهبود بخشد.
رودر معتقد است که پروتزهای حافظه زمانی که بهطور بالینی استفاده شوند، میتوانند برای درمان هر وضعیتی که حافظه را تحت تاثیر قرار میدهد، از آسیبهای مغزی گرفته تا زوال عقل و آلزایمر، مفید واقع شوند. با این حال، چالشهای اخلاقی استفاده از این فناوری برای بهبود عملکرد حافظه نیز مطرح است.
ایلان ماسک ۱۰ ژوییه در ویدیویی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که هدف بلندمدت نورالینک این است که به مردم «قدرتهای فوقالعاده» و عملکردی «بسیار بیشتر از یک انسان عادی» ارائه دهد اما محققانی مانند برنت رودر این اهداف را دنبال نمیکنند. رودر به پست گفت: «تحقیقات ما همیشه بر بازگرداندن عملکردهایی که به دلیل بیماری یا آسیب از دست رفتهاند، متمرکز بوده است. زیرا ما اعتقاد داریم که بازگرداندن آنچه از دست رفته، خود نوعی قدرت فوقالعاده است.»