ایتنا - چرا مخابرات ایران که در زمینه بازار تلفن ثابت و تجربه فنی خود در این حوزه تقریباً به دوران بلوغ خود نزدیک شده است، حرکتی خلاف روند عمومی جهانی را پیش میگیرد؟
جمال صوفیه درخصوص افزایش تعرفههای تلفن ثابت ذکر چند نکته لازم است:
اول آنکه حداقل در یک دو دهه گذشته با ظهور فناوریهای جدید و افزایش تعداد مشترکین و معرفی خدمات ارزش افزوده و افزایش رقابت میان اپراتورها، به جز مواردی اندک درسراسر جهان شاهد روند نزولی تعرفههای خدمات ارتباطی و اطلاعاتی بوده و هستیم و اپراتورها در اغلب کشورهای دنیا، برای جذب و حفظ مشتری انواع مشوقها و تخفیفها و مزایا قایل میشوند و حتی به خاطر این کارها در مقاطعی از هر گونه سود هم چشم پوشی میکنند و یا حتی ضرر هم میدهند اما به خاطر ماندن در صحنه و اعتبار نام وبرند خود و جذب مشتریان بیشتر در طولانی مدت از هر اقدامی در زمینه کاهش تعرفهها فروگذار نیستند.
حال اولین مسئله و مشکلی که به ذهن هر تحلیلگری میرسد این است که چرا مخابرات ایران که در زمینه بازار تلفن ثابت و تجربه فنی خود در این حوزه تقریباً به دوران بلوغ خود نزدیک شده است، حرکتی خلاف روند عمومی جهانی را پیش میگیرد؟
ناگفته پیداست که این اولین و آخرین اقدامی نیست که حرکتها و استراتژیهای نهادها و سازمانهای مهم و تأثیر گذار کشور ما بر خلاف جهت جریان آب و بر خلاف روند عادی در دنیا شنا میکنند.
ممکن است گفته شود قیمتهای ما در مقایسه با تعرفه بسیاری کشورها بسیار پایین است اما این مغلطهای بیش نیست و اگر متناسب با سطح در آمد و قدرت خرید کشورها مقایسه کنیم آنگاه خواهیم دید که در هیچ زمینهای چه تلفن ثابت چه همراه و چه اینترنت به نسبت در آمد متوسط مردم وضعیت و رتبه مناسبی نداریم.
نکته دوم آن است که با افزایش روزافزون تعداد مشترکان تلفن همراه در دنیا به طور عام و در ایران به طور ویژه، و با افزایش ضریب نفوذ آن در کشور و سهولت و راحتی و جذابیت بسیار بیشتر استفاده از تلفن همراه به جای تلفن ثابت، همه اپراتورهای تلفن ثابت در سراسر دنیا نگران این هستند که دور نیست تا مدتی دیگر کسی رغبت به استفاده از تلفن ثابت نداشته باشد و تلفن همراه به کلی تلفن ثابت را از میان به در کند و این روند را در همه جای دنیا شاهد بوده و خواهیم بود.
تنها موضوعی که میتواند مشترکین تلفن ثابت را ترغیب و تشویق به استفاده از تلفنهای ثابتشان میکند، کمتر بودن قابل توجه تعرفه آن در مقایسه با تعرفه تلفن همراه به ویژه در تماسهای درون شهری است.
از طرفی اپراتورهای تلفن همراه هم به دلیل رقابت بالای موجود در بازار تقریباً روند کاهش تعرفهها را همواره دنبال کرده و میکنند و چارهای هم جز این ندارند و اینجاست که فشار بر اپراتورهای تلفن ثابت بیشتر و بیشتر میشود زیرا مشترکین به تدریج انگیزه کمتری برای استفاده از تلفن ثابت دارند.
از طرف دیگر به دلیل ورود فناوریهای فیبرنوری مانند FTTH و غیره، استفاده از خطوط تلفن ثابت برای خطوط DSL نیز روند کاهشی دارد و در ایران نیز چنانچه دیر یا زود وعده فیبر نوری تا منازل محقق شود، باز هم رغبت مشترکین برای داشتن تلفن ثابت کمتر هم خواهد شد و هر خانواده با داشتن چند خط تلفن همراه احساس نیاز چندانی به تلفن ثابت نخواهد کرد و چه بسا همین خط موجودش را هم بازپس دهد.
بنابراین اپراتورهای تلفن ثابت باید به خوبی این مسائل را درک کنند و اقداماتی انجام ندهند که به بدتر شدن جایگاهشان و تضعیف موقعیتشان در کوتاه و بلند مدت بیانجامد.
نکته سوم که نکته مهمی است انحصار و آن هم انحصار بخش شبهخصوصی است. مخابرات ایران پس از خارج شدن از انحصار دولتی به ویژه در زمینه تلفن ثابت و خطوط سیم مسی مدتی است وارد فاز و مرحله جدیدی به نام انحصار خصوصی یا شبهخصوصی شده است و در معرض آزمون بزرگی است که نشان دهد این شرکت در این نقش تازه این بار چگونه بازی خواهد کرد و آیا میخواهد و میتواند خواستهها و تمایلات خود را به بازار و جامعه تحمیل نماید یا خیر؟
نهادهای مقرراتگذار و دولت و شورای رقابت و نهادهای حامی مصرف کنندگان در این زمینه چه نقشی دارند و چه کار باید بکنند؟
به نظر میرسد شرکت مخابرات ایران با جایگاهی که دارد و انحصاری که در بسیاری از بخشهای مخابرات از آن برخوردار است اگر بخواهد میتواند از این انحصار خود هر گونه که بخواهد استفاده کند زیرا مشترکین و مصرف کنندگان گزینههای جایگزین چندانی پیش رو ندارند واز حداقل قدرت چانهزنی برخورداند و مجبور به تمکین از اوامر و دستورات و منویات و تصمیمهای مخابرات ایران هستند.
اینجاست که وظیفه مهم وخطیر نهادهای رقابتی و مقرراتی و صنفی اهمیت بیشتری پیدا میکند و فکر میکنم که چنانچه این طرح افزایش قابل توجه تعرفه توسط شرکت مخابرات ایران با واکنش جدی مواجه نشود، میرود که بدعتی نو را بنیاد بگذارد که این اپراتور سابقاً دولتی و امروز شبهدولتی بنا دارد از اهرم انحصاری بودن خودش و این با در نقش تازهاش، هر جا کم میآورد اولین و دمدستیترین گزینهای که به ذهن مدیریت آن میرسد افزایش تعرفههاست و به این شکل کمبودهای مالی و سرمایهای خود را از جیب مشترکین تامین خواهند کرد.
نکته چهارم آن است که مخابرات چرا به قول خودشان برای جبران زیانده بودن در چند شرکت استانی، کمتر توجهی به مباحث بهرهوری نیروی کار و تجهیزات و اتخاذ سیاستهای درستتر در خرید تجهیزات و از همه مهمتر به ارزش افزوده ناشی از خدمات متنوع مخابراتی روی نمیآورد؟
وقتی میگویند شرکتهای ما زیانده هستند بسیار مبهم است که زیانده نسبت به چه چیزی و در مقایسه با چه چیزی؟
تقریباً صنعت مخابرات در تمام دنیا صنعتی پولساز و خوداتکا است و مثلاً همه میدانند که وقتی فرضاً سوئیچی در شهری نصب شد بعد از مدتی سرمایه اولیه برمیگردد و بعد از آن مادام که این سوئیچ کار میکند به جز هزینههای نگهداری همهاش سود است و بس، و مانند دستگاه اسکناس چاپکنی عمل میکند.
در زمینه خدمات افزوده به عنوان مثال اگر مخابرات حداقل به ادعای همه شرکتهای PAP، پیش پای این شرکتها سنگاندازی نمیکرد و نکند و همکاری مناسب و خوبی مینمود امروز ضریب نفوذ ADSL در ایران رقم بالایی بود و نه رقم تحقیربرانگیز امروزی، و شرکت مخابرات ایران میتوانست از محل هر خط تلفن بدون اینکه خودش هیچ کار اضافهای انجام دهد چهار پنج هزار تومان عایدش شود و یا اگر حتی خودش هم دست به کاری جدی میزد باز درآمد بسیار قابل توجهی از این راه کسب میکرد ولی در طول دهه گذشته نه خودش اقدامی جدی و فعال داشته و نه راه را برای دیگران باز گذاشته است و نتیجه آن است که هم خودش ضرر کرده هم مردم هم دولت هم بخش خصوصی.
نکته پنجم یکی دیگر از تهدیداتی که بازار تلفن ثابت را به شدت تحت تأثیر قرار داده و در آینده بیشتر هم تحت تأثیر قرار خواهد داد، گسترش روزافزون تلفن اینترنتی یا همان VOIP است.
اگرچه در ایران امروزه از این فناوری بیشتر برای ارتباطات بینالملل از VOIP استفاده میشود اما در خیلی کشورها خیلی از ارتباطات بین شهری و درون شهری هم از این فناوری استفاده میشود و هر روز، شمار زیادی از کاربران جهان برای تأمین ارتباطات تلفنی شهری و راه دور خود در حال روی آوردن به تلفن اینترنتی هستند که تعرفه آن معمولاً رقمهای بسیار ناچیزی در حد رایگان است.
اکثر سامانههای جدید تلفن در شرکتهای متوسط تا بزرگ مبتنی بر VOIP است.