رسول جعفریان - مدتی است به هر بهانهای و بدون هر گونه توضیحی، اینترنت و به ویژه سایتهایی که جنبه اطلاعرسانی دارند، دچار تعطیلی و کندی شده و اعصاب یک مشت جوان محصل و دانشجو و پژوهشگر را که روزانه با این قبیل وسائل به نقل و انتقال اطلاعات و جستوجوی در سایت ها می پردازند را خرد و خمیر میکنند.
این جدای از آن است که بسیاری از سایت ها که ضمن داشتن حجم بالایی از اطلاعات، به دلیل استفاده دوگانه از آن، مسدود شده و حتی دانشجویان و پژوهشگران ما از داشتن یک دهخدا آن هم به صورت آنلاین محروم هستند.
در عوض به خواندن سایتهایی هدایت میشوند که در همان لحظه اول مواجه با آنها، از شدت ناراحتی صفحه را میبندند و آهی میکشند و از پای رایانه برمیخیزند.
این قبیل اقدامات که به تدریج در حال تبدیل شدن به یک رویه و عادت شده و در ضمن هیچکس خود را موظف به توضیح در باره چرایی آن نمیداند، تأثیر بسیار بدی در میان جوانان خواهد گذاشت.
یک جوان دانشپژوه که علاقهمند است اطلاعاتی در باره موضوع مورد نیاز خود به دست آورد، مقالات خود را به این استاد و آن دانشگاه بفرستد، با دوست خود مشورت کند و... هرچه به سراغ ایمیل میرود آن را تعطیل دیده و به دنبال هر منبعی می گردد با مشکل مواجه میشود، در برابر این رویه چه خواهد کرد؟
ممکن است نسل میان سال نیاز به این کارها نداشته باشد، یا بسیاری از جوانان شاغل در بازار کار عادی شبانهروز سراغ کامپیوتر نرود، اما تعداد قابل ملاحظهای از نسلی که به لطف این انقلاب در دانشگاههای مختلف دولتی و ملی دانشجو شدهاند شب و روز نیازمند این ابزار و چشم به راه آن هستند که دریچهای باز شده و دانشی به دست آورند.
این در حالی است که هیچ جایگزینی که بتواند نیم درصد از کار مورد نیازشان را انجام دهد وجود ندارد.
به نظر شما، عکسالعمل این جوانان در برابر این رفتار چیست؟
آیا به مجموعه تصمیمگیر در این کشور خوشبین خواهند ماند و شعارهای آنان را در توسعه علم و جایگاه و رتبه علمی کشور خواهند پذیرفت؟ مگر قرار است علم از چه طریقی انتقال یابد؟ آیا باید به عصر حجر برگشت؟
وقتی این جوانان خود را با کشورهای پیشرفته و توسعه یافته مقایسه میکنند، چه احساسی در وجودشان در مقایسه میان خود و دیگران ایجاد خواهد شد؟
وقتی از کار و زندگی عادیشان که همین سرچهای رایانهای و جستوجو در یافتههای علمی جدید و پیشرفت باز بمانند، جز افسردگی و ناراحتی و نگرانی چه چیزی در جان و روانشان پدید خواهد آمد؟
ممکن است کسانی تصور میکنند واکنش به رفتارها چندان مهم نخواهد بود، اما بدانند برای نسلی نخبه و فرهیخته که در میان ایرانیان فراوان هستند، کمترین تصمیم برای این قبیل رفتارها این است که ای کاش در جای دیگر و در کشور پیشرفتهای بودیم که حداقل به یک اینترنت دسترسی داشتیم و این قدر برای یک جستوجوی ساده تحقیر نمیشدیم.
وزارت علوم و ارشاد و قوه قضائیه و مخابرات و دیگر کسانی که دستاندرکار این قبیل اقدامات هستند، یک هزینه مختصری هم برای ارزیابی واکنش جوانان به این قبیل کارها داشته باشند و نتایج آن را در اختیار مقامات بالاتر بگذارند و این قدر این نسل را با کارهای عجیب و غریب خود دچار شگفتی و سردرگمی و در نهایت گریز از مرکز نکنند.
لااقل اگر توجیهی، طرحی، جایگزینی دارند، یا آن که وضعیت گشایش در اینترنت را فاجعهای برای ملت میدانند، حرفشان را بزنند، بحث کنند و روشن کنند که برای پیشرفت چه باید کرد، از چه طریقی باید رفت و کدام در را باید گشود.
چون میدونم چه فشار عصبیی ویرانگری رو باید تحمل کنم
صفحاتی که بی دلیل فیلتر شدن
صفحاتی که ظاهرا فیلتر نیستن ولی عملا امکان دسترسی بهشون وجود نداره
کندی غیر قابل تحمل و وحشتناک
عدم دسترسی به صندوق پست الکترونیکی
اینارو گفتم ولی می دونم که صدای اعتراض ما نشنیده گرفته می شه
امیدی هم ندارم که وضعیت بهتر از این بشه