ایتنا - شرکتهای بزرگ آی.تی نیز به ترجمه روی آوردهاند و سایتهایشان پر از ترجمه اخبار و رویدادهای روز خارج از کشور است....آیا واقعا کسی در مجموعه شما نیست که بتواند محتوا تولید کند؟ اصولا مگر خود شما خبر ندارید؟
مهدی رودکی (زانیار)* تمام چهار روز گذشته را صرف نوشتن مطلبی کردم که ایتنا سفارش داده بود. سعی کردم موضوع را به خوبی بررسی کنم و حتی با دوستانی صاحبنظر تلفنی گفتوگو کردم. دست آخر به نتیجه نرسیدم و آن نوشته، ناتمام ماند. اما همان تلاش نافرجام، خوراکی برای این نوشتهام شد.
بارها از خودم پرسیدهام که چرا این همه مقاله و خبر در سایتهای داخل کشور منتشر میگردد که سنخیتی با فرهنگ و جامعه ما ندارند، چرا در پوشش دادن خبرهایی که در خارج روی داده است، گاه رقابت درمیگیرد. چرا سایتهای ما این همه از تحلیل خالیاند. چرا نوشتهای که یک سوژه صد در صد ایرانی را پوشش میدهد با عکسی صد در صد خارجی، تزیین شده است و .... دوستان جوابش را یافتم.
وقتی سختی کار تحلیل و تولید محتوا را با پوست و استخوان درک کنیم، فهم وجود این همه سایت که گر و گر ترجمه میکنند، ساده میشود. آری تولید هزینه دارد و هزینه ترجمه بسیار کمتر است. اما با این حال هستند گروهی دیگر که زحمت همان ترجمه را نیز نمیکشند و به نام خود هر مطلب را کپی میکنند.
ترجمه در ذات خود بد نیست، اما آنچه که در داخل کشور شاهدش هستیم یک فرآیند متعادل انتقال تجربه و دانش به داخل کشور نیست؛ ویروس ابولایی است که قلع و قمع تولید و تخصص را نشانه گرفته است. به راستی چگونه میتوان تفاوت بین فردی که مقالاتی را در یک حوزه ترجمه میکند با فردی که واقعا در همان حوزه صاحبنظر است را تشخیص داد؟ باور کنید بسیار سخت است. آنقدر ترجمه کردهاند که باورشان شده است متخصصند. آنقدر نامشان را بر مطالب ترجمه حک کردهاند که ندیده گرفتنشان سخت شده است، و همانها وقتی در نقش کارشناس به ارائه راهکار میپردازند، هزینه مشتری را بر باد میدهند و یکسره اعتماد به بازار و کارشناسان واقعی را در نزد مشتریان میکشند. حجم ترجمههای روی داده چه به صورت مقاله و خبر و چه به صورت کتاب آنقدر گسترده است که کارشناسان را هم به این باور رسانده است که گریزی از ترجمه نیست. گویا نباید از دانش بومی شده دم زد؛ خریداری ندارد. هنوز هم هستند کسانی که مصرانه از من میخواهند تا منبع خارجی سه کتابی(از جمله این کتاب)که(واقعا) نوشتهام را افشا کنم و من بارها و بارها عجزم را فریاد زدهام.
آفت ترجمه از این هم فراتر رفته است. شوربختانه شرکتهای بزرگ آی.تی نیز به ترجمه روی آوردهاند و سایتهایشان پر از ترجمه اخبار و رویدادهای روز خارج از کشور است. اصرار هم دارند که منبع دست اول آن ترجمهها باشند. آیا وقت آن نشده است که از آنها بپرسیم که شما چرا به ترجمه روی آوردهاید؟ آیا واقعا کسی در مجموعه شما نیست که بتواند محتوا تولید کند؟ اصولا مگر خود شما خبر ندارید؟ آیا واقعا سایت شرکتهای بزرگ هندی و چینی هم اخبار دیگر شرکتها را در سایت خود پوشش میدهند؟ بعید میدانم.
به راستی، وقتی میتوان ترجمه کرد، چرا نوشت؟ و وقتی میتوان کپی کرد چرا زحمت دو کار قبلی را به خود داد؟ گیر کار کجاست؟
قبل از اینکه بپرسم نظر شما چیست لازم است تاکید کنم که این نوشته، ترجمه نیست! ----------------------------------------------------- * کارشناس وب و مدیر عامل شرکت رهنمون
من هم با نظر شما موافق هستم. اینکه در زمینه تحلیل ضعیف هستیم به نظرم به خاطر وجود ترجمه نیست. برای اینکه اون بخش قوی بشه، نباید این بخش رو الزاما ضعیف کنیم
جمالزاده در کتاب خلقیات ما ایرانیان نوشته « همه چیز ما الکی و سرسریه - خنده مان، گریه مان، تعارفمان، و حتی عشقمان » ما فقط می خواهیم کارمان بی زحمت و با سرعت راه بیفته، همین. بله، نوشتن یک مقاله دانش می خواهد و آن به کلی مطالعه و تحقیق نیاز دارد؛ و اینها با صرف وقت و البته هزینه میسر می گردد. ولی وقتی عشق شهرت و ذوق منم منم خر مارو می گیره، ترجمه که سهل است، مقاله و حتی کتاب دیگران را به نام خود چاپ می کنیم.
متاسفانه چون کشور ما یه جورایی همش در حال جا زدنه و خبرهای ناامید کننده بیشتر از خبرهای خوشحال کننده است اگر هم فردی یا منبعی بخواد منتشرش کنه یا اجازه نداره و یا یاهای دیگه بخاطر همون مجبورن اخبار کشورهای دیگه رو پوشش بدن، نیست اونقدر تو همه زمینه ها ما در حال پیشرفتیم دیگه نیازی به گفتن نیست !!! یه جورایی دیگه باور کردن اخبار داخلی سخت شده و متاسفانه کسی هم تلاشی برای تغییر دادن این وضع انجام نمیده.
البته به نظر من ترجمه ذاتا آفت جلوگیری از انجام تحلیل نیست. باید عدم تمرکز روی بخش تحلیل داخلی رو ریشهیابی کرد. به اعتقاد من این دو مسئله با همدیگه تنافض نیستن و ترجمه الزاما عامل کاهش تمرکز روی بخش تحلیل نیست
شاید به جای اینکه ترجمه رو بدونیم،بهتر هست که علت عدم کارشناس تحلیلگر،نبود فضای مناسب برای چنین تحلیلها و ... بررسی بشه
فکر میکنم موضوع خوبی هست این سوژه شما و خوبه که بهش توجه میشه. اما ریشه این که ما اخبار داخلی چندانی نداریم، برمیگرده به اینکه اولا از اطلاع دادن و شفاف کردن خودمون و بیزنس خودمون واهمه داریم، برخلاف دنیای مدرن که از این مرحله عبور کردن. دلیل دوم هم اینه که اگر هم بخواهیم خبر منتشر کنیم، راه و روش اون رو بلد نیستیم و میپردازیم به تبلیغات.
شما ببینید شرکتهای معتبر ما چقدر بلدند از خودشون خبر به شکل حرفه ای تولید کنند؟ فقط تبلیغ و آگهی میسازن و منتشر میکنن.
انتشار اخبار خارجی خیلی خوبه و کاملا هم لازمه اما بعضی شرکتها چون اطلاع رسانی خودشون رو بلد نیستن از ضعف به این کار میپردازن، بهر حال ترجمه اخبار به نظر من هم کار لازم و ضروریه برای آشنایی بیشتر ما با تحولات دنیای مدرن.
چند نکته لازم است که یاد آوری شود. البته ذکر این نکته ضرروری است که هدف من از نوشتن آن تخریب متن بالا نیست بلکه ذکر چند نکته از قلم افتاده است.
اصولا کانون پرورش یک خبر داخل جایی است که صورت آن خبر موجود باشد. برای مثال آیفون با هر امکاناتی که دارد میان ایرانی ها نمی تواند خبر جذابی باشد زیرا دسترسی زود هنگام به آن برای ما ممکن نیست و خبرگزاری هم راهی جز ترجمه ندارد. به نظر دلیل اینکه اخبار ترجمه ای حاکم است (و حتی گاها تبلیغاتی) صرف کم کاری خبرگزاری یا خبرنگار نیست بلکه مهد خبر اینجا نیست! اما از طرفی دیگر جای یک پرسش باقی است که آیا ایران هیچگونه اخباری در زمینه صنعت تکنولوژی ندارد؟ خوب به نظر من ضعف خبرنگارها (و همچنین خبرگزاری ها!) در اینجا نمایان می شود زیرا ایران نه به اندازه کشورهای توسعه یافته بلکه به اندازه خودش تکنولوژی دارد. این ضعف خبرگزاری ها است که نمی توانند آن ها را بیان کنند. به نظر من یک دلیل واقعی آن نبود پروتکل خبرنگاری برای ایران است و اینکه اصولا خبرنگار با جاسوس یکی گرفته می شود! خوب وقتی تک صدایی بر جامعه حاکم است و صرفا دعوا به خوب یا بد بودن چیزی منتج می شود نمی توان انتظار داشت که خبرگزاری ها در کنار شرکت های ایرانی برای بهتر شدن اخبار و محصولات خود تلاش کنند و از نقد صحیح و همچنین مسئولیت پذیری نهراسند. البته تک صدایی هنوز به صنعت تکنولوژی نرسیده است (منظورم این است که چون مرکز خبر خارج از ایران و عمدتا در کشورهای توسعه یافته با رسانه های آزاد است می توان طیف بیشتری از اخبار را شنید.)
حال به نظر این حقیر اگر خبرگزاری های صنایع مدرن به دانشگاه ها بیایند می توانند مطالبی را به صورت تولیدی ارائه نمایند و انتظار بهتر شدن یک یا چند مشکل را داشته باشند (جدای از سیاه و سفید بودن)
به این صورت هم خبرنگار و هم جامعه برای بهتر شدن شرایط خود تلاش خواهند کرد.
جالب بود
بايد بگم من خودم اعتماد به نفس لازم در زمينه توليد محتوي در زمينه فني رو ندارم
متاسفانه فقط اين نيست كه فكر كنم من نمي تونم محتوي در زمينه اي تي درست كنم بلكه فكر مي كنم هيچ ايراني ديگري هم نمي تونه اين كار رو انجام بده و اگر زير يك مقاله اي تي اسم يك ايراني نوشته شده باشه فكر مي كنم باز يك كسي تيكه هايي از چند مقاله خارجي رو عينا ترجمه كرده و به اسم خودش عرضه كرده . محتوي رو بايد يا شركتهاي بزرگ توليد كنن يا دانشگاهها. من توي دانشگاه هستم و مي دونم كه اينجا كارشناس تربيت نمي كنن . بهتره از گافهايي كه اساتيدي كه دكتراي شبكه از دانشگاههاي معتبر گرفتن دادن چيزي نگم
اينجا همه دنيال نوشتن مقاله isi هستن كه در عمل اين تحقيقات اكثرا صرفا تحقيقاتي هستند نه عملي . در مورد شركتهاي بزرگم مگه اصلا ما شركت توليد كننده و پيشرو در زمينه آي تي داريم؟
راستش ما هرچي ديديم توزيع كننده يه نرم افزار يا سخت افزار خارجي بودن البته مسلما استثناهايي بسيار نادر هم وجود دارن در هر صورت اين عدم وجود اعتماد به نفس تا جايي كه من مي دونم فقط هم مختص به رشته اي تي نيست شايدنتيجه يك اشكال تو نظام آموزشي ما باشه كه نمي دونيم چيه
کار ما طراحی سایت است. گروهی از متقاضیان خدمات، همان ابتدا می گویند سایت ما قرار است اخبار و مقالات فلان سایت خارجی را ترجمه کند و می خواهند طراحی را هم شبیه به همان سایت انجام دهیم. تعداد این درخواستها، کم هم نیست. حتما ترجمه سود دارد که چنین تقاضاهایی برای آن میشود!