ایتنا- جای تعجب ندارد اگر تیم لیجون با مهندسی معکوس، هویت و حرفه استیوجابز را کپی و در نمایش شیائومی از آن استفاده کنند.
او را استیو جابز چین مینامند اما با نگاهی به زندگی لیجون متوجه میشویم که او بیشتر شبیه به بیل گیتس یا جف بزوس (مدیر سایت آمازون) است و به همین سبب است که لیجون مایل نیست او را استیو جابز چین صدا کنند.
لیجون در سال ۱۹۹۲ بهعنوان مهندس وارد شرکت کینگ سافت (یک شرکت پردازش کلمات، آنتی ویروس و تجارت الکترونیک) شد. به مدت ۶ سال در آنجا ریاست کرد و تا سال ۲۰۰۷ در کینگ سافت ماند؛ مشابه کاری که بیل گیتس انجام داد. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ لیجون سایت Joyo.com را راهاندازی کرد که یک فروشگاه مجازی بود و با توجه به ارتباطی که با بزوس داشت در نهایت آن را به آمازون فروخت.
او در سال ۲۰۰۷ از کینگ سافت استعفا کرد و مدیر UCWeb شد که یک مرورگر موبایل است و امروزه بیش از ۵۰۰ میلیون کاربر دارد. لیجون در بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ در بیش از ۷۰ شرکت سرمایهگذاری و نظارت داشت.
او در سال ۲۰۱۰ کارخانه تولید گوشیهای هوشمند را با نام شیائومی (Xiaomi) راهاندازی کرد. این کمپانی که ارزش آن در سال آینده به ۴۰ میلیارد دلار خواهد رسید دائم با اپل مقایسه میشود.
نگاهی به آیکونها در گوشیهای ژیائومی نشان میدهد که طراحی آن کاملا از آیفون کپی شده است؛ حتی لباس مشکی و شلوار جین آبی لیجون، او را بیشتر از هر کسی به استیو جابز شبیه میکند.
اما بهجای سرزنش او برای تقلید از استیو جابز در رونمایی از شیائومی، این فرض مطرح است که شاید لیجون و تیم بازاریابی و روابط عمومی او میخواهند که شما اینگونه تصور کنید که او از استیو جابز تقلید میکند، ولی او میگوید اینگونه مقایسهها را دوست ندارد.
حتی مرگ استیو جابز را در شبکه اجتماعی شیائومی مسخره کردند، البته این امر باعث شد تا بسیار منفور شوند. به هر حال این مهمترین نکته درباره شیائومی است که رسانهها از آن صحبت میکنند.
به خاطر داشته باشید که در ابتدا خواندن درباره زندگی استیو جابز بود که لیجون را به یک مدیر آی.تی بدل کرد. جای تعجب ندارد اگر تیم او با مهندسی معکوس، هویت و حرفه استیو جابز را کپی کنند و در نمایش شیائومی از آن استفاده کنند.
فراموش نکنید که او ارتباطات زیادی نیز دارد؛ Tencent (یک شرکت سرمایهگذاری چینی) که در کینگ سافت سرمایهگذاری کرده است؛ Alibaba فروشگاه الکترونیکی که مالک UCWeb است؛ و همچنین رابین لی، مدیر شرکت اینترنتی Baido، که از دوستان لیجون است. اینها ۳ کمپانی برتر چین هستند.
اگر بخواهیم معادل آن را در سیلیکون ولی بگوییم، تصور کنید در قدم اول، یک موسس از فیسبوک سرمایه دریافت کند، یک پروژه وب از آمازون بگیرد و با لری پیج (مدیر گوگل) دوست صمیمی باشد. لیجون مسلما بانفوذترین موسس شرکت در چین است.
او بیشتر از یک استیو جابز چینی ارزش دارد، لیجون مانند مجموعهای از تمام قهرمانان سیلیکون ولی است. شاید همین موضوع باعث ارزش ۱/۹ میلیارد دلاری او است.
سرمایه لی جون زمانی که رد پول را دنبال کنید به داستان شهرت لیجون خواهید رسید. سیر تکامل را در تعداد کاربران، درآمد و سرمایهگذاری میتوان دید؛ در ابتدا کینگ سافت، که لیجون در ۱۹۹۲ بعد از دانشگاه به آنجا پیوست، سپس او سایت Joyo را در سال ۲۰۰۴ به قیمت ۷۵ میلیون دلار به آمازون فروخت و در سال ۲۰۰۸ استعفا کرد. در سال ۲۰۱۱ دوباره به کینگ سافت برگشت، دقیقا مشابه کاری که استیو جابز در اپل انجام داد.
او زمانی به کینگ سافت برگشت که حد فاصل سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ درآمد کینگ سافت راکد بود. لی جون پس از بازگشت به شدت پیگیر موبایل و سرویسهای ابری شد و همانطور که درآمدها نشان میدهد، تصمیم درستی گرفته بود. موفقیتهای او ادامه پیدا کرد و به UCWeb ملحق شد.
UCWeb بازار مرورگرها را تحت سلطه خود داشت و در نهایت توسط Alibaba به قیمت ۸/۳ میلیارد دلار خریداری شد.
این مرورگر در سال اول ۲۰۰ میلیون کاربر را جذب کرد که بعد از چهار سال کاربرهای آن به ۵۰۰ میلیون نفر رسیدند. با رشد چشمگیر UCWeb و به دنبال آن کینگ سافت به نظر میرسید لیجون در حال ارتقا دادن کسبوکار در چین است. در سال ۲۰۱۱ لیجون در ۲۰ شرکت سرمایهگذاری کرد و در مجموع سرمایه او به یک میلیارد دلار افزایش پیدا کرد.
شیائومی جان گرابر (وبلاگ نویس آمریکایی) در وبلاگ خود درباره اپل نوشته که طراحی نرمافزار و سرویسهایی تا این حد منظم و سختافزار یکپارچه، کاری است که فقط اپل میتواند انجام دهد. این موضوع لیجون را به این فکر فرو برد کاری را پیدا کند که فقط ژیائومی بتواند انجام دهد.
اگر بخواهیم شیائومی را با کمپانیهای خارج از چین مقایسه کنیم، میتوانیم بگوییم کمی شبیه اپل است، اما بیشتر به آمازون شباهت دارد و اندکی به گوگل. برای درک بهتر شیائومی، میتوانید این ۳ کمپانی را ترکیب کنید.
فروش موبایل شیائومی به اندازه فروش Kindle (تبلت آمازون که با جوهر الکترونیکی کار میکند) در آمازون زیاد است. به همین دلیل قیمت آن بسیار پایین است.
بندیکت اوانز در صفحه خود گردش مالی آمازون را تحلیل کرده و نوشته که آمازون اجناس را به قیمت پایین تر از بازار میفروشد و دائم در حال سرمایهگذاری جدید در بازار است. به همین سبب سود خیلی کمی دارد یا گاهی حتی ضرر میکند. با مشاهده فروش تلفنهای هوشمند، درآمد و گردش مالی مشخص است که ژیائومی هم شرایط مشابه دارد.
از سال ۲۰۱۰ سرمایه ژیائومی رشد نجومی داشته و هر سال سرمایه این شرکت ۲ برابر شده است و در سال ۲۰۱۴ فروش گوشیهای هوشمند این شرکت حدود ۳ برابر شده است، اما با وجود این مقدار فروش، ژیائومی سود چشمگیری نمیبرد.
درآمد شیائومی عمدتا از فروش گوشیهای هوشمند است. در جدول پایین ۱۷ شرکت را که شیائومی در آنها سرمایهگذاری کرده یا مالک آنها است مشاهده میکنید، البته شیائومی ادعا میکند که ۲۵ شرکت در زیرمجموعه خود دارد. از سال ۲۰۱۲، شیائومی در معاملاتی به ارزش ۳ میلیارد دلار مشارکت داشت که یک میلیارد دلار در تلویزیونهای هوشمند و یک میلیارد دلار هم در سرویسهای ابری بوده است.
آمازون بخش زیادی از سرمایه خود را برای تقویت سرورها و گسترش فضای کار هزینه کرد. از سوی دیگر هم شیائومی با هدف گسترش کسبوکار در شرکتهای ساخت نرمافزار سرمایهگذاری کرد، همچنین تصمیم داشت در بیش ۱۰۰ کمپانی تولید سختافزار در چین سرمایهگذاری یا مشارکت کند که حتی شامل بعضی شرکتهای سیلیکون ولی مانند Misfit هم میشد، اما همه اینها برای ژیائومی فقط آغاز راه بود.
آینده شیائومی شیائومی برای بهبود وضعیت خود باید چند هدف را با هم اجرا کند. تسلط بر بازار گوشیهای هوشمند چین، تبدیل شدن به شناختهشدهترین برند در چین، رسیدن به مقام اول در دنیا و متحد کردن کمپانیهای بزرگ تکنولوژی چینی زیر نظر شیائومی که این اتحاد ارزشی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد داشت.
سادهترین این اهداف رسیدن به مقام اول تولید گوشیهای هوشمند در چین است. زیرا همین الان هم شیائومی کمپانی اول در تولید گوشیهای هوشمند در چین است و فقط باید روند فروش ویژه، پیشرفت تدریجی محصولات و بیشتر کردن امکانات و سرویسها را ادامه دهد.
سرمایهگذاریهای مختلف تولیدی، از تبلت گرفته تا تصفیهکننده هوا و تکنولوژیهای پوشیدنی کمکم جا پای این برند را محکم خواهد کرد. اما رسیدن به مقام بهترین برند تلفن هوشمند دنیا کار بسیار مشکلی است.
از جمله مشکلات پیش رو کمبود خلاقیت، مسائل مربوط به مالکیت معنوی و نداشتن اختراع ثبت شده در این کمپانی است. حل شدن این مشکلات هم حواشی را کم میکند و هم فروش را افزایش میدهد.
در بازار داغ رقابت نیز باید از رقیبهای بزرگی مانند اپل بگذرد؛ البته بسیار بعید است حتی در دهه آینده شیائومی درآمدی نزدیک به امروز اپل داشته باشد. اما خب هدف اصلی شیائومی درآمد نیست، بلکه متحد کردن چین است.
در مراسم رونمایی سال ۲۰۱۲ لیجون خطاب به کمپانیهایی که شیائومی را کپی میکنند، گفت: «واقعا امیدوارم این کمپانیها از برندهای بومی حمایت کنند و بر کپی کردن از آیفون، نوکیا و اچتیسی تمرکز کنند.» شاید در ابتدا این صحبت شوخی نابجا به نظر بیاید، اما یک موضوع کاملا ملیگرایانه است.
لیجون میخواهد از تولیدات داخلی حمایت شود و شیائومی یک محل بینظیر برای اتحاد شرکتهای تکنولوژی است، به دلیل رابطههای لیجون و سرمایهگذاریهای متفاوت. اگر این اتفاق رخ دهد هیچ چیز مانع رشد این کمپانی تا بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار نخواهد شد.
انجام این کارها فقط از یک چینی برمیآید که چند کار متفاوت از کارهای استیو جابز گرفته تا بیل گیتس را با هم انجام دهد؛ ظاهرا به اینجا هم ختم نمیشود. او با تولید دستگاههای تصفیه هوا کاری شبیه به تونی فادل در Nest (یکی از شرکتهای زیرمجموعه گوگل که دستگاههایی مانند هشداردهنده دود یا ترموستاتهای قابل برنامهریزی تولید میکند) را نیز انجام میدهد.
جالبتر اینکه با توجه به موضوع داغ خودروهای الکترونیکی بعید نیست که در این راه هم قدم بگذارد و با تسلا موتورز شراکت کند. شیائومی تمام این کارها را همانطور که شعار شرکت میگوید انجام داد. «فقط برای تفریح».