«با فیلتر شدن پلتفرمهای خارجی، امکانات و فضای تعامل بینالمللی با سایر مردم جهان محروم شدیم، بسیاری از فرصتهای فرهنگی، اجتماعی، دیپلماسی عمومی و تجاری و اقتصاد دیجیتال از بین رفت، و چیزی که باقی ماند چند پلتفرم ضعیف داخلی هستند که همان مسائلی که بهانه فیلترینگ پلتفرمهای خارجی شد، به آن مبتلا هستند.»
روز گذشته خبری مبنی بر دستگیری مدیرعامل پیامرسان داخلی سروش منتشر شد. در پی انتشار این خبر، مرکز رسانه قوهقضائیه اعلام کرد: «تذکرهای مکرر و چندین باره به مدیرعامل یکی از پلتفرمهای ایرانی برای چارهاندیشی در رابطه با انتشار محتوای غیراخلاقی و انتشار تصاویر مستهجن با بیتوجهی این پلتفرم همراه بود. در پی این موضوع مقام قضایی در دو نوبت از مدیرعامل این پلتفرم برای این مهم دعوت کرد که با بیتوجهی فرد مورداشاره همراه بود. همچنین در سامانه ابلاغ قضایی، برای مدیرعامل این پلتفرم احضاریه صادر شد که با وجود مشاهده ابلاغیه، مدیرعامل این پلتفرم از مراجعه به مرجع قضایی امتناع کرد. پس از امتناع مدیرعامل این پلتفرم ایرانی برای حضور نزد مقام قضایی سرانجام دستور جلب وی صادر شد. پس از جلب مدیرعامل این مجموعه عناوین اتهامی تسهیل دسترسی به محتوای مستهجن و فراهم کردن موجبات فساد از طریق بسترسازی و عدم نظارت منتهی به اشاعه فحشا به وی تفهیم شد. در حال حاضر و پس از تفهیم اتهام متهم با قرار وثیقه آزاد است.»
رئیس هیئت مدیره سروش: تمام ماجرا عملیات رسانهای علیه سروش بود
از طرفی دیگر عباس عسگری، رئیس هیئت مدیره پیامرسان سروشپلاس در گفتوگو «شبکه شرق» این خبر را تکذیب کرده و آن نوعی عملیات رسانهای علیه این پیامرسان میداند.
عسگری ضمن تاکید بر اینکه مدیرعامل سروشپلاس دستگیر نشده است، اعلام میکند که خبر منتشرشده تنها یک بازی رسانهای است برای اینکه پلتفرمی مانند سروش از مدار فعالیت خارج شود. عباس عسگری در مورد جزئیات این اتفاق به شبکه شرق میگوید: «صبح امروز مدیرعامل سروشپلاس به دادسرای رسانه فراخوانده شد و پس از ارائه توضیحاتی نیز به سر کار خود بازگشته، پس آنطور که برخی ادعا میکنند خبری از دستگیری ایشان نیست. همچنین محتوایی که برخی به آن اشاره دارند که محتوای مجرمانه بوده، پیش از ورود مقامات قضایی براساس گزارش کاربران از روی پیامرسان حذف شده بود.»
او در پاسخ به این سوال که چرا عدهای به باور او باید علیه یک پیامرسان بومی دست به عملیات رسانهای بزنند توضیح داد: «اینها عملیات رسانهای برادران قرارگاهی است برای اینکه از سروشپلاس انتقام بگیرند، بیشتر از این هم امکان توضیح ندارم. همیشه عدهای هستند که میخواهند یک پلتفرم را از مدار فعالیت خارج کنند و روح انحصار به آنها اجازه نمیدهد که فعالیت پلتفرم دیگری در این فضا را ببینند.»
عسگری با انتقاد از نبود قانون در این زمینه این شرایط را یک مشکل جدی برای پلتفرمهای داخلی میداند که مشکلات آنها را پیچیدهتر میکند. او در این مورد نیز میگوید: «علاوه بر اینکه برعکس اکثر کشورهای دنیا، در ایران مسئولیت محتوا با کسی نیست که آن را منتشر کرده، از طرف دیگر ما هم نمیدانیم برای انتشار محتوای مجرمانه باید به چه نهاد و ارگانی پاسخگو باشیم. یک روز ناجا ما را میخواهد، یک روز وزارت ارشاد، یک روز مرکز ملی فضای مجازی، وزارت ارتباطات و... وقتی رگولاتوری در این حوزه مشخص نیست، شرایط برای کار کردن سختتر میشود و باعث میشود مدیر یک مجموعه به جای انجام کارهایش، هر روز در رفت و آمد به نهادهای مختلف برای پاسخگویی باشد.»
مصداق محتوای مستهجن در کارگروه فضای مجازی چیست؟
با انتشار این اطلاعیه از سوی مرکز رسانه قوهقضاییه و بهکارگیری از لفظ «مستهجن» در اطلاعیه، این پرسش مطرح میشود که اساسا مصداق واژه مستهجن در اطلاعیه قوهقضاییه و کارگروه فضای مجازی دقیقا چیست و دامنه آن در ارتباط با محتوای فضای مجازی تا کجاست؟ با توجه به اتفاق روز گذشته پلتفرم سروش و انتشار ترانه خوانندههای غیرمجاز از خواننده لسآنجلسی در دو پلتفرم روبیکا و بله، امری که در این بین محل نقد است، این است که اصل ماجرای فیلترینگ پلتفرمهای خارجی و جایگزین کردن پلتفرمهای ایرانی در چند سال اخیر، جلوگیری از نشر و دسترسی مخاطب به محتواهایی از این دست بود. اکنون اما میبینیم که همین پلتفرمهای ایرانی نیز محتواهایی انتشار میدهند که تا به امروز سعی شده بود از انتشار آنها با فیلترینگ جلوگیری شود. پس پلتفرم ایرانی با خارجی در این مساله چه فرقی با یکدیگر دارند و تا به اینجای کار، فیلترینگ به جز ایجاد بازار فیلترشکنفروشی چه فایدهای داشته است؟
البته ناگفته نماند بهجز ایجاد بازار فروش فیلترشکن و ویپیان فروشی، دسترسی اغلب کاربران ایرانی به فیلترشکنها و ایجاد یک زمینه برای دسترسی به محتواهای مستهجن، به تنهایی یکی از نقدهای وارده به فیلترینگ برخی از پلتفرمهای خارجی است.
برخورد با مدیرعامل مجموعه شیوه صحیحی نبود
محمد کشوری، فعال حوزه فناوری و فضای مجازی معتقد است که در بررسی مساله پیشآمده برای پلتفرم سروش، باید ببینیم که آیا آن محتوا در چت خصوصی منتشر شده یا گروهها و کانالها بوده است. اینها متفاوت است. او در گفتوگو با «فرهیختگان» میگوید: «اگر در چت خصوصی و یا چت گروهی کاربر بوده، مساله پیچیده میشود و این سوال پیش میآید که چگونه متوجه شدهاند؟ اگر محتوا در کانالها بود هم بررسی مساله متفاوت است. اکنون موضوع این است که ما نمیدانیم دقیقا چه محتوایی بود. میدانیم که درصدی از موسیقی موجود، موسیقی غیرمجاز به حساب میآید. یعنی اگر کسی بخواهد نص قانون را قرار بدهد، میتواند بگوید که این موسیقی غیرقانونی بود؛ اما ما نمیدانیم که محتوای مذکور، از کدام دست محتواست. محتوای مبتذل و یا محتوای مستهجن بود؟ چراکه از لحاظ قانونی، دو نوع مختلف جداگانه هستند.»
کشوری میگوید که پلتفرمها معمولا محتوای مستهجن را حذف میکنند و اگر اینگونه باشد، پلتفرم باید پاسخگو باشد. او ادامه میدهد: «اگر محتوا به اصطلاح، محتوای مبتذل باشد آن وقت محل اختلاف است؛ چراکه تعریف محتوای مبتذل به راحتی نیست و بسیار برخورد با آن سلیقگی است؛ زیرا دایره محتوای مستهجن از موسیقی غیرمجاز است تا همین محتوای آهنگ ساسی مانکن. تا جایی که من اطلاع دارم و طبق قانون موظف هستند که محتوا را حذف کنند. منتها ابعاد آن روشن نیست. ولی امری که مسلما میتوان گفت این است که هر چه بوده باشد، برخورد با شخص مدیرعامل راه درستی برای این نیست، حتی احضار مدیرعامل. چه دلیلی دارد که مدیرعامل یک شرکتی احضار شود؟ مگر چه اتفاقی افتاده که مدیرعامل احضار شده؟ میتوانستند نماینده حقوقی پلتفرم را احضار کنند؛ یا اینکه از راهحلهای دیگری که میشد پیشبینی کرد، میتوانستند استفاده کنند.»
ساسیمانکن در روبیکا
این فعال حوزه فناوری و فضای مجازی همچنین میگوید که در پیامرسان داخلی روبیکا اگر کلیدواژه ساسی را سرچ کنیم، آهنگهای ساسیمانکن بالا میآیند! «من همین الان در روبیکا ساسی سرچ کردم و آهنگهای ساسیمانکن را برایم بالا آورد. این مبتذل است و همه بر این اتفاقنظر داریم. خصوصا اینکه بچهها از روبیکا بسیار استفاده میکنند و مناسب هم نیست. پس چرا اینها احضار نمیشوند؟ آیا شدهاند؟ امری که بسیار مهم است و باید مطالبه شود، این است که بهطورکلی رویههای مرتبط با قوه قضائیه در فضای مجازی غیرشفاف است. از خود کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه گرفته که هیچ وقت متن هیچ مصوبهای را منتشر نمیکند و نمیدانیم آن داخل چه میگذرد. بارها این امر تکرار شده است. در همین جریان طاقچه یا دیوار و... این اتفاقات افتاده است. کسی هم مطالبه نمیکند و نمیپرسد چرا قوه قضائیه و مشخصا دادستانی این همه مبهم و غیرشفاف عمل میکنند؟ همیشه هم تصمیمی اتخاذ میشود و درنهایت انتهای آن تصمیم مشخص نمیشود. ما دستورالعمل مشخصی نداریم، مثلا پلتفرم یا محتوایی را بارگذاری کند و حذف نکند، چه اتفاقی برای آن پلتفرم میافتد؟»
کشوری عنوان میکند که تصمیمات در رابطه با بارگذاری محتوای مبتذل مشخص نیست. اینکه باید جریمه شوند، فیلتر شوند یا به شیوه دیگری اعمال قانون شوند. «مشخص نیست که در اینجا چقدر پلتفرم مقصر است و تا چه حد کاربر مقصر است؟ اصلا ممکن است کاربر باید احضار شود، چرا باید با پلتفرم برخورد شود؟ اینها سوالاتی است که پاسخ داده نشدهاند. ما مکررا در طرح صیانت گفتهایم که این طرح، طرح پر ایرادی است اما کسی توجه نمیکرد. این طرح صرفا به یکسری نهادها قدرت میداد اما تعیینتکلیفشان بهطور شفاف مشخص نیست. همانگونه که در قانون جرائم رایانهای بهطور کمی شفاف شده در اینجا هم شفاف شود. هرچند این قانون باید اصلاح و تکمیل شود اما با طرح دیگری به نام طرح صیانت روبهرو میشویم.»
دایره مصادیق محتوای مبتذل باید روشن شود
این فعال حوزه فناوری میگوید که باید مسئولیت کاربر و پلتفرم در قبال محتوا مشخص شود و علاوه بر این مساله باید شفاف شود که پلتفرم، هیچ مسئولیتی در قبال محتوای خصوصی کاربران ندارد. او میگوید: «در قبال کانالها میتوان یک پایش قرار داد که محتوای مستهجن تایید نشود. در کشورهای دیگر هم همین اتفاق میافتد اما محتوای مبتذل بهدلیل دایره وسیعی که دارد، باید روشن شود؛ چراکه در پلتفرمهای داخلی حتی امکان دارد عکس پروفایل یک کاربر هم یک محتوای مبتذل محسوب شود. از طرفی آهنگ ساسیمانکن هم در عین حال یک محتوای مبتذل است. بدیهی است که هر دوی اینها یکی نیستند اما ما نمیدانیم چه برخوردی با این دو مورد داشته باشیم؟ بهطورکلی این رویه و احضار بهضرر توسعه پلتفرم داخلی است.»
کشوری در انتها تاکید میکند که تا وقتی محتوای مبتذل بهطور دقیق مشخص نشود، نمیتوان بهطور دقیق درباره شکل برخورد با پلتفرم طرح پیشنهاد داد؛ چراکه سختگیری بیش از حد، به پلتفرم داخلی هم ضربه میزند.
دعوای میان کاربران و پلتفرمها همیشگی است
پوریا آسترکی، کارشناس استارتاپها در گفتوگو با «فرهیختگان» ابعاد دیگری از ماجرای پیامرسان سروش را تحلیل کرد. او معتقد است که در ابتدای شکلگیری پلتفرمهای ایرانی، چه پیامرسانها و چه وبسایتهای ویدئو، یک مساله جدی وجود داشته و آن این است که مسئولیت محتوای منتشرشده در این پلتفرمها با کیست؟ او میگوید: «آیا خود پلتفرم مسئولیت دارد یا خود ناشر؟ این از موضوعات مهم است و مختص ایران نیست، حتی در فیسبوک نیز دچار جنجال و شکایت بهدلیل محتوای کاربرانش میشود. مثلا هر چند وقت یکبار، کاربرانی در فیسبوک پیدا میشوند که به روسیه وابستهاند و روی انتخابات آمریکا تاثیر گذاشتهاند یا تحلیلهای تاثیرگذاری در فیسبوک منتشر کردهاند که به آنها محتوای فیکنیوز گفته میشود، حتی بسیاری بیشتر پیشرفتهاند و گفتهاند که این محتواها فضای فراواقعی در شبکههای اجتماعی شکل میدهند.»
آسترکی ادامه داد: «این دعوا در وب که یک دعوا میان کاربر و پلتفرم است، همیشه وجود داشته. در همین مسائل اخیر نیز در موضوع فلسطین، انتخابات آمریکا و... همیشه اتهامات و شکایات وجود داشته است. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و کاربران محتوایی منتشر میکنند که ممکن است از نظر قانونی اشکال داشته باشد یا از نظر گروه، فرد یا دستگاهی جور درنیاید و برای ناشر و پلتفرم دردسر ایجاد کند. در مقابل این، مسالهای وجود دارد و آن این است که ناشر محتوای مجرمانه یا چالشی بههرحال ابزارهای خودش را در اینترنت پیدا میکند و مخاطبی هم که بهدنبال آن محتواست، به آن دسترسی پیدا میکند. بنابراین سیاستهای محدودکننده از قبیل فیلتر کردن پلتفرمهای خارجی به این بهانه که پلتفرمهای ایرانی، یک محیط امن خواهند بود اما در عمل دیدیم این دعوی درستی نبود.»
با فیلترینگ از تعاملات بینالمللی محروم شدیم
این فعال حوزه وب و فضای مجازی میگوید: «با فیلتر شدن پلتفرمهای خارجی، کشور و مردم از امکانات و فضای تعامل بین المللی با سایر مردم جهان محروم شدند. بسیاری از فرصتهای اقتصاد دیجیتال، بسیاری از فرصتهای فرهنگی، اجتماعی، دیپلماسی عمومی و تجاری از بین رفت و نابود شد و در همین حالت امری که باقی مانده چند پلتفرم ضعیف داخلی هستند که همان عارضه را دارند و همان مسائلی که بهانه فیلترینگ پلتفرمهای خارجی شد، به آن مبتلا هستند.»
پلتفرمهای ایرانی قواعد بازی را پذیرفتهاند
آسترکی معتقد است که روش مهار یک پدیده اجتماعی، برخوردهایی از این دست نیست. او تصریح میکند: «وقتی یک پلتفرم ایرانی میآید و فعالیت میکند و میبیند که هدف دستگاههای نظارتی از فیلتر کردن این است که بتوانند محتواهای پلتفرمهای داخلی را کنترل و نسبت به خودشان پاسخگو کنند، بنابراین وقتی با یک شبکه اجتماعی ایرانی برخورد میشود، هدف اولیه مشخص است، یعنی وقتی تلگرام را فیلتر میکنند میخواهند دایره فعالیت سروش را گسترده کنند و از طرفی روی آن نظارت کنند و هروقت لازم باشد برخورد قهری را پیشببرند. این اتفاق طبیعی بود که رخ میدهد. وقتی پلتفرمی ایرانی فعالیت میکند؛ بخشی از قواعد بازی را پذیرفته است که بازی میکند؛ چراکه همزمان هم از برخی حمایتها و رانتهایی که از طریق فیلترینگ برایشان رخ میدهد، برخوردار میشوند.»