روزي دو نفر در جنگل قدم ميزدند.ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد...يكي از آنها سريع كفش ورزشياش را از كوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.ديگري گفت: بيجهت آماده نشو، هيچ انساني نميتواند از شير سريعتر بدود.مرد اول به دومي گفت: قرار نيست از شير سريعتر بدوم. كافي است از تو سريعتر بدوم... و این گونه شد که شاخهای از مدیریت به نام «مدیریت بحران» شکل گرفت !