ایتنا - ما تا «چارچوب صلاحیت ملی حرفهای» را در کشور به صورت مدون طراحی و پیادهسازی نکنیم، مشکلات مورد بحث همواره وجود خواهند داشت.
گفتوگوی اختصاصی سایبرنامه با دکتر کورش پرند، معاون وزیر کار و امور اجتماعی و رییس سازمان فنی و حرفهای کشور در روز برگزاری مسابقات ملی مهارت در آموزشگاه مهندسی سایبرتک، دکتر پرند طی بازدیدی که از این مسابقات و آموزشگاه داشت، به بیان نظرات خود در این باره پرداخت که در ادامه، مصاحبه اختصاصی خبرنامه سایبرتک با وی را میخوانید:
● اهمیت دورههای فنی و حرفهای از نظر شما چیست؟ ○ از آنجا که بیشتر دانشپذیران شما دارای مدرک فوقدیپلم و بالاتر هستند، باید اول به این نکته اشاره کنم که مشکل عمده در زمینه بیکاری در کشور ما، بحث فارغالتحصیلان بیکار است. طبق آمار موجود، از هر صد فارغالتحصیل در کشور، ۱۹ نفر آنها بیکار هستند. نکته دیگر هم این است که در میان بیکاران کشور، سی درصد افراد دارای تحصیلات عالیه هستند. بنابراین باید به تفاوت مفهوم فارغالتحصیلِ بیکار و بیکارِ فارغالتحصیل توجه کرد. این در حالی است که در بیست سال پیش، نرخ بیکارانی که دارای تحصیلات عالیه بودهاند، ۵ درصد بوده است. بنابراین رقم سی درصد فعلی، در سالهای آینده افزایش بیشتری هم خواهد داشت. به بیان دیگر، در حوزه هِرم دانشجویی در سالهای گذشته اشتباهاتی صورت گرفته که در حال حاضر آن را به عنوان یک تهدید میبینیم و باید به سرعت به یک فرصت تبدیل شود. در حال حاضر از چهار و نیم میلیون دانشجوی موجود، متاسفانه ۶۶ درصد از آنها در حوزه کارشناسی و کمتر از ۲۳ درصد از آنها در حوزه کاردانی هستند (تکنسین و...). یعنی نسبت کاردان به کارشناس سه به یک شده است، در صورتی که باید به ازای هر پنج تکنسین یک کارشناس وجود داشته باشد و این نسبت برعکس است. نتیجه نکته مذکور این خواهد بود پس از مدتی تعداد زیادی کارشناس ارشد و دکترای بیکار خواهیم داشت. مشکل دیگر هم این است که فناوریهای پیشرفته در حوزه صنعت و کشاورزی ما هم همهگیر نشده است. یعنی یک فارغالتحصیل کشاورزی، در صورت دارا بودن مهارت کافی و بهروز، در فضای سنتی کشاورزی کشور چندان جای مانوری در کار خود ندارد. درموارد مذکور تناقضهایی است که ما با آنها مواجه هستیم. اما جدای از موارد مذکور، در شرایط تحریمی که کشور با آن مواجه بوده و رو به بهبود هم است، رشد اقتصادی کشور در دو سال گذشته کمتر از ۶- درصد بوده است که در حال حاضر مثبت شده و باید سعی کنیم آن را به ۸ درصد برسانیم که کار بسیار دشواری است و بعید است بتوانیم در سال آینده نیز به این نرخ برسیم. در چنین شرایطی، مهمترین عاملی که میتواند تاثیرگذار باشد و یک سری از محدودیتهای مذکور را رفع کند، حوزه آموزشگاههای فنی و حرفهای و آموزشگاههای مهارتمحور است. فارغ از اینکه این قبیل آموزشها اسامی متفاوتی همچون فنی و حرفهای، تخصصی، مهارتی یا آموزشهای نرم دارند، همه اینها میتوانند کمک شایان توجهی به رسیدن به اهداف کلان مورد نظر داشته باشند.
در سال ۲۰۱۲ که سازمان ملل آن را سال جوانان و مهارتها نامگذاری کرد، این سازمان اعلام کرد که یک دلار سرمایهگذاری در آموزش مهارتمحور برابر با ۱۵ دلار ارزش افزوده برای کشور است. به بیان دیگر، اگر بتوان فرهنگ مهارتآموزی را جا انداخت، خانوادهها نیز آگاه خواهند شد که اگر برای آموزش مهارتی فرزند خود، یک دلار سرمایهگذاری کنند، ۱۵ دلار برای آن خانواده ارزش افزوده خواهد داشت. در صورت انجام این فرهنگسازی، بسیاری از خانوادهها خود به این سمت حرکت خواهند کرد و شاهد نمود ارزش واقعی این دورهها در جامعه خواهیم بود. طبق مشاهدات ما، در دورههای تخصصی بخش خصوصی و دولتی، تعداد قابل توجهی از دانشپذیران پس از اتمام دورههای گذرانده به کار مشغول میشوند.
البته مباحث مذکور، بحث سازمان آموزش فنی و حرفهای یا کشورمان نیست، بلکه در تمام دنیا دغدغه است. به تازگی در فرانسه و روسیه که به عنوان مهمان ویژه مسابقات جهانی حضور داشتم، شاهد این امر بودم که روسای جمهور کشورها چقدر برای این موضوع اهمیت قایل بودند. بنابراین مبحث مذکور یک دغدغه بینالمللی است که همه روی آن سرمایهگذاری میکنند.
● معضل دیگری که وجود دارد این است که در ذهن اقشار بدنه جامعه ما، حساب چندانی روی آموزشهای مهارتمحور نمیشود یا به بیان دیگر این دورهها جایگاهی که مثلا در استرالیا یا کشورهای دیگر در جامعه دارند، در کشور ما دارای آن جایگاه درخور نبوده است. دلیل این مساله چیست؟ ○ یکی از مشکلات اصلی طیف قانونگذاری است. امروزه در جهان یک مفهوم عملی در نظامهای مهارتی وجود دارد تحت عنوان صلاحیت حرفهای. در کشور چارچوب صلاحیت حرفهای جا نیفتاده و اجرا هم نمیشود. پیآمد این معضل، این است که یکی از افراد جامعه [بنا بر سرمایه و علاقه شخصیای که دارد] ناگهان تصمیم میگیرد به عنوان مثال در حوزه تعمیر خودرو فعالیت کند. شخص مذکور تنها کاری که میکند، مغازه مورد نیاز خود را تهیه و با صنفها و اتحادیهها هم توافق کرده و تعمیرگاه خود را تاسیس میکند. نتیجه آن است که مشتری با خودروی خود به شخص مذکور مراجعه و شخص تعمیرکار بدون رعایت اخلاق حرفهای و بدون مهارت لازم، خودروی مذکور با وضعیتی بدتر از قبل را تحویل مشتری میدهد و شاید بعضی قطعات خودرو هم بدون اطلاع مشتری تعویض شود. دلیل اتفاق مذکور که در کشور ما رُخ میدهد چیست؟ دلیل همان صلاحیت حرفهای است که توجه لازم به آن نمیشود. این موضوع را چنین میتوان تعریف کرد که یک سازمان به شخصی پیشنهاد کار در مجوعه خود را میدهد و مصاحبهکننده بر اساس شاخصهای زیر صلاحیت حرفهای شخص را میسنجد: شاخص نخست: مدرک تحصیلی شما چیست و از کجا آن را دریافت کردهاید؟ شاخص دوم: تجربه کاری شما چقدر و در چه شرکتها و ارگانهایی بوده است؟ شاخص سوم: چه دورههای مهارتمحوری را در طی سالهای کاری خود دیدهاید و چه گواهینامههایی دارید؟ شاخص چهارم: مکاتبه یا تماس با کارفرمایان قبلی شخص و بررسی اخلاق حرفهای او. شاخص پنجم: آمادگی جسمانی در برخی رشتهها(مانند آتشنشانی)... در نهایت، رتبهبندی شاخصهای مذکور با هم جمع زده میشود و بر اساس معدل به دست آمده، سطح صلاحیت حرفهای شخص بر اساس چارچوب کشور مربوطه مشخص میشود. مثلا، در یک کشور، چارچوب صلاحیت حرفهای ۹ سطح دارد و معدل شخص مذکور در سطح ۷ سنجیده میشود و مشخص است که شخص دارای سطح ۷ چه سِمتها و شغلهایی میتواند داشته باشد. و این ضابطه بر تقسیم مشاغل و سمتها حاکم است. در ادامه، شخص مورد بحث پس از کسب تجربه کاری بیشتر یا گذراندن دورههای مهارتی بیشتر، ارتقاع سطح پیدا میکند و یک سری شغل دیگر برای او باز میشود. فلسفه وجودی اصلی سازمانهای مختلفی همچون نظام مهندسی، نظام پزشکی، نظام کشاورزی و... این بوده که مساله مذکور رعایت شود. مشکل در کشور ما این است چارچوب مذکور وجود ندارد که همه سازمانها از آن تبعیت کنند و این چارچوب هیچ متولی مشخصی هم در کشور ندارد. البته من به همراه رییس دانشگاه جامع علمی کاربردی، این چارچوب را در دولت قبلی، در هیات وزیران مصوب کردیم و این روند در سازمان ملی مهارت متوقف شد. اما این چارچوب در کشور موجود است، اما به اجرا در نیامده. ما تا «چارچوب صلاحیت ملی حرفهای» را در کشور به صورت مدون طراحی و پیادهسازی نکنیم، مشکلات مورد بحث همواره وجود خواهند داشت.
● همکاری سازمان فنی و حرفهای با آموزشگاههایی مانند سایبرتک به چه صورت میتواند موثر باشد؟ ○ نظر من این است که با توجه به فارغالتحصیلان بیکاری که در حوزه کامپیوتر داریم، بهتر است سایبرتک با چند آموزشگاه دیگر به صورت کنسرسیوم وارد فعالیت شود. در این صورت مدلی که برای توانمندسازی آموزشگاههای مهارتی برای فارغالتحصیلان و دانشجویان برای اشتغال پایدار وجود دارد، اجرا میشود و بحث آموزش و اشتغال ارتباطی معنادار پیدا میکنند. در این صورت، تعداد قابل توجهی از دانشجویان کامپیوتر به نتیجه دلخواه خواهند رسید. اگر بتوان مدل مذکور را به درستی پیش بُرد و نحوه کسب آموزشهای مهارتی و نرم و ورود به بازار کار مشخص شود، در نهایت تعامل موثری میان سازمان آموزش فنی و حرفهای و تعدادی از آموزشگاهها شکل خواهد گرفت.
● با توجه به اینکه امروز مسابقه استانی مهارت در محل آموزشگاه سایبرتک برگزار شد، مرحله بعدی و مسابقه جهانی به چه ترتیب خواهد بود؟ ○ مسابقات در مرحله شهرستانی حدود ۳۵ هزار و در مرحله استانی حدود ۷۰۰۰ داوطلب در کل کشور داشته است. برگزیدگان در آبانماه سال جاری به رقابت کشوری خواهند پرداخت و در نهایت پس از ادامه مسابقات در سال آینده، در سال ۲۰۱۷ افرادی از بین داوطلبان برای مسابقات ابوظبی و امارات انتخاب خواهند شد.