محمود اروجزاده
سرويس مصاحبه ایتنا - توسعه و گسترش اينترنت در ايران، از آنجا كه همزمان با تحولات اجتماعى-سياسى در كشورمان بود، و نيز به واسطه وجود محدوديتها و تنگناهاى موجود در عرصه رسانهها، بستر مناسبى براى شكلگيرى پايگاههاى اطلاعرسانى سياسى بر روى وب شد، و از اين رو شاهد پيدايش سايتهاى خبرى-سياسى فراواني در اين دوره بوديم كه البته به دليل نوپا بودن اين عرصه، و نيز نگاه بيشتر سطحى و كمتر حرفهاى، پيشرفت زيادى را به خود نديدند.
به دليل آن كه بخش قابل توجهي از كاربران اينترنتى ما، عملاً از بينندگان سايتهاى خبرى نيز مىباشند، توجه به اين نوع سايتها و بررسي آنها، از الزامات پيشرفت اطلاعرساني در فضاى سايبر است، و ایتنا اين مهم را در برنامه خود مورد توجه قرار خواهد داد.
سايت بازتاب، از معدود سايتهاى نسبتاً با ثبات است كه توانسته در حوزه فعاليت خود -به ويژه عرصه سياست- تاثيرگذار باشد، و از اين رو در مصاحبهاى با مدير مسئول و سردبير اين سايت، سابقه و وضعيت اين سايت، و نيز خبررسانى در وب، موضوع گفتوگو قرار گرفته است.
گفتوگو با فؤاد صادقى مدير مسئول، و عمار كلانترى سردبير سايت بازتابآيا بازتاب تحريريه هم دارد؟
بله، بازتاب هيئت تحريريه دارد. سه چهار نفر به عنوان همكار ثابت داريم، وتعدادي هم كه به ما مطالب ميدهند.
تحريريه جلسات كاري متعدد دارد كه درباره مطالب و موضوعات و سوژهها بحث و تصميمگيري ميشود.
چه بخشها يا اصطلاحاً سرويسهايي داريد؟
يك سرويس بينالمللي داريم كه مطالب خارجي را كار ميكند، و بخشي هم اخبار و موضوعات داخلي. چون از اخبار ديگر منابع از جمله خبرگزاريها هم استفاده ميكنيم، بخش مونيتورينگ داريم. بخشي هم در واقع به تهيه و توليد خبر ميپردازد. اين ساختار بخش خبر بود.
در بخش مطالب سمت راست سايت كه شامل مقالات و يادداشتها است، آنها را افرادي مينويسند كه از همكاران خودمانند و يا اين كه توسط خوانندگان و ديگران برايمان ارسال ميشود كه در شوراي سردبيري بررسي و منتشر ميگردد.
ايده و انگيزه راهاندازي سايت از كجا پيدا شد؟ وضعيت حقوقي سايت چگونه است؟
قبل از كار در سايت، كم و بيش و البته به صورت غيرحرفهاي درگير كار در مطبوعات كاغذي بوديم، ولي حدود 3 سال پيش شرايطي پيش آمد كه در واقع افول و پاييز مطبوعات بود. يعني هم با تعطيلي برخي مطبوعات همراه بود، و هم بخشي هم به خود مطبوعات برميگشت كه جايگاه خود را نزد مردم از دست ميدادند، مثلاً ميبينيد كه در يكسال اخير، تيراژ مطبوعات، واقعاً افت كرده است، هر چند ممكن است همان مطالب را به همان تندي بنويسند ولي مردم ديگر استقبال نميكنند، ما احساس نياز به يك زبان و رسانه جديد كرديم، رسانه اينترنت، قابليتها و مزيتها فوقالعاده داشت و دارد: هزينه بسيار كمتر و حتي غيرقابل مقايسه، نداشتن مقطع انتشار، اطلاع يافتن از ميزان مخاطب و توزيع مخاطبين و نظرات آنها درباره مطالبتان، و از همه مهمتر فراگير بودن آن، يعني امكان برقراري ارتباط با همه نقاط دنيا. نهايتاً بيستم آذرماه سال 81 اعلام رسمي سايت بازتاب بود.
ما براي بحث مجوز سايتها كه احتمالاً مطرح خواهد شد شروع به اقدام براي بازتاب كردهايم به اين صورت كه بازتاب متعلق به يك موسسه فرهنگي باشد.
آمار بازديدكنندگان سايت چقدر است، و چقدر روي مخاطبين خودتان شناخت داريد؟
حدود هفتادهزار بازديد در روز. ما كليه نظراتي را كه از مخاطبين ميرسد حداكثر در عرض يك روز بررسي ميكنيم، به نظر ميرسد اغلب بينندگان ما يك روز در ميان به سايت مراجعه ميكنند. البته ركوردهاي افزايش بينندگان بازتاب، طبيعتاً در زمانهايي بوده كه سوژههاي حساس خبري وجود داشته و بازتاب نيز به اين موضوعات به صورت ويژه پرداخته است. از جمله اين موارد، انتخابات شوراها، جنگ عراق، چالش هستهاي ايران و بيانيه تهران، دستگيري صدام، زلزله بم و انتخابات مجلس هفتم بود.
استقبال به نظرتان چطور بود؟
خود ما هرگز انتظار اين رشد و استقبال را نداشتيم، شايد انتظار ما يكدهم اين بود.بخشي از اين استقبال، به تازگي و جذابيت رسانه اينترنت مربوط است، بخشي هم به نظرم مكانيزمهاي حرفهاي كه ما در مقايسه با بقيه سايتهاي فارسي دنبال ميكنيم و ثبات در كارمان ديده ميشود. فكر نميكنم شما بيش از دو سه روزنامه سراغ داشته باشيد كه اين تعداد مخاطب داشته باشند، اين در حالي است كه شما با مشكلات و هزينههاي مطبوعات كاغذي واقفيد. برخلاف كساني كه معتقدند عمر اينترنت و اوج آن در ايران رو به پايان است، من به نظرم برعكس، تشديد هم خواهد شد.
هدفتان فقط استفاده از يك رسانه جديد، براي انتقال مواضع و ايدههايتان به فضاي وب بود؟
به نظر من، خود يك رسانه بسيار مهمتر از آن حرف و پيام است. مخاطب محوري و توجه به مخاطب، مهمترين عنصر يك رسانه است، به همين دليل شايد ما هيچيك از آن اعتقادات و نظرات ايدئولوژيك و اعتقادي و سياسي خودمان را در كار اطلاعرساني وارد نكرديم، تا بتوانيم يك رسانه با اصول و مباني مشخص و حداقل معيارهاي حرفهاي و روند مناسب را داشته باشيم، و بعد هم اگر در كنار اطلاعرساني، حرف و نظر و سليقهاي داريم آن را بيان كنيم، طبيعتاً اگرمخاطب آن را بپسندد خواهد پذيرفت. به اعتقاد من "رسانه ايدئولوژيك" يك پارادوكس است.
رسانه بايد در درجه اول، "مخاطب محور" باشد، دوم "اطلاعرساني صحيح" را به عنوان هدف اول خود بداند، در هر جامعهاي كه باشد اعم از اسلامي و كمونيستي و... بنابراين بقيه مطالب (مانند موضع شخصي يا توصيه يا...) به حاشيه ميرود. طبيعت خبر نبايد بزرگ و كوچك و يا قلب شود. اين تلاش مهم ما در بازتاب بوده، از اين رو وقتي مخاطب وارد سايت ميشود، احساس نميكند كه واقعيات را تحريف ميكنيم، مثلاً كار مثبت يك جناح را ناديده ميگيريم. اين طبيعتاً شرط موفقيت يك رسانه است. رسانه نبايد يك ارگان باشد.
در واقع ما در سايت بخشي را داريم كه فقط اطلاعرساني و خبر است(كه در سمت چپ سايت است) بخشي هم جداگانه است كه نظرها وتحليلها ارائه ميشود(در سمت راست سايت) اينها كاملاً مستقل و جدا هستند.
نسبت بين اين دو قسمت چقدر است؟
ما الان روزانه مجموعاً حدود پنجاه مطلب داريم، كه حدود سيتاي آن فقط جنبه اطلاعرساني دارد، حتي گاه جهت رسالت اطلاعرساني، اخباري را هم منتشر ميكنيم كه ممكن است با سليقه شخصي خودمان هم سازگار نباشد.
خط قرمز و محدوده كار بازتاب چيست؟
اولين محدوده ما قانون اساسي است، و دوم، اخلاق حرفهاي است كه هم به معناي مسائل فني ژورناليستي است، و هم مسائل اخلاقي، در بخش اطلاعرساني .
در عبور از بعضي خط قرمزهاي متعارف، گاه بازتاب جسارتهاي نامتعارفي را به راحتي بروز ميدهد، شما حد اين جسارت را تا كجا تعريف كردهايد؟
براي ما مهمترين مسئله، حفظ منافع ملي است و در اين حوزه، طبيعتاً هيچ استثنايي وجود ندارد، ما در زمينه پروتكل هم در همين جهت حركت كرديم و فكر ميكنيم اگر كاري كه ما انجام داديم نبود، شايد اين نتيجه گرفته نميشد، يعني اتفاقي كه نهايتاً در پرونده هستهاي افتاد، بخشي از تأثير رويكرد و عملكرد بازتاب بود.
در مجموعه حوزه سياسي، بازتاب خودش را در كدام طيف فكري ميداند؟
ما هر دو جناح بزرگ فعلي را داراي نقاط قوت و ضعف زيادي ميبينيم، ولي مجموعه اينها را براي نيازهاي جامعه و كشور تا كارآمد ميبينيم، ولي بايد از اين حالت دوقطبي به يك تكثير برسيم، به اين ترتيب ما خود را با هيچيك از دو جناح فعلي تطبيق نميدهيم.
اين كه گفته ميشود سايت بازتاب، متعلق به فكر و انديشه يك شخص (آقاي رضايي) است درست است؟(هم لجستيك و هم فكري)
ما با ايشان از مدتهاي خيلي پيشتر ارتباط فكري و تفاهم و توافق داشتيم كه البته در سايت بازتاب هم ادامه پيدا كرد، البته اين ارتباط دوطرفه، هم تاثير پذير و هم تاثيرگذار است، هر چند ممكن است توافق كامل و صددرصد هم نباشد و انتقاداتي باشد، ولي نظريه اصلي مطروحه ايشان در باره انقلاب، محور مشترك ما است.
علت توقيف و تعطيلي سايت بازتاب چه بود؟
مربوط به قضيه پروتكل الحاقي بود و اخبار و تحليلهايي كه قبل از پذيرش پروتكل منتشر ميكرديم (ميبينيد آنقدر هم كه شما ميگوييد ما از خطوط قرمز به راحتي عبور ميكرديم نيست!). البته فكر ميكنم در عرض چند روز مشكل رفع شد.
استناد قانوني برخورد با بازتاب چه بود؟
ما با قاضي و دادگاه مطبوعات طرف بوديم، يعني مشكل ما عملاً به فاز مطبوعات كشيده شد، البته به نظر من در بحث برخوردها و مشكلات قضايي اگر سايتها هم حالت مطبوعات را پيدا كنند شايد به نفعشان باشد.
با توجه به تجربه بازتاب، شما درباره ايجاد سايتهاي سياسي و خبري ديگر براي تنوع و تكثير فكر و انديشه سياسي در وب چه نظري داريد؟
به نظر من فضاي اينترنت ما الآن بسته نيست، و انبوهي از اطلاعات گوناگون از همه طيفها وجود دارد و فضاي بسيار بازي است، مشكلي كه در اينترنت فارسي مشاهده ميكنيم، يكي غيرحرفهاي بودن است، به اين معنا كه ثبات زيادي در آنها ديده نميشود، شايد غير از خبرنامه گويا، من نتوانم حتي يك سايت ديگر نام ببرم كه ثبات بيش از يكسال به طور منظم و فعال داشته باشد.
دوم، ويژگي اقتصادي اينترنت است. الان استفاده از اينترنت براي افراد به طور متوسط حدود سيصد چهارصد تومان هزينه دارد به علاوه زمينه استفاده از آن مثل كامپيوتر و... بنابر اين اينترنت فعلاً رسانه خاص گراني است، و تا زماني كه رسانه اينترنتي، خيلي خاص باشد و جامع نباشد، ناموفق خواهد. يكي از ويژگيهايي كه باعث موفقيت ما شد اين بود كه مخاطب وقتي به سايت ما مراجعه ميكرد، احساس ميكرد ديگر نيازي به مراجعه به دهها سايت ديگر ندارد كه بعضاً ممكن است فيلتر هم شده باشند و نتيجتاً بايد به دنبال فيلترشكن برود و وقت صرف كند.
مسئله بعدي اين است كه فضاي عمومي مخاطبان به شدت متغير است، چون غالباً مخاطبين سايتهاي اينترنتي نخبگان جامعه هستند و تغيير و تحولات جامعه در آنها زودتر تاثير ميگذارد. يكي از دلايل افت و شكست سايتهاي دوم خردادي اين بود كه متوجه نياز مخاطب و تغييرات آن نبودند، ولي ما كه آنها را مونيتور ميكرديم متوجه اين مسئله بوديم. به عنوان يك مثال در يكي از سايتهاي سياسي خبري، مطلب اصلي و اول آن داراي 1200 بازديدكننده بود، ولي مطلب ديگري كه به نظر گردانندگان آن داراي اهميت نبود و آن را در محل حاشيهاي گذاشته بودند بيش از 2000 بيننده داشت، و اين يعني كه سايت مزبور با بينندگان خودش قطع رابطه كرده است.
مسئله بعدي، وجود تعادل در سايت است، ميدانيد كه در اينترنت براي هر گرايش حتي افراطي، تعداد زيادي سايت وجود دارد، كه طبيعتاً علاقهمندان آنها به همان سايتها ميروند و نيازي به سايت ما ندارند.
مسئله بعدي، اعتمادسازي است، اين مسئله در بلندمدت به خوبي تاثير خودش را ميگذارد؛ ممكن است گاهي يك خبر جنجالي باعث جذب مخاطب شود، ولي در بلند مدت، شكست است، چون الآن ادبيات مطبوعات و راديو تلويزيون ما فضاي رسمي است و در نتيجه مطبوعات و راديو تلويزيون آزاد نداريم، تب هيجان در اينترنت متمركز شده است، در حاليكه در جاهاي ديگر دنيا، راديو تلويزيون و مطبوعاتي جنجالي وجود دارد ولي اينجا فقط اينترنت ميتواند اين تب را ارضاء كند، و از اين جهت ممكن است باعث شكست يك سايت شود.
درآمد سايت چطور است؟ و هزينهها چگونه تامين ميشود؟
ما از هفتصدهزار تومان تا يك ميليون تومان در ماه درآمد آگهي داريم: كه حدود 40-30 درصد هزينهها را پوشش ميدهد. البته تخصص و رشته خود من مهندسي ساختمان است، ولي از طرف خودم يا به كمكهاي همفكران مابقي هزينه فعلاً حل ميشود.
البته مسئلهاي كه به نظرم بايد با فرهنگسازي و حل شود اين است كه واقعاً كار در اينترنت به صرفه است. ببينيد الآن متوسط فروش روزنامههاي ما كمتر از 10 هزارتاست (منظورم تيراژ اعلام شده نيست) در مقايسه با روزنامهها، بازديدكننده بسيار بيشتري آگهي سايت را ميبينند، ولي هنوز شركتها حاضر نيستند در اين زمينه هزينه كنند.
ايده و تعريف شما از بازتاب، يك خبرگزاري است؟
بازتاب، بيشتر يك نشريه الكترونيك است، يك نشريه در فضاي سايبر.
از ميزان استفاده مطالبتان در مطبوعات آماري داريد؟
بله، البته چون ما تقريباً به همه رويكرد انتقادي داريم، تقريباً همه جناحها از دست ما ناراضي هستند. ولي در مجموع ميتوان گفت خطوطي را كه بازتاب مطرح و دنبال ميكند، به سرعت در مطبوعات طرح و دنبال ميشود، حالا ممكن است سيچهل درصدشان اسم ما را ببرند و مابقي اسمي از ما ذكر نكنند. ولي سوژه و موضوع را دنبال كنند.
تعداد پرسنل سايت چقدر است؟
مجموعاً 6 نفر نيروي تمام وقت داريم و همين تعداد هم همكاري پارهوقت. حدود 20 نفر عضو تحريريه افتخاري داريم كه همكاري مستمر با ما دارند، و نزديك 100 نفر هم خبرنگار افتخاري داريم. خوانندگان زيادي هم به صورت موردي با ما همكاري ميكنند.
سايت با چه نوشته شده؟
سايت بازتاب به زبان ASP نوشته شده و بانك اطلاعاتي آن SQL server ميباشد. هرچند قصد داريم در صورت امكان، برنامهنويسي سايت را تغيير داده، و كيفيت آن را ارتقا بخشيم.
برنامه بازتاب براي فعالتر شدن و توسعه چيست؟
اصولاً چيزهايي را كه ميتوانيم از بقيه سايتها و خبرگزاريها تهيه كنيم، خودمان دنبالش نميرويم، در واقع ما بيشتر قصد پركردن خلاء را داريم. بخشي كه توسعه آن موردنظر ماست، توسعه زباني است، يعني نسخه انگليسي و عربي. انعكاسها نشان ميدهد كه درخواست زيادي وجود دارد و در برنامه ما هم هست كه البته مشكلات مالي فعلاً مانع كار است، و نياز به تقويت كار آگهي سايت است.
- سايت بازتاب