لطفعليخان زند، شاهزاده كاملا ايراني
حسين رسولي- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
تا پنج ـ شش سال پيش عنوان «بازي ايراني» و «ساخت داخل» اصلا در مخيله كسي هم نميگنجيد. تا اينكه خبر انتشار بازيهايي چون «رانندگي در شهر تهران» و چند عنوان ديگر همه را مشتاق و اميدوار كرد. اما اين خوشحالي هم ديري نپاييد و پس از چند سال اكثر گيمرها به اين نتيجه رسيدند كه فعلا سراغ بازيهاي ايراني نروند.
اما در يكي دو سال اخير و پس از انتشار چند عنوان خوب نظرها تغيير كرد. همه اينها را گفتيم تا برسيم به خوبترين بازي ايراني؛ دست كم تا كنون. «لطفعليخان زند» دومين محصول جدي شركت هنرهاي پويا در عرصه بازي پس از «پايان معصوميت» محسوب ميشود. در ادامه نقدي مختصر بر اين بازي را ميخوانيد.
«لطفعليخان» يك بازي اكشن اول شخص از نوع شمشيربازي محسوب ميشود كه وقايع آن در محدودههاي جغرافيايي زرقان و كرمان و در قالب 22 مرحله رخ ميدهد. وظيفه شما در طول بازي اين است كه با كشتن سربازان قاجار، لطفعليخان را در كسب دوباره قدرت ياري كنيد. بخش اعظم بازي از يك گيمپلي يكنواخت و ساده برخوردار است.
هر بار شما وارد محيط جديدي ميشويد كه تعدادي از سربازان ابراهيمخان كلانتر خائن يا در مراحل بعدي سربازان قاجار به استقبالتان ميآيند و بايد با شمشيري كه در دست داريد آنها را به هلاكت برسانيد. البته در طول بازي شمشيرهاي دشمنان را نيز ميتوانيد جمعآوري كنيد كه از نظر قدرت تاثيرگذاري فرق چنداني ندارند. فقط در مراحل آخر استفاده از شمشير هادي خان بروجردي يا دو شمشير مصطفيخان قاجار باعث ميشود بتوانيد دشمنان را سريعتر ازپا درآوريد.
همچنين امكان استفاده محدود از تفنگ را هم داريد كه همانطور كه در راهنماي بازي هم ذكر شد، به دليل قديمي بودن حال و هواي بازي فقط دو گلوله دارد و اكثر مواقع ترجيح ميدهيد از خيرش بگذريد! در گوشه پايين سمت چپ تصوير همواره اسلحه مورد استفاده شما به همراه مقدار جانتان نمايش داده ميشود كه در صورتي كه از 100 به صفر برسد، بايستي مرحله مربوط را از ابتدا آغاز كنيد. با هر ضربهاي كه دشمنان به شما وارد ميكنند، بسته به محل اصابت و شدت اصابت شمشير مقداري از سلامتي شما كاسته ميشود. البته آنها راههاي ديگري هم براي ضربه زدن به شما دارند؛ مثل پرتاب خنجر يا شليك گلوله كه در بعضي از مراحل ديده ميشود. در عوض، در گوشه و كنار به تقليد از بسياري بازيهاي مشابه، جعبههايي چوبي وجود دارند كه با شكستن آنها ميتوانيد اسلحه يا بطريهاي سلامتي جمعآوري كنيد.
البته اگر دستتان به اين بطريها نرسيد، چندان هم جاي نگراني نيست. چون به تدريج شماره جان شما خود به خود بالا خواهد رفت. اين يكي از همان مواردي است كه ثابت ميكند براي جذابتر كردن گيمپلي يك بازي هميشه هم نياز به برنامهنويسيهاي پيشرفته و خرجهاي كلان نيست؛ بلكه با كمي ذوق و ابتكار ميتوان روند بازي را بهبود بخشيد. چرا كه با اين ترفند شما شانس اين را بيدا ميكنيد كه با اندكي صبر و حوصله، از شر دشمنان خلاص شويد و مرحله را به اتمام برسانيد.
از ديگر ابتكارات جالب بازي كه براي نخستين بار در يك بازي ايراني ديده ميشود، ارائه امكان انجام حركات تركيبي يا همان كمبوها است. در اثناي مراحل، به تدريج اين كمبوها كه اسامي جالبي هم دارند (مانند: خشم نادر، گردباد زند و غرش اسفنديار) به شما معرفي ميشوند و ميتوانيد از آنها در برابر سربازان دشمن بهره بگيريد.
براي اجراي هر كدام نيز از تركيب دو ضربه نوع اول كه با كليك چپ ماوس انجام ميشود و ضربه نوع دوم كه به طور بيش فرض كليد E است، استفاده ميشود. به منظور ايجاد تنوع بيشتر، زيربازيهاي كوچكي هم در بازي گنجانده شده است. مثلا شما ميتوانيد با فشار دادن يك دكمه به سربازان خودي فرمان شليك بدهيد. يا اينكه در بعضي از مراحل امكان كشتن مخفيانه دشمنان يا شليك توپ وجود دارد كه باعث ميشوند بازي كمي از يكنواختي به درآيد و حالت جذابتري به خود بگيرد. به جز اينها، پازلهايي ساده وجود دارند كه شامل فشار دادن مدام يك دكمه براي بازكردن دروازهاي ميشوند.
وقايع بازي در دو مكان اصلي رخ ميدهد كه شامل زرقان و كرمان ميشوند. مراحل كرمان كمي سختترند؛ مخصوصا اين كه در اين قسمتها اغلب بايد با سربازان سپاه قاجار دستوپنجه نرم كنيد كه باهوشترند و به جز ضربه زدن، طريقه دفاع كردن را هم ميدانند. پس از طي چند مرحله از بازي با دو به اصطلاح (به قول دوستان) حريف غول آخر مواجه ميشويد كه مبارزه با آنها در نوع خود جالب است.
گرچه نوع مبارزه با مصطفيخان قاجار به نظر من زيادي طاقتفرسا و زمانبر است. احتمالا سازندهها هم متوجه اين موضوع شدهاند كه قبل از به پايان رسيدن جان هزارتايي هر يك از اين دو نفر رحمي به بازيكننده كردهاند و با ترتيب دادن نمايشي از فرار حريف قدر، غائله را ختم به خير ميكنند. با شكست دادن و فراري دادن هر يك از اين دو نفر هم ميتوانيد اسلحه قدرتمندشان را به چنگ آوريد كه البته افتخار استفاده از آنها فقط تا پايان همان مرحله به شما داده ميشود و پس از آن دود ميشوند و به هوا ميروند! در اين بازي از نسخه بهبود يافته انجين C4 استفاده شده كه ظاهرا خوب هم جواب داده است.گرافيك بازي در حد خوب و قابل قبولي است.
استفاده از جلوههاي معماري ايراني و توجه هوشمندانه به تمام جزئيات از جمله لباس شخصيتها و مناظر و بومي بودن آنها، حسابي بازيكننده ايراني را سر حال ميآورد و باعث ميشود برخي از ايرادات جزئي بازي را هم ناديده بگيرد.
در جاي جاي لوكيشنها، اسليميها و نقش و نگارهاي اصيل ايراني و حتي سنگ نوشتههاي از اشعار سعدي، چشم را نوازش ميدهند. كيفيت نورپردازي هم قابل توجه است. اين موضوع مخصوصا هنگام حركت لطفعليخان درون تونلهاي زيرزمين قصر و افتادن سايه او روي ديوار به تناسب مشعلهاي نصب شده، چشمگيرتر و محسوستر است. در مرحله آخر نيز كيفيت تصويري آب داخل آبنما و انعكاس مناظر در آن، با بازيهاي كنوني برابر ميكند.
صداگذاري و دوبلهها عالي نيستند ولي در حد مطلوب و قابل قبولياند. گرچه به نظر ميرسد براي صرفهجويي، يكي از اعضاي خوش صداي گروه سازنده، به جاي اكثر شخصيتها صحبت كرده است!
موسيقي نيز گرچه عميق و حرفهاي نيست، اما دست كم آزاردهنده هم نيست و ما را مجبور نميكند بلندگوهاي خود را خاموش كنيم! در كل، تمام كردن بازي حدود 3 تا 4 ساعت طول ميكشد و با اين كه بازي نسبتا كوتاه ميباشد، طراحي مراحل به گونهاي است كه لبخندي بر لب بازيكننده ايراني مينشاند. بازي با فتح قلعه توسط لطفعليخان و سربازان وفادارش به اتمام ميرسد و در انتها نوشتهاي ادامه داستان را به بازي بعدي يعني «انتقام قاجار» ارجاع ميدهد.
همچنان كه در شماره قبل هم اشاره كردم ساخت بازيهايي درحد و سطح لطفعليخان زند (گرچه هنوز مشكلات و معايب بسياري دارد) اما ميتواند نويدي باشد براي توليد بازيهايي كاملتر، حرفهايتر و جذابتر در آينده توسط اين گروه و تيمهاي مشابه در كشورمان. به بروبچههاي گروه سازنده «لطفعليخان زند» تبريك ميگوييم و منتظر بازيهاي بهتر در آينده از ايشان هستيم.