از عبارت «اينترنت پرسرعت» استفاده نكنيم!!كدام اينترنت!؟ كدام پرسرعت!؟
محمد مهدي مولايي- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
اول - اي.دي.اس.ال (ADSL) تنها يكي از روشهاي ارائه و دسترسي به اينترنت در جهان است. روشي نه چندان جديد كه در ايران تنها در يكي- دو سال اخير كمي فراگير شده و شهروندان به تدريج با مزاياي آن آشنا ميشوند، هرچند كه اكثرا هنوز امكان دسترسي به آن را ندارند.
دوم - اگر از برخي نواحي بسيار محدود در تهران صرفنظر كنيم، در ايران شهروندان تنها ميتوانند به دو روش به اينترنت دسترسي داشته باشند. نوع اول سيستم دايلآپ (Dial-up) و روش ديگر اي.دي.اس.ال است. در مقايسه با سيستم دايلآپ كه تقريبا در دنيا منسوخ شده، اينترنت اي.دي.اس.ال داراي سرعت بالاتري است. البته روشهاي دسترسي به اينترنت ديگري هم وجود دارد كه سرعت بسيار بالايي را عرضه ميكنند ولي فعلا در ايران خبري از آنها نيست.
سوم - ارائه اينترنت اي.دي.اس.ال در ايران به شهروندان براي مصرف خانگي با سرعت بالاتر از 128 كيلوبيت مجاز نيست. به اين ترتيب عملا اينترنت اي.دي.اس.ال در ايران با دايلآپ تفاوت چنداني ندارد. وقتي از وزارت ارتباطاتيها به خاطر اين محدوديت انتقاد ميشود، آنها پاسخ ميدهند كه اين مصوبه را شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصويب كرده و ما فقط مجري آن هستيم. البته ظاهرا وزير و معاونش انتقاد جدي نسبت به اين محدوديت ندارند. صحبتهاي چند ماه پيش آنها مبني بر اينكه همين سرعت 128 كيلوبيت براي كاربران ايراني كافي است، جنجالي رسانهاي را به دنبال داشت و ديدگاههاي وزارت ارتباطات را در زمينه اين محدوديتها منعكس كرد.
چهارم - همانطور كه گفته شد اين محدوديت حاصل مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. اينكه وزارت ارتباطاتيها ميگويند ما در اين زمينه فقط مجري مصوبه هستيم و اختياري براي لغو آن نداريم تا حدي ميتواند سخني قابل پذيرش باشد. رفع اين محدوديت هم طبيعتا نياز به مصوبه همان شورا يا نهاد ديگري مثل مجلس شوراي اسلامي دارد. اما نكته اصلي اينجاست كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي يا مجلس شوراي اسلامي يا هر نهاد ديگري كه قدرت و اختيار لغو اين محدوديت را دارد تنها در صورتي ممكن است اقدام به تصويب مصوبهاي براي آزادسازي اينترنت كند كه از طرف نهاد فني درگير ماجرا يعني وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، لزوم لغو چنين مصوبهاي با زباني فني توجيه و تشريح شود. با توجه به ديدگاههاي وزير كه ظاهرا لزوم چنداني براي لغو اين مصوبه نميبيند يا حداقل تلاش قابل توجهي در اين خصوص انجام نميدهد، اين انتظار كه پيگير برطرف كردن چنين محدوديتي باشد بعيد به نظر ميرسد.
پنجم - چند سالي بود كه كاربران ايراني اي.دي.اس.ال اعتراضات پراكندهاي داشتند مبني بر اينكه سطح خدمات دريافتيشان از شركتها پايينتر از خدمات خريداري شده است. به عبارت ديگر كاربران ميگفتند اينترنتي را كه به اسم سرعت ۱۲۸ كيلوبيت خريداري ميكنند سرعت بسيار پايينتري دارد و در اين ميان برخي شركتهاي اينترنتي به كمفروشي و به نوعي كلاهبرداري از شهروندان متهم ميشدند. صداي اعتراض كاربران به جايي نميرسيد تا اينكه ماه پيش وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات به نوعي اين مسئله را تاييد كرد و از امكان شكايت شهروندان از شركتهاي ارائه خدمات اينترنتي خبر داد. به اين ترتيب و با تاييد دولتيها حداكثر سرعت اينترنتي كه براي شهروندان عادي ايراني متصور است ظاهرا از همان ۱۲۸ كيلوبيت هم پايينتر ميشود.
ششم - با اين تفاسير سئوالي پيش ميآيد كه چرا به اينترنت اي.دي.اس.الي كه رسما با حداكثر سرعت ۱۲۸ ارائه ميشود و در واقع در بهترين حالت به زحمت سرعت آن به ۱۰۰ ميرسد، اينترنت پرسرعت گفته ميشود؟ اگر اين اينترنت پرسرعت است، پس اينترنت چند مگابايتي كه حالا نه فقط در كشورهاي توسعه يافته، بلكه در كشورهاي در حال توسعه همسايه ايران با كمترين هزينه در دسترس است چه اسمي دارد؟ وقتي قرار است همين روزها خط اينترنتي با سرعت ۳۲ مگابيت در تركيه راهاندازي شود و در اختيار مشتريان قرار گيرد، چرا ما به خط 128 كيلوبيتي خودمان اينترنت پرسرعت ميگوييم؟
هفتم - اصولا اينكه اينترنت با سرعت بالا و گسترش كيفي و كمي خدمات اي.دي.اس.ال ميتواند چه نقشي در توسعه علمي، اقتصادي و فرهنگي كشور داشته باشند موضوع اين يادداشت نيست. در اين مورد رسانهها و كارشناسان بسيار سخن گفتهاند و مسئولان هم بسيار نشنيدهاند!
جان كلام يادداشت اين است كه اينترنت در دسترس شهروندان ايراني نسبت به اينترنتي كه حتي در كشورهاي هم سطح ايران وجود دارد از سرعت بسيار كمتري برخوردار است. در حالي كه اين روزها در دنيا بحث اينترنت چند ۱۰۰مگابيتي مطرح است، شهروند ايراني اگر خوششانس باشد كه اي.دي.اس.ال به محلهشان آمده باشد و توان مالي متوسط به بالايي داشته باشد، در بهترين حالت ميتواند از اينترنت ۱۰۰ كيلوبايتي استفاده كند.
با اين اوصاف بهتر است اسم چنين اينترنتي را «اينترنت پرسرعت» نگذاريم و مدام اين عنوان را در رسانهها به كار نبريم. ميتوانيم اينترنت «پرسرعت» را هم مسئلهاي فرض كنيم كه ديگران دارند و ما هنوز نداريم و ظاهرا قرار نيست داشته باشيم. مثل خيلي چيزهاي ديگري كه آنها دارند و ما نداريم و فقط ميتوانيم حسرتش را بخوريم.