دوران سپري شده مردان تثبيت
محمود اروجزاده- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
اميرحسين سعيدينائيني، پرچمي را كه نشان نظامصنفيرايانهاي را برخود داشت بالا گرفت، تاملي كرد و پس از نگاهي به جمعيت حاضر در سالن ، به ظاهر بياحساس و البته همراه با لبخندي رسمي، در ميان تشويق حضار، آنرا به پرويز رحمتي سپرد.
مجري مراسم اين عمل را به ردوبدل كردن پرچم بين سرداران گذشته و آينده تشبيه كرد، چنانكه با خوانده شدن اشعار حماسي و زندهكردن ياد فردوسي به اين تشبيه دامن ميزد، در حاليكه ميان جمعيت و با چاشني شوخي، به مسابقه دوي امدادي تعبير ميشد، هرچه بود، به مزاح يا بهجد، هر چند برخي سخنرانان، سكه نظامصنفيرايانه را بهنام سعيدي ميدانستند، اما عملا بازنشستگي او را به همراه مديريت قبلي اين نظام اعلام كردند.
جمعيتي كه از مديران و كارشناسان شركتها و رسانههاي IT پس از مدتها در شامگاه بيست و چهارم مردادماه گردهم آمدهبودند تا پس از ماهها بيرونقي و گاه بلاتكليفي، ساعتي را با هم بگذرانند، بدينترتيب شاهد تغيير نسلي از مديريت صنفي شدند كه چه بسا در نقطه عطفي اتفاق بيفتد.
طبعا از مراسم و همايشي كه با هدف معين قدرداني شكل گرفته و بيشتر حال و هواي انبساط خاطر حاضرين را درپي دارد، نميتوان چندان انتظار داشت كه تحليل عملكرد كند، پيشبيني آينده نمايد و محور سرفصلها و تكاليف آتي را ارائه كند، اما در هر حال اين الزامات را نميتوان ناديده گرفت، بلكه اميد ايجاد رونق و تحرك در صنف، نيازمند عنايت جدي به موارد مذكور خواهد بود.
اكنون كه بهنظر ميرسد با صدور حكم رياست سازمان نظامصنفيرايانهاي، وضعيت مديريت اين سازمان از تعليق ناخواستهاي كه دامان آنرا گرفته بود، رها شده، ميتوان با استفاده مناسب از زمان و برنامهريزي در جبران خلا ايجاد شده كوشيد و براي ركود موجود اقدام نمود.
طبعا در قدم اول فعال كردن بدنه ساختاري سازمان، ميتواند تحرك را بهتدريج به شركتها منتقل نمايد، ضمن اينكه دبيرخانهاي با ساختار و مدير و نيز روابط عمومي داراي شرايط، بطور قابل ملاحظهاي در اين مسير مؤثر خواهد بود.
كميسيونهاي مختلف و با ظرفيتهاي فراوان سازمان نيز بخشي از سرمايه شايان توجه اين نظام در نيل به تكاليف قانوني آن است كه بهنظر ميرسد همچنان قابليت نقد و كارشناسي شدن را دارند.
واقعيت ديگري كه در چند سال اخير، ذهن كارشناسان را به خود مشغول داشته، ارتباط و تعامل با دولت بهعنوان بزرگترين كارفرماي اين عرصه است. به نظر نگارنده، بدون رجعت به گذشته و ذهنيت موجود در اين زمينه ميتوان دو خط موازي را دنبال نمود، از يكسو تجربهكردن ارتباطات و تعاملات جديد كارشناسي ومبتني بر سود وزيان بخش با دولت باعث ميشود كانال باريك گذشته به شاهراهي بزرگ مبدل گردد، وقطعا ايدهها و راهكارهاي تازه در اين عرصه همواره وجود دارد(كه البته سنگ زيربناي آن، اعتمادبهنفس و قدرت چانهزني و مذاكره قوي با بخش دولتي است.) اما بهطور موازي بايد بهدنبال شيوهها و برنامههايي بود (در سطوح خرد و كلان) كه تا حد امكان، وابستگي بخش خصوصي به دولت را كه موجب عدم تثبيت آن ميگردد، كاهش دهد.
بارها از مديران و كارشناسان اين حوزه (بهخصوص زير بخشIT) شنيدهام كه اين عرصه در قياس با ديگر حوزهها، به نسبت اوضاع و احوال بهتري دارد واين بهنظرم نشاندهنده ظرفيتهايي براي فعاليت و گردش چرخه اقتصادي بخش، مستقل از تحولات دولتي است.
اميرحسين سعيدي، مهمترين شاخصه دوره نخست سازمان نظامصنفي را «دوران تثبيت» ميدانست، بهنظر ميرسد اين تعريف نسبتا دقيقي است، هرچند ميتوان در طول وعمق آن چون و چرا نمود. اما هرچه هست بايد اين دوره را سپري شده دانست و درنگ در آن ديگر موجه نمينمايد.
در دوران جديد و با تثبيت شدن سازمان قانوني و شكلگيري نسبتا قابل قبول تشكيلات آن و زايل شدن نگرانيهاي روزمره، اكنون ديگر بايد اهداف، ديدگاههاي محوري و شعار تازهاي مد نظر قرارگيرد: هين سخن تازه بگو، تا دو جهان تازه شود...
در يك جمعبندي، ميتوان انتظار داشت كه مديران جديد اين صنف و سازمان مسئوليت خود در ايجاد تحرك و رونق و ايفاي نقشي اثربخش در توسعه كشورمان را مجدانه شفاف و اجرايي كنند، كه البته شواهد روشن و اميدواركنندهاي در اين زمينه به چشم ميخورد.
شايد فاصله زماني تا برگزاري الكامپ 88 بتواند زمان مناسبي براي اجراي تدريجي اين ايدهها و محك خوردن آنها باشد و بدينسان، اميدواري در دلها برانگيزد.