شهروندان جامعه اطلاعاتي در معرض بمباران اطلاعاتي سهم روزانه هر شهروند از رسانهها: ۱۲ ساعت = ۱۰۰ هزار کلمه = ۳۴ گیگابایت محمد مهدي مولايي- دنياي کامپيوتر و ارتباطات زندگی در جامعه اطلاعاتی شده مملو از رسانهها، انسان را در معرض حجم گسترده پیامهای رسانهای قرار داده است. هر شهروند از ابتدای صبح که زندگی روزانه را آغاز میکند از طریق رادیو، تلویزیون، تلفن، مطبوعات، اینترنت و انواع دیگر ابزارهای رسانهای در معرض دریافت انبوه پیامهای مفید و غیر مفید قرار میگیرد. این بمباران اطلاعاتی میتواند اثرات سوئی بر سلامت جسمی و روحی شهروندان باقی بگذارد. آسیبهای مغزی و آشفتگیهای روحی، نتیجه دریافت این حجم گسترده از اطلاعات است که اندیشمندان حوزه ارتباطات از آن با عنوان پدیده «اضافهبار اطلاعاتی» هم یاد میکنند. با گستردهتر شدن شکلهای مختلف تکنولوژیهای ارتباطی، آمار و ارقام مربوط به مصرف رسانهای شهروندان هر سال بالاتر میرود. جدیدترین آمار که مربوط به مصرف شهروندان امریکایی است، از مصرف میانگین یازده و هشت دهم ساعت اطلاعات در روز، خبر میدهد که رقم قابل توجهی است. این میزان مصرف اطلاعات رسانهای شهروندان امریکایی در پژوهشی در دانشگاه یو.سی.اس.دی (کالیفرنیا، سندیگو) مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش که با پشتیبانی مراکز و شرکتهای بزرگ حوزه فناوری از جمله اینتل، ای.بی.ام، اوراکل، ای.تی.اند.تی و غیره انجام شده، منابع مختلف رسانهای که اطلاعات را به طرق مختلف به شهروندان منتقل میکنند، بررسی شدهاند. نتایج این گزارش از تحلیل اطلاعات گردآوری شده از ۲۰ منبع مختلف تخمین زده شده است. منابع مختلف مصرف رسانهای منابع متفاوت رسانهای را که شهروندان امریکایی در سال گذشته از آنها اطلاعات دریافت کردهاند، میتوان در هشت گروه دستهبندی کرد. تلویزیون، رسانههای چاپی، رادیو، تلفن، بازیهای کامپیوتری، کامپیوتر، فیلمهای سینمایی و موسیقی انواع رسانههایی هستند که پیامهای متفاوتی را در شکلهای گوناگون ارتباطی از جمله ارتباطات جمعی، ارتباطات اجتماعی و ارتباطات میانفردی و میانگروهی به شهروندان منتقل میکنند. منابع مختلف رسانهای که زیر عنوان تلویزیون دستهبندی شدهاند، ۱۰ گونه متفاوت پخش تلویزیونی را شامل میشوند که هر کدام سهمی در مصرف روزانه دارند. تلویزیون کابلی، دریافت تلویزیونی با آنتن، دریافت تصاویر تلویزیونی با ماهواره، تلویزیون موبایل، تلویزیون اینترنتی و مشاهده تصاویر با دستگاههای دی.وی.دی.پلیرخانگی از جمله شکلهای مختلف مصرف تلویزیونی هستند. رسانههای چاپی نیز روزنامهها، هفتهنامهها، ماهنامهها، مجلهها و کتابها را شامل میشوند. دریافت رادیویی به طور عمده به سه شیوه موج ای.ام، موج اف.ام و از طریق ماهواره صورت میگیرد. تلفن نیز تلفنهای سنتی ثابت و انواع گوناگون نسلها و مدلهای جدید همراه را شامل میشود. بازیهای کامپیوتری در چهار بخش تقسیمبندی میشوند. بازیهای کامپیوتری پیشرفته و بازیهای کامپیوتری معمولی که از طریق کامپیوترهای خانگی استفاده میشوند، کنسولهای بازی از قبیل پلیاستیشن سونی و ایکس.باکس مایکروسافت و دستگاههای کوچک بازی چهار نوعِ انجام بازیهای کامپیوتری هستند. فعالیتهای کامپیوتری نیز در دو دسته برنامههای آفلاین و کاربردهای اینترنتی دستهبندی شدهاند. فیلمهای سینمایی، رسانه دیگری برای دریافت پیام هستند، البته در اینجا منظور آن دسته از فیلمهایی است که در سالنهای سینما دیده میشوند. و سرانجام موسیقیهای ضبط شده که این روزها بیشتر از طریق دستگاههای ضبط و پخش همراه موسیقی و یا در اتومبیل شنیده میشوند، هشتمین نوع مصرف رسانهای را شکل میدهند. «کیلو»، «مگا»، «گیگا»، «ترا»، «پتا»، «اکسا»«، «زتا» گزارش سال ۲۰۰۹ مصرف اطلاعات نشان میدهد حدود یک و نیم تریلیون ساعت، برابر با یازده هزار تریلیون کلمه، معادل با حدود سه و نیم زتابایت تبادل اطلاعات، مصرف رسانهای سالانه کل شهروندان امریکایی در سال پیش بوده است. برای درک بهتر این رقم بهتر است نگاهی به واحدهای سنجش دادههای کامپیوتری بیندازیم. حجم بزرگترین حافظه کامپیوتری موجود در دنیا یک ترابایت است، یک ترابایت معادل هزار گیگابایت میشود. هر هزار ترابایت، معادل یک پتابایت؛ هر هزار پتابایت، معادل یک اکسابایت و هر هزار اکسابایت معادل یک زتابایت است. به عبارتی تبادل سالانه اطلاعات در امریکا معادل سه و نیم ضربدر ده به توان ۲۱ بایت میشود. اگر این رقم نجومی و سرسامآور را در بین همه شهروندان تقسیم کنیم سهم هر نفر میانگین به طور روزانه مصرف ۱۰۰ هزار کلمه، برابر با حدود ۳۴ گیگابایت، معادل با حدود ۱۲ ساعت است. به عبارتی هر شهروند به طور میانگین نیمی از شبانهروز را صرف دریافت اطلاعات از رسانههای مختلف میکند و این در حالی است که این گزارش تنها اطلاعات ردوبدل شده مربوط به موارد غیر کاری را بررسی کرده است. فقط اطلاعاتی که از طریق رسانهها در محیط خانه تبادل میشوند و همچنین اطلاعاتی که در خارج از خانه به موارد غیر کاری مربوط میشوند از جمله گوش کردن به موسیقی در اتومبیل، رفتن به سینما، صحبت با تلفن همراه و غیره در این گزارش مورد نظر بودهاند و در صورتی که تبادل اطلاعات کاری نیز بدان افزوده شود، رقم بالاتری به دست خواهد آمد. میانگین روزانه ساعت مصرف رسانهای هر شهروند که در سال ۲۰۰۸ حدود ۱۲ ساعت بود، در سال ۱۹۸۰ تنها حدود هفت ساعت بوده است. این رقم در طول حدود ۳۰ سال گذشته به طور متوسط هر سال حدود ۳ درصد رشد داشته است. در همین زمان رقم تبادل اطلاعات به طور متوسط هر سال حدود ۵ درصد افزایش پیدا کرده در حالی که ظرفیت تبادل اطلاعات از نظر فنی رشد سالانه ۳۰ درصدی را پشت سر گذاشته است. این تفاوت از آنجا ناشی میشود که بر خلاف تصور رایج، هنوز مصرف رسانهای در سلطه رسانههای سنتی از قبیل رادیو و تلویزیون قرار دارد. علیرغم گسترش استفاده از شکلهای جدید رسانهای از جمله ارتباطات کامپیوتری، هنوز مصرف تلویزیون و رادیو ۶۰ درصد زمان استفاده رسانهای روزانه را تشکیل میدهد. از دادهها تا اطلاعات آنچه در اینجا مورد توجه بوده و محاسبه شده «اطلاعات» است که باید به تفاوت آن با «دادهها» توجه کرد. دادهها، سیگنالهای مصنوعی هستند که به وسیله ماشینهای دیجیتالی از قبیل دوربین، میکروفون، کیبورد و غیره تولید میشوند. حجم بسیار گستردهای از دادهها در هر ثانیه تولید میشود ولی همه آنها را نمیتوان اطلاعات به شمار آورد. برای درک بهتر تفاوت این دو، میتوان دادهها را به نفت خام و اطلاعات را به بنزین تشبیه کرد. حجم گسترده بشکههای نفت خام کاربردی ندارند تا زمانی که پس از پالایش و تبدیل به بنزین و سایر فرآوردههای نفتی در پمپ بنزینها برای مصرف نهایی ارائه شوند. بدین ترتیب هر دادهای هم اطلاعات نیست و تنها آن دسته از دادهها که برای مصرف به شهروندان ارائه شدهاند، اطلاعات دانسته میشوند. به طور معمول حجم گستردهای از دادهها، تولید و پردازش میشود تا حجم کوچکی اطلاعات به دست آید. انواع گوناگونی از اطلاعات در طول شبانهروز بهوسیله شهروندان مصرف میشود: متن که از طریق رسانههای چاپی و رسانههای الکترونیکی قابل خواندن است، تصویر که از طریق تلویزیون، پرده سینما و صفحه کامپیوتر قابل دیدن است و صدا که از طریق بلندگو قابل شنیدن است. شکل(۱) فرآیند گردش اطلاعات در خانه را نشان میدهد که چگونه اطلاعات به طرق مختلف تولید میشوند تا به مرحله مصرف برسند. بخشی از اطلاعات از طریق رسانههای خارج از خانه از قبیل رادیو، تلویزیون، مطبوعات، اینترنت و غیره به شهروندان منتقل میشود. همچنین هر شخص از طریق ابزارهای رسانهای کوچکی که در اختیار دارد از قبیل دوربینهای خانگی، دستگاه تلفن، کامپیوتر شخصی و غیره، حجمی از اطلاعات را نیز خود تولید میکند. بدین ترتیب مصرف رسانهای هر شخص ترکیبی از اطلاعاتی است که از منابع گوناگون به او میرسد. مصرف اطلاعات بر حسب زمان حتماً برایتان پیش آمده که در هنگام کار با کامپیوتر همزمان موسیقی گوش کنید یا موقع خواندن روزنامه، تلویزیون هم روشن باشد و نیمنگاهی هم به تصاویر آن داشته باشید، در این حالت شما در حال مصرف اطلاعات از دو رسانه مختلف در یک زمان واحد هستید. در این گزاش یک ساعت استفاده از اطلاعات از دو رسانه مختلف، به اندازه دو ساعت مصرف رسانهای محاسبه شده و به عبارتی یک شبانهروز با قابلیت مصرف اطلاعات بیشتر از ۲۴ ساعت در نظر گرفته شده. این چنین است که مصرف میانگین روزانه حدود ۱۲ ساعت اطلاعات آن هم تنها برای موارد غیر کاری قابل پذیرش به نظر میرسد. یک میلیارد و ۲۷۳ هزار ساعت زمانی است که برای مصرف همه شهروندان در طول سال محاسبه شده است. توزیع این مصرف بین رسانههای مختلف در شکل(۲) ترسیم شده است. تلویزیون همچنان رسانه اول شهروندان امریکایی است و مصرف انواع مختلف پیامهای تلویزیونی به طور میانگین در طول روز ۵ ساعت زمان به خود اختصاص میدهد و ۴۰ درصد مصرف رسانهای را شامل میشود. پس از تلویزیون رادیو و پس از آن ارتباطات کامپیوتری قرار دارند که هر کدام حدود ۲ ساعت زمان صرف دریافت پیام از آنها میشود. زمان صرف شده برای بازیهای کامپیوتری، تلفن، رسانههای چاپی، موسیقی و فیلم به ترتیب در ردههای بعدی قرار گرفتهاند. مصرف اطلاعات بر حسب کلمه معیار دیگر برای سنجش مصرف اطلاعات، شمارش تعداد کلمات یک پیام رسانهای است. در این میان طبیعتاً رسانههای مبتنی بر متن مکتوب مانند مطبوعات، کتابها، وب و رسانههای مبتنی بر متن شفاهی مانند تلویزیون و فیلمهای سینمایی رقم قابل توجهی خواهند داشت و رسانههایی که در آنها متن کمتری مصرف میشود مانند بازیهای کامپیوتری و موسیقیهای بیکلام نسبت کمتر. مصرف تعداد کلمات از منابع مختلف رسانهای که در سال ۱۹۸۰ حدود چهار هزار و ۵۰۰ تریلیون کلمه محاسبه شده بود در سال ۲۰۰۸ به ۱۰ هزار و ۸۴۵ تریلیون کلمه در سال رسیده که افزایش بیش از دو برابر را نشان میدهد. سهم هر شهروند به طور میانگین روزانه مصرف ۱۰۰ هزار و ۵۶۴ کلمه است. توزیع مصرف بر حسب کلمه در شکل (۳) ترسیم شده است. در مصرف بر حسب تعداد کلمه نیز همچون مصرف بر حسب زمان، رسانههای سنتی همچنان پیشتاز هستند و مجموع مصرف تلویزیونی و رادیویی بیشتر از نیمی از جدول را دربرگرفته است. تلویزیون با سهمی حدود ۴۵ درصدی در صدر جدول قرار دارد. در بین انواع پخشهای تلویزیونی نیز، تلویزیون کابلی بیشترین سهم و تلویزیون موبایل کمترین نقش را دارد. در رده دوم، ارتباطات کامپیوتری قرار میگیرند که حدود ۲۷ درصد مصرف اطلاعات بر حسب کلمه را شامل میشوند. در بین انواع مصارف کامپیوتری بیشترین تبادل کلمه در استفاده از وب، ایمیل و مواردی از این قبیل اتفاق میافتد. رادیو با ۱۰ درصد و رسانههای چاپی با حدود ۹ درصد در ردههای سوم و چهارم قرار دارند. از میان رسانههای چاپی، بیشترین سهم به ترتیب به مجلهها، کتابها و روزنامهها اختصاص دارد. تلفن، بازیهای کامپیوتری، موسیقی و فیلم در ردههای انتهایی مصرف اطلاعات بر حسب کلمات قرار گرفتهاند. مصرف اطلاعات بر حسب بایت در عصر دیجیتال که همه چیز قابل تبدیل شدن به «صفر و یک» است و رسانههای سنتی از قبیل رادیو، تلویزیون، مطبوعات و موسیقی نیز از طریق رسانههای دیجیتالی قابل دریافت هستند، شاید سخن گفتن به زبان «بیت» و «بایت» ملموستر باشد. پس علاوه بر سنجش اطلاعات مصرف شده بر حسب زمان و کلمه، مصرف رسانهای از جنبه اطلاعات تبادل شده بر حسب بایت نیز سنجیده شده است. برای انجام مقایسه و محاسبه دقیقتر، مصرف رسانههای آنالوگ نیز به ارقام دیجیتالی تبدیل شده است. کل اطلاعات مصرف شده در سال معادل ۳ و ۶۴۵ هزارم زتابایت محاسبه شده است. این رقم معادل حدود ۲۰ برابر ظرفیت همه حافظههای کامپیوتری دنیا در سال گذشته است. سهم هر شهروند مصرف روزانه ۳۳.08 گیگابایت است. این رقم معادل حجم حدود هفت دی.وی.دی است. به عبارتی هر شخص در طول روز اطلاعاتی معادل حجم هفت دی.وی.دی یا حدود یکپنجم حافظه یک دستگاه نوتبوک معمولی مصرف میکند. بخش عمده این رقم قابل توجه مربوط به مصرف اطلاعات بصری است. شکل (۴) نشان میدهد بازیهای کامپیوتری موفق شدهاند پیشتازی تلویزیون در مصرف رسانهای شهروندان در این بخش را پشت سر بگذارند. میتوان گفت بازیهای کامپیوتری، تلویزیون و فیلمهای سینمایی، آنچنان بخش گستردهای از حجم اطلاعات ردوبدل شده را به خود اختصاص دادهاند که جایی برای دیگر رسانهها باقی نمانده است. بازیهای کامپیوتری (حدود ۵۴ درصد)، تلویزیون (حدود ۳۵ درصد)، فیلم سینمایی (حدود ۱۰ درصد) و پس از آن رادیو، کامپیوتر، موسیقی، تلفن و رسانههای چاپی هر کدام با کمتر از یک درصد در جدول قرار گرفتهاند. در بین انواع بازیهای کامپیوتری نیز بازیهای پیشرفته که برای انجام آنها سختافزار و نرمافزارهای خاصی لازم است صدرنشین هستند و پس از آن کنسولهای بازی قرار گرفتهاند. تحول خواندن رسانهای تحولات تکنولوژیهای ارتباطی در دو-سه دهه اخیر آنچنان گسترده بوده که شکلهای مصرف رسانهای را با تغییرات قابل توجهی همراه کرده است. رسانههایی از قبیل پست، تلکس، فکس و تلگرام که تا چند دهه پیش سهم قابل توجهی در ارتباطات داشتند، امروزه جایگاهی ندارند و به حاشیه رفتهاند و در عوض شکلهای جدید رسانهای مبتنی بر شبکههای ارتباطی قابل دسترس در کامپیوترها و تلفنهای همراه ایجاد شدهاند. کاهش تیراژ مطبوعات و مجلهها و روی آوردن این رسانههای سنتی به فضاهای جدید از جمله اینترنت از دیگر تحولات در این حوزه است. تصور میشود با گسترش رسانههای دیداری از قبیل شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای، بازیهای کامپیوتری، قابلیتهای جدید عرضه فیلم و موارد این چنینی، خواندن سهم کمتری در مصرف رسانهای شهروندان داشته باشد. اما برخلاف این تصور، میزان خواندن روزانه کمتر نشده بلکه شکل رسانهای آن عوض شده است. اگر در دهههای پیش، خواندن مختص به رسانههای چاپی از قبیل مطبوعات، روزنامهها و کتاب بود، امروز بخش قابل توجهی از خواندن در محیط اینترنت اتفاق میافتد. شکل(۵) نشان میدهد که سهم رسانههای چاپی در مصرف رسانهای از نیم قرن پیش تاکنون، همواره رو به کاهش بوده است. اگر این رقم در ۱۹۶۰ حدود ۲۶ درصد و در ۱۹۸۰ حدود ۱۲ درصد بود، در سال ۲۰۰۸ به حدود ۹ درصد رسیده است. اما در مقابل در سال ۲۰۰۸ با رقم ۲۷ درصدی مصرف کلمات در ارتباطات کامپیوتری مواجه هستیم که بخش قابل توجهی از آن از طریق خواندن دریافت شده است. سرگشتگی در آشفتهبازار اطلاعات اما چه میزان از این حجم سرسامآور اطلاعات در زندگی روزانه شهروندان به کار میآید؟ چقدر از آن جنبه اطلاعرسانانه دارد و چه میزان از آن سرگرمکننده است؟ آیا دریافت این اطلاعات وسیع، زندگی را برای شهروندان امروزی بهتر کرده است؟ یک قرن پیش که خبری از دستگاههای پیشرفته تکنولوژیکی نبود و دریافت اطلاعات رسانهای در بهترین حالت ساعاتی برنامه رادیویی و احیاناً مطالعه روزنامه یا کتابی را شامل میشد، فرصت تفکر بیشتری برای انسان باقی نمیماند؟ دریافت حجم گستردهای از اطلاعات در طول شبانهروز، حتی اگر شامل دانستههای مفید و بهدردبخور باشد و دانش را افزایش دهد به همان نسبت توانایی تفکر عمیق را از انسان میگیرد. بمباران اطلاعاتی رسانهها در عصر جدید همان طور که گزارش نشان میدهد، نیمی از شبانهروز انسان امروزی امریکایی را شامل میشود. در زندگی روزانهای که نیمی از آن صرف دربافت اطلاعات روزانه شود، چه مقدار زمان برای پردازش و تفکر درباره این اطلاعات باقی میماند؟ چنین تبعاتی از جمله نگرانیهایی است که درباره جامعه اطلاعاتی شده جدید وجود دارد و با عناوینی شبیه «اضافهبار اطلاعاتی» به عنوان اثرات سوء جامعه اطلاعاتی دستهبندی میشود. به نظر میرسد دنیای امروزین مدرن یا به تعبیری پستمدرنِ مملو از رسانهها و پیامهای ارتباطی هر چند با دستاوردهای تکنولوژیکی گستردهای همراه بوده، اما این پیشرفتها لزوماً آسایش و زندگی بهتری را برای بشر به دنبال نداشته است. خستگیهای جسمی و روحی و آشفتگیهای روانی در کنار از دست دادن قدرت تفکر عمیق و در نتیجه تصمیمگیریهای بدون پشتوانه فکری کافی و عمل بر اساس آنها در زندگی روزانه، تنها بخشی از پیامدهای این بمباران اطلاعاتی است. این آشفتهبازار اطلاعاتی مطمئناً مورد توجه اصحاب قدرت، اعم از سیاستمداران و صاحبان سرمایه نیز قرار دارد تا بتوانند با تولید رسانهای هدفمندشان، حداکثر منافع خود را از این فضا تأمین کنند. چنین نگرانیهایی است که اندیشمندان انتقادی را به واکنش واداشته و برای مقابله با این بازار آشفته و نجات شهروندان از دفن شدن زیر انبوه اطلاعات مفید و غیر مفید، مفاهیمی مانند «سواد انتقادی»، «سواد رسانهای» و «سواد دیجیتالی» را مطرح کردهاند؛ مفاهیمی که در فرصتی دیگر بدانها نیز خواهم پرداخت.