IT يك كنش اقتصادي است و با حضور موثرش واكنش ها را بر مي انگيزد به آنها شكل مي دهد و حتي سمت و سوي مخالفانش را شكل مي دهد .امروز كوچ فكري از ديروز به امروز و از امروز به فردا آنچنان پرشتاب صورت مي گيرد كه حتي تصوير آينده مهلك است،آيا مي توان منطق آنرا پس زد و لااقل از شتاب آن كاست. داده هاي محيطي نشان مي دهد تاكنون بشر ياد زهري براي آن نيافته و اين زهر تا تمام جان را مسموم نسازد، يك لحظه آرام و قرار نمي گيرد.
ممكن است ، خيلي ها اين زهر را شهد شيرين بيابند و تغييرات انساني كه رخ مي دهد و روابط عاطفي را سست و مهر و عاطفه راتبديل به يك تجمل زايد مي سازد، نبينند، آنهايي كه تنها از طريق رسانه ها و شبكه هاي اينترنتي آدمها را رصد مي كنند و به شناسايي شان راه مي كشند كم كم تبديل به انساهاي تك ساحتي مي شوند كه جز مونيتورهاي روشن را نمي بينند. سرمايه انسان بعنوان نيروي كار و نيروي مصرف كننده مي نگرند. روز به روز آنهايي كه با تكنولوژي هاي نوين كار مي كنند منزوي تر و در خود فرو رفته تر مي شوند.
امروز در درون خانواده ها هم جدا از هم هستند، يكي به كانال ماهواره اي زل مي زند، آن ديگري در شبكه ها دنبال گمشده اش مي گردد، يكي با ام پي تري حال ميكند، آنها موضوع بازارند، با حضورشان آنرا پر رونق مي سازند، نرم افزارهايي كه اختراع مي شوند شبه توانستن را به پرواز در مي آوردند ولي قدرت ارتباطي افراد را با هم زايل مي سازند. آدمها تبديل به يك داده مي شوند و تنها در جهان ديجيتالي معنا مي يابند.
اخلاقIT سوداگرانه است،اگر چند بر اين اخلاق لباس فضيلت ، دانايي و كوچك شدن جهان را مي پوشانند. در بازاري كه همه چيز براي خريد و فروش تجهيز مي شوند آدمها براي سنجش خود دچار دگرديسي شده اندآنها به چگونه بودن نمي انديشند،بلكه به داشتن و يافتن مي انديشند و خود را غرق راه هايي مي سازند كه داشتن را امكانپذير مي سازد. تب نو كردن رايانه ها يكي از نشانه هاي اين كالا زدگي است ولي در نو كردن مضطربانه هميشه از فن آوري عقب مي مانيم،اين احساس عقب ماندگي تداوم مي يابد و جانها را تباه مي كند.
IT اقتصادهاي ملي را به ورطه نابودي مي كشاند، تنها بازار جهاني و منطق آن وجود دارد،هر روز از ابعاد قدرت تصميم گيري فاعلان محلي كاسته مي شود اين فرايند همچنان ادامه دارد و در شماره هاي بعدي در مورد آن سخن خواهيم گفت.