اين سوال را ميتوان اين گونه هم مطرح كرد: «كاراترين سلاح جوامع در عصر جامعه اطلاعات چيست؟»
«توليد محتوا» را ميتوان از صريحترين و دقيقترين پاسخهاي اين پرسش دانست.
در عصري كه حدود جغرافيايي، منابع فسيلي و طبيعي، سلاحهاي متعارف و... كارايي خود را از دست ميدهد، حضور جوامع و ملتها در عرصه جهاني از همه بيشتر با توليد و عرضه محتوا است كه ديده و سنجيده ميشود. جوامعي كه زودتر اين پاسخ را كشف و لمس كنند، آينده مطمئنتري براي خود رقم خواهند زد.
در حقيقت هويت آينده ملتها در نسبت مستقيم با توليد محتواي آنها است كه تعريف و تثبيت ميشود.
اگر بخواهيم مجموعهها و سازمانهاي دخيل در توليد محتوا را فهرست كنيم، رسانهها و مطبوعات ميتوانند رتبه بالايي را به خود اختصاص دهند. چرا؟
رسانهها از دو ديدگاه مختلف، حايز امتيازات قابل اعتنا در اين زمينه خواهند شد:
1- رسانهها خود بستر و عامل اطلاعرساني، فرهنگسازي، آموزش، تحليل و انتشار خبر و مفاهيم متفاوت و متنوعند. رسانهها و روزنامهنگاران در واقع به صورت مداوم در كار ارزيابي، بررسي، تحقيق و نهايتا تهيه و انتشار «محتوا» هستند.
به نظر ميرسد اين وظيفه هميشگي اصحاب رسانهها چندان عادي و مانوس شده كه به وجه «توليد محتوا» در آن كمتر توجه شده است. يك تحقيق و آمار ساده ميتواند نرخ توليد محتوا در رسانهها را با همگنان خود در اين زمينه مشخص سازد.
2- رسانهها عوامل «انتشار محتوا» هستند. در واقع بخش قابل توجهي از مفاهيم، اطلاعات، آموزش و... كه توسط ديگر مجموعهها توليد ميشود، عموما از طريق رسانهها است كه منتشر ميگردد.
در اينجا معمولا نقش واسط و ميانجي، در مقابل توليدكننده دست اول ناديده گرفته شده است، حال آنكه رسانهها عامل نشر سالم و صحيح مفاهيم و محتواي توليد شده خواهند بود. چرا كه چرخه توليد محتوا بدون اتكا به رسانههاي تخصصي و مطمئن چرخهاي معيوب است.
در يك فضاي منطقي و با ديدگاه مبتني بر اصول دنياي مدرن، رسانهها به صورت دقيقتر مورد كنكاش و ارزيابي قرار ميگيرند. در اين ديدگاه است كه رسانهها و مطبوعات اصولاً نهاد و كانون توليد محتوا شمرده ميشوند.
اين حقيقتي است كه در صورت بيتوجهي، فرآيند توليد محتوا را كماثر خواهد كرد.