بلاگرهای سرشناس به برنامههای رادیویی دعوت میشوند و روزنامههای چاپی خلاصه و جمعبندی روزانهای از فضای وبلاگ تهیه میکنند. بلاگرهای معروف هزاران بازدیدکننده در روز دارند.
هر حزب سیاسی وبلاگ مخصوص داشته و نمایندگان مجلس از طریق وبلاگ با حوزه انتخابیه خود در ارتباط هستند.
روزنامه گاردین یک ابروبلاگ دارد که مقالهنویسان روزنامه در آنجا مطلب مینویسند. اینترنت ماهیت نوشتن و به ویژه روزنامهنویسی را تغییر داده است و هیچ نویسندهای نمیتواند نسبت به آن بیاعتنا باشد.
روزنامهنگاران چه آنهایی که باسابقه هستند و چه آنهایی که در ابتدای راه هستند باید آثار و تبعات این وسیله قرن بیست و یکم را درک کنند، حتی اگر قصد نوشتن در وبلاگها را نداشته باشند.
انتشار بدون هزینه در وبلاگ آثار اقتصادی دارد و نویسندگان سنتی خواهند دید که بازار روزنامهنگاری از دستشان خارج میشود.
در این دنیای جدید، تقاضا برای نوشتن بیشتر ميشود اما احتمال میرود با شکلگیری عرضه بیشتر جهانی نویسندگان، حقالزحمه دریافتی آنها کاهش یابد. اگر مردم انتظار کسب خبر آنی را داشته باشند ضربالاجلها کوتاهتر شده و محدودیت واژگان برای پاسخگویی به تقاضاهای جدید و کوچکتر بیشتر میشود.
البته عکس آن هم میتواند اتفاق افتد یعنی نویسندگان آزادي عمل بیشتری خواهند داشت تا در صورت تمایل، جملههاي بیشتری به مطلب اولیه خود اضافه کنند. نشر آنلاین، جنبههای مثبت دیگری هم دارد.
اینترنت که یک منبع رویایی برای تحقیق است، با حضور بلاگرهای متخصص که نگاه درونی و دقیقتری به حرفه خود دارند از غنای بیشتری برخوردار میشود. وبلاگها همچنین میتوانند روایتهای دست اول از شاهدان عینی در حوزههای غیرقابل دسترس برای دیگران ارائه دهند.
بلاگرها واقعيتها و آمار را با وسواس بیشتری نقد و ارزیابی میکنند چون فضای نامحدودی برای تحلیل و تفسیر دارند. این نقطه قوت وبلاگها، جلوی سرقت ادبی را میگیرد.
روزنامهنگاران باسابقهای که وبلاگ مینویسند احساس میکنند وقت صرف شده ارزشش را داشته است زیرا بحثها و نظرات مطرحشده در وبلاگ، طرز نگارش را بهتر و دقیقتر میکند.
همچنین دنیای وسیعتری از اخبار و تفسیرها را در اختیار فرد میگذارد. گفتوگوها در وبلاگها گاهی گزنده و نیشدار است و باید سنجیده و با اندیشه وارد بحثی شوید وگرنه جدی گرفته نشده و کنار گذاشته میشوید.
امکان راهاندازی بدون هزینه و راحت وبلاگها باعث شده كه هر روز شاهد تعداد زیادی وبلاگ جدید باشیم و وبلاگ به صورت همگانی درآمده است. یکی از شکایات اين است که اکثر وبلاگها چیزی برای گفتن ندارند.
اما آن روی دیگر سکه اين است که چون اکثر مردم چیزی برای گفتن ندارند. وبلاگها ابزاری برای نوشتن هستند و بیواسطهگی این وسیله توجیه نمیکند که بلاگر مطالب جالبی ننویسد.
اگر خوب میدانید چه چیزی بنویسید و آن را خیلی خوب مینویسید پس وبلاگها خوانندگان مشتاق و جدیدی برایتان پیدا میکنند.