۰
plusresetminus
دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۶ ساعت ۱۸:۰۳

دور دنیا با گوگل

دور دنیا با گوگل یک سفر آموزشی برای خوش‌شانس‌ترین کارمندان جهان مترجم: سید حسین محتسبی- دنياي اقتصاد در راگیهالی، دهکده کوچکی که در 30 مایلی بنگلر هند واقع شده است، هیچ کامپیوتری وجود ندارد. توریست‌ها به ندرت ریسک آمدن به چنین محلی را می‏پذیرند، چرا که تنها راه ارتباطی به این محل از طریق جاده‏ای خاکی است. ضمن اینکه کلبه‏های قدیمی‌این دهکده که تعدادشان بیش از 70‌ عدد است، هر لحظه ممکن است در زیر پاهای فیل‌ها لگدمال شوند. بنابراین منصفانه است اگر بگوییم شکسته شدن این سنت توسط گوگلی‏ها بسیار غیرمنتظره است. جوانان گوگل که چنین ریسکی انجام داده‌اند، در واقع استادان اینترنت محسوب می‏شوند و در رزومه خود مدارک علوم کامپیوتر با معدل بالا از بهترین دانشگاه‏های دنیا را دارند؛ به نحوی که همه شرکت‌های بزرگ برای استخدام آنها لحظه‏شماری می‏کنند. آنها 18 نفر از همکاران و مدیران محصول (Associate Product Manager) گوگل هستند که برای یک سفر آموزشی به این دهکده آمده‌اند. روستاییان به ترتیب با مهمانان سلام و احوالپرسی می‏کنند. سپس کودکان با تشویق والدینشان به سمت آنها می‏آیند و پس از معرفی خود یک لپ‏تاپ و قلم را ازMarissa Mayer، قائم‏مقام شرکت گوگل هدیه می‏گیرند. «تا به حال در مورد گوگل چیزی شنیده‏اید؟» این سوال راAlex Vogenthalerا، 27 ساله یکی از مدیران محصول گوگل در حالی که لبخند به لب دارد، می‌پرسد. «نه»، پاسخ شنوندگان است. Vogenthaler، سعی می‏کند برای آنها توضیح دهد که گوگل کارش چیست. «گوگل یک شرکت کامپیوتری است؟» این سوال را مردی در میان جمعیت می‏پرسد. سایر گوگلی‌ها از دست گاوهایی که آزادانه و بی‏هدف در دهکده در حال حرکت هستند و به همه جا سرک می‌کشند، فرار می‌کنند. جالب است در روستایی که کتابخانه مدرسه‌اش از هرگونه کتاب یا تجهیزاتی خالی است، بسیاری از روستايیان تلفن همراه دارند! «این مفهوم جدیدی را به شما می‏دهد که بر پشت لباس من نوشته شده است.» این را Dan Siroker، دیگر همکار - مدیر محصول گوگل که 24سال دارد، می‏گوید. او به تی‏شرتی اشاره می‏کند که در جلوی آن آرم شرکت و در پشت آن با خط کلاسیک نوشته شده است: «من احساس خوش‏شانسی می‏کنم.» شانس، البته. Siroker یک کار خوب دارد. او در منطقه‏ای نزدیک به شرکت گوگل یعنی پالو آلتوی کالیفرنیا بزرگ شده است. او که با مدرک علوم کامپیوتر از دانشگاه استنفورد فارغ‏التحصیل شده است، استعداد خاصی در ریاضی دارد. Siroker می‏توانست به هر شرکت دیگری برود، اما گوکل را انتخاب کرد و در برنامه همکار - مدیر محصول که وظیفه‏اش کشف جوانانی با استعدادهای استثنایی و جذب آنها در گوگل است، پذیرفته شد بدون اینکه تجربه‏ای داشته باشد. تعجب‏آور است که گوگل می‏داند مدیرانی را تربیت می‏کند که ممکن است چند سال بعد به‌دنبال کار دیگری بروند و این شرکت را تنها بگذارند. این همکار- مدیر محصول‌ها به دفاتر گوگل در کشورهای دیگر سفر می‏کنند و از طریق کارکنان این دفاتر با بازار و فرهنگ آن منطقه آشنا می‏شوند. اکنون گروه در ژاپن است. Jini Kimا 26 ساله نگران به نظر می‏رسد. در طول 4 روز کنفرانس‌هایی دارد که باید از طریق اینترنت برای چندین مدیر ارشد گوگل برنامه ارائه کند. بنابراین در مدتی که در توکیو فعالیت‌ها را مدیریت می‏کند، شب‌ها را تا دیروقت برای کار روی برنامه‌هايش بیدار می‏ماند. او تنها همکار - مدیر محصول گوگل است که رشته دانشگاهی‌اش کامپیوتر نیست. Kim در دانشگاه برکلی علوم سیاست خوانده است. ولی به خاطر علاقه‏ای که به کار در گوگل داشت، بورسیه‏ای را که به او تعلق گرفته بود، رها کرد. Kim مسوولیت پروژه‏ای در دست اقدام را با نام Google Health عهده‏دار شد. او ایده‏ای درخصوص پروراندن پروژه‏ای دیگر در ذهن خود داشت، ولی برای این کار تایید مقامات اجرایی گوگل لازم بود. او Larry Page را برای این منظور هدف گرفت. ولی از زمانی که Page و دیگر بنیانگذار گوگل یعنی Sergey Brin از دستیارانشان جدا شده بودند، گرفتن وقت ملاقات با آنها کاری بسیار دشوار بود. بالاخره یک روز هنگامی‌که Page مطابق برنامه تنظیم شده‏اش می‏خواست به یک جلسه برود، Kim در مقابلش ظاهر می‏شود و می‏گوید: «من در تعقیب کردن واقعا خوبم!» اینها همان چیزهای است که گوگل در برنامه همکار - مدیر محصول، که 5سال پیش آن را آغاز کرده است، دنبال می‏کند. تلاش‌های اولیه این شرکت برای استخدام افراد متخصصی که در سایر شرکت‌ها مثلا مایکروسافت در حال کار بودند، نتایج بدی برای این شرکت به‌دنبال داشت. Eric Schmidt، ريیس اجرایی گوگل در این زمینه می‏گوید: «گوگل خیلی متفاوت‏تر از آن است که بتوان افرادی را که از سایر شرکت‌ها جذب این شرکت می‏شوند، به راحتی با فرهنگ سازمانی گوگل مطابقت داد.» اولین همکار- مدیر محصول، Brian Rakowski در جولای 2002 درحالی‌که به‌تازگی از دانشگاه استنفورد فارغ‏التحصیل شده بود، جذب گوگل شد. «شما باید مسوولیت Gmail را برعهده داشته باشید.» این جمله را Mayer به او گفت و برای او توضیح داد که این برنامه ده‌ها‌میلیون کاربر خواهد داشت. Rakowski که هنوز هم در گوگل مشغول به کار است، می‏گوید: «من در آن زمان 22 سال داشتم و واقعا شوکه شده بودم که آنها چگونه مسوولیت چنین کاری را به من بی‌تجربه سپرند.» او با ترکیب تخصص و رهبری درست به انجام آن کار موفق شد. در حال حاضر گوگل صدمین همکار - مدیر محصول خود را نیز استخدام کرده است. Jeff Ferguson می‏گوید: «اینها آدم‌های باهوشی هستند، در بین همکلاسی‏هایشان بهترینند و همین‌طور کسانی هستند که کارهای جدید کرده‏اند. مثلا ویرایشگر کتاب سال بوده‏اند یا شرکتی در خور تقدیر را راه‏اندازی کرده‏اند.» او که استخدام‏کننده این افراد است، ادامه می‏دهد: «من در طول 5 دقیقه می‏توانم بگویم چه کسی برای ما مناسب است.» در توکیو، محصول سال بعد را به کارکنان آن دفتر نشان می‏دهند و از آنها در مورد آن محصول نظرسنجی می‏کنند. آنها همچنین در هر منطقه وضعیت تجاری آن محل را از طریق صحبت کردن با کارکنان گوگل، مشتریان و شرکا مورد توجه قرار می‏دهند. در توکیو آنها متوجه شدند که Yahoo Japan به شدت با گوگل رقابت می‏کند. یکی از مدیران می‏گوید: «شبیه این است که گوگل، AOL و eBay را یکی کرده باشند.» اما گوگل تصورات مردم ژاپن را هدف قرار داده است. گوگل دومین برند بعد از «تویوتا» در ژاپن است. منطقه الکترونیکی معروف توکیو، محلی به‌نام آکیباهاراست. جایی که اولین رقابت این همکار - مدیر محصول‌ها در آن آغاز شده است. هدف این رقابت افزایش دادن دانش آنها نسبت بلكه توجه به محصولات، دنیای تجارت و توانایی مذاکره است. آنها به گروه‏های کوچکی تقسیم می‏شوند و به هر گروه 100 دلار داده می‏شود که دستگاه مفیدی را با آن پول تهیه کنند. با نگاهی به پیشخوان می‌توان با هر جور دستگاه الکترونیکی مواجه شد. از وسایلی نظیر جاسیگاری‏ که از طریق پورت USB تغذیه شده و دود سیگار را جذب می‏کند، گرفته تا عصای جادویی‏ که با تکان دادن آن چراغ‌های LED، حرفی را که با حرکات عصا کشیده می‌شود، نشان می‏دهد. كه اين برنده رقابت می‏شود. هواپیمای آنها به پکن می‏رسد. همکار - مدیر محصول‌ها تلفن‌های همراه خود را که با سیستم مخابراتی ژاپن کار نمی‏کرد، بیرون می‏آورند و می‏بینند که صدها ایمیل جدید برایشان رسیده است. وقتی همکار - مدیر محصول‌ها سرشان را بالا می‏آورند با صحنه جدیدی در چین رو در رو می‏شوند. Kai-Fu Lee مدیر گوگل در چین برایشان این‌طور شرح می‏دهد که اینجا تلاش ما ایجاد تعادل میان شیوه آزادی‏طلبانه گوگل و سیاست سانسور و محدودیت‏گذاری دولت چین است. در دفتر گوگل، همکار-مدیر محصول‌ها با مشتریان محلی که می‏توانند انگلیسی صحبت کنند، مصاحبه می‏کنند. دولت چین از روش‌هایی که معیارهای ملی را به میان می‏کشند، برای به حاشیه راندن گوگل استفاده کرده است. هرازگاهی دسترسی به سایت موتور جست‌وجوگر گوگل مسدود می‏شود و به جای آن سایت دیگری با آدرس Baidu.com نمایش داده می‏شود که عنوانش چنین است: «Baidu بیشتر از گوگل در مورد چین می‏داند.» این را جوانی که یک تی‏شرت تیم ملی فوتبال برزیل را بر تن داشت بدون هیچ هیجانی می‏گوید. بعد از شام لذیذی که در هتل صرف شد، در اتوبوس،Frances Haugen یکی از همکار- مدیر محصول‌ها از دوستانش نظرسنجی می‏کند. جالب بود که بسیاری از آنها پرش از هواپیما را تجربه کرده بودند. اکثر آنها والدینی داشتند که در دانشگاه درس خوانده بودند. (همانند موسسان گوگل، یعنی Brin و Larry) Haugen). از آهوا فرزند یک بیولوژیست است. او سرپرست تیمی‌است که وظیفه آن تجزیه و تحلیل نتایج مربوط به لینک‌های پشتیبان‌های مالی (Sponsors) است. تنها گوگل است که می‏تواند این‌گونه به یک جوان 22‌ساله اعتماد کند. او مجبور بود یک تیم 20 نفره را که 11نفر آنها مهندس بودند، هدایت کند. «این برایم خیلی دشوار بود؛ برخی از آنان دو برابر من سن داشتند. همکار - مدیر محصول بودن مثل کنترل کردن یک مشت گربه است!» مسوولیت جدی داشتن چیزی است که همه آنها باید با آن برخورد کنند. Prem Ramaswamiا 25 ساله که صاحب Google Checkout (یک برنامه مالی آنلاین) است، صحبت‌های پدرش را در زمانی که در گوگل مشغول به کار شده بود، یادآورد می‏شود که می‏گفت: «آنها ممکن نیست به تو چنین کاری را بسپارند.» گوگل با پشتیبانی همکار - مدیر محصول‌ها به آنها کمک می‏کند که بتوانند در شرایط دشوار با مشکلات مقابله کنند. هر کدام از همکار - مدیر محصول‌ها یک مربی مدیریت دارند. Nick Baum، 24 ساله، همکار – مدیر محصول Google Reader در این خصوص می‏گوید: «همانند یک جلسه درمانی است.» اوج آرامش در گوگل محیط پیرامون آن است. «گوگل مانند یک سرزمین تخیلی است.» این را David Hammerا 24ساله می‏گوید. دفتر مرکزی در محلی است که نظرگاهی زیبا از کوه‌های کالیفرنیا دارد. در گوگل 17 محل برای غذا خوردن وجود دارد که هر کدام از آنها غذایی خاص را سرو می‏کنند. در این شرکت استخرهای شنا، کلینیک‌های درمانی، پیست‌های والیبال ساحلی و اتاق‌های گفت‌وگو قرار دارد. در اولین روز حضور در بنگلر هند، گوگلی‏ها به مراکز خرید این منطقه رفتند. به هر کدام آنها 500‌روپیه (معادل تقریبا 13‌دلار) داده شد تا چیزی را بخرند. جایزه به کسی تعلق می‏گرفت که بیشترین تخفیف را گرفته باشد. برای Jini Kim اولین باری بود که بر سر یک کالا می‏بایست با یک دستفروش چانه می‏زد. «من همیشه از Neiman Marcus خرید می‏کنم!» او موفق می‏شود یک گردنبند 375روپیه‏ای را 250 روپیه بخرد. در آخر Dan Siroker برنده این مسابقه شناخته می‏شود. او یک لباس سنتی را با یک سوم قیمت پیشنهادی فروشنده خریداری کرده بود. در بنگلر ترافیک بسیار آزاردهنده است، فقر وحشتناک است و تعدادی از همکار- مدیر محصول‌ها هم بر اثر استفاده از غذا مسموم شده‏اند. اما سفر به این دهکده با تمام مشکلاتی که داشت، هنگام ترک آن احساس خوشایندی برای برخی نداشت. «ما باید به آنها شیرینی و لپ‏تاپ بیشتری می‏دادیم.» این را Tom Tunguz همکار– مدیر محصول 25‌ساله می‏گوید. جلساتی که در دفاتر بنگلر برگزار شده بود، بسیار مفید بودند. همکار- مدیر محصول‌ها فهمیدند معروف‌ترین محصول گوگل در هند سایت اجتماعی Orkut، حتی معروف‌تر از موتور جست‌وجوگر این شرکت است. گوگل تلاش می‏کند لایه‏های چارت سازمانی خود را به حداقل برساند؛ به نحوی که گزارش‌هایی از کانال‌های مختلفی برای رسیدن به مقامات بالاتر رد نشود. اما در طول سفر همکار– مدیر محصول‌ها چیزهایی درخصوص وجود کمی‌ بوروکراسی در گوگل به گوششان می‏رسید. همچنین برخی ستارگان گوگل هم اخیرا این شرکت را ترک کرده‏اند که نمونه آن Bret Taylor، همکار – مدیر محصولی است که Google Maps را به راه انداخته بود. «دیگر هیجان و ریسک قبلی در گوگل وجود ندارد.» او در حال راه‏اندازی شرکتی کامپیوتری با نام FriendFeed است. پس از یک مراسم موسیقی کوتاه، Mayer به روزی که ممکن است همکار - مدیر محصول‌ها گوگل را ترک کنند، اشاره می‏کند. این نوع ترک‌کردن‌ها که اکثرا برای کسب تجربه در محیطی جدید است، «ژنی است که Larry و Sergey به‌دنبال آن هستند. ما 2 تا 4 سال به خوبی در کنار هم خواهیم بود. حتی اگر 20‌درصد از شما در شرکت باقی بمانند، باز هم عدد خوبی است. حتی اگر گوگل را هم ترک کنید، باز هم برای ما خوب است. من مطمئنم یکی از کسانی که در این جمع هستند، شرکتی را بنا خواهد کرد که یک روز آن را از او خواهم خرید.» ساعت 2 بامداد است، افراد گروه در یک حلقه قرار می‏گیرند. همه با هم شروع به خواندن سرود می‏کنند. سفر دارد به پایان می‏رسد. ممکن است پایان این سفر آغاز ایده‏ای نو برای تولید یک یا چند محصول جدید باشد. امکان رخ‌دادن این اتفاق هم در داخل شرکت وجود دارد و هم در خارج از آن. مقامات بالای گوگل امید دارند که این اتفاق درون شرکتشان بیافتد. Eric Schmidt می‏گوید: «این سفرها یک برنامه پایه‏ای برای همکار - مدیر محصول‌ها بود. من امیدوارم یکی از آنها روزی بتواند مدیرعامل گوگل شود، اما نمی‏دانم کدام یک.»
کد مطلب: 8392
نام شما
آدرس ايميل شما