سال اندازهگیری دستاوردهای دولت نهم در حوزه IT
علی شمیرانی
همواره تجربه نشان داده که در جابجایی مدیران و در سطح کلان دولتها، باید به مدیران و مسوولان فرصت مناسبی داده شود تا بتوانند در حوزه مسوولیت خود تسلط کافی پیدا کنند. اما گذشته از موضوع اشراف مدیران به حیطه کاری خود، مرحله بعدی به تحقق گفتهها، طرحها و وعدههای ایشان باز میگردد. واقعیت این است که در حوزه فناوری اطلاعات در گذشته، هم مسوولان و هم روزنامهنگاران را میشد به نحوی در یک سطح انگاشت.
چرا که در مقطع مذکور هر دو در حال آزمون و خطا و کسب تجربه لازم در این حوزه بودند اما هم اکنون که برخی از مسوولان در حوزه فناوری اطلاعات به علت تغییرات طبیعی در دولت، جابه جا شده اند، انتظار برای نظارهگری مطبوعات چندان متصور نیست. چرا که بسیاری از روزنامه نگاران با تسلط کم و بیش بر حوزه فناوری اطلاعات، به خوبی قادر به درک و شناسایی عوامل موفقیت و ناکامی یک طرح و برنامه هستند.
از این رو و با توضیحاتی که در پی آمد و همچنین فرصتی که برای آشنایی مسوولان با حوزه کاری ایشان و ارایه طرح هایشان مطرح شد، امسال را میتوان سال نتیجهگیری از ثمرات طرحها و برنامههای فناوری اطلاعات در دولت نهم دانست. به عبارت دیگر اگر طرح یا برنامهای در حوزه فناوری اطلاعات در کشور میخواست شکل بگیرد میبایست تا کنون شکل میگرفت تا در سال جاری که دو سال از عمر دولت میگذرد شاهد اجرا و عملیاتی شدن آن باشیم.
اما اگر قرار است امسال هم حرف از مطالعه و تحقیق زد که معنا و مفهوم آن این است که در نهایت انتظار برای مشاهده خروجی چندان به جا نیست. از این رو شاید امسال بتوان با جسارت و دقت بیشتری به آرشیو اخبار رسانهها مراجعه کرد و از لابه لای گفتههای مسوولان، وعدهها و طرحهایی را یافت که بتوان آنها را به دقت مورد ارزیابی قرار داد.
بدیهی است مادامی که طرحهای وعده داده شده از سوی مسولان فعال در حوزه فناوری اطلاعات به نتیجه ملموس و روشن نرسیده باشد، سخن راندن از مطالعه برای اجرای طرحهای جدید چندان معقول و منطقی به نظر نرسیده و به عبارت بهتر به شدت باید از تعریف طرحهای جدید با وجود طرحهای بر زمین مانده و ناکام جلوگیری شود.
از این رو جا دارد در ابتدای سال جاری خود دستگاهها، شوراها و نهادهای مرتبط با فناوری اطلاعات گزارشی مبسوط و قابل استناد از طرحهای در دست اجرای خود را در معرض افکار عمومی قرار دهند تا شرایط و باور عمومی نیز برای پذیرایی از تدوین برنامههای جدید آماده باشد.
اگرچه به نظر میرسد که رسانهها خود نیز میتوانند به بررسی حداقلی طرحهای فناوری اطلاعات در دست اجرای نهادهای مختلف بپردازند تا شاید به این ترتیب زمینه اتلاف منابع، ثروت، اعتماد و فرصت کشور برچیده شود و مدیران حوزه فناوری اطلاعات نیز بدانند که با تظاهر به پیشرفت اموری که تنها خود قادر به ارزیابی و اندازه گیری آن هستند، امکان اسراف بیشتر را ندارند.