ایتنا - در بسیاری از کشورهای دنیا اینترنت با سرعت ۱۰۰ مگابیت جزو حقوق شهروندی محسوب میشود، همین مقایسه نشان میدهد که کشور در بخش پهنای باند و سرعت دسترسی به سرویس اینترنت در چه وضعیت بدی قرار دارد.
سونیتا سرابپور - هفتهنامه تجارت فردا - وقتی پای کندی سرعت اینترنت و اختلالات گاه و بیگاه در این شبکه میشود مسئولان شرکتهای اینترنتی این مشکلات را به کمبود پهنای باند در کشور ارتباط میدهند و اعلام می کنند که کنترل این وضعیت خارج از محدوده قدرتشان است و زیرساخت را عامل مشکلات اینترنتی کشور معرفی میکنند. در مقابل اما مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در گفتوگوهای مختلف خود بر این موضوع تاکید میکنند که کشور در زمینه پهنای باند بامشکلی مواجه نیست. همچنین آنها راهاندازی پروژهها مختلف و یا امضای تفاهم نامه با شرکتهای بینالمللی برای افزایش پهنای باند در کشور را نیز دلیل دیگری برای مناسب بودن وضعیت کشور در این بخش میدانند. اما آمارهای جهانی همیشه خلاف اظهارات این مسوولان را اثبات میکند. به عنوان مثال در گزارش کیفیت پهنای باند جهان که سالانه ارائه می شود کره جنوبی عنوان برترین کشور جهان در کیفیت پهنای باند را دارد. همچنین در حالی که بحرین، قطر، امارات، عربستان و پاکستان در این لیست حضور دارند نامی از ایران دیده نمیشود. علاوه بر این گزارش که نشان میدهد ایران با مشکل جدی در زمینه پهنایباند روبهرو است، مرکز پژوهشهای مجلس نیز چندین گزارش در خصوص ضعف کشور در بخش پهنای باند منتشر کرده است. برخی کارشناسان و فعالان حوزه اینترنتی معتقدند انحصار پهنای باند در اختیار شرکت زیرساخت سبب بروز محدودیتها در بخش اینترنت و افزایش قیمت این سرویس در کشور شده است. آنها حتی برای این مشکل نیز راهحل ارائه کرده و اعلام میکنند که دخالت بخش خصوصی برای ورود پهنای باند به کشور تا حد زیادی میتواند به حل مشکلات این بخش کمک کند. راهحلی که همیشه با مخالفت سفت و سخت مسئولان شرکت ارتباطات زیرساخت به عنوان تنها تامین کننده پهنای باند مواجه شده است. اما گویا این راهحل مدتی است توسط مرکز ملی فضای مجازی به صورت جدی در حال بررسی است. به طوری که معاون این مرکز طی مصاحبهای با یکی از خبرگزاریهای کشور اعلام کرده بود که طرحی برای خروج این انحصار از شرکت زیرساخت در دست بررسی دارند. در خصوص انحصار پهنای باند در کشور و مشکلات حوزه فاوا گفتوگویی با احمد معتمدی، وزیر پست، تلگراف و تلفن در دولت دوم محمد خاتمی و عضو هیات عملی دانشگاه امیرکبیر انجام دادهایم.
• اواخر خرداد ماه معاون مرکز ملی فضای مجازی صحبتهایی کرد که از آن پایان انحصار شرکت زیرساخت به گوش میرسید. به نظر شما پهنای باند باید در اختیار وزارت ارتباطات باقی بماند یا به بخش خصوصی واگذار شود؟ طبق قوانين كشور زيرساخت ارتباطی بايد در اختیار دولت باشد و در این موضوع حرفی نیست. مشکل محدودیت و کمبود پهنای باند در کشور با خروج انحصار از دست شرکت زیرساخت حل نمیشود بلکه برداشتن محدودیت و ارزان کردن پهنای باند باعث برطرف شدن معضلات در این بخش میشود.
• سالهاست که بسیاری از فعالان این حوزه این پیشنهاد را میدهند ولی عملا هیچ اتفاق در این خصوص نمیافتد. خيلي اتفاقات بايد بيفتد، ولي وضعيت موجود وضعيت مناسبي برای رخ دادن این اتفاقات نیست. زیرساخت هم به نفعاش هست که با برداشته شدن محدودیتها، پهنای باند بیشتری بفروشد و سود بیشتری کسب کند اما به دلیل برخیدیدگاههای افراطی با مشکلاتی مواجه است که در نتیجه آن ما با محدودیت دسترسی پهنای باند مواجه میشویم.
• چرا در زمان صدارت شما در وزارت ارتباطات پیشبینی یا طرح برای جلوگیری از تمرکزگرایی زیرساخت و انحصار این شرکت در این بخش دیده نشد؟ ما خیلی هنر کردیم در آن زمان تا پروژهای مانند ایرانسل را به نتیجه رساندیم تا انحصار در بخش تلفن همراه شکسته شود. پروژهای که کاملا منحصر به فرد بوده و هست. چرا که دولت، شریک خارجی و داخلی و هم کاربران از این پروژه سود بردند.
• چرا اینگونه انحصارشکنی در بخش پهنای باند و زیرساخت کشور اتفاق نمیافتد؟ از ابتدای مطرح شدن خصوصیسازی شرکت مخابرات شرط اجرا این طرح باقی ماندن زیرساخت در دولت بود. که شرط کاملا قابل قبولی هم هست چرا که در همهجای دنیا زیرساختها دراختیار و کنترل دولت است . مشکل ما در حال حاضر این نیست که زیرساخت باید دست بخش خصوصی باشد یا دولت. مشکل ایجاد
شورای فضای مجازی اصلا محدوده کاری مشخصی ندارد و در تمام بخشها دخالت میکند، وزارت ارتباطات وجود دارد و مسئول تصمیمگیری در این بخش است اصلا ربطی به این شورا ندارد که چنین طرحهایی ارائه کند
محدودیتهایی است که به دلایلی رخ میدهد و در نهایت باعث آزار به شرکتهای اینترنتی و درنهایت کاربران میشود. من به شخصه با برخی از مسئولان این شرکت صحبت میکردم و آنها اعلام می کردند که خودشان هم علاقه به بالا بردن پهنای باند در کشور دارند اما به دلیل برخی مشکلات امکان افزایش و یا کاهش محدودیت در این بخش را ندارند. در واقع این مشکلات باید حل شود نه اینکه به فکر خارج کردن انحصار از دست زیرساخت باشیم. همچنین هیچ توجیح فنی و اقتصاد برای این که شرکتهای دیگر وارد این عرصه شوند وجود ندارد.
• تا چه حد موضوعات امنیتی در این انحصار دخیل است؟ اگر موضوع امنیتی مطرح باشد این موضوع برای هر شرکتی که وارد این حوزه شود وجود خواهد داشت. این نگاه امنیتی افراطی باید از بین برود تا مشکلات این بخش برطرف شود. البته بخشی از دیدهای امنیتی روی این موضوع بدون دلیل نیست و کاملا منطقی است. اما میتوان روی موضوعاتی که نظام روی آن حساسیت دارد بیشتر کار کرد و با ارائه راهحل مناسبتر جلوی برخی محدودیتها را گرفت. ادامه این محدودیتهای در آینده به ضرر کشور تمام خواهد شد چرا که درست است که تا حدودی تعداد کاربرهای اینترنت ایران خوب و در حال رشد است اما کاربردهای فناوری همچون بانکداری الکترونیک، آموزش الکترونیک، سلامت الکترونیک و تجارت الکترونیک که هم اکنون در دنیا جا افتاده در ایران به دلیل همین محدودیت های دسترسی وجود ندارد. مجموعه این شرایط باعث شده که ما از جهان در بخش فاوا بسیار عقب باشیم.
• با این دید پس طرح شورای عالی فضای مجازی برای خروج انحصار از دست شرکت زیرساخت نیز محدودیتهای بخش اینترنت را حل نخواهد کرد؟ اصلا يك مشكل اساسی این حوزه همين شوراي عالي فضاي مجازي است. این شورا اصلا محدوده کاری مشخصی ندارد و در تمام بخشها دخالت میکند. مشخص نیست این شورا در دولت است یا خارج از دولت. براساس اطلاعات ارائه شده این شورا زیر نظر رهبری کار میکند اما از آنجا که من با ایشان کار کردهام میدانم که دیدگاه رهبری این نیست که در هر بخشی دخالت کنند. در این بخش وزارت ارتباطات وجود دارد این وزارتخانه مسئول تصمیمگیری در این بخش است اصلا ربطی به این شورا ندارد که چنین طرحهایی ارائه کند. یکسری حساسیتهای فرهنگی و امنیتی که در برخی مواقع کاملا هم به حق هست باعث ایجاد محدودیت در این بخش میشود و نمیتوان آن را به انحصار پهنای باند در اختیار زیرساخت ارتباط داد. بلکه میتوان با کمی تعامل و سیاستگذاری دیدگاههای افراطی در این بخش را نرم و محدودیت در دسترسی به پهنای باند را کاهش داد. همین تعدد سازمانها و مسوولان تصمیمگیر اگر حل شود بسیاری از مشکلات این حوزه از بین خواهد رفت.
• بسیاری ضعف عملکرد وزارت ارتباطات را عاملی برای به وجود آمدن این نهادها موازی و متعدد میدانند. شاید این دیدگاه هم درست باشد اما میتوانم بگویم از زمان خصوصی سازی مخابرات این مشکلات چندبرابر شد. در واقع مسئولیت حاکمیتی در این حوزه بر عهده مخابرات ایران بود که با واگذاری غیرکارشناسی این شرکت به بخش خصوصی این مسوولیتها نیز واگذر شد. واگذاری انحصار به بخش غیردولتی امکان پذیر نیست. برای مثال کابل مسی در هیچ جای دنیا در اختیار بخش غیردولتی نیست ودر اختیار دولت است. در حال حاضر به دلیل این انتقال اشتباه خود دولت برای گرفتن یک خط تلفن از مخابرات باید التماس این شرکت را کند. حالا شما وضعیت شرکتهای خصوصی نیازمند خدمات شرکت مخابرات را در این بخش تصور کنید. یک حوزههایی طبیعت انحصاری دارند و باید برای جلوگیری از مشکلات در اختیار دولت بماند چون خروجش از دولت نه تنها باعث رقابت نمیشود بلکه شرایط را پیچیدهتر میکند. مهمترین کاری که باید دولت آینده انجام دهد برگردانندن بخش حاکمیتی و انحصاری مخابرات به دولت است.
• اگر از موضوع زیرساخت فاصله بگیریم خبرهایی در خصوص کاندید شدن شما به عنوان یکی از گزینههای وزارت ارتباطات شنیده میشود تا چه حد این خبر صحت دارد؟ شایعه است.( با لبخند)
• اگر چنین پیشنهادی به شما داده شود قبول میکنید؟ راستش را بخواهید اينجا در دانشگاه زندگي راحتي داريم و از وضعيت موجودمان نیز راضی هستيم. ولي شرايط به گونهاست كه اگر كسي كاري از دستش برميآيد، بايد انجام دهد.
• حالا اگر اين مساله به صورت جدي مطرح شود، چه برنامههايي براي وزارت ارتباطات داريد؟ شرايط فعلی با سال ۷۹ كه من كار را به عهده گرفتم، خيلي فرق کرده است . به لحاظ شاخصهاي ارتباطي خصوصا در بخش مخابرات شامل ضریب نفوذ تلفن همراه و ثابت وضعيت بهتري داريم. به طور مثال و براساس آمارهای ارائه شده ضریبنفوذ تلفنهمراه در کشور نسبت به جمعیت چیزی در حدود ۷۵ درصد است.
حدودی تعداد کاربرهای اینترنت ایران خوب و در حال رشد است اما کاربردهای فناوری همچون بانکداری الکترونیک، آموزش الکترونیک، سلامت الکترونیک و تجارت الکترونیک که هم اکنون در دنیا جا افتاده در ایران به دلیل همین محدودیتهای دسترسی وجود ندارد
اما از لحاظ شاخصهای کیفی شرايط بسیار سختتر است و دلیل آن هم این است که وزارت ارتباطات از لحاظ ساختاری وضعیت نامناسبی دارد و به عبارتی به هم ريخته است.
• به نظر شما میتوان به این آمار که در بخش ضریبنفوذ از طریق وزارت ارتباطات ارائه میشود اطمینان کرد و براساس آن این ادعا را داشت که وضعیت کشور در بخش شاخصهای ارتباطی مناسب است؟ یک بخش دیگر مشکلاتی که در وزارت ارتباطات دیده میشود ارائه آمار و اطلاعات مختلف از منابع مختلف است. شاید اگر سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور فعال بود میتوانستیم به آمار معتبرتری در این بخش دسترسی داشته باشیم. اما در کل به نظر نمیرسد که آمار ارائه شده در بخش تلفنهمراه و ثابت غیر واقعی باشد چرا که حتی مشاهدات هم نشان میدهد که ضریبنفوذ در این دوبخش با رشد همراه بوده است.
• در بخش اینترنت چطور؟ اينكه كاربران بتوانند به اينترنت دسترسي پيدا كنند، در حال حاضر دیگر یک شاخص نیست. چرا که دسترسی به سرویس اینترنت یک حق طبیعی است و مانند این است که بگوییم هر فردی میتواند تلفن داشته باشد. در این بخش نیز تا حدودی میتوان آمار ارائه شده از سوی وزارتارتباطات با توجه به وجود جامعه جوانی که ما در کشور داریم اطمینان کرد. اما در بخش کاربردهای استفاده از اینترنت و دسترسی به پهنای باند وضعیت بسیار بدی داریم و آمارهای بینالملل و حتی آمارهای وزارتخانه نیز جایگاه پایین ایران در این بخش را نشان میهد.
• ولی مسئولان وزارتخانه حتی در بخش پهنایباند و دسترسی اعلام میکنند که کشور در وضعیت مناسبی قرار دارد؟ به هیچوجه اینگونه نیست. داشتن اینترنت با سرعت ۱۲۸ کیلو بیت بر ثانیه دیگر سرعتی در جهان محسوب نمیشود که حالا ما دسترسی به آن را توسعه در این بخش حساب کنیم. ما در حال حاضر در دانشگاه با همین اینترنت ۱۲۸ کیلوبیت بر ثانیه برای دانلود یک مقاله بدون عکس کمحجم دچار مشکل هستیم. همین سرعت ۱۲۸ یک کیفیت یکسان هم ندارد به طوری که گاهی سرعت خوب و گاهی سرعت کمتر از آنچه باید باشد، است. شرایط در کشور ما دقیقا مانند این است که در دنیا مردم با بنز و سرعت ۲۰۰ تا۳۰۰ کیلومتر در ساعت در حرکت باشند و ما با دوچرخه تردد کنیم. در بسیاری از کشورهای دنیا اینترنت با سرعت ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه جزو حقوق شهروندی محسوب میشود و اگر دولت نتواند این سرعت را برای کاربران فراهم کند باید جوابگو باشد. بنابراین همین مقایسه با کشورهای دیگر نشان میدهد که کشور در بخش پهنای باند و سرعت دسترسی به سرویس اینترنت در چه وضعیت بدی قرار دارد. واقعا برای من هم سوال است که چرا ما خودمان را از اثر گذاری مثبتی که رشد فناوری اطلاعات میتواند در همه بخشهای کشور داشته باشد محروم میکنیم. اگر وضعیت کشور در بخش پهنای باند و سرعت مناسب است چرا طرحهایی مانند دولت الکترونیک، آموزش آنلاین و... در کشور به جایی نرسیده است. چرا با گذشت چندسال از مطرح شدن تلویزیون دیجیتال هنوز صدا و سیما موفق به ارائه این سرویس نشده است. چون زیرساختهای لازم و سرعت اینترنت کافی برای ارائه این خدمات در کشور وجود ندارد.
• با توجه به اینکه وزارت ارتباطات پیوسته برای رشد کشور در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات طرحها و پروژههای گوناگونی راهاندازی میکند،به نظر شما دلیل اصلی عقب ماندگی ایران در بخش ارتباطات و مخصوصا فناوری اطلاعات چیست؟ کمبود بودجه تخصیص داده شده به این بخش میتواند دلیل کاستی در این بخش باشد؟ بودجه يك مساله فرعي این قضيه است. از نظر من مشکل اعتباری در این زمینه وجود ندارد و مشکلات موجود به معضلات اجرایی برمی گردد. نگاه امنيتي بدون دليل، شاید بیشتر در این زمینه تاثیرگذار باشد. البته منظور من اين نيست كه نبايد امنيت و توجه به آن را در این بخش در نظر نگرفت، چرا که امنیت در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات موضوعی است که در همه کشورها مورد توجه قرار میگیرد و حتی کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز به این موضوع بیشتر از ما توجه دارند. اما این کار از راه و از طریق ابزارهای درست خودش انجام میشود به طوری که شهروندان آن کشور متوجه فعالیت در این بخش نمیشوند. کنترل امنیتی در بخش فناوری اطلاعات و حساسیت روی آن باید در چارچوب قانون صورت بگیرد. در زمان ما نیز با افراطیهای دو طرف فعال در کشور مواجه بودیم. به طوری که یک طرف با یک نگاه امنیتی سفت و سخت در پی ایجاد محدودیت بود و طرف دیگر با نگاهی بسیار باز باوری بر کنترل و محدودیت نداشت. به هر حال همین نگاه افراطی امنيتي بر کشور حاكم و باعث شده كه دسترسی به سرعتی بیشتر از ۱۲۸ کیلوبیت برثانیه در کشور غیرقانونی باشد تا از این طریق جلو تخلف کاربران گرفته شود. در حالی که با این کار جلوی تخلفی گرفته نشده و تنها کاربران جامعه از خدمات دنیای مجازی محروم شدهاند. از آن طرف باعث شده كه در مقابل ما
ما در حال حاضر در دانشگاه با اینترنت ۱۲۸ کیلوبیت دچار مشکل هستیم، شرایط در کشور ما دقیقا مانند این است که در دنیا مردم با بنز و سرعت ۲۰۰ تا۳۰۰ کیلومتر در ساعت در حرکت باشند و ما با دوچرخه تردد کنیم
۶۰-۷۰ درصد سرويسهاي مهمي كه مردم و جامعه ميتوانند از آن بهرهمند شود را از دست بدهیم. من فكر ميكنم بيشتر اين نگاه بوده كه كار را خراب كرده است.
• برخی براین باور هستند که بسیاری از مشکلاتی که در بخش اینترنت و محدودیتهای موجود در فضای وب با آن روبهرو هستیم به قوانینی باز میگردد که در زمان صدارت شما در وزارت ارتباطات پایهریزی شده است. ببينيد در آن زمان ما يك ضوابطي داشتيم كه شوراي امنيت ملي تصويب كرده بود و ما طبق آن عمل ميكرديم.
• در این زمینه خود وزارت ارتباطات هیچ قدرتی برای جلوگیری از ایجاد چنین محدودیتها و یا ایجاد قوانینی برای امنیتی کردن فضای وب نداشت؟ به اعتقاد من این نوع محدودیت در آن زمان کاملا معقول بود. ما نمیتوانستیم به بحثهاي امنيتي وارد شويم و تنها ابزار امنيتي در اختيار ما بد. البته ما در بخشهایی از مصاديق مشكل داشتيم. برای مثال در بخش فیلترینگ و یا بسته شدن برخی سایتها با مشکلاتی مواجه بودیم. برای کنترل این بخش يك كميتهاي را دولت تشکیل داده بود كه ما جزو آن نبودیم و تنها به عنوان ناظر در جلسات این کمیته شرکت میکردیم. نمايندگانی از وزارت اطلاعات، صدا و سیما و شورای انقلاب فرهنگی مصاديق فيلترينگ را استخراج میکردند. به نظر من اصل این کار هم خوب بود و مشکل به تعیین مصادیق فیلترینگ باز میگشت که در ادامه ایجاد مشکل کرد . همه موافق مسدود شدن سایتهای مستهجن و سایتهایی که به ادیان مختلف و فرهنگ یک جامعه توهین میکردند، بودند وهستند اما به دلیل اینکه یک نظام فیلترینگ استاندارد برای فیلتر شدن این نوع سایتها وجود نداشت همین مسئله باعث شد سایتهای دیگر که ربطی هم به این موضوع نداشتند مسدود و کاربران را سردرگم کنند.
• در واقع این قانونها برای زمان خودش مناسب بوده و نیاز به تغییر و بازنگری قوانین در بخش فناوری اطلاعات داریم؟ مناسب بود. ولي در آن زمان هم ما بحثهايي با دادستاني تهران در خصوص مسدود کردن سایتها داشتیم. برای مثال مسوولان این بخش بر این باور بودند که با ارسال یک نامه ما باید یک سایت را مسدود کنیم اما ما بر این باور بودیم که باید حکم قاضی برای مسدود شدن یک سایت باشد و یک نامه کافی نیست. همچنین در مقابل حکم یک قاضی برای مسدود شدن نیز باز خودمان سعی میکردیم از طریق برخی توضیحات جلوی بسته شدن سایت را بگیریم و شرایط را کمی متعادل کنیم. در کنار بودجه و بحث امنیت ، برخی از مسائل فنی و نبود دانش در بخش فیلترینگ نیز باعث ایجاد محدودیتهای در دسترسی کاربران به شبکه مجازی شده است. اما این مشکلات با مجموعه کارهایی قابل حل است.
• اگر قرار باشد در جایگاه یک وزیر مجددا در وزارت ارتباطات مشغول به کار شوید و یا اگر بخواهید به فردی که این سمت را قبول میکند پیشنهادی برای حل این معضلات بدهید این پیشنهاد چیست؟ هرفردی که برای این سمت انتخاب میشود بايد در بخشهاي مختلف حكومت يك وفاق و يك اتفاقنظري ايجاد كند. در واقع اگر در انجام فعالیت در این بخش و یا اجرای یک پروژه حتی یکی از نهادهای مربوطه مانند دولت، شورای عالی امنیت ملی، قوهقضاییه، مجلس و.. مخالفت کنند هیچ کاری دیگر پیش نمیرود . برای کارکردن در این حوزه نیاز به موافقت و همراهی همه حوزه ها است اما برای پیش نرفتن مخالفت یک نهاد هم کافیاست. در کنار این هماهنگی باید طرحهایی برای از بین بردن محدودیت پهنای باند و اینترنت ۱۲۸ کیلو بیت بر ثانیه در نظر گرفته شود.
• در حال حاضر با توجه به مصوبه جدید رگولاتوری در خصوص اینترنت حجمی و یا انجام برخی نامهنگاریها کاربران میتوانند اینترنت بالای ۱۲۸ نیز دریافت کنند... این هم روش غلط است که در کشور پایه ریزی شده اگر قرار است به کاربران سرعت بالا داده شود از اول این اجازه داده شود چرا باید کاربر با دریافت یا درست کردن نامهای در خواست سرعت اینترنت بالا که حق طبیعی هر شهروندی است را دریافت کند. همچنین در واقعیت هم اینترنت ۲۵۶ یا ۵۱۲ فرقی با سرعت اینترنت ۱۲۸ کیلو بیت بر ثانیهای ندارد. این محدودیت های اینترنتی و دسترسی به کیفیت بالا و همچنین قیمت بالای سرویس اینترنت باید به صورت اساسی حل شود.
• مسوولان وزارت ارتباطات اعلام میکنند که با شبکه ملی اطلاعات مشکل سرعتی و محدودیتی اینترنت کشور حل میشود. شبکه ملی اطلاعات پروژهای است که درست تعریف نشده و با توجه به سرمایهگذاری بالایی که روی آن شده هنوز به نتیجه درستی هم نرسیده است. خود من به شخصه با مدیران مربوط به این پروژه تماس داشتم تا ببینم دقیقا این طرح چیست اما خودشان هم دقیقا نمیدانستند این چه پروژهای است. حتی تعریف درستی هم از این پروژه نداشتند و چندین بار نام آن را عوض کردند تا در آخر نام شبکه ملی اطلاعات
مدیران این پروژه هم دقیقا نمیدانستند این طرح چیست حتی تعریف درستی هم از این پروژه نداشتند و چندین بار نام آن را عوض کردند تا در آخر نام شبکه ملی اطلاعات برای آن انتخاب شد
برای آن انتخاب شد. البته شاید در این پروژه مزیتهای مثبتی هم وجود داشته باشد اما نحوه اجرا، سیاستگذاری و نگاه متفاوت افراد باعث شده خروجی مناسبی را از این پروژه مشاهده نکنیم و پیوسته در خصوص شبکه ملی اطلاعات ابهاماتی در جامعه حاکم باشد.
• اصولا تعریف پروژههای ملی یا بومی در حوزه فاوا درست است و واقعا کشور نیاز به پروژههایی مانند جستوجوگرملی، میلی ملی و ... دارد؟ این پروژه ها اگر نتیجهای به دنبال داشته باشند باید بگوییم خوب بودهاست اما وقتی ما سالهاست تنها نام یک پروژه را میشنویم نمیتوانیم زیاد از آن دفاع کنیم. سالهاست صحبت از راهاندازی سیستم عامل بومی شده اما نتیجه این طرح آیا مشخص است؟ مزیت یک سیستمعاملی مانند ویندوز تنها به سیستمعامل بودن آن نیست بلکه به خدمات ارزش افزوده و نرمافزارهایی است که امکان نصب روی آن وجود دارد. حالا اگر ما سیستمعامل بومی را راهانداختیم قرار است چه نرمافزار و خدمات ارزش افزودهای روی آن نصب و به کاربران ارائه شود؟ با توجه به این محدودیتها قطعا این سیستمعامل بودن استفاده خواهد بود. به اعتقاد من اگر پروژههایی از این دست ظرف یک یا دوسال به جواب مناسبی نرسد باید کنار گذاشته شود چرا که تکنولوژی مرتبط با این حوزه با رشد قابل توجهای در حال به روز شدن و تغییر است. در نتیجه با توجه به این تغییرات پروژه توجیه اقتصادی و فنی ندارد.
• در یکی از گفتوگوهای اخیرتان ثبات نرخ های مخابراتی و ارتباطی را از جمله مشکلات حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات عنوان کرده بودید. این درحالی است که اپراتورهای ارتباطی فعال در کشور در مقایسه با دیگر کشورها در مقابل خدمات نه چندان با کیفیت بهای زیادی از کاربران دریافت میکنند. به اعتقاد من نرختعرفه در بخش ارتباطی مانند تلفن ثابت و همراه در مقایسه با سایر کشورها بسیار ارزان است و ما جزو ارزانترین کشورهای دنیا در بخش تعرفه ارتباطی هستیم.
• به نظرشما این تعرفهها در مقابل خدماتي كه ارائه میشود مناسب است؟ کیفیت در این بخش شاید چندان مناسب نباشد اما این کیفیت در حال حاضر روبه بهبود است. اپراتورهای تلفن همراه در حال به روز کردن خدمات ارزش افزوده و سرویسهای به روز به کاربرانشان هستند. با توجه به این شرایط به اعتقاد من قیمت تعرفه در این بخش ارزان است و باید برای جلوگیری از ضرر دهی فعالان این بخش این تعرفه با توجه به سبد خانوادهها افزایش پیدا کند.
• به نظر شما افزايش تعرفهها ميتواند راهگشا مشکلات حوزه فاوا باشد؟ در یک دوره زمانی باید تعرفه كاهش پيدا كند، در دوره زمانی دیگر ثابت و در بخشی دیگر افزایش پیدا کند. البته این افزایش هم نباید به نحوی باشد که کاربران متضرر شوند. در شرایطی که در کشور قیمت یک کیلو گوجه فرنگی نسبت به ۸ سال قبل ده برابر شده است چرا باید انتظار داشته باشیم که تعرفه ارتباطی ثابت بماند. این ثابت ماندن نه به نفع بازیگران این بخش است نه کاربران. چرا که وقتی تعرفه ثابت باشد شرکتها با توجه به تورم موجود در جامعه توانایی به روز رسانی و ارائه خدمات جدید را ندارند و در نهایت مجبور به کاهش کیفیت محصولات خود به کاربران میشوند. افزایش تعرفه باید به صورت منطقی با برنامه ریزی و استفاده از نظرات کارشناسانه صورت بگیرد. در واقع ثابت ماندن و عدم افزایش نرخ های مخابراتی در ۱۰ سال گذشته خبر خوشی نیست و نباید خوشحال بود چرا که با وجود افزایش ۳ برابری تجهیزات و بیش از ۲ برابری هزینه های جاری و عمرانی، عدم افزایش نرخ ها در این بخش غیرمنطقی است و به ضرر خواهد بود؛ چرا که با این وجود سرمایه گذاری در این حوزه صورت نمی گیرد و سرمایه گذار رغبتی برای ارائه سرویس های جدید با توجه به بدهی هایی که به دولت دارد نخواهد داشت؛ براین اساس دولت یازدهم باید در نرخ های مخابراتی بازنگری کند چرا که یکی از دلایل عدم سرمایه گذاری در بخش مخابرات کشور در شرایط فعلی و با افزایش قیمت چند برابری هزینه ها، ثبات نرخ های مخابراتی است.
• به عنوان آخرین سوال جدیترین مشکل دولت یازدهم در بخش فاوا چیست؟ جدیترین بحرانی که دولت آینده در بخش فاوا با آن روبهرو خواهد بود به مشکلات اجرای در بخش توسعه باز خواهد گشت. اگر دولت آینده طرح و سیاستی برای رشد توسعه زیرساختهای ارتباطی کشور نداشته باشد قطعا تا دو سال آینده وضعیت و رکود این حوزه از آنچه در حال حاضر با آن روبهرو هستیم بدتر خواهد بود. همچنین توسعه توسعه زیرساختهای ارتباطی کشور نیازمند سرمایه گذاری چندانی نیست و تنها یک بروزرسانی تجهیزات و بازسازی و تعویض شبکه فیبرنوری میتواند نقش به سزایی در رشد توسعه زیرساختی کشور داشته باشد.
يكي از بزرگترين ضربه هايي كه به وزارت ارتباطات وارد شد در دوران خود آقاي دكتر معتمدي اتفاق افتاد . قبل از ايشان مديران فني و سياست گذار از متخصصين هسته تخصصي تربيت شده در توسعه و مهندسي انتخاب مي شدند اما ايشان باب مديران استاني را باز كرد و مناصب فني مهم را به آنها داد. فضاي فني بدنه مخابرات به فضاي اداري تبديل شد . كادر بالاي وزارتخانه هم كه بعد از ايشان آمدند تخصص مطلوب نداشتند.در نتيجه همه چيز سقوط كرد و اينچنين شد كه مي بينيد.
اولین وزیرارتباطات گرمساری که واردشد حالایاازمقام جدیددلخوش بودیاجوگیرشده بود یا...گفت اینترنت رابصورت اشانتیون برروی هرخط تلفن خواهم کرد و...ماهم خوشحال واینوفردبه فردمنتقل میکردیم آقاکاربجایی رسیدکه 40روز40روزاس ام اس ( وپیامک ) مان راهم قطع کردند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
محدودیت یعنی اینترنت حجمی یعنی گران فروشی یعنی سرعت بالا و اینترنت حجمی یعنی اگر سرعتت بالا رفت اینترنتت رو ضرف سه سوت هاپولی میکنند این از ضرفیتهای اینترنت حجمیه اقا اینترنت حجمی و بردارید ملت رو مسخره و دیوانه کردید اگر سرعت رو ببرید بالا اینترنت رو بصورت حجمی در میارید که این کاربر نگون بخت هی باید اینترنتش رو شارز کنه و اگر قیمتش رو بیارید پایین سرعت اینترنت رو میارید به 6 کیلوبیت بخدا قسم خجالت میکشم بگم ایرانی هستم همیشه بخدا با خودم میگم چرا باید تویه این همه کشور تویه ایران بدنیا میومدم کشوری که انواع قانون نوشته میشود ولی خوده قانون گذارم بهش عمل نمیکند چه برسد ملت و بخصوص ارایه دهندگان اینترنت
یعنی حالمون رو بهم زدین با این اینترنتون و با این وعده ها چرت و پرتتون
برید باو فقط میخوان الکی دلتون رو خوش کنن
یه اینترنت ماهواره ای بگیرین 6mbنامحدود خیال خودتونو راحت کنین
دلیل اختلالات کاملاً واضح است :
1-استفاده از تجهیزات ناکارامد
2-داشتن دید امنیتی و کنترل کردن اینترنت مردم
3-احترام نگذاشتن به حریم خصوصی مردم
4-داشتن پرسنل ناکارامد و بی فایده و نادان