آیا «پل دیجیتال» به افراد ناتوان کمک میکند دوباره راه بروند؟ + ویدئو
ایتنا - پل دیجیتال مغز را به سایر قسمتهای بدن متصل و فکر را به محرک حرکت تبدیل میکند.
مردی که بیش از یک دهه پیش در اثر آسیبدیدگی فلج شد اکنون با استفاده از ذهنش و به لطف فناوری جدیدی که بین مغز و نخاعش ارتباط برقرار میکند، دوباره راه میرود.
به گزارش ایتنا و به نقل از ایندیپندنت، گرت یان اسکام که هلندی است در بیمارستانی در سوییس تحت درمان قرار گرفت، اما اکنون پژوهشگران آمریکایی نیز دارند روی فناوری مشابهی کار میکنند.
پژوهشگرانی که به اسکام کمک کردند دوباره راه برود در مقالهای پژوهشی که در ماه مه سال جاری در نشریه پزشکی نیچر منتشر شد، توضیح دادند که تراشههای کاشتهشده یک «پل دیجیتال» بین مغز و نخاع اسکام ایجاد کردند.
گرگوار کورتین، متخصص نخاع در موسسه فناوری فدرال سوییس، در نشست مطبوعاتی گفت: «ما افکار گرت یان را گرفتیم و این افکار را به محرکی برای نخاع تبدیل کردیم تا حرکت ارادی دوباره ایجاد شود.»
اکنون شاشنک آگروال، از شرکت دارویی سیویاس هلث، میگوید پژوهشگران آمریکایی نیز با ایجاد پل دیجیتال بین مغز و نخاع به افراد ناتوان امکان میدهند مسیرهای عصبی آسیبدیده یا ازکارافتاده را دور بزنند و کنترل دوباره دست و پایشان را به دست آورند.
به گفته آگروال، در برخی موارد ایجاد محل تلاقی مغز و نخاع (BSI) نیازمند کاشت مجموعهای از ریزالکترودها یا ایمپلنتهای عصبی در مغز است. این ایمپلنتها فعالیت عصبی در قسمتهای مرتبط با حرکت را در مغز کشف و ثبت میکنند؛ سپس این پیامهای عصبی رمزگشایی و به فرمانهایی ترجمه میشوند که به نخاع یا عصبهای حرکتی ارسال میشود.
دکتر جورجیوس ماتیس، جراح مغز و اعصاب در بیمارستان دانشگاه کلن آلمان، با اشاره به مشکلات فراوان بیماران مبتلا به آسیبدیدگی نخاعی از جمله درد مزمن، مشکلات حسی، فشار خون، مشکلات مثانه و روده، به یاهو نیوز میگوید پیشبینی میکند این پل دیجیتال در آینده به پزشکان کمک کند سایر مشکلات این بیماران را درمان کنند.
اسکام اولین فرد فلج کامل است که با استفاده از این روش توانسته است دوباره راه برود. گروه پژوهشی کورتین پیشتر در سال ۲۰۱۶ موفق شده بودند توانایی راه رفتن را به یک میمون فلج بازگردانند؛ و در آزمایشی دیگر به فردی که دستش فلج بود کمک کردند دوباره روی دستش کنترل داشته باشد.
پژوهشگران آمریکایی در تلاشاند این فناوری را تقویت کنند و بهبود بخشند تا بیماران بتوانند بهراحتی از طریق فکر راه بروند.
ماتیس ابراز امیدواری میکند که این هدف در یک یا دو دهه آینده محقق شود و میگوید مسئله فقط بهینهسازی الگوریتمهایی است که استفاده میشود تا پیامهای مغزی را با دقت و صحت بیشتری دریافت و ترجمه شوند و ترکیب درستی از الگوهای محرک به کار رود تا حرکت «طبیعیتر» شود.