ایتنا - رفتارهای اخیر ایلان ماسک مالک ایکس یا همان توییتر سابق باعث شده که گمانهزنیهایی درباره عمدی بودن تخریب این پلتفرم مطرح شود.
آیا خرابکاریهای ایلان ماسک در شبکه اجتماعی ایکس عمدی است؟ ما میلیاردر نیستیم و مدیرعامل چند شرکت هم نیستیم، اما به طور کلی اینکه به کسانی که برای شرکتتان درآمدسازند بگویید که بروند، ایده خوبی نیست.
به عقل ما که این طور میرسد، اما برای کسی مثل ماسک، قضیه فرق میکند. او در نشست دیلبوک روزنامه نیویورکتایمز با این واقعیت که تبلیغکنندگان به صورت دسته جمعی ایکس را ترک میکنند، مواجه شد. این بعد از گفتههایی مبنی بر این بود که طبق گزارشهای مدیا مترز، بسیاری از تبلیغات توییتر همراه با پستهای پرو-نازی نمایش داده میشوند.
او گفت که آنچه این تحریم تبلیغاتی انجام میدهد این است که «شرکت را خواهد کشت و تمام دنیا خواهد دانست که تبلیغکنندگان شرکت را کشتند.»
بله، دوست من، کاپیتالیسم (چیزی که فکر میکردم ماسک طرفدار آن است) این گونه عمل میکند. اگر برندی بابت تبلیغ در پلتفرمی که کاربرانش در آن به راحتی تئوری توطئه مطرح و نفرتپراکنی میکنند، خود را در معرض خطر ببیند، دیگر در آن تبلیغ نخواهد کرد. بنابراین نه تبلیغدهندگان، بلکه مدیریت ناکارآمد ایلان ماسک است که این شرکت را میکشد.
او در آن نشست گفت که «اگر کسی میخواهد من را با تبلیغات و با پول تهدید کند، برود گم شود» البته بیادبانهتر.
آشفتهترین اظهارات ماسک در یکی از بدترین زمانها برای ایکس به زبان آمده است. نیویورک تایمز به تازگی گزارش داد که بر اساس اسناد داخلی فروش، این شرکت تا پایان سال ۲۰۲۳ ممکن است تا ۷۵ میلیون دلار از درآمد تبلیغاتی خود را از دست بدهد. در عین حال، ارزش X از زمانی که ماسک در ۲۲ اکتبر با ۴۴ میلیارد دلار آن را خریداری کرد، تقریبا دو سوم کاهش یافته است. در این شرایط، دور زدن تبلیغکنندگان به نظر میرسد نوعی خودکشی باشد.
شاید واقعا قصد ماسک هم همین باشد. تئوریهایی پیرامون این، از روز چهارشنبه و بعد از اظهارات ماسک، دوباره مطرح شدهاند. اما چرا ماسک پس از پرداخت ۴۴ میلیارد دلار برای توییتر، میخواهد آن را از بین ببرد؟ خوب، یکی از ایدههایی که برخی مطرح میکنند این است که ماسک در واقع از آزادی بیان چندان خوشش نمیآید؛ و همچنین عربستان: شرکت کینگدم هلدینگ عربستان سعودی، به همراه دفتر خصوصی شاهزاده الولید بن طلال، دومین سرمایهگذاران بزرگ توییتر پس از ماسک هستند. بر اساس این خط فکر، طرح ماسک همیشه این بوده که آزادی بیان - به ویژه بیان چپ - را در توییتر متوقف کند و به جای آن، آن را به یک اتاق صدای راست تبدیل کند. این برای رژیمهای استبدادی که میخواهند بر فضای آنلاین نظارت کنند، بسیار مناسب خواهد بود.
یک ایده دیگر این است که ماسک میخواهد توییتر را از بین ببرد چرا که سرمایهگذاری او به جای یک شبکه اجتماعی در حسابهای کاربری بوده است. طبق این ایده، او میخواهد مدل کنونی پلتفرم را از بین ببرد تا بتواند آن را به چیزی سودآورتر تبدیل کند.
لو پاسکالیس، سرپرست سابق گلوبال مدیا در بانک آو امریکا، به نظر میرسد یکی از حامیان این تئوری باشد. او در مصاحبهای با بیزنس اینسایدر گفت: «[ماسک] هوشمند است، او میداند که این کار غیرقانونی است - اگرچه اثباتش سخت است - که بخواهی با کاهش عمدی ارزش دارایی طلبکاران را فریب دهی. او میداند چطور پول دربیاورد. من گمان میکنم که او یک مدل کاملا جدید درآمدزایی را در نظر دارد که ما هنوز نشناختهایم.» به عبارت دیگر چیزی که از نظر یک آدم معمولی خودکشی مالی به نظر میرسد، ممکن است یک تصمیم نبوغآمیز باشد.
ممکن است که این دست تئوریها معنی بدهند، اما پاسخ میتواند سادهتر هم باشد: اینکه ماسک یک شخصیت خودمحور و یک نارسیسیست است که اجازه داده خودبزرگبینی و خودمحوری بیش از حدش بر تصمیمات تجاری منطقیاش چیره شود. او فهمیده که واقعا نمیتواند ایکس را سودآور کند، بنابراین اجازه میدهد که همه چیز خیلی راحت بر باد برود، در حالی که خود را به عنوان یک شهید راه آزادی بیان جلوه میدهد.
دقیقا نمیدانم که در سر ماسک چه میگذرد (مطمئن نیستم که خود او هم بداند) اما این را میدانم: تئوریهایی که میگویند ماسک پشت تصمیمات عجیب و شوریدنهای غیرحرفهایش، استراتژی فوقالعادهای دارد، نشانه این است که برای بسیاری از مردم، سخت است که بپذیرند یک مرد سفید ثروتمند ممکن است واقعا آنقدر که خودش فکر میکند، باهوش نباشد.