ایتنا - شعارها و برنامه های انتخاباتی اینک به مطالبات اعضای صنف تبدیل شده است.
رضا کرمی - انتخابات دوره سوم هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران سرانجام با همه فراز و فرودها و حواشی تلخ و شیرین آن به پایان رسید. فارغ از برخی رفتارها و گفتارهای خلاف قاعده و خارج از انتظار پیش و پس از برگزاری انتخابات که میتوان سهمی از آن را به عذر هیجانات طبیعی ناشی از رقابتهای انتخاباتی پذیرفت و آرزو کرد سهم دیگر آن از این پس تکرار نشود، باید اذعان کرد که انتخابات دوره سوم در مجموع تراز نوینی از مشارکت و بلوغ صنفی اعضای این سازمان را به نمایش گذاشت.
مشارکت فعالان صنفی در انتخابات هیات مدیره هر چند کمی دیر آغاز شد اما در چند هفته منتهی به انتخابات با آهنگ شتابناکی اوج گرفت و با شکلگیری ائتلافهای انتخاباتی و رقابت پرشور و بانشاط نامزدهای در صحنه مانده که تا بعدازظهر روز پنجشنبه ۱۴ مهرماه ادامه یافت، با پاسخ درخوری از سوی اعضای سازمان روبرو شد که با حضور فعال در انتخابات، ترکیب هیاتمدیره سازمان را برای یک دوره سه ساله دیگر تعیین کردند.
با گذشت سه هفته از برگزاری انتخابات و فروکش کردن التهابات پیرامون آن، فرصت مناسبی است تا درسهای این انتخابات را مرور کنیم و به بازگویی بایستههای دوران پس از آن بپردازیم.
درسها: به باور من در ورای شعارها و برنامههای اعلامشده از سوی نامزدها و همچنین بحثهایی که در حاشیه تبلیغات از سوی رسانهها و دیگر بازیگران صحنه انتخابات مطرح شد، آنچه میتوان بهعنوان چکیده خواستهها و جهتگیریهای صنف در این مقطع زمانی برداشت کرد، در سه محور زیر قابل جمعبندی است: ۱. مشارکتجویی: غالب اعضای سازمان در انتخابات اخیر نشان دادند که عطش و علاقه شدیدی به مشارکت در تعیین سرنوشت خود دارند. چه اعضایی که برای عضویت در هیاتمدیره نامزد شدند و در قالب ائتلافهای انتخاباتی یا بهصورت مستقل آرا و نظراتشان را در مورد عملکرد مدیران گذشته سازمان و چشمانداز آینده آن بیان کردند، و چه دیگر اعضایی که با شرکت فعال در انتخابات نامزدها و شعارهای مورد نظر خود را برگزیدند، نشان دادند که پتانسیل صنف برای مشارکت و دخالت در تصمیمگیریهای کلیدی مربوط به کسبوکار و فعالیت صنفی تا چه حد بالاست و در صورتی که از این توان بالقوه بهصورت بالفعل هم برای اداره سازمان و پیشبرد اهداف مشترک صنفی استفاده شود، چقدر میتوان به افزایش اعتبار و جایگاه سازمان و اثربخشی اقدامات آن امید بست. ۲. مطالبهگری: فصل مشترک همه اهداف، شعارها و برنامههای اعلامشده از سوی نامزدها، بهرغم تنوع طبیعی در نگرشها، اولویتها و نحوه بیان آنها، تاکید بر وجه مطالبهگرانه ماموریت و نقش سازمان در برخورد با ذینفعان بیرونی آن و بهویژه در ارتباط با دولت و سازمانهای حاکمیتی بود. پیام کموبیش واحد همه اعضا این بود که سازمان باید پیگیری مطالبات قانونی صنف را این بار با رویکردی تهاجمیتر در دستور کار خود قرار دهد. ۳. برنامهمحوری: هر چند در دو دوره پیشین هم کمابیش برنامههایی از سوی هیات مدیره سازمان تدوین و اعلامشده است، اما مطالبه برنامه محوری بهمعنای پیوستگی نظاممند چرخه برنامهریزی، اجرا، ارزیابی و بهبود در برنامهها و اقدامات سازمان، یکی دیگر از خواستههای مشترک اعضا بود که هم از زبان بسیاری از نامزدها شنیده میشد و هم در رفتار انتخاباتی گروههای رقیب و حتی نامزدهای مستقل قابل مشاهده بود.
بایستهها: شعارها و برنامههای انتخاباتی اینک به مطالبات اعضای صنف تبدیل شده و هیات مدیره دوره سوم اکنون با کوهی از برنامهها و اقدامات روبروست که بدون همراهی و مشارکت موثر اعضا نمیتواند از عهده اجرای آنها برآید. با گذر از دوره رقابتهای انتخاباتی و التهابات طبیعی ناشی از این رقابتها، به دوران پس از انتخابات که فرصتی سه ساله را برای هدفگذاری تراز بالاتری از دستاوردهای صنفی و تلاش برای دستیابی به این اهداف را پیش روی سازمان و هیات مدیره آن گشوده است، بهنظر میرسد هر یک از ارکان صنف وظایف و بایستهایی دارند که تامل در آنها خالی از فایده نیست: ۱. اعضای منتخب هیات مدیره باید بدانند که اینک زمان تبدیل شعارها به برنامهها و اقدامات عملی است و تحقق این برنامهها که سه سال دیگر، هنگام سپردن کرسی عضویت هیاتمدیره به منتخبان بعدی باید مبنای ارزیابی کارنامه ما باشد، در گرو همت و تلاش جمعی، همدلی و همافزایی و انضباط فکری و عملی تکتک اعضای هیات مدیره است. هر عضو هیات مدیره، فارغ از گرایشهای فکری یا تعلق جناحی و حتی زمینه کسبوکاری خود، نماینده و وکیل همه اعضای سازمان است و باید همه تلاش خود را برای پیشبرد اهداف مشترک صنفی در چارچوب یک کار تیمی هماهنگ بهکار بندند. باید یادمان باشد که تلاش فردی و هماهنگی جمعی دو وجه یک کار موفق تیمی است که در نهایت کارنامه هیات مدیره سوم را رقم خواهد زد. ۲. اعضای دورههای قبلی هیاتمدیره، نامزدهای راهنیافته به هیات مدیره سوم یا دیگر فعالانی که با مشاوره و پشتیبانی از نامزدها در کارزار انتخاباتی این دوره نقش فعالی ایفا کردند، باید بدانند که تنها شکل مشارکت و تاثیرگذاری در جهتگیریها و تصمیمات کلیدی سازمان، عضویت در هیاتمدیره نیست و همان گونه که تجربه دو دوره گذشته هم نشان میدهد، چه بسا اعضای فعالی که خارج از هیات مدیره هم در جهتگیریهای سازمان و هم در تحقق اهداف آن نقش موثر و مثبتی داشتهاند. از این دوستان انتظار میرود اعضای منتخب هیات مدیره را در طول این دوره از پایش و نقد مستمر و نظرات و پیشنهادهای سازنده خود بی بهره نگذارند و با عبور ذهنی از رقابتها و تقابلهای انتخاباتی، به ارتباط نزدیک خود با سازمان، چه از طریق کمیسیونها و چه از طرق دیگر ادامه دهند. ۳. بدنه صنف وظیفه مشارکتی خود در انتخاب هیات مدیره را پایان یافته تلقی نکند و بداند که بدون مشارکت مستمر اعضا، چه در شکل ارتباط مستقیم و حضور در نهادهای سازمانی، چه به شکل پایش و نقد پیگیر عملکرد اعضای هیات مدیره و چه بهصورت ایفای تعهدات عضویتی از جمله تامین منابع مالی سازمان از طریق پرداخت حق عضویت و سایر کمکها، مسلما هیات مدیره بهتنهایی نخواهد توانست اهداف و برنامههای خود را محقق کند. ۴. رسانهها و خبرنگاران مرتبط با صنف که در دوران انتخابات به درستی و با شایستگی فضای تبادل آرا و رقابت سالم انتخاباتی را فراهم کردند و در ایجاد نشاط و شور و شوق انتخابات دوره سوم نقش موثری ایفا کردند، همچنان به وظیفه پرسشگری، نقادی و اطلاعرسانی خود در رابطه با سازمان و هیات مدیره آن ادامه دهند و میانداری رسانهای را تنها محدود و منحصر به دوران پرالتهاب و پرخبر انتخابات ندانند. یادمان باشد که ارتباط و تعامل درون صنفی بین هیات مدیره و بدنه صنف، بدون نقش مکمل رسانهها در شکلدادن به فضای عمومی نقد و نظر در پیرامون سازمان تکمیل نمیشود.
امیدوارم با پشت سرگذاشتن خاطره جمعی انتخابات دوره سوم و به پشتگرمی انرژی سرشاری که در دوره انتخابات در فضای صنفی ما آزاد شد، همگی با توان مضاعف به ایفای وظایفی بپردازیم که دستیابی به چشمانداز آینده بهتر برای صنف در گرو آن است.