ایتنا - تعجب نميكنم اگر بشنوم بعضي كاركنان نوكيا در تهران حتي خود پشت انتشار اخبار و شايعات پيرامون نوكيا باشند، حال يا به قصد تسويه حساب شخصي يا وعده همكاري با رقبايش.
نوكيا را شركت موفقي نميدانم به خصوص در سالهاي اخير. غول روزهاي بچگي ما كه هميشه آرزوي داشتن يكي از گوشيهايش را داشتيم سرانجام به عادت بد فنلاندي خود دچار شد و كارش به جاهاي باريك كشيده است. فنلانديها بيش از حد محتاط هستند، البته چاقي بيش از حد نوكيا هم به اين صفت اخلاقي اضافه شود معجون شكست آماده است.
نوكيا به حدي چاق، مغرور و محتاط شده بود كه اپل آمريكايي نه در حالت بيهوشي بلكه هوشياري كامل، تكه تكه گوشت تن نوكيا يا همان سهم بازارش را در روز روشن و جلوي چشم ايشان كند و مديران اين شركت هم امكان تكان دادن دست و پايشان را هم نداشتند. شايد هم اصلاً عمداً قصد نداشتند كاري كنند. در حاليكه بوي خيانت و رقابت در هم آميخته شده بود، برنجفروش سابق و غول فعلي كره جنوبي، "سامسونگ" هم از اين ضيافت بينصيب نماند و آنقدر از سهم بازار نوكيا و البته اپل آمريكايي برد كه حالا اوست كه بر صدر بازار گوشيهاي بزرگ هوشمند ايستاده است.
نوكيا تاوان خيلي چيزها را داد، سهامدارانش در نهايت نيز به اين نتيجه رسيدند تا فرمان مديريت اين شركت بدحال را به يك آمريكايي بسپارند تا شايد اين كابوي كه زماني در مايكروسافت بود بتواند ماشين در حال سرازيري به دره را مهار كند.
فرمانروايان "وال استريت" و "سيليكون ولي" در نقطهاي از دنياي امروز ايستادهاند كه نگاه سرمايهداران دنيا به آنجا دوخته شده است. آنها خوب ميدانند چه شركتي نفسهاي آخر را ميكشد، خوب ميدانند زماني بايد بالاي سر اين شركتها بروند كه توان دفاع نداشته باشند و البته اين را هم ميدانند كه نبايد آنقدر دير بالاي سر طعمه خود بروند كه مرده و فاسد شده باشد.
شايع شده فرمانروايان قصد خريد نوكيا را دارند اما نه به قيمت نوكيا بلكه به قيمتي كمتر. البته از نوكياييها هم شنيده ميشود كه هنوز كارشان به جايي نرسيده كه قصد خود فروشي را داشته باشند. اما برخي خب اين كرشمهها را براي بازار گرمي ميدانند و خيره به انتظار زمان چوب حراج زدن به نوكيا هستند.
شايع شده مديراني در نوكيا هستند كه قصد دارند سهامداران اين شركت را به آستانهاي از ترس بكشانند كه به فروش شركت با قيمت مدنظر فرمانروايان اقدام كنند. ميگويند اين افراد نفوذي، ماموريت خيانت به اين شركت را دارند و خب در دنياي پول هم گذشتن از چنين طعمههايي كار سختي است. براي تحقق اين امر هم گويي عمل به ضرب المثل اسكيموها در دستور كار قرار گرفت. اسكيموها مثلي دارند كه ميگويد براي خوردن يك نهنگ بايد آن را تكه كرد. در مورد نوكيا هم مدير تازه وارد آمريكاييش گويي همين كار را آغاز كرده است. اخراجها در مقياس ده هزار نفري آغاز شد، مراکز تحقيقاتي نوكيا در آلمان و انگليس مسدود شد، برند "ورتو" كه گوشيهاي فوق لوكس نوكيا به آن نام توليد ميشد، فروخته شد، تنزل جايگاه نوكيا اما همچنان ادامه دارد، در اين ميان شركتهاي اعتبارسنجي هم وارد گود شدند و تعجب نكنيد اگر بگويم در دنياي امروزي انجام كار سفارشي از سوي اين موسسات اصلا بعيد نيست.
به قول خودمان موضوع يك قران و دوزار نيست. اما در ادامه مسير وحشت آفريني در ميان سهامداران پير نوكيا، مؤسسه اعتبار سنجي "موودي" رتبه عجيبي به نوكيا اعطا فرمود و رتبه ايشان را به "Junk" كه به زبان فارسي ما به "بنجل" و "آشغال" هم ترجمه ميشود، تنزل داد. زيانهاي ميليارد دلاري نوكيا و رشد روزانه رقباي تازه ورود را هم به مجموع اخبار منتشره در معتبرترين رسانههاي جهان اضافه كرده، آن را جلوي سهامداران نوكيا قرار داده و خود را يك لحظه جاي اين سهامداران وحشتزده بگذاريد. ارزش سهام شما همچنان رو به كاهش است و گاوشيردهي كه سالها شير ميداد حالا حال خوبي ندارد.
اگرچه نوكيا هنوز هم آنقدر بزرگ هست كه سهامدارانش را سراسيمه روانه صف فروش سهام نكند، اما خب بايد منتظر ماند و ديد اين رويه تا كي دوام دارد.
تعطيلي دفتر نوكيا در ايران يكي از راههاي ضربهزدن رقبا، حذف نوكيا از بازارهاي پر سود است. نوكيا در قاره آمريكا جايگاه مناسبي نداشت، در اروپا هم وضعيت دلچسب نبود. در عوض بخشهايي از خاورشرقي و خاورميانه و اين اواخر آفريقا سود خوبي به جيب نوكياييها سرازير ميكرد. به عبارتي اين بازارها آخرين سنگرهاي نوكيا براي بقا و دوام هستند. در اين ميان بازار ايران بزرگترين بازار مصرف خاورميانه براي نوكيا به شمار ميرود. مديران جديد نوكيا در تصميمي كه علت آن با نگاه دايي جان ناپلئوني هم براي نگارنده قابل تحليل نيست، خبر از تعطيلي دفتر نوكيا در ايران دادند.
نحوه انتشار اين خبر در ايران نيز در نوع خود تامل برانگيز بود. اين خبر نه به شكل رسمي از طريق سايت نوكيا يا دفتر رسمي ايشان در تهران، بلكه از طريق رسانههاي داخلي منتشر شد. ظاهراً يك روزنامه اقدام به ارسال ايميلي به دفتر مطبوعاتي نوكيا در فنلاند كرده بود و از ايشان پرسيده بود، "خبر مسدود شدن دفتر تهران اين شرکت را تاييد ميکنند؟" در پاسخ نيز نوكيا اعلام كرده "اين شركت به فعاليتهاي خود در تهران به طور مستقيم خاتمه ميدهد."
نكته جالب آنكه خبر تعطيلي دفتر نوكيا در تهران به تحريم ايران تعبير شد كه طبعاً به تحريك حس ناسيوناليستي كاربران احساسي بزرگ ترين بازار نوكيا در منطقه ميانجامد. نتيجه چنين حركت تحريكآميزي هم روشن و به منزله از دست رفتن بخش جديدي از سهم نوكيا در بازار ايران است. نكته جالبتر از نكته جالب قبلي هم اينكه دفتر رسمي نوكيا در تهران به عنوان حافظان منافع اين شركت كه تا ۳۰ مردادماه سالجاري همچنان حقوقبگير ايشان نيز محسوب ميشوند، (تا لحظه تنظيم و انتشار اين گزارش)، هيچ واكنشي به تبعات انتشار تحريمگونه اين اخبار در ايران نشان ندادهاند. در بخشي از اطلاعيه نوكيا آمده است، "نوکيا به منظور سازگاري با قوانين بين المللي تجارت اقدام به تعطيلي دفتر منطقهاي خود در تهران تا پايان ماه آگوست مينمايد وليکن مطابق با قوانين و ارزشهاي اين شرکت همچنان به پشتيباني خود ادامه ميدهد. با وجوديکه نوکيا در آينده حضور مستقيم در ايران نخواهد داشت وليکن مصرف کنندگان همچنان به محصولات نوکيا از طريق شرکتهاي واسطه همانگونه که تا کنون انجام شده دسترسي خواهند داشت."
سومين نكته جالب در خصوص تصميم عجيب و اخير نوكيا براي بستن دفتر تهران موضوع شبيهشدن اين شركت به سايرين است. ترجمه جمله مذكور به اين شرح است كه نوكياي اروپايي نزديك به ۱۵ سال است كه بر خلاف رقباي شرقي و غربي خود اقدام به تاسيس دفتر رسمي در تهران كرده است. به عبارت ديگر نوكيا در اين سالها بيتوجه به تحريمها و ساير موارد مستقيماً در بازار ايران حضور داشته و با كاربران و رسانههاي ايراني به اشكال مختلف و البته مستقيم در ارتباط بوده است. آن سوي ماجرا و از گذشته تا كنون، رقباي شرقي و غربي يا همان سامسونگ و اپل و غيره هيچگاه فكر حضور مستقيم در ايران را به ذهن خود خطور نداده و همواره ترجيح دادهاند به شكل غيرمستقيم در بازار ايران حضور داشته باشند.
دفتر نوكيا در تهران با وجود اشكالات و ناكارآمديهايي كه داشت به هر حال در ايران حضور داشت. حال آنكه الباقي رقباي محترم زحمت تقبل يك صدم هزينههاي وارده به نوكيا را هم به خود ندادهاند.
سرنوشت مديران نوكيا رفتارشناسي شركتهاي فناورانه نشان ميدهد جابجايي كاركنان، مدير ربايي و سرقت اطلاعات و غيره امري مرسوم محسوب ميشود. به همين جهت برخي شركتهاي آمريكايي از مديران خود تعهدات سنگيني جهت عدم حضور در شركتهاي رقيب، محرمانگي اطلاعات و شرايطي از اين دست ميگيرند. با اين حال كم نيست خبرهايي مبني بر جذب مديران شركتهاي رقيب از يكديگر و لو دادن اطلاعات بازار. رئيس فعلي نوكيا از مايكروسافت آمده است، شركتي كه همچون رقيب قدرش يعني گوگل، خود دستي بر آتش داشته و جنبندهاي در دنياي فناوري نيست كه از نگاه ايشان مخفي بماند.
غول دنياي مجازي يعني گوگل ابتدا نرمافزاري و از طريق "سيستم عامل" قدم در بازار گوشيهاي تلفن همراه گذاشت. اما گوگل چندي بعد يك گام سختافزاري هم برداشت تا رسماً در كنار برندهاي دنياي موبايل نام گوگل را هم بشنويم. به اين منظور گوگل ۱۲ و نيم ميليارد دلار براي خريد موتورولا هزينه كرد و اين شركت را هم بلعيد. البته قبل از خريد اين موضوع شايعه بود. مايكروسافت هم كه اصل و اساس كارش بر سيستم عامل است اما گاه و بيگاه شايعاتي هم در بازار مطرح است. شايعه فروش نوكيا، اين شايعات عمدتاً با اهداف تجاري هدفمندي در بازار بر سر زبانها ميافتد تا به اين ترتيب واكنش بازار به خوبي سنجيده شود. گاه و بيگاه نيز شنيده ميشود مايكروسافت خواستار خريد نوكيا است. حالا كه حرف از شايعه شد يك شايعه هم هست كه ميگويد مدير فعلي نوكيا اصولاً با ماموريت به نزديكي كشاندن مايكروسافت و نوكيا قدم در اين شركت گذاشته و احتمال چنين پيوندي در قالب ادغام يا خريد هم مطرح است.
باز گرديم به كشورمان، سابقه نزديك به ۱۵ سال حضور مستقيم نوكيا در ايران شاهد تغيير سه مدير كل بود. مدير نخست نوكيا بعد از جدايي از اين شركت به يكي از نمايندگيهاي رقيبش يعني سامسونگ پيوست. مدير دوم نيز تا چندي پيش با تنزل جايگاه همچنان در دفتر نوكيا در تهران حضور داشت، اما در خبرها آمد كه او نيز به رقيب ديرينه يعني سامسونگ پيوسته است. مدير فعلي هم كه سابقه فعاليت در حوزه موبايل را نداشت و هنوز مشخص نيست به كجا برود.
حالا اما از دفتر نوكيا در تهران خبري نيست و گفته ميشود از تصميم اخير نوكيا بسيار عصباني هستند. دو شب قبل از اينكه از دفتر مركزي فنلاند خبر برسد كه كارها را جمع و جور و تحويل دهيد، نوكياييها به قول خودشان كمپين جديد تبليغاتي خود را شروع كرده بودند و اتفاقاً به قيد قرعه يك مرسدس بنز هم به يكي از فروشندههاي پركار خود اهدا كرده بودند.
حالا موضوع فقط جدايي نوكيا از ايران نيست، بلكه پاي چند بچه هم در ميان است!، وضعيت پشتيباني، وضعيت قراردادهاي تبليغاتي سالانه نوكيا و سرنوشت شبكه توزيع هم روي هوا هستند. شك ندارم كه رقباي نوكيا نهايت بهرهبرداري را از اين عدم حضور خواهند برد. اين را هم نيك ميدانم كه حالا بريده جرايد زير دست برخي فروشندگان رقيب است و با ذوقزدگي و به عنوان مدرك آن را به خريداراني كه دنبال گوشي نوكيا هستند، نشان داده و ميگويند، "به! مگر نميبيني در روزنامه نوشته نوكيا ايران را تحريم كرد" بعد هم چند شايعه را چاشني ميكنند و ميگويند، "بچهها از گمرك خبر دادهاند كه جلوي واردات نوكيا گرفته شده، ديگه در داخل هم كسي روي گوشيهاي نوكيا كار نميكنه، گارانتي هم كه نميشه، عقل سليم حكم ميكنه شما از اين گوشي كه من دارم ببريد، ديگه تصميم با شما!"
كسي چه ميداند شايد كاركنان ناراحت دفتر نوكيا در تهران هم ناگزير به رقبايش بپيوندند، تعجب نميكنم اگر بشنوم بعضي كاركنان نوكيا در تهران حتي خود پشت انتشار اخبار و شايعات پيرامون نوكيا باشند، حال يا به قصد تسويه حساب شخصي يا وعده همكاري با رقبايش.
خلاصه آن كه يكي ميگويد تحريممان كرد و يكي ميگويد نه تحريم كه نكرده اگر اينطور باشد سامسونگ و اپل و همه برندهاي موجود در بازار سالهاست كه تحريممان كردهاند. برداشتها اما هر چه باشد فرقي نميكند به هر حال نوكيا از ايران رفت. حالا بايد منتظر ماند و واكنش بازار و خريداران را به اين اخبار ديد.
ختم گزارش اينكه در خبرها عيناً اينگونه آمده: تعطيلي دفتر نوکيا در ايران به منظور وارد نشدن اين گوشيها در ايران نيست چرا که سه شرکت ايراني کمال الکترونيک، ارکان ارتباطات و الوطني به فعاليت خود به منظور واردات گوشيهاي اين برند ادامه ميدهند. از سوي ديگر فعاليت واردکنندگان غيرقانوني اين برند نيز در کشور متوقف نخواهد شد چرا که قاچاقچيان به فکر سود حاصل از فروش خود هستند. منبع: دنیای تجارت