ایتنا - به رغم آمار و ارقام جذاب صنعت بازیهای رایانهای، چرا سرمایهها و توجه فعالان بخش خصوصی داخلی آنچنان به این صنعت جلب نشده و وارد گود تولید بازیهای رایانهای نمیشوند؟
زهرا میرخانی - عصر ارتباط - گفته میشود ایرانیها سالانه ۱۴ میلیارد ساعت نفر صرف بازیهای رایانهای و موبایل میکنند رقمی که به نظر میرسد بسیار بالاتر از متوسط جهانی است.
گفته میشود ۲۰ میلیون بازیکننده ایرانی سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان به جیب سازنده بازی کلشآوکلنز میریزند و از سوی دیگر براساس جدیدترین آمارهای یک موسسه تحقیقاتی، ارزش بازار بازیهای رایانهای و کنسولهای بازی در ایران در سال ۲۰۱۵ حدود ۱۴۰ میلیون دلار برآورد شده و پیشبینی شده که این رقم در سال ۲۰۱۶ به رقم ۱۶۷ میلیون دلار برسد.
در نگاه اول این اخبار بسیار فریبنده به نظر میرسند اما کمی تعمق در این ارقام نشان میدهد که فارغ از آسیبهای اجتماعی و اتلاف وقت و انرژی جوانان، ارز قابل توجهی هم از کشور خارج میشود.
در همین اثنا مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای پیشبینی کرده است که به زودی مخاطبان سینما و تلویزیون ریزش پیدا کرده و اقبال به بازیهای رایانهای افزایش مییابد. باید گفت هماکنون نیز استقبال قابل توجهی از بازیهای رایانهای و موبایلی به ویژه میان قشر جوان وجود دارد اما سهم بازیهای داخلی در این بازار چقدر است؟ امثال این ارقام دهی و سخنرانیها را سالهاست در رسانههای مختلف میخوانیم و میشنویم.
واقعیت اظهر منالشمس این است که با وجود اعداد و ارقام فریبنده در این صنعت اما سرمایهگذاران بخش خصوصی جذب تولید بازیهای رایانهای در کشور نشدهاند. حال آنکه بخش خصوصی با دوراندیشی و تعمق کافی هرجا که لازم باشد ورود میکند و سرمایهگذاری لازم را انجام میدهد کما این که در صنعت نرمافزار، فروشگاههای اینترنتی و امثالهم شاهد بودهایم که بدون چشمداشت به حمایتهای بخش دولتی سرمایهگذاری شده و اتفاقا رشد قابل توجهی هم داشتهاند. اما چرا؟ چون در این کسبوکارها، بازار از لحاظ نیروی انسانی و انگیزههای مالی کشش لازم را داشته است.
پرسش اینجاست که به رغم آمار و ارقام جذاب صنعت بازیهای رایانهای، چرا سرمایهها و توجه فعالان بخش خصوصی داخلی آنچنان به این صنعت جلب نشده و وارد گود تولید بازیهای رایانهای نمیشوند؟ این موضوع نشان میدهد که جایی از کار میلنگد و شاید مشکلاتی از جمله فقدان قانون کپیٌرایت، نبود امنیت برای سرمایهگذاری، موازیکاریهای متعدد، نبود شبکههای خوب توزیع و رقابتی نبودن این بازار دلایل واپسزدگی بخش خصوصی به شمار رود. بنابراین به نظر میرسد استفاده از آمار و ارقامی که در سطرهای نخست این مقاله آمد فقط برای خطابه و سخنرانی کاربرد خواهند داشت و هیچ اثری بر جذب سرمایهگذاران در این بخش نخواهد داشت. دولتمردان اگر قصد کمک به صنعت بازیسازی در کشور را دارند، به جای سخنرانی، موانع ریشهای را که بردارند، این صنعت خود به خود شکوفا میشود.