توانمندسازی و مهارتآفرینی حرفهای، آداب خودش را دارد
ایتنا - بعد از چندین سال مذاکره و هماندیشی با دولتمردان و دست اندرکاران در رابطه با توانمندسازی تازه به اینجا رسیدیم که بگوییم به خدا فرق است بین آموزش دانشگاهی، آموزش فنی و حرفهای و آموزشهای پیشرفته فناوری اطلاعات!
توانمند سازی ’’درست ‘’ را جدی بگیریم وقت تنگ است!!
مازیار گنجهای
(مدیرعامل کاریارارقام )
با وجود آن که شخصا بیش از دو دهه بطور جدی در حوزه توانمند سازی نیروی انسانی ماهر فناوری اطلاعات مشغول فعالیت حرفهای و نیز کسب تجربه هستم ولی گویی هنوز به پختگی لازم جهت نوشتن اجحافهای بسیاری که براین صنعت ( آموزشهای پیشرفته فناوری اطلاعات ) رفته است، نرسیدهام.
به هر صورت، تجربیات اندک خود را با شما به اشتراک میگذارم ، امید که مقبول نظرتصمیمگیران وتصمیمسازان واقع شود و جهشی در مهارتآموزی تخصصی و در نتیجه رشد بازار صنعت فاوا صورت پذیرد.
آ) سکانس اول ( عاشقی )
بعد از مدتها تبلیغی را در گروه تلگرامی یکی از دوستان درمورد آموزش های تخصصی فناوری اطلاعات منتشر کردم که بازخوردهای بسیار خوبی داشت ولی در این اثنا یکی از مخاطبان گروه که گویا از شاگردان دهه هفتاد ما بود مرقوم فرموده بودند که "این آقای فلانی هنوز تو آموزش هستند! بنده خدا اگر در هر بیزنس دیگهای این همه خلاقیت به خرج میداد الان به جاهایی رسیده بود!" ولی حتما او نمیدانست عشق به حرفه هم نوعی عاشقی است که سوخت وسوز خودش را دارد:)
اما صرف نظر از مقولات احساسی به شغل، او درست میگفت کسب و کار آموزش تخصصی سخت است و از آن سختتر، توجیه دولتمردان ، شرکتها وسازمانها که ارتقا، پیشرفت، اشتغالزایی و هر چیزی که شعارش داده میشود از انتقال دانش و آموختن مهارتهای تخصصی شروع میشود ولاغیر.
م) سکانس دوم ( وصف عاشقی)
کشور هند در دهه نود میلادی درست سی سال پیش تصمیم به یک انقلاب گرفت و آن انقلاب در عرصه آموزشهای کاربردی و پیشرفته فناوری اطلاعات بود، بطوریکه بسته های حمایتی گستردهای به منظور توانمندسازی افراد دراختیاربنگاه ها وکارآفرینان قرار داد و نتیجهاش ۶۳ میلیارد دلار صادرات نرمافزار و خدمات فاوا بوده است(منبع: نسکام هند) که تقریبا برابر است با ثروت سیاه(نفت) ما دریکسال صادرات، فقط فرقش صادرات بیمنت فکری است که نامتناهی هم است.
واکنون حال و روز خودمان:
بعد از چندین سال مذاکره و هماندیشی با دولتمردان و دست اندرکاران در رابطه با توانمندسازی تازه به اینجا رسیدیم که بگوییم به خدا فرق است بین آموزش دانشگاهی، آموزش فنی و حرفهای و آموزشهای پیشرفته فناوری اطلاعات!
این عزیزان اگر بدانند که برای آموزشهای تخصصی و پیشرفته فناوری اطلاعات علاوه بر تجربه چندین ساله استاد در پروژههای بزرگ، داشتن تجهیزات و نرم افزارها جهت ایجاد لابراتوار لازم است یا هر دوره کوتاه مدت سه روزه به اندازه حداقل یک ترم دانشگاهی مطلب کاربردی ارائه میگردد و تسلط کافی استاد فقط درکنار روشهای انتقال دانش به دانشجو میتواند کارساز باشد، در آن صورت اینقدر اینگونه آموزشها را سطحی و کم اهمیت نخواهند پنداشت.
سخت است مهارت آفرینی، و از آن سختتر وقتی میبینی انتقال تکنولوژی به افراد را که اصول اولیه برای خلق محصول است را دانشبنیان نمیکنند ولی خود محصول را که میتواند یک اپن سورس با رنگ و لعاب وطنی باشد را دانشبنیان نام مینهند.
و)سکانس سوم (اصول و فروع)
واقعیت اینست که تقصیر خودمان است، بیشترین میزان مالیات ، بیمه به شرکتهای آموزشی تخصصی فاوا تعلق میگیرد ، در پروژهها بحث آموزش در کمترین قیمت ممکن اعلام میشود وگاها بعضی شرکتها بدلیل برنده شدن اصلا درنظر نمیگیرند ، دربودجه بندی سازمانها وشرکتها برای توانمندسازی نیروی انسانی کمترینها گنجانده میشود ولی با این وجود بازهم امید داریم که صنعت آی تی رشد کند، اشتغالزا شود و سریعا به قطب برتر فاوا تبدیل شود! خب نمیشود که اصل را رها کرده و فرعیات را بیش از حد جدی بگیریم.
ز) سکانس چهارم ( اکنون دیر است)
هشدار را جدی بگیریم وقت تنگ است!
تعداد کارشناسان باسواد حوزه آی تی مخصوصا حوزه امنیت سایبری روز به روز(بدلایل گوناگون که خود بهتر میدانید) روبه افول است و تقریبا اساتیدی که قادر به تدریس مباحث پیشرفته آی تی هستندبه شماره انگشتان دو دست نزدیک شده اند، ازطرفی بدلیل گستردگی و پیشرفت روزانه فناوری اطلاعات هرروز با دوره های جدیدتری در سطوح پیشرفته تر مواجه میشویم . بعبارتی اگر زمانی فقط گذراندن یک دوره ۵۰ ساعته در راه اندازی یک شبکه متوسط کافی بود، هم اکنون برای متخصص شدن افراد بایستی حداقل چندین دوره را آموزش ببینند که به این زمان باید زمان تجربه کار عملی را نیز افزود.
پس باید هرچه سریعتر چاره ای اندیشید که اگر باهمین روند کاهشی طی طریق نماییم در ازای صادرات طلای سیاه، ناچار خواهیم بود از کشورهای دوست متخصص ساعتی وارد کنیم .
از طرفی وقتی متخصص واقعی نباشد بازاری برای غیرحرفه ای ها ایجاد میگردد که آموزش را به انحراف می کشاند واین فاجعه "آموزش ’اشتباه ‘’ از خرید "محصول ’تقلبی’’ بدتر و فاجعهبارتر است چرا که اشخاصی را گمراه کرده ایم که فردا مغزافزای فنی یک سازمان خواهند شد .
ش) سکانس پرده آخر
در آخر توصیه هایی کاربردی هم جهت تکمیل عرایض فوق تقدیم میگردد که امیدوارم بکار آید:
1. از مشاورین کاردان استفاده شود تا حداقل زمان را با حداکثر بهرهوری درآمیزند و در قالب یک برنامه مستدل کاربردی تربیت نیروی انسانی فاخر را تضمین دهند.
2. بستههای تشویقی جهت کسورات قانونی برای اینگونه مراکز آموزشی همانند دیگر کشورهای توسعه یافته فراهم شود . لازم به یادآوریست این مراکز نه آکادمیک هستند و نه در حوزه تکنسینپروری فنی که تغییر هر دوره آنها، حداقل یکسال زمان میبرد و موارد لابراتواری پیشرفته ای دارند گنجانده میشوند، این گونه آموزشهای پیشرفته که بعضا به لابراتوارهای یک دیتاسنتر بزرگ برای کار عملیشان احتیاج است در قالب شرکتهای آموزشی تخصصی توانمندساز که در خارج کشور نیز متداول است میگنجند.
3. دیدگاه به این مراکز باید بمانند یک شرکت پویای فعال تولید مغزافزا باشد که همه روزه در حال ایجاد و طراحی دوره های بومی سازی شده جدید است. با رعایت این دیدگاه ما میتوانیم آکادمیهای کاربردی بزرگی بمانند سایر کشورها داشته باشیم.
4. همین سه مورد را جدی بگیریم بقیه به همت بلند افراد توانمند و خوش فکر حل میشود!