ایتنا - گرانکردن تعرفه با توجه به وضعیت اقتصادی سخت مردم، منجر به کاهش روند متداول رشد ترافیک در یک بازه زمانی کوتاه خواهد شد، و به دنبال آن از میزان رشد و پیوستن گروههای تازه به فضای اقتصاد دیجیتال و استفاده از اپلیکیشنهای موبایلی خواهد کاست.
امیر ناظمی
توسعه هر بخشی از کشور نیازمند توجه همزمان به هر دو دسته کارکردهای بخش خصوصی و حاکمیتی است. به عبارت دیگر دولتهای مدرن وظیفه دارند تا بهعنوان یکی از وظایف حاکمیتی خود، زیرساختهای توسعه فناورانه یا اقتصادی را فراهم آورند. این زیرساختها امکان و فرصت رشد را برای بخش خصوصی آن کشور فراهم میآورد.
آیا بدون زیرساخت ارتباطی گسترده، آمریکا میتوانست دارنده بزرگترین پلتفرمها و شرکتهای اقتصاد دیجیتال جهان باشد؟ همان اندازه که پاسخ این پرسش مشخص است، وظایف دولتها نیز مشخص هستند.
دولتها بدون ایجاد زیرساختهای توسعهای نمیتوانند به رشد و توسعه دست یابند. بهاینترتیب اگر زیرساختهای یک کشور ضعیف شود، عملا میزان سرمایهگذاری بخش خصوصی و رشد آن بخش در ادامه متوقف و کند میشود و همین نقطه سرآغاز ضعیفترشدن زیرساختها میشود. پس بخش خصوصی بر پایه این زیرساختها است که تصمیم به سرمایهگذاری میگیرد؛ چراکه زیرساختها برخی از طرحها را امکانپذیر میکنند و برخی از طرحها را از امکانپذیری اقتصادی خارج میکنند.
توسعه زیرساخت از جیب چه کسی؟
ایجاد زیرساخت نیازمند سرمایهگذاری است و بدون سرمایهگذاری فرصتهای رشد در آینده از یک کشور گرفته میشود؛ اما سؤال جدی آن است که هزینه این سرمایهگذاری باید از جیب چه کسی پرداخت شود؟
کشورهای موفق که زیرساختهای قویتر نیز ایجاد کردهاند، بیش از هر عاملی، توانمند در طراحی مدلهای برنده-برنده برای سرمایهگذاری بودهاند. کشورهایی که نظامهای تأمین مالی متنوعتری داشتهاند، از فرصتهای سرمایهپذیری نیز بهره بهتری بردهاند.
سادهترین روش و به همان اندازه اشتباهترین روش برای تأمین مالی، تأمین آن از جیب مردم است! تندادن به افزایش نرخ اینترنت یعنی آغاز نابودسازی اقتصاد دیجیتال ایران. در حقیقت بدون شکلگیری یک اقتصاد دیجیتال توانمند، نمیتوان انتظار داشت که منابع مناسب با نیاز کشور، قابل تأمین از جیب مردم باشد.
سه دلیل اصلی برای «شکست بازار» در زیرساختهای فناورانه عبارتاند از: 1- توانایی شناسایی فناوریهای برنده، 2- ریسک بالای توسعه فناوری و 3- کالای عمومی بودن فناوری. به این دلایل است که دولتها مجوز مداخله برای توسعه زیرساخت دریافت میکنند. همزمان نباید
تندادن به افزایش نرخ اینترنت یعنی آغاز نابودسازی اقتصاد دیجیتال ایران
فراموش کرد که میزان مصرف اینترنت مهمترین عامل و شاخص رشد اقتصاد دیجیتال است.
اگر امروز ویاُدیها یا شرکتهای خدماتی و پلتفرمهای خرید و فروش دارای ضریب نفوذ بالایی هستند، حاصل ترکیب سهگانه زیر است:
1- در دسترس بودن شبکه
2- استطاعت مالی برای پرداخت هزینههای اینترنت
3- توانمندی و مهارت شهروندان (سواد دیجیتالی)
در مرحله نخست اقتصاد دیجیتال کشور، اولی بر پایه گسترش سریع و افزایش ضریب نفوذ و دومی از طریق ثابت نگهداشتهشدن تعرفه به دست آمد. سومی نیز حاصل گسترش بیرویه آموزش عالی در ایران بود. در دوران اقتصاد دیجیتال همین گستردگی نفوذ استفاده از اینترنت یکی از زیرساختهای کلیدی هر کشوری هست و خواهد بود. هر عاملی که از این داشته اصلی بکاهد، در حقیقت کاهش از یک دارایی ملی است.
گرانکردن تعرفه در دوران فعلی و با توجه به وضعیت اقتصادی سخت مردم، منجر به کاهش روند متداول رشد ترافیک خواهد شد. این کاهش در یک بازه زمانی کوتاه اتفاق خواهد افتاد و به دنبال آن از میزان رشد و پیوستن گروههای تازه به فضای اقتصاد دیجیتال و استفاده از اپلیکیشنهای موبایلی خواهد کاست.
راهحل چیست؟
پس چگونه میتوان هم سرمایهگذاری کرد و هم تعرفه را افزایش نداد؟ سرمایهگذاری در حوزه ارتباطاتی برای همه کشورها به همان دلایلی که در بالا گفته شد، مهم بوده است. کشورها همواره این ترس را داشتهاند که اپراتورها و شرکتهای مخابراتی به دلیل فقدان انگیزههای مالی به دنبال سرمایهگذاری(خصوصا در مناطق کمتر برخوردار یا حوزههای دارای ریسک بالا) نروند. بههمیندلیل از مفهوم «خدمات عمومی الزامشده» (Universal Service Obligation (USO استفاده میکنند؛ که براساس آن، دولتها با توافق اپراتورها در سرمایهگذاری خود(حوزههای با صرفه کم اقتصادی) مشوق مالی دولتی میگیرند؛ یعنی دولت بخشی از سهم خود را از اپراتورها(به دلیل فعالیت نیمهانحصاری) در ازای سرمایهگذاری دریافت نمیکند. بهاینترتیب شرکتهای مخابراتی در صورتیکه در توسعه زیرساختها سرمایهگذاری کنند، تا سقف مشخصی(تعیین از سوی سازمان تنظیم مقررات) از پرداخت سهم دولت معاف میشوند.
این روش در ساختار فعلی اداری ایران قابل انجام و از روندی مشابه با طرح USO (توسعه اینترنت روستایی) دولت پیش برخوردار است. تأمین مالی توسعه زیرساختها در وضعیت فعلی باید از منابع مربوط به دولت انجام شود و نه از جیب مستقیم مردم. آینده بلندمدت را نباید دستمایه منافع کوتاهمدت گروههای ذینفع کرد.(روزنامه شرق)
«آیا بدون زیرساخت ارتباطی گسترده، آمریکا میتوانست دارنده بزرگترین پلتفرمها و شرکتهای اقتصاد دیجیتال جهان باشد؟ همان اندازه که پاسخ این پرسش مشخص است، وظایف دولتها نیز مشخص هستند.»
بدون شک جواب این سوال را همه افراد آگاه به علوم و فن آوری های نوین می دانند ، به عبارتی پیشرفت و ترقی در این روزگار بدون اینترنت و ارتباطات بین المللی غیر ممکن است ، و در نبود علم و دانش روز ، قدرت و استقلال هم فقط در حد یک شعار باقی خواهد ماند ، حال این بزرگواران و عزیزانی که با تمام توان سعی در محدود کردن اینترنت و فضای مجازی دارند ، عاقبت راهکارهای پیشنهادیشان کاملا عیان و آشکار است ، آیا اینگونه طرح ها ، با هر اسم و ظاهری ، دارای ماهیت ضد رشد و پیشرفت نیست؟ که در نهایت موجب ضعف و ناتوانی ملتی در ادامه بقا و رسیدن به اهدافش خواهد شد ، اگر آمریکا و امثال آن را با نام ابرقدرت خطاب می کنیم ، آیا نباید از خود بپرسیم اینان چگونه و با توسل به چیزی تا این حد توانمند شده اند؟ بدون شک پاسخ فقط یک چیز است ، علم و دانش و تلاش و گسترش آن در رشد کشورشان ، و در نهایت از این بزرگواران و عزیزان باید پرسید ، چرا تا به این حد از رشد علوم نوین که در گرو ارتباطات جهانی ست و زیرساختش همین اینترنت است , مقابله می کنند؟
هم قیمت ها را افزایش دادن و هم کیفیت را به شدت پایین آوردن ، و در نهایت دانشجویی که نیاز شدید به اینترنت داره ، چه برای کلاس های مجازی و یا برای جستجوی مطالب علمی و دانشگاهی و.... مطلقا هیچ کاری نمی تواند انجام دهد ، یا اغلب سایت های مورد نیاز فیلتر و یا به علت سرعت بسیار کم قابل استفاده نیست ، یعنی بر حسب اعمال نظر عده ای قلیل مبنی بر محدودیت اینترنت ، نه می توان کار تحقیقی انجام داد و نه می توان مطالب درسی مورد نیاز را تهیه و استفاده کرد ، به عبارت دیگر ، دانش هیچ مصرفی ندارد و لذا تلاش برای یادگیری بی نتیجه است ، شاید هم از دید این بزرگواران بهترین راه امرار معاش نه تحصیل و دانش بلکه دست فروشی و دوره گردی باشد!!!! به خدا قسم که همه خسته و عصبی شدند ، پافشاری بر نظرات و راهکارهایی که تابع خرد جمعی نیست ، عاقبتش حسرت و پشیمانی و انلاف عمر ، ویرانی ، ضرر و زیان و خسارت حجیم در مقابله با کسب دانش خواهد بود.
لطفا عزیزان و برادران متن زیر را بخوانند:
«من هر وقت دلم بخواد تدریس می کنم ، من زیاد حوصله حرف زدن ندارم ، خودتان باید دنبال مطالب و درس بروید ، کلاس های خصوصی زیاد است و ماهی سیصد تا ششصد هزار تومان شهریه اش میشه ، پول زیادی نیست ، هر که میخواد یاد بگیره بره به این کلاس ها ، من به هیچکس مجال گرفتن نمره بالا نمیدم ، هر کس هم اعتراض کنه این ترم میندازمش »
جملات فوق کلام یک به ظاهر استاد دانشگاه است ، انگاری همان برخی ها فقط اینترنت را برای آقازاده ها و متمولین اختصاصی نمی کنند ، بلکه در حال گسترش اعمال نظرشان هستند و همه چیز را مختص متمولین می خواهند! حتی تحصیل و کسب دانش ، و به قول خودشان « ما کار خودمان را می کنیم» ، عزیزان و برادران ، تقسیم جامعه به دو گروه دارا و ندار ، ژن خوب و بد ، عاقبت خوبی ندارد ، شاید این عده قلیل متکی به ثروت های انباشته در داخل و خارج هستند ، هر چه هست ، اگر به شکلی فکری برای اینگونه رویه ها نشود ، در آینده ای نه چندان دور شاهد از هم پاشیدن کلیت جامعه خواهیم بود ، البته افراد زیادی هستند که صادقانه در حفظ ارزش های مادی و معنوی جامعه همیشه در تلاشند ، که جای سپاس و شکر فراوان دارد. امید که آنچه خیر است نصیب همه شود. انشااله.
این برادران بزرگوار و عزیز ، اینترنت را از سویی محدود و از سوی دیگر گران می کنند ، شاید از ارتباطات مردم نگرانند! و شاید هم نه , مثلا کسی در فضای مجازی ننویسد « ۲۲ میلیارد درآمد نفت کجاست؟» عزیزان و بزرگواران چه در شبکه های مجازی بگویند و چه نگویند ، مگر کسی گوش می دهد؟ پس بیایید و اینقدر بر روی مسئله اینترنت و محدودیت آن به اشکال مختلف پافشاری نکنید. مردم هم در شبکه های اجتماعی سرگرم شده و سرشان به کار خودشان خواهد بود!
زمین و کشورهای مستقر بر روی آن ، با تحولی بسیار عظیم در شکل و شمایل و محتوای زندگی انسان ها روبرو ست ، شاید بتوان این تحول را به موجی سهمگین تشبیه کرد ، اگر آگاهانه رفتار کنیم و بر این موج سوار شویم از هرگونه صدمه و زیان مصون خواهیم بود ، و در غیر اینصورت تقابل با این موج به ویرانی و زیان منجر می شود ، لازمه موج سواری داشتن ابزار مناسب و علم استفاده از آن است ، همانگونه که با تخته موج فولادی نمی توان موج سواری کرد ، حتی اگر موج سوار ماهری باشیم ، در این روزگار تمامی جوامع انسانی و همه نیازهای اقتصادی و معنوی شان به دلیل رشد تکنولوژی های نوین ، به شدت در هم تنیده شده ، و محال است جدای از این ارتباطات نوین بتوان سالم ماند و به بقای حیات ادامه داد. امروزه همه ارکان زندگی از ارتباطات ساده فردی ، تا اقتصادهای گسترده ، کارکرد ماشین های تولید و تبدیل انرژی ، همه و همه وابسته به شبکه های ارتباطی نوین جهانی شده اند ، به گونه ای که از یک کنترل ساده ترافیک خودروها و هواپیماها و کشتی ها ، تا انواع ژنراتورهای مولد برق ، برای تداوم فعالیت وابسته به این شبکه های نوین ارتباطی هستند . و این شبکه نوین ، امروزه بنام شبکه اینترنت جهانی شناخته می شود و این شبکه در هر جامعه ای نیازمند یک زیرساخت فیزیکی و بخشی هم نرم افزار و علوم و دانش همه زمینه ها در چگونگی بهره بردن از شبکه جهانی ست ، مانند تولید هر کالایی ، هرچه هزینه های تولید کمتر باشد امکان فروش موفق در بازار بیشتر است. در نهایت ، نفی این شبکه جهانی و تقابل با آن به هر شکل و توجیهی در کوتاه مدت و بلند مدت حاصلی غیر از ضرر و زیان نخواهد داشت. امید که مدیران ارشد با تحقیق و تفحص و دانش و نگاه علمی در مدیریت این ابزار نوین ، با نگاه آینده نگر ، با حفظ منافع حیاتی جامعه ، آینده ای سرشار از موفقیت و رفاه و زیستی پایدار برای همه رقم بزنند.انشااله.
بدون شک جواب این سوال را همه افراد آگاه به علوم و فن آوری های نوین می دانند ، به عبارتی پیشرفت و ترقی در این روزگار بدون اینترنت و ارتباطات بین المللی غیر ممکن است ، و در نبود علم و دانش روز ، قدرت و استقلال هم فقط در حد یک شعار باقی خواهد ماند ، حال این بزرگواران و عزیزانی که با تمام توان سعی در محدود کردن اینترنت و فضای مجازی دارند ، عاقبت راهکارهای پیشنهادیشان کاملا عیان و آشکار است ، آیا اینگونه طرح ها ، با هر اسم و ظاهری ، دارای ماهیت ضد رشد و پیشرفت نیست؟ که در نهایت موجب ضعف و ناتوانی ملتی در ادامه بقا و رسیدن به اهدافش خواهد شد ، اگر آمریکا و امثال آن را با نام ابرقدرت خطاب می کنیم ، آیا نباید از خود بپرسیم اینان چگونه و با توسل به چیزی تا این حد توانمند شده اند؟ بدون شک پاسخ فقط یک چیز است ، علم و دانش و تلاش و گسترش آن در رشد کشورشان ، و در نهایت از این بزرگواران و عزیزان باید پرسید ، چرا تا به این حد از رشد علوم نوین که در گرو ارتباطات جهانی ست و زیرساختش همین اینترنت است , مقابله می کنند؟