آقای پزشكیان! وقت خود را تلف نكنید و مسئله فیلترینگ را حل كنید
آقای پزشكیان! اگر حل این مسئله مصداق وفاق و عقلانیت نباشد، دیگر هیچ چیز دیگری مصداق آن نمیتواند باشد. سرمایه اجتماعی حكومت و دولت را افزایش دهید پیش از آنكه دنبال جذب ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی باشید.
عباس عبدی روزنامهنگار و پژوهشگر اجتماعی، در ادامه «اقداماتی كه برای تقویت وفاق با مردم باید انجام شود» در روزنامه اعتماد 24 شهریور ماه به موضوع فیلترینگ پرداخته است که «حل آن كمهزینه و بسیار پر سود است و باید در فوریت قرار گیرد.»
در یادداشت این روزنامهنگار چنین میخوانیم:
واقعیت این است كه به عنوان یك شهروند و روزنامهنگار هر چه گشتم كه دلایلی قابل اتكا برای فیلترینگ پیدا كنم نیافتم، اگر گزارش رسمی در این باره وجود دارد آن را منتشر كنند. به هر حال اینترنت موضوعی است كه با زندگی روزمره اغلب مردم مرتبط است و سیاستگذار باید پاسخگو باشد. شاید دلایلی دارند، پس چرا از بیان رسمی آن عاجز و شاید هم شرمنده هستند؟ سرنوشت قاضی فیلترینگكننده كه معلوم شد، ولی هنوز این سیاست زیانبار تغییر نكرده است. شاید ناشی از ضعف سیستم سیاسی ما است كه در گرفتن تصمیمات سلبی فوری و بیپروا عمل میكند، در مقابل در تصمیمات ایجابی و مثبت بسیار محتاط و دیر و بدتصمیم است.
بهطور كلی روشن است كه دسترسی آزاد به همه آنچه در اینترنت هست، عوارض گوناگونی دارد. چه برای فرد و چه برای حكومت. ولی راه مقابله با آنها نباید به گونهای باشد كه هم شكست بخورد و هم عوارض را بیشتر كند. فیلترینگ در ایران از نوع شیوههای مقابله غیرموثر و زیانبار است. اولین مسئلهای كه موجب تعجب میشود، ناكارآمدی فیلترینگ است، به عبارت دیگر هماكنون دهها میلیون نفر از فیلترشكن استفاده میكنند و آن را هرچند با صرف زمان و هزینه دور میزنند. همانگونه كه حكومت ایران تحریمها را دور میزند.
البته تحریمكنندگان جهانی با علم به اینكه ایران تحریمهای آنها را دور میزند بر تداوم تحریم اصرار میكنند، زیرا موجب افزایش هزینه برای ایران میشود. در واقع تحریم جز سخت شدن صادرات و واردات شاید ۲۵ تا ۳۰ درصد هم به زیان مردم و اقتصاد ایران است. این كار مطلوب كشور تحریمكننده است، چون میخواهد، حكومت و مردم ایران اذیت و از یكدیگر دور شوند، ولی آیا حكومت ما هم میخواهد مردم اذیت و از خودش دور شوند؟ حتی اگر با خرید فیلترشكن خارجی، فیلترینگ را دور بزنند؟ اگر بلی، دیگر حرفی نمیماند. ظاهرا چنین چیزی را نخواهند گفت و نمیگویند. پس علت فیلترینگ چیست؟
از سوی دیگر همانگونه
اگر شبكههای اجتماعی متعارف مثل توییتر، اینستاگرام، واتسآپ ، تلگرام، یوتیوب و... فیلتر شوند، مردم مجبور هستند كه از فیلترشكن استفاده كنند. در این صورت دسترسی آنها و مهمتر از خودشان، فررندانشان به همان سایتهای نامناسب نیز آزاد و راحت میشود
كه مبارزه علیه ماهواره شكست خورد به زودی استارلینك هم فیلترینگ را بلاموضوع خواهد كرد و بدتر اینكه موجب خروج سرمایه از كشور و بیاعتباری بیشتر اینترنت داخلی میشود. نكته دوم و جالبتر اینكه فیلترینگ نقض غرض است. چطور؟ اغلب حكومتها برخی سایتهای غیراخلاقی، مجرمانه، قاچاق و... را فیلتر میكنند. هنگامی كه فیلترشكن نداشته باشی، طبیعی است كه به آنها دسترسی نداری، اغلب مردم هم علاقه چندانی به این دسترسی برای خود یا فرزندانشان ندارند. پس اگر شبكههای اجتماعی متعارف مثل توییتر، اینستاگرام، واتسآپ ، تلگرام، یوتیوب و... فیلتر شوند، مردم مجبور هستند كه از فیلترشكن استفاده كنند. در این صورت دسترسی آنها و مهمتر از خودشان، فررندانشان به همان سایتهای نامناسب نیز آزاد و راحت میشود. به عبارت دیگر فیلترشكن مصداق از قضا سركنگبین صفرا فزود شده است.
فیلترینگ، بازاری برای فساد و تولید و فروش فیلترشكن شده است و مبالغ درشتی به صورت ارز و ریال نصیب صاحبان فیلترشكن میشود. شاید مهمتر از آن اطلاعاتی است كه نصیب صاحبان مسیرهای غیرمجاز میشود كه فیلترینگ از آن مسیرها عبور میكند. مردم هم بحق فكر میكنند كه همین فروشندگان فیلترشكن مانع رفع فیلترینگ هستند.
مسئله مهمتر فرآیند تصاعدی و رو به رشد نیاز زندگی به اینترنت و ضرورت افزایش سرعت آن است. جامعه و مردم هر روز نیازمند سرعتهای بسیار بیشتر برای اینترنت هستند و این نیازی تفننی نیست، بلكه یك نیاز ضروری مثل آب و برق و انرژی و آموزش و بهداشت و... است. حتی بر همه این نیازها تقدم پیدا كرده است، زیرا اینترنت زیرساخت اصلی دیگر خدمات زیرساختی اقتصاد و جامعه شده و فیلترینگ مثل یك مانع جدی پیش روی تحقق این هدف است. اینترنت پرسرعت مثل یك بزرگراه ۸ردیف است كه ترافیك نمیشود و هر چه خودرو باشد با سرعت حركت میكنند. اینترنت كم سرعت مثل یك جاده باریك است كه سرعتگیرهای بزرگی هم دارد و در نتیجه همیشه ترافیك است و رفت و آمد در آن ممكن نیست. هماكنون سرعت اینترنت در ایران رتبه بسیار بدی دارد و در میان كشورها با فاصله زیاد در ردیفهایی پایین قرار داریم. تاكیدات اخیر مقام رهبری درباره هوش مصنوعی نیازمند اینترنت عالی و پرسرعت است. بدون تردید موفقیت عمومی در این حوزه بدون دسترسی آزاد و پرسرعت به اینترنت بیمعناست.
عوارض شخصی و روانی فیلترینگ نیز خیلی مهم است. اینكه هر لحظه تصور میكنی باید به صورت غیرقانونی یك منع حكومتی را دور بزنی. منعی كه هیچ دلیلی برای آن نمیبینی و مجبوری از مقررات تخطی كنی. این وضعیت حس دشمنی نسبت به سیاستگذار ایجاد میكند و موجب قانونگریزی میشود، زیرا به این معناست كه سیاستگذار به تو اعتماد ندارد، پس تو هم نباید به او اعتماد داشته باشی.
عوارض تحقیرآمیز آن بدتر
تاكیدات اخیر مقام رهبری درباره هوش مصنوعی نیازمند اینترنت عالی و پرسرعت است. بدون تردید موفقیت عمومی در این حوزه بدون دسترسی آزاد و پرسرعت به اینترنت بیمعناست
است. هنگامی كه یك تیم ورزشی یا یك گروه گردشگری به ایران میآیند و میبینند كه واتسآپ یا تلگرام و توییتر فیلتر است تعجب میكنند و اگر به آنان خطهای بدون فیلترینگ داده شود این برای مردم ما موجب تحقیر ناشی از تبعیض میشود. اخیرا زایرانی كه به عراق رفتهاند بیش از هر چیز، اینترنت بدون فیلتر توجه آنان را جلب كرده است. این واقعا خجالتآور است. حتی سفر رییسجمهور هم تحت تاثیر این تفاوت میان دو كشور بود.
عارضه اقتصادی فیلترینگ هم كه جای خود دارد. برخی از این سكوهای فیلتر شده، مثل اینستاگرام فضای كسب و كار و درآمد هستند و در این وضعیت بیكاری و درآمد اندك مردم، باید راه آنها را باز كرد تا مردم از این طریق تامین معاش و زندگی كنند. بدتر از همه فیلتر كردن یوتیوب است. این از عجایب است كه به خاطر وجود برخی فیلمهای سرگرمكننده و مغایر با ارزشهای رسمی؛ حكومت مردم خود را از این دانشگاه مجانی و ارزشمند محروم كند. مگر ممكن است خود را از چنین نعمتی محروم كنیم؟ مگر مردم و الزامات اقتصادی و فناوری چنین محدودیتی را میپذیرند؟ مسئله فقط رفع فیلترینگ نیست، مسئله انتظار بهحقی است كه مردم از دولت آقای پزشكیان دارند. مردم میخواهند به دولت و حكومت اعتماد كنند و ببینند تا چه اندازه آماده هستند كه تصمیمات نادرست و غیرقابل دفاع را تغییر دهند؟ حتی معلوم نیست چه كسانی مخالف هستند؟ تقریبا همه سیاستمداران بهطور صریح یا ضمنی مخالفت خود با فیلترینگ را اعلام كردهاند. نكته جالب وجود سكوهای اینترنتی داخلی مثل بله و ایتاست كه برخی افراد فكر میكنند وجود آنها فیلترینگ را توجیه و حكومت را بینیاز میكند. من با وجود این سكوهای اجتماعی كاملا موافقم و برای جامعه هم مفید میدانم بهشرطی كه آنجا را به جزیره دورافتاده تبدیل نكنند و نخواهند كه عدهای از خودشان و تحت نظارت و محدودیتهای رسمی دسترسی آزاد به آنها داشته باشند و اكثریت مردم محروم از دسترسی به شبكههای دیگر باشند.
بالاخره عجیبتر از همه اینكه ما در جامعه و ساختاری زندگی میكنیم كه باید این حرفهای بسیار عادی را زد، چون هنوز این موضوع برای ما مسئله است و آن را حل نكردهایم؟ از آن بدتر اینكه حتی یك جمله مفید در پاسخ به آنها دریافت نمیكنیم؟ این درد را به كجا میتوان برد؟ آقای پزشكیان وقت خود را برای امور دیگر تلف نكنید در اولین فرصت و در چارچوب وفاق ملی و عقلانیت این مسئله را با كلیت ساختار سیاسی حل كنید. اگر حل این مسئله مصداق وفاق و عقلانیت نباشد، دیگر هیچ چیز دیگری مصداق آن نمیتواند باشد. سرمایه اجتماعی حكومت و دولت را افزایش دهید پیش از آنكه دنبال جذب ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی باشید.
اقای پزشکیان فقط مثل اقای رییسی حرف میزنه ،فقط اینا مثل طوطی حرف میزنن از خودشون اراده ا ی ندارند ،هر چی از اتاق فکر مثل شورای عالی انقلاب فرنگی وامثال این بگن اجرا میکنه نه زورش رو داره نه اختیار کارها را هر چی که اونا بالا ببرن این میدوزه به حرف ملت هم تره خرد نمیکنه زورش نرسید مصوبه کنکور برداره این وسط فقط بچه های ما گوشت قربونی شدن ،حیف از اون رایی که دادیم بهش
به نظر می رسد پس از بیانات رهبری در خصوص حمکرانی مجازی، آقای پزشکیان تصمیم خود را درباره رفع فیلترینگ تغییر داده است.
حالا مشکل اینست که چگونه با مردم در میان بگذارند.
یا چطور خیلی نرم دور بزند که سرنشینان متوجه تغییر مسیر نشوند.
یا اینکه بر خلاف تصور بنده، ایشان می دانند چه می گویند و چه می کنند.
آقای پزشکیان با وعده رفع فیلترینگ رای جمع کرد و بالا آمد
(با سکوت رهبر در آن مقطع در اینباره)
پس از جمع کردن آرا و
بعد از گذشتن از شراکت مردم در انتخابات
رهبر مانع جسورانه در برابر پزشکیان برای رفع فیلتر برای حکمرانی قرار داد
اکنون نوبت اقدام آقای پزشکیان است.
آیا آراء مردم را وسیله ایی می دانست که اکنون از اعتبار افتاده است؟
یا بعد از ترقیب مردم به مشارکت اکنون نظرات مردم نسخ شده است؟
اگر ایشان آخرت را در پشت گوش انداختن وعده می داند و عاقبت به خیری را در جلب رضایت رهبر؟
خب در اینصورت با همین اعتقادات هم ایشان می توانست از مردم رای بگیرد؟
آقای پزشکیان
اگر به حساب دو بهم زنی بین شما و رهبر نمی گذارید به استفاء و عدم پایبندی به وعده رفع فیلترینگ با هم فکر کنید.
یا معامله شما با مردم غش دارد.