ایتنا - وجود این مراکز نهتنها مفید بلکه بسیار ضروری هم هست، اما موضوع اینجا است که در پس این اهداف خیرخواهانه و عامالمنفعه، هستند مراکزی که گویی اهداف دیگری از ایجاد این مراکز دارند.
دانیال رمضانی به موازات گسترش مفهوم استارتآپها و تب تند آن در ایران، مباحث دیگری همچون مراکز شتابدهی، سرمایهگذاران خطرپذیر، سرمایهگذاران فرشته و... نیز در کنار این مفهوم جدید شکل گرفت، که به تقلید از الگوی چرخه شناسایی، پرورش و تجاریسازی ایدهها کار خود را آغاز کردند. در این میان اما موضوع این نوشتار متوجه مراکز شتابدهی (Accelerator) و فلسفه وجودی آنها است.
در سایت یکی از مراکز شتابدهنده داخلی اهداف ایجاد این مراکز به این شرح اعلام شده است: * کمک به کوتاه کردن روندهای راهاندازی و توسعه یک کسبوکار نوپا * کمک در جهت بالا بردن کیفیت محصولات و خدمات، و ثبات مالی کسبوکار نوپا * آموزشوپرورش استارتآپهای پذیرششده به صورت موازی و گروهی به این دلیل که در زمانهای مشخصی گروههای استارتآپی وارد و خارج میشوند(بر خلاف مدل مراکز رشد که یک یک و به صورت موردی عمل میکنند) * مشارکت در فرايند فشرده توسعه کسبوکار نوپا برای یک مدت محدود (حداکثر شش ماه) * دارا بودن یک سیلابس آموزشی کسبوکار محور * ارائه مربیگری و یا منتورینگ و راهنمایی و مشاوره از کارآفرینان پیشکسوت و باتجربه به کارآفرینان * ارائه سرمایه اولیه * معرفی کارآفرینان به سرمایهگذاران احتمالی * ارائه فضای کاری مشترک همراه با کمک و کاهش قیمت برای دسترسی به زیرساختها و خدمات اداری
پس در تعریف، همانطور که مشخص میشود، این مراکز اهدافی متعالی و در جهت شکوفایی کسبوکارهای نوپا ایفا میکنند. تا اینجای کار وجود این مراکز نهتنها مفید بلکه بسیار ضروری هم هست، اما موضوع اینجا است که در پس این اهداف خیرخواهانه و عامالمنفعه، هستند مراکزی که گویی اهداف دیگری از ایجاد این مراکز دارند.
رفتارشناسی مراکز شتابدهنده در ایران با این مقدمه اما به نظر میرسد مراکز شتابدهنده در ایران را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. قبل از معرفی این دستهبندیها، شايان ذکر است که برخی از این مراکز برخلاف
برخی از این مراکز برخلاف این اهداف عالی و روشن، سیاست اطلاعرسانی گستردهای را نداشته و برخی از آنها و پشتوانه مالی ایشان کاملا ناشناخته است از سوی دیگر هیچ تلاشی هم برای شفافسازی پیشینه برخی از این مراکز و گردانندگان اصلی آنها نشده و بیشتر اطلاعات منتشره محدود به اطلاعات غیرمستند از سوابق چند فرد مسوول در برخی مراکز شتابدهنده است
این اهداف عالی و روشن، سیاست اطلاعرسانی گستردهای را نداشته و برخی از آنها و پشتوانه مالی ایشان کاملا ناشناخته است از سوی دیگر هیچ تلاشی هم برای شفافسازی پیشینه برخی از این مراکز و گردانندگان اصلی آنها نشده و بیشتر اطلاعات منتشره محدود به اطلاعات غیرمستند از سوابق چند فرد مسوول در برخی مراکز شتابدهنده است. به هر حال با بررسیهای انجامشده، مراکز شتابدهنده استارتآپها در ایران را میتوان به این دستهها تقسیم کرد:
مراکز شتابدهنده شفاف با رویکرد داخلی این مراکز شتابدهنده اصولا گردانندگان داخلی مشخص داشته و حمایت از ایدهها و استارتآپها را مشخصا منطبق با نیازهای ملی و بومی کشور تعقیب میکنند. برخی از مراکز شتابدهنده با رویکرد داخلی، برخی اپراتورها و شرکتهای وابسته به نظام بانکی کشور که در حوزه مراکز شتابدهنده وارد شدهاند در زمره این گروه از شتابدهندهها بهشمار میروند. این مراکز شتابدهنده اصولا برای رفع نیازهای داخلی کشور و مجموعههای خود اقدام به فراخوان دریافت ایده و سپس حمایت از آنها میکنند. فرایندی که بسیار شفاف اطلاعرسانی شده و مشخص است که هدف از این فراخوانها برای جمعآوری ایده و شناسایی افراد با استعداد، کمک به کشور و ارتقای بهرهوری مجموعه متولی است. روندی که یک بازی سه سر برد دارد و هم شرکت شتابدهنده از شناسایی افراد و ایدههای مناسب بهره میبرد، هم افراد با استعداد شغل مناسب و مورد علاقه خود را پیدا میکنند و هم کشور از ایجاد چنین چرخههایی بهرهمند میشود. برخی از فوایدی که از این چرخه سالم متوجه کشور میشود، جلوگیری از فرار ایدهها و مغزها، ایجاد اشتغال و در نهایت نیز افزایش خلاقیت و بهرهوری در داخل کشور است.
مراکز شتابدهنده فرار مغزها و ایدهها اما این روزها نوع دیگری از فعالیتها به اسم مراکز شتابدهنده کسبوکارهای نوپا(استارتآپ) نیز در کشور مشاهده میشود که از آن میتوان بهعنوان «مراکز شتابدهنده فرار مغزها و ایدهها»! نیز یاد کرد. این مراکز که برخی از آنها به شکل چراغخاموش عمل میکنند، بهدنبال شناسایی مغزها و ایدهها و هدایت آنها به خارج از کشور و عمدتا کشورهای اروپایی هستند. در یک نمونه یکی از این مراکز شتابدهنده مدعی است که با همکاری اساتید برخی دانشگاههای کشور اقدام به این کار میکند. این مرکز اعلام کرده از میان چند صد ایده قصد دارد ۵۰ طرح برتر را برای کسب مهارتهای بیشتر و یافتن سرمایهگذاران خارجی به کشورهای آلمان، سوئد و ایتالیا اعزام کند. مرکز مذکور مدعی شده تیمهای حاضر در این رویداد، شرکتهای دانشبنیان خود را در داخل ایران تاسیس میکنند و ما فرآیند جذب سرمایهگذار خارجی و دسترسی
در سالهای اخیر موضوع غربالگری، شناسایی و معرفی استعدادها و نخبگان کشور (در قالبهایی همچون معرفی چهرههای برتر کنکور و المپیادها) با انتقاداتی مواجه شده و منتقدان معتقدند این رویه میتواند به تسریع و تسهیل جذب و خروج ایشان از کشور منتهی شود. لذا موافقان این دیدگاه معتقدند که باید در این رویکرد تجدیدنظر شود
آنها به بازارهای بینالمللی را تسهیل خواهیم کرد. این موضوع در حالی مطرح میشود که هیچ گارانتی و ضمانت اجرایی در خصوص این ادعا وجود نداشته و فارغ از اینکه اصل طرحهای منتخب میتواند به شکل یکطرفه از سوی سرمایهگذاران خارجی مورد بهرهبرداری قرار گیرد، ارائهدهندگان این طرحها نیز میتوانند بهراحتی و با مشوقهایی از کشور خارج شوند. این در حالی است که در سالهای اخیر موضوع غربالگری، شناسایی و معرفی استعدادها و نخبگان کشور (در قالبهایی همچون معرفی چهرههای برتر کنکور و المپیادها) با انتقاداتی مواجه شده و منتقدان معتقدند این رویه میتواند به تسریع و تسهیل جذب و خروج ایشان از کشور منتهی شود. لذا موافقان این دیدگاه معتقدند که باید در این رویکرد تجدیدنظر شود. در مقابل این دیدگاه برخی نیز معتقدند زمانی که زمینه حمایت از برخی طرحها و استعدادها در کشور به علت بیتوجهی یا کمبود برخی منابع فراهم نیست، نباید مانع پیشرفت ایشان از طرق دیگر شد. (البته بررسی این دو دیدگاه در نوع خود جای نقد و بررسی دارد).
بنگاههای واسطهگری هایتک نوع سوم مراکز شتابدهنده را میتوان بنگاههای واسطهگری هایتک نامید. این مراکز اساس و مبنای جذب و تشویق ارائه طرحها و ایدهها را معرفی به سرمایهگذاران خارج از کشور قرار داده و با وعده سفرهای خارجی و فروش طرحها به سرمایهگذاران اروپایی و آمریکایی، به جمعآوری و شناسایی متقاضیان اقدام میکنند. در واقع این مراکز که گردانندگان اصلی ایشان نیز اطلاعات مشروح و روشنی از سوابق خود ارائه نمیدهند، بهدلیل پیشینه کاری خود و شناخت از مراکز اعطای سرمایه خارجی، اقدام به دلالی و معرفی ایدهها کرده و در خوشبینانهترین حالت، بخش کوچکی از درآمد فروش طرح یا دریافت سرمایه خارجی را به ارایهدهندگان طرحها تخصیص میدهند.
مراکز شتابدهنده یا شکارکننده؟ در نهایت اینکه نوع چهارم مراکز شتابدهنده در کشور را میتوان مراکز شکار ایدهها دانست. این مراکز با وعده حمایتهای مالی و سرمایهگذاری در ایدههای برتر، اقدام به برگزاری مسابقات و جشنواره کرده و از این طریق موفق به گردآوری طرحهای نوآورانه جوانانی میشوند که به تصور راهاندازی یک کسبوکار، جزئیات کامل ایده خود را در اختیار این مراکز میگذارند. در نهایت نیز دو اتفاق رخ میدهد، یا سرانجام این مسابقات روشن نمیشود یا مبالغی جزئی به چند طرح منتخب در ظاهر واگذار میشود. اگر به سراغ فعالان استارتآپ که شناخت بیشتری از رویدادهایی از این دست و مراکز شتابدهنده دارند بروید، قطعا داستانهای زیادی از کلاهبرداری این مراکز خواهید شنید که موجبات
اگر به سراغ فعالان استارتآپ که شناخت بیشتری از رویدادهایی از این دست و مراکز شتابدهنده دارند بروید، قطعا داستانهای زیادی از کلاهبرداری این مراکز خواهید شنید که موجبات بدبینی به مراکز شتابدهنده را فراهم آورده است
بدبینی به مراکز شتابدهنده را فراهم آورده است.
چه خبر از مرکز شتابدهی وزارت ارتباطات در این میان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با توجه به اخباری که از فضای ناسالم و مغشوش حمایت از استارتآپها منتشر میشد، از طریق زیرمجموعه خود یعنی سازمان فناوری اطلاعات در بهمنماه سال گذشته اقدام به ایجاد «مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا» کرد. ترویج و تسهیل ارزشآفرینی، بررسی و تلاش برای توسعه بازار، تیمسازی، شبکهسازی و همافزایی، خدمات و مشاوره کسبوکار، خدمات و مشاوره قانونی از جمله اهداف این مرکز عنوان شد و مقرر شده بود با توسعه این مرکز، ارتباط مستقیم با بازیگران مختلف بازار و صنعتگران بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات برقرار شود.
در حال حاضر اما با مراجعه به سایت این مرکز و کلیک روی بخش خدمات آن، این جمله به چشم میخورد: «این مرکز هیچ مسئولیتی در قبال کیفیت و نحوه ارائه خدمات توسط افراد و شرکتها ندارد و تنها به اطلاعرسانی آنها میپردازد. در انتخاب خدماتدهندگان دقت کرده و ما را از کیفیت خدمات آنها مطلع كنید.» در بخش خدمات این مرکز دولتی نیز تنها ۱۰ درخواست همکاری وجود دارد و هر فردی با مراجعه به دیگر بخشهای سایت این مرکز نیز میتواند در جریان میزان پیشرفت و موفقیت در دستیابی به اهداف ایشان پی ببرد.
اگرچه مراکز شتابدهنده یا به قول دولتیها، مراکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپا تنها محدود به حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات نمیشود که بتوان وزارت ارتباطات را مسئول رسیدگی و ساماندهی تمام آنها دانست. شورایعالی فضای مجازی در دوره قبلی خود تمام همتی که در این خصوص به خرج داد، برگزاری یک نشست و وعده ساماندهی کسبوکارهای موسوم به استارتآپ بود و از آن زمان تاکنون از این سازمان نیز خبری نشد.
به هر تقدیر بهنظر میرسد با توجه به پیچیدگی و حساسیتهای کار مراکز شتابدهنده از یکسو و لزوم حمایت از فضای سالم، رقابتی و مراکز شتابدهنده واقعی در کشور از سوی دیگر، مسئولان وارد عمل شده و تدابیر عاجلی در این زمینه بهکار گیرند؛ چراکه با هر گونه تاخیر در ساماندهی به وضع موجود و عدم تدوین مقررات روشن در صدور مجوز به مراکز شتابدهنده، باید شاهد رونق فعالیتهای ناسالم و خروج نخبگان، طرحها و ایدههایی باشیم که از دل مسائل و مشکلات کشور شکل گرفته و میتواند مورد استفاده و سوءاستفاده در خارج از کشور قرار گیرد. (منبع: عصرارتباط)