۰
plusresetminus
چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۴ ساعت ۱۱:۴۰

مصاف روزنامه‌نگاري سنتي و مدرن

روزنامه ايران - محمد رضايي پدربزرگ‌ها مي‌روند و من دلم نمي‌خواهد رسانه‌هاي نوشتاري بميرند." شايد بتوان در همين جملات كوتاه "يونس شكرخواه" سردبير نخستين نشريه الكترونيكي كه اتفاقاً بيش از دو دهه در نشريات سربي خاك خورده، ردي از چالش اساسي بين روزنامه‌نگاري سنتي و مدرن را يافت. حريف نوپاي نشريات چاپي كششي دارد كه افرادي چون يونس شكرخواه را هم در قامت روزنامه‌نويس و هم در كسوت معلم ارتباطات، وا مي‌دارد كه به آن اعتراف كنند: "عاشق روزنامه‌نگاري سنتي هستم اما به همان اندازه به روزنامه‌نگاري ديجيتال عشق مي‌ورزم." احتمالاً همين عبارات را مي توان به عنوان شفاف‌ترين مصداق چالشي دانست كه به صورت مخاطره‌آميز بين روزنامه‌نگاري سنتي و مدرن درگرفته است و پيدا نيست كه بر روزنامه‌نويسي سربي در مقابل غول ديجيتال چه خواهد رفت؟ آينده روزنامه‌نگاري آبستن چه تحولاتي خواهد بود؟ فناوري‌هاي نوين ارتباطي با روزنامه‌نگاري چاپي چه خواهندكرد؟ علت نگراني هواخواهان تحريريه‌هاي سربي در فضاي جديد رقابت ارتباطي ناشي از چيست؟ رقيب ديجيتال چه مشخصه‌هايي دارد كه عزم تنه زدن بر روزنامه‌نويسي سنتي دارد؟ آيا در اين رقابت فشرده و نفس‌گير شاهد مرگ روزنامه‌نگاري كلاسيك در مقابل روزنامه‌نگاري سايبر خواهيم بود؟ آيا روزنامه‌نگاري سايبر بي اقبالي مخاطبان از نوع كلاسيك آن را به ارمغان خواهد آورد؟ اين چه ويژگي‌هايي است كه موجب شده نشريات ديجيتال، رسانه‌هاي چاپي را با چالش اساسي روبرو سازند؟ واقعيت اين است كه رسانه الكترونيكي داراي جذابيت‌ها و ويژگيهاي منحصر به فردي است كه باعث مي شود در قامت رقيب جدي روزنامه‌نگاري سنتي ظاهر شود. در رسانه اينترنتي نه تنها زمان و مكان معني ندارد بلكه هزينه‌هاي كمرشكن چاپ، كاغذ، توزيع و حتي اجاره دفاتر حذف شده است، امتيازاتي كه نه تنها نشريات سنتي از آن بي‌بهره‌اند بلكه به تسامح مي توان از آن تحت عنوان "بحران نشريات سنتي" ياد كرد. افزون بر اين ارتباط نويسنده و مخاطب در رسانه الكترونيكي نه يك ارتباط سرد، يكسويه و از بالا به پايين كه صميمي، دوسويه و تعاملي است. رسانه سايبر رابطه بسته مصرف كننده منفعل و توليدكننده مسلط را به رابطه آزاد و فعال و متقابل همه انسانها بدل ساخته است. مخاطب در اينگونه رسانه‌ها مي‌تواند به سرعت و سهولت پس از خواندن مطالب، آنچه كه در نظر دارد از طريق ايميل به نويسندگان نشريه منتقل كند. او حتي براحتي مي تواند در زمره اعضاي تحريريه قرار گيرد. به تعبير دكتر شكرخواه "حضور مخاطب در روزنامه‌نگاري سايبر به مراتب قوي‌تر از روزنامه‌هاي كلاسيك است چرا كه در روزنامه‌هاي كلاسيك با اختصاص دادن ستوني به مخاطبان فقط به بازتاب ظاهري مشكلات مخاطبان مي‌پردازند اما در فضاي سايبر مخاطب مي‌تواند تعامل دوطرفه‌اي ايجاد كند و در محتواي برنامه‌هاي رسانه مدنظرش نقش داشته باشد و فضاي گفتماني دوسويه‌اي برقرار مي‌شود." احتمالاً به واسطه چنين امتيازاتي است كه دكتر سلطاني‌فر استاد دانشگاه و مديرمسئول ايران نيوز كه اتفاقاً دستي در تحريريه‌هاي سنتي دارد از رقابت تنگاتنگ اين دو شيوه روزنامه‌نويسي ابراز نگراني مي‌كند: "روزنامه‌نگاري سايبر امروزه به عنوان رقيب جدي روزنامه‌نگاري سنتي ظاهر شده است. در روزنامه‌نگاري سايبر در حد غيرقابل توصيفي در زمان، مكان و كاغذ صرفه‌جويي شده، تعداد مخاطبان بي‌نهايت بوده و مشكل پوشش خبرها طي 24 ساعت آينده را نخواهد داشت و در حالي كه روزنامه‌نويسي كاغذي همچنان دچار محدوديت‌هاي نشر در خارج است در روزنامه‌نگاري سايبر از اين محدوديت‌ها خبري نيست. ضمن آنكه فضاي شفافي كه در روزنامه‌هاي سايبر در مقابل فضاي بسته روزنامه‌نگاري سنتي پديد آمده است آن را با استقبال روبرو ساخته است و به همين خاطر معتقدم اين روند به گونه‌اي خطرناك ظاهر شده كه اگر پيشگيري مناسبي انجام ندهيم با كاهش تيراژ و افزايش برگشتي روزنامه‌هاي كاغذي مواجه خواهيم شد." اگر نگوييم ميراث گوتنبرگ در فضاي نوين ارتباطي دچار بحران خواهد شد اما قطعاً چالش مخاطره‌آميزي را تجربه خواهد كرد. اگر مخاطب رسانه الكترونيكي هرگز منتظر زمان خاصي براي دريافت اطلاعات باقي نمي‌ماند و به محض ارتباط با رسانه خود در اينترنت همان لحظه و مستقيماً به رسانه موردنظر دست مي‌يابد اما خواننده رسانه چاپي حتماً و ناچار بايد با يك روز تأخير به اخبار و اطلاعات دست پيدا كند و تازه همين امر هم منوط به اين است كه سيستم توزيع با موانعي چون برف و باران و كمبود وسايل نقليه زميني و دريايي و مشكلاتي چون تنظيم ساعت ارسال نشريه با خطوط هوايي دچار اختلال نشود. از همه مهم‌تر اينكه در نشريات الكترونيكي امكان ارسال و پخش گزارش، مقاله، فيلم و عكس و صدا در اختيار همگان است. هم از اين روست كه در رسانه اينترنتي مخاطب قادر است به جاي خواندن يك گفت‌وگو به نوار آن گوش دهد و يا به جاي مطالعه يك گزارش خبري فيلم آن را ببيند. بي‌دليل نيست كه فعالان رسانه‌هاي اينترنتي مدعي هستند "نشريات اينترنتي انسان‌هاي بي‌تفاوت را از طريق كلمات، صدا، تصوير و فيلم درگير مي‌كنند" . حال آنكه در رسانه نوشتاري تنها توان انتشار تصاوير ثابت وجود دارد و بس. باري، با همه اين ويژگي‌ها آيا در رقابت فشرده بين اين دو روش رسانه‌اي يكي پشت ديگري را بر زمين خواهد كوبيد؟ شكي نيست كه رسانه‌هاي چاپي يكبار به هنگام ابداع راديو و تلويزيون و گسترش آن بين مردم چالشي عظيم را تجربه كردند اما با همه امتيازات اين رسانه‌ها، نشريات چاپي جايگاه خود را حفظ كردند. آنها با پر كردن خلأ هاي موجود در نحوه عمل رسانه‌هاي صوتي و تصويري خطر راديو و تلويزيون را پشت سر گذاشته‌اند. البته اين بار هم روزنامه‌نگاري سربي با يك تردستي هر چه تمام‌تر مي تواند از اين وضعيت مخاطره‌آميز سربلند بيرون بيايد.تمركز روي پاشنه آشيل حريف جديد مي تواند يكي از راه‌هاي مهم حفظ رسانه نوشتاري تلقي شود. نسخه دكتر شكرخواه در اين خصوص غيرپيچيده و البته شفابخش است. "عرصه سايبر هنوز فاقد دانش است و بيشتر اطلاعات عرضه مي‌كند. پس در اين عرصه تبديل اطلاعات به دانش يك نوع كمبود به چشم مي‌خورد كه روزنامه‌هاي نوشتاري مي‌توانند آن را پر كنند. تبديل اطلاعات به دانش عرصه‌ايست كه مي تواند روزنامه‌نگاري نوشتاري را در مقابل روزنامه‌نگاري سايبر نجات دهد" سردبير نخستين روزنامه اينترنتي كشور با اشاره به اينكه دنياي سايبر دنياي بمباران اطلاعات است و عمدتاً خبرزده هستند نتيجه مي‌گيرد: "روزنامه‌نگاري نوشتاري نبايد نيروي اصلي خود را كه ارائه گزارش و تحليل است از دست بدهد بلكه مي بايست فناوري‌هاي نوين ارتباطي را در جهت تحليل و گزارش به خدمت گيرد و از خبرزدگي رسانه‌هاي سايبر نهايت استفاده را ببرد" تأكيد مشابه دكتر نعيم بديعي بر همين اساس است: "ادامه حيات روزنامه سنتي در جوامع نياز به بازبيني مجدد دارد. روزنامه هاي چاپي براي ادامه حيات خود بايد از وضعيت تمركز بر ارائه اخبار خارج شوند، به تهيه گزارش‌هاي گوناگون و متنوع از مسائل جامعه بپردازند، به نيازهاي مخاطبان خود توجه بيشتر مبذول دارند، در صفحه‌آرايي نشريه خود تحول اساسي به وجود آورند و مهم‌تر از همه اعتماد و رضايت خوانندگان خود را جلب كنند." تأكيد اين دو استاد ارتباطات همان نكته‌اي است كه برخي منتقدين نشريات اينترنتي به آن اشاره مي‌كنند. به گفته ناقدين نحوه فعاليت رسانه‌هاي سايبر، اين گونه رسانه‌ها به علت خبرزدگي مفرط حتي زماني كه به سوژه هاي بكر مي‌پردازند آن را تلف مي‌كنند و به عبارتي "سوژه را مي سوزانند" و يا حتي در حوزه مسائل اجتماعي دائماً در معرض غلتيدن به سمت روزنامه‌نگاري زرد هستند و امكان ارائه يك سبك مطلوب را به صورت مستمر ندارند و همين مسئله آينده آنان را در مقابل نشريات نوشتاري كه از توانايي‌هاي بالاتري در توليد دانش برخوردارند كمرنگ‌تر مي‌كند و عليرغم اينكه از جهات مختلف نشريات چاپي را با چالش روبرو مي‌سازند اما به علت وجود همين ضعف‌ها كه در كار اطلاع‌رساني از اهميت بسزايي برخوردار است رنگ مي‌بازند. شايد ظريف‌ترين نكته در خصوص چالش بين روزنامه‌نگاري سنتي ومدرن را بتوان از منظر پروفسور "مايكل شودسون" استاد جامعه شناسي دانشگاه كاليفرنيا نگريست "شودسون" معتقد است: "پرسش رايج مبني بر اينكه فناوري‌هاي نوين با روزنامه‌نگاري سنتي چه خواهند كرد را بايد به اين پرسش تبديل كرد كه روزنامه‌نگاران با فناوري‌هاي نوين چه خواهند كرد" . همچنان كه يونس شكرخواه مي‌گويد: "محيط پيش رو يك محيط دوگانه است، محيطي سرشار از فرصت و در عين حال سرشار از تهديد". اما اينكه تا چه حد تأكيد "اندرو ناشيسون" محقق برجسته رسانه و فناوري كه مي‌گفت: "هرگز فكر نمي‌كنم حضور رسانه‌هاي سايبر تهديدي خطرناك براي روزنامه‌هاي چاپي باشد، اين فقط يك تغيير است و مي‌دانيم كه جامعه همواره در حال تغيير ودگرگوني است" به واقعيت خواهد پيوست را روزنامه‌نويسان چاپي پاسخ خواهند داد. ...اگر از نصيحت ناصح مشفق پند گيرند نه ملال آنجا كه مشفقانه اندرز مي‌داد: "اينكه روزنامه‌نگاري چاپي، يك حرفه خارج از رده مبدل خواهد شد يا خير، بستگي به عمل روزنامه‌نگاران دارد. آنها مي توانند در دنياي اينترنت كه حجم انبوه و بي‌حد و حصر اطلاعات موجب سردرگمي مخاطبان و بمباران اطلاعاتي آنها مي‌شود نقش بسيار حائز اهميت و تعيين كننده‌اي داشته باشند در عين آنكه مي‌توانند با بي‌توجهي به اين موضوع به سادگي و به سرعت شاهد زوال و نابودي حرفه مؤثر خود باشند، حرفه‌اي كه به دليل ميزان بالاي تأثيرگذاري آن در فرايندهاي مختلف اجتماعي به عنوان ركن چهارم دمكراسي از آن ياد مي‌شود"
کد مطلب: 1998
نام شما
آدرس ايميل شما

مهمترين اقدام برای پيشگیری از تکرار امثال کوروش کمپانی؟
اصلاح قوانين
برخورد قاطع
اصلاح گمرکات
آزاد کردن بازار
آگاه سازی مردم
هيچکدام