لزوم برخورداری از نگاه جامع در استفاده از راهکارهای هوش مصنوعی
ایتنا - اگر در پایبند بودن به چشمانداز، وسواس زیادی به خرج دهید، در اینصورت بازار مصرف و همینطور فرصت پیادهسازی ایدهتان را از دست خواهید داد.
بسیاری از کارآفرینان و سرمایهگذاران میتوانند تصدیق کنند که برقراری تعادل میان مصمم بودن به رسیدن به چشمانداز شرکت از یک سو و درنظر گرفتن نیازهای مشتریان، یک نکته ظریف است.
به گزارش ایتنا از شماران سیستم به نقل از inc یک شرکت نوپا با نام کرشندو، یاد گرفت که چطور بهرهگیری از افراد کارآزموده میتواند چشمانداز آن را فراتر از راهبرد رهنمون شده و به مرحله اجرا درآورد. کرشندو در تلاش است تا با کمک کردن به کارمندان، محیطهای کاری جامعی و متنوعی برای افراد گوناگون پدید بیاورد. فناوری این شرکت، بهصورت هفتگی و با استفاده از یادگیری ماشین، به کارمندان محتوایی ارائه میدهد و برای هر فرد مسیر یادگیری منحصربفردی ایجاد مینماید.
کرشندو در آغاز درنظر داشت با تحلیل محیط کاری، مسأله محیطهای کاری نامناسب را با ایجاد سامانهای حل و فصل کند؛ بدینترتیب که برای هر کارمند، یک پروفیل یادگیری ایجاد مینمود و سپس توصیه میکرد که چطور باید رفتارشان را تطابق دهند.
استادان در جلسات مختلف این پرسش را مطرح کردند که آیا شرکتهای مختلف در قالب مشتری کرشندو، این راهکار را قبول دارند یا نه. با اینکه چنین راهکاری با چشمانداز بنیانگذاران کرشندو جور در میآمد، اما آیا یک مدیر اجرایی منابع انسانی، راهکاری را میپذیرفت که باعث پولاریزه شدن محیط کاری شود بهطوری که کارمندان احساس کنند کسی آنها را میپاید؟
این گروه تلاش کرد تا با صحبت با مشتریان بالقوه بیشتر و بیشتر، فرضیات خود را به چالش بکشد. در ابتدا، بازخوردی که دریافت کردند این بود که مشتریان دوست دارند محیط کار تنوع داشته باشند. ولی با مصاحبههای بیشتر، کرشندو متوجه شد محصولی که در حال خلق آن است، جذابیت چندانی برای مشتریان ندارد. مشتریان، چشمانداز کرشندو را درک میکردند؛ ولی احساس میکردند که تنها بخش کوچکی از کارمندانشان با آن احساس راحتی خواهند داشت.
کرشندو به بازنگری و ارزیابی چشمانداز خود پرداخت تا ببیند چه راهکاری میتواند برای بازار مناسب باشد. بنیانگذاران این شرکت معتقد بودند که چشمانداز آنها، بر هدفشان متمرکز است، در حالی که محصول آنها توجه چندانی به نیازهای مشتری ندارد. آنها جلساتی برگزار کردند تا به حل و فصل این مسأله بپردازند. آنها میخواستند متوجه شوند که راهکاری آنها برای تغییر رفتارهای محیط کاری، چه نتیجهای میتواند داشته باشد.
مدیران کرشندو به سراغ استادان و همینطور مشتریان رفتند و بازخوردهای کاملاً متفاوتی دریافت کردند. برخی از این بازخوردها به آنان کمک کرد تا محصول خود را دوباره شکل دهند. یک استاد کهنهکار در صنعت، به مدیران کرشندو توصیه کرد که تنها بر فناوری تمرکز داشته باشند و یک ابزار ارزیابی نیز ایجاد نمایند. این ایده در کرشندو با استقبال فراوانی روبرو شد.
دانیل توبا (یکی از بنیانگذاران کرشندو) میگوید: «بهترین توصیهای که از سوی یکی از کهنهکاران دریافت کردیم، این بود: تا وقتی که قرار نیست چیزی را بفروشید، آن را تولید نکنید.» در واقع این استادان به مدیران کرشندو کمک کردند تا به چیزهایی فراتر از چشماندازشان نگاه کنند؛ مواردی همچون کامیابی تجاری و نیازهای مشتریان.
سرانجام، این گروه با اصلاح خود، راهکاری را پیادهسازی کرد که میان چشمانداز و نیازهای مشتری، یک تعادل برقرار میساخت. کرشندو راهکاری اندیشید که به یکپارچهسازی تنوع و گونه گونی در میان کارکنان شرکت میپرداخت و تغییرات رفتاری مناسب را پیشنهاد کرد که برای شرکتها و کارمندانشان مطلوبیت داشت.
کرشندو یاد گرفت ایجاد تعادل میان ماندن در مسیر درست و گوش فرا دادن به نیازهای مشتریان، یک نکته بسیار ظریف است. در واقع آنها به این نتیجه رسیدند که برای اجرایی کردن چشمانداز، لازم است استادانی شناسایی کنند که آنها را به چالش میکشند، بینشهایشان را با آنان در میان میگذارند و برای کمک به شناسایی مسأله درست، پرسشهای مناسبی مطرح میکنند.