هرچند مسئولان شركت مخابرات از روند خصوصيسازي شركت مخابرات راضي هستند و بر اين باورند كه اين روند در كوتاهترين زمان ممكن و با برطرف شدن ابهامات رخ داده است، اما گزارشهاي منتشر شده در اين زمينه خلاف اين اظهارات را ثابت ميكند.به عنوان مثال در گزارش اخير بيزينس مانيتور درخصوص عملكرد صنعت مخابرات ايران فرآيند خصوصيسازي كند عنوان شده و به اين نكته نيز اشاره شده كه هيچ برنامه عملي براي خصوصيسازي خدمات تلفن ثابت در كشور وجود ندارد و اين در حالي است كه وزارت ICT ايران در سال 2007 اعلام كرده بود، 51درصد شركت مخابرات ايران تا قبل از آغاز سال جديد ايراني خصوصي خواهد شد.
فارغ از مشكلات و كندي در خصوصيسازي مخابرات، اين شركت در زمينههاي ديگر نيز مانند برنامه چهارم توسعه كند عمل كرده و از بيشتر طرحهاي خود عقب مانده است. هرچند كه مسئولان مخابراتي اين عقبماندگي را قبول ندارند و بر اين باور هستند كه در بسياري از طرحها شركت جلوتر از برنامه نيز عمل كرده است.در همين زمينه و براي پاسخگويي به ابهامات موجود در شركت مخابرات ايران گفتوگويي با صابر فيضي مديرعامل شركت مخابرات انجام دادهايم كه در ادامه ميخوانيد:
• اولين سوال را بهتر است با خصوصيسازي و نحوه مديريت شركت مخابرات آغاز كنيم. بنا به باور اكثر كارشناسان با خصوصيسازي شركت مخابرات هيچ اتفاقي رخ نداده است و فقط ظاهر شركت است كه دچار تغيير شده چراكه اين شركت با همان انحصار دولتي و مديران خود به بخش خصوصي انتقال داده ميشود. حالا با توجه به اين اظهارات و ورود مخابرات به بورس نحوه مديريت و نظارت سهامداران بر شركت مخابرات چگونه خواهد بود؟
در اينجا بحث قانون تجارت مطرح است. در قانون تجارت اين سهامداران هستند كه اعضاي هيئت مديره را مشخص ميكنند. در قانون تجارت اين نكته ذكر شده است كه اعضاي هيئت مديره بايد از افراد حقيقي و حقوقي تشكيل شوند. در حال حاضر شرايط فعلي مخابرات به اين صورت است كه 5درصد سهام آن به عموم فروختهشده كه چيزي در حدود 22هزار نفر هستند. 5درصد آن به پرسنل شركت كه چيزي در حدود 38هزار نفر ميشوند واگذار شده، 20درصد آن نيز به سهام عدالت واگذار شده و 20درصد آن نيز به بخش دولتي تعلق گرفته است.
در واقع تاكنون 30درصد مخابرات به بخشخصوصي واگذار شد. در حال حاضر هم 50درصد از سهام مخابرات باقي مانده است كه اين 50درصد به صورت بلوكي فروخته ميشود كه اين بلوكي ميتواند به صورت يكپارچه واگذار شود يا تكهتكه.
اعضاي هيئت مديره فقط بايد 5 نفر باشند كه اين 5 نفر نيز از بين سهامداران انتخاب ميشود. يعني از بين اين 5 نفر يك نفر حتما از طرف دولت در نظر گرفته ميشود، يك نفر از سوي سهامداران سهام عدالت تعيين ميشود (كه اين فرد به هيچ عنوان نميتواند فرد دولتي باشد)، 3 نفر باقيمانده نيز كساني هستند كه 50درصد باقيمانده را ميخرند.
در اينجا يك نكته ظريف وجود دارد و آن اين است كه 50درصد باقي مانده يا به صورت بلوك يكپارچه فروخته ميشود يا تكههاي دهده يا 20، 20، 10 كه در اينجا سازمان خصوصيسازي مديريت را تعيين ميكند.
• پس عموم كه 5درصد سهام به آنها فروخته شده چگونه بر فعاليت مخابرات نظارت ميكنند؟
نظارت عموم بر عملكرد شركت طبق قانون تجارت و بورس است. اين سهامداران به عنوان يك فرد ميتوانند در فعاليتهاي شركت مخابرات دخالت داشته و اظهارنظرهاي خود را بيان كنند در واقع آنها از طريق بورس ميتوانند اعمال حاكميت داشته باشند.
• براساس شواهد شركت مخابرات در اكثر حوزهها به صورت انحصاري وارد عمل مي شود همچنين به دليل نداشتن يك الگوي مناسب خدماتي خيلي از شركتهاي زيرمجموعهاش دچار زياندهي شدهاند اما هميشه مسئولان مخابراتي اين امر را تكذيب كردهاند.
به هيچوجه اين گونه نيست و ما هيچ وقت انكار نكردهايم كه در مخابرات شركت زيانده وجود ندارد.
• پس اگر انكار نكردهايد چرا اصرار داشتيد كه شركت مخابرات يكجا وارد بورس شود؟
يكجا وارد شدن به بورس به دليل ابلاغيه مقام معظم رهبري در سياستهاي كلي بود. در سياست كلي گفته شده كه در قالب شركتهاي مادرتخصصي شركتها واگذار شوند. از طرفي شبكه مخابراتي يكپارچه است و قابل تفكيك نيست به جز شبكه مادر كه تعريف و تفكيك شده كار سرويسدهي قابل تفكيك نيست. اينكه ميگويند قسمتي از شركتهاي استاني مخابراتي زيانده است كاملا درست است و طبق پروانه ما نيز اين زيانده بودن ذكر شده همچنين چون نگهداري از شبكه روستايي براي مخابرات مقرون به صرفه نيست طبق پروانه اين دولت است كه هزينه نگهداري و توسعه اين شركتها را تقبل ميكند.
• پس شركتهاي استاني زيانده چگونه در بورس واگذار ميشوند؟
از طريق تراز تلفيقي، يعني شركت X سود دارد اما شركت Y در مقابل مقداري زيان دارد كه اين شركت دو شركت سود و زيانشان با هم پاياپاي ميشود و چيزي كه فروخته و سودي كه مطرح ميشود سودي كاملا خالص است و براي خريدار مهم است «سود خالص» نه ضرر و زيان شركت.
• دليل زيانده بودن برخي شركتها و در واقع دليل اصلي به وجود آمدن چنين شركتهايي چيست؟
علاوه بر هزينه سنگين در نگهداري تجهيزات و پرسنل در مقابل اين شركتها سود كمي كه براي مخابرات دارند، يكي از علل اصلي زيانده بودن برخي شركتهاي استاني قوانين دست و پاگير دولتي است كه در مقابل بهرهوري را پايين ميآورد. اما با خصوصيشدن مخابرات اين مشكل كاملا حل شده و تا دو سال ديگر به هيچ عنوان شركت زياندهي نخواهد داشت.
• در چند هفته گذشته آقاي زارعيان خبر از حذف يارانه شركت مخابرات در حوزه تلفن ثابت داده بودند. اين خبر را ايشان در حالي مطرح كردند كه هنوز مدل خاصي براي حذف يارانه از طرف اين شركت ارائه نشده چراكه ايشان اظهار داشته بودند كه هر روشي كه در مورد كالاهاي ديگر به كار گرفته شود، مخابرات هم از همان روش استفاده ميكند. با اين تفاسير حذف يارانه شركت مخابرات به چه صورتي خواهد بود؟
ايشان به طور كلي اين مسئله را عنوان كردهاند و اظهار داشته بودند كه اگر يارانهاي وجود داشته باشد آن يارانه حذف ميشود اما اين در حالي است كه مخابرات يارانه مستقيمي نداشته يعني يارانه مستقيمي از طرف دولت نميگرفته (در واقع نه تنها از آنها چيزي نميگرفتيم بلكه به آنها چيزي هم ميداديم). با اطمينان ميتوانم بگويم كه حذف يارانه تاثيري بر درآمد يا بهاي خدمات مخابرات نخواهد داشت. مگر اينكه يارانه چيزهايي حذف شود كه بر قيمت تمام شده ما تاثير بگذارد مثلا در بحث كارهاي عمراني ما از فهرست بهاي دولت استفاده ميكنيم كه ممكن است در آنجا يارانهاي وجود داشته باشد كه آن يارانه حذف هزينهها افزايش پيدا كند و اين افزايش در قيمت تمام شده ما تاثير بگذارد اما اين تاثير به اين معني نيست كه حتما افزايش بهاي خدمات رخ خواهد داد. به عنوان مثال مدتي است كه يارانه سيمان از سبد حمايتي حذف شده كه اين حذف يارانهها تنها باعث افزايش قيمت نشده بلكه قيمت پايين هم آمده است.
• چه تضميني وجود دارد كه اين كاهش قيمت در مورد خدمات مخابراتي هم رخ دهد؟
عرض بنده اين است كه اگر سيمان يا هر چيز ديگري در قيمت تمام شده تاثير بگذارد ممكن است قيمتها بالا برود اما تصور ما اين است كه حذف يارانه مخابرات تاثير آنچناني روي بهاي خدمات نخواهد داشت كه يك دليل اين ادعا اين است كه در حال حاضر بازار يك بازار رقابتي است.
• دقيقا خصوصيسازي براي اين است كه رقابت صورت بگيرد تا اين رقابت باعث كاهش قيمت شود. در چنين شرايطي اين شبهه به وجود ميآيد كه چون كاهش قيمت صورت ميگيرد بنابراين مخابرات تصميم به حذف يارانه دارد تا بهاي خدمات خود را افزايش دهد؟
در حوزه ما همان طور كه گفتم حذف يارانهها تاثيري نخواهد داشت. حذف يارانه نيز فقط مربوط به بازار تلفن ثابت ميشود و به همراه و ديتا ربطي ندارد چون در اين دو حوزه ما اصلا يارانهاي نميگيريم. در تلفن ثابت هم حذف يارانه به قيمت تمام شده برميگردد. دو بحث در قيمت تمام شده تلفن ثابت وجود دارد؛ يكي قيمت تمام شده فروش خط تلفن ثابت كه طبق پروانهها بيشتر از 50هزار تومان نميتوانيم بگيريم و دوم مكالمه.
در شرايط فعلي قيمت تمامشده ما با قيمت پالس يك اختلاف 13ريالي دارد. يعني قيمت هرپالس 47ريال و قيمت تمام شده 60ريال. كه اين اختلاف عددي نيست كه مخابرات بخواهد در بازار رقابتي آن را حذف و براي خودش مشكل ايجاد كند. بنابراين نگراني براي حذف يارانه نبايد وجود داشته باشد مگر اينكه اتفاق خاصي رخ دهد:
• چه اتفاق خاصي؟
ما كه نميدانيم با حذف يارانه چه اتفاقي ميافتد شما هم نميدانيد، چرا كه هنوز وضعيت مشخص نشده است.
• پس شما تضمين ميكنيد كه با حذف يارانه، هيچ افزايش قيمتي به وجود نخواهد آمد ؟
صددرصد. البته اگر الگوي حذف يارانه مشخص شود و ما ببينيم چه تاثيري بر هزينههاي ما دارد آن موقع ميتوانيم بگوييم كه آيا افزايش قيمت وجود دارد يا خير كه به احتمال قوي افزايش نخواهد داشت.
• بعد از خصوصيسازي و حذف يارانه مسئله ودايع مطرح است. همانطور كه مشخص است مخابرات از طريق ودايع مردم به گسترش و سودآوري رسيد. قرار بود كه بعد از خصوصيسازي ودايع مردم تبديل به سهم شود. ولي تا به حال اين اتفاق رخ نداده و هنوز ودايع به عنوان دارايي شما در بورس محاسبه ميشود؟
اصلا ودايع مردم به عنوان دارايي مخابرات در بورس محاسبه نشد. شركت مخابرات زماني كه ميخواست وارد بورس بشود ارزشي نزديك به 15هزار ميليارد تومان داشت ولي چيزي كه به بورس رفت چيزي در حدود 4هزارو 500ميليارد تومان بود كه اختلاف بين اين 15هزار تا 4هزارو 500كم شد كه اين كمكردن اختلاف همان ودايع مردم است. در كل اين كم كردن به اين معني نيست كه ودايع مردم پس داده شد بلكه هنوز مخابرات به مردم بدهكار است.
• پس درحالحاضر وضعيت ودايع مردم چه ميشود؟
ودايع همان وضعيت قبلي را دارند. درحالحاضر شما خط تلفني داريد در مقابل اين خط تلفن وديعه پيش مخابرات قراردارد كه در صورت پس دادن خط تلفن وديعه به شما پس داده خواهد شد. در كل همان شرايطي كه وديعه در هنگام دولتي بودن مخابرات داشت همان شرايط با خصوصيشدن نيز حفظ شده است.
• اصلا چرا ودايع تبديل به سهم نشد مگر اين تبديل شدن پيشنهادي از طرف خود شركت مخابرات نبود؟
چرا اما مخالفتهاي حقوقي و شرعي با آن شد و كساني اظهار داشتند كه وديعه تعريف دارد و نميتوان آن را همينطوري به سهم تبديل كرد. در واقع از لحاظ قانوني به ما اجازه اين كار را ندادند. ما تلاش خود را هم كرديم كه از قسمت حقوقي رد و از مردم نظرخواهي كنيم تا استقبال آنها را هم نشان دهيم، ولي عدهاي گفتند اين عمل دليل نميشود كه ودايع تبديل به سهام بشوند در واقع اين مخالفتها به خاطر قرارداد بين مخابرات و مشتركان بوده كه برطبق قرارداد بايد تمام شرايط حفظ شود.
• در حال حاضر در زمينه تلفن ثابت مخابرات در يك جا مانده و تقريبا ميتوان گفت هيچ پيشرفت و بازاريابي در اين حوزه صورت نگرفته است، علت به وجودآمدن چنين وضعيتي چيست؟
اصلا اينطور نيست. در اينجا بحث بازاريابي نيست، بلكه بحت بر سر ارائه سرويسهاي جديد يا سرويسهاي ارزش افزودهاي است كه تاكنون به صورت گسترده در شبكه مخابراتي كشور ديده نشده است. علت اين شرايط هم اين است كه ما تاكنون فقط به فكر اين بوديم كه به مردم يك خط تلفن برسانيم تا بتوانند از آن استفاده كنند، اما از دو سال پيش شركت طرح خدمات پيشرفته روي تلفن ثابت را مطرح كرد و در حال حاضر مخابرات به شرايطي رسيده كه ميتواند سرويسهاي ارزش افزوده را روي خطوط تلفن ثابت ارائه كند.
البته بايد بگويم در برخي نقاط به دليل وجود كابلهاي مسي به مشكل برخورد كردهايم و مجبور شديم از دارندگان مجوز سرويسهاي بيسيم مثل شركتهاي pap يا كساني كه مجوز wimax دارند، استفاده كنيم و از طريق آنها به مشتريان خدماترساني كنيم.
• و اين سرويسها بيشتر مربوط به كدام سرويس ارزش افزوده است و بيشتر در كدام شهرها مورد استفاده قرار ميگيرد؟
فعلا سرويسهاي آنچناني ارائه نميشود. به غير از sms و راهاندازي شبكه هوشمند هنوز خدمات ديگر ارائه نشده است، همچنين اين خدمات بيشتر در شهر تهران، مشهد، شيراز و چندين استان ديگر راهاندازي شده و اميدواريم در چند سال آينده در كل كشور اين شبكه راهاندازي شود.
• برسيم به وضعيت پهناي باند كشور، در چند سال اخير اظهارات فراواني را از شخص وزير و معاونانش مبني بر كافي بودن پهناي باند شنيدهايم، اما در واقعيت ميبينيم كه اكثر كاربران و دانشگاهها با مشكل كمبود پهناي باند مواجه هستند، حتي وزير علوم نيز اين وضعيت را تصديق و خواستار اصلاح آن شده است. چرا مسئولان وزارت ICT هميشه كمبود پهناي باند را رد ميكنند و اظهار دارند كه همين سرعت ارائه شده براي كاربران كافي است؟
مشكلاتي كه در حال حاضر كاربران و دانشگاهيان با آن روبهرو هستند اصلا ربطي به پهناي باند ندارد. در كارهاي اجرايي از طريق اينترنت دو بحث وجود دارد، يكي ارتباطي كه كاربر با مركز دارد و دوم اينكه مركز جواب آن ارتباط را بدهد.
الان من در حال واريز كردن پول از يك بانك به بانك ديگر بودم سرعت ارتباط اينترنتي من با بانك سرعت خوبي بود و سرعت ارتباط بانك هم بيشتر از يك گيگابايت بود، اما وقتي ميخواهم عمليات خود را انجام بدهم، نميتوانم و بايد مدتي صبر كنم علت اين امر به كمبود پهناي باند ربطي ندارد، بلكه به تجهيزاتي كه طرف مقابل از آن استفاده ميكند، مربوط است. در واقع تجهيزات و سرورهاي نامناسبي كه شركتها، سازمانها يا دانشگاهها از آن استفاده ميكنند، باعث محدود شدن كاربران ميشود. در حال حاضر ما براي ارائه پهناي باند به دانشگاهها با هيچ محدوديتي مواجه نيستيم و آنها هر مقداري كه از ما درخواست كردهاند به آنها ارائه كردهايم.
• از مشكلات دانشگاهها بگذريم يك كاربر كه از طريق اينترنت در حال انجام امور سادهاي مثل بررسي سايتها، چك كردن ايميل و... است نيز با قطعيهاي متناوب و كاهش سرعت اينترنت مواجه است، اين مشكل نيز به كمبود پهناي باند ربطي ندارد؟
دقيقا اين مشكل مربوط نميشود به خود مجموعههايي كه سرويس ميدهند و آنها بايد پاسخگوي نياز كاربران خود باشند. مخابرات در اين زمينه هيچ مشكلي ندارد و به راحتي به سازمانها، شركتها و مخصوصا دانشگاهها بدون دريافت پول پهناي باند ارائه ميدهد. در واقع ما از فيبر نوري استفاده ميكنيم كه روي اين فيبر نوري ارائه هر پهناي باند كه شركتها بخواهند امكانپذير است.
• فعاليت مخابرات در زمينه ارائه اينترنت پرسرعت در چه مرحلهاي است؟
تا مدتها پيش شركت مخابرات از طرف دولت منع شده بود و شركت مجاز به ارائه اينترنت به افراد عادي نبود و تنها اجازه ارائه خدمات به سازمانهاي بزرگ را برعهده داشت، اما از اول سال 86 اين محدوديت حذف و به ما نيز اجازه ورود به اين حوزه داده شد. اما اگر بخواهيم وارد اين حوزه شويم آن شركتهاي كه از اول مجوز فعاليت در اين حوزه را داشتند با مشكل مواجه ميشوند و بازار حالت رقابتي خود را از دست ميدهد، بنابراين ما تصميم گرفتهايم مكانهايي را كه Papها و ISPها خدمات خوب ارائه ميكند، وارد نشويم و جاهايي كه اين شركتها حضور ندارند مثل روستاها تجهيزات خود را نصب و به كاربران سرويس بدهيم.
• اما در خيلي از مناطق نه چندان دورافتاده مثلا در تهران ديده شده كه مخابرات به شركتهاي Pap اجازه فعاليت و نصب تجهيزات نداده است. اين حركت از طرف مخابرات اين شايعه را به وجود آورده است كه مخابرات براي كسب سود بيشتر اين مناطق را براي خود نگه داشته تا بعد از خصوصيسازي اين مناطق را تحت پوشش خود قرار دهد، آيا اين موضوع را تصديق ميكنيد؟
اصلا چنين چيزي وجود ندارد، دست ما نيست كه به شركتي اجازه فعاليت بدهيم يا ندهيم. شركت يكسري تجهيزات را در اين مناطق و در واقع در تمام مناطقي كه توسعه مخابراتي داشته برده است كه در اين مسيرها كابل خانهها مستقيما از خانه به مركز مخابرات متصل نشدهاند، بنابراين Papها وقتي آمدند در اين مناطق ارائه سرويس بدهند با مشكل مواجه شدند، چرا كه كابلها مسي يا به اصطلاح نور بودند در واقع بحث اجازه دادن نيست، بلكه يك بحث كاملا فني مطرح است. ما هيچ منطقهاي را براي خودمان نگه نداشتهايم؛ چرا كه اين مناطق جز هزينه اضافه چيزي ديگري براي مخابرات ندارد. در كل هر شركتي در هر منطقهاي كه بخواهد ميتواند سرويس ارائه كند.
• اما خيلي از شركتها هستند كه معتقدند مخابرات جلوي كار آنها را گرفته و اجازه فعاليت به آنها را نميدهد؟
Papها الان هر شهرستاني را كه ميخواهند انتخاب و سرويس ارائه كنند ما كه حرفي نداريم، اما بيشتر حرف آنها روي 6 مركز تهران است مراكزي كه ما هنوز در آن فضا ايجاد نكردهايم و با فراهم شدن امكانات آنها ميتوانند به آن مناطق هم سرويس بدهند.
• در كل آيا اين شركتها به جز مناطق بزرگ تا به حال تلاشي براي ارائه سرويس به يك روستاي دورافتاده را كردهاند؟
خير آنها فقط حرفشان روي مناطق خاص است و به استانهاي ديگر توجه ندارند.
• براساس برنامه چهارم توسعه، شركت مخابرات تاكنون چهقدر فعاليت داشته، آيا براساس برنامه پيش رفته يا هنوز از برنامه عقب است؟
در برنامه چهارم توسعه تكاليفي داشتيم كه در تمامي تكاليف تعيين شده شركت يا در حال انجام برنامه است يا جلوتر از برنامه فعاليت ميكند. در زمينه تلفن ثابت قرار بود كه تا پايان برنامه تمام خطوط به روز واگذار شود و اين در حالي است كه اين اتفاق از حدود يك سال پيش رخ داده است. در مورد واگذاري تلفنهمراه نيز به همين صورت براساس برنامه بايد ضريب نفوذ تلفنهمراه تا پايان سال 88 به 35درصد ميرسيد، در حالي كه هماكنون اين ضريب نفوذ به 50درصد رسيده است. در خصوص شبكههاي ICT نيز تا پايان برنامه بايد 10هزار ICT روستايي راهاندازي شود كه تا پايان سال 86، 6هزار تاي آن راهاندازي شده است.
تنها برنامهاي كه از آن عقب هستيم، نصب تلفنهاي همگاني است كه البته در اين برنامه تعداد زيادي در نظر گرفته شده بود كه ما براساس نياز اين دستگاهها را نصب ميكنيم. البته اين كمبود را در سال 87 جبران خواهيم كرد. همچنين اين عقبافتادگي هم آنچنان چشمگير نيست؛ چرا كه تاكنون مردم اعتراضي نسبت به كمبود اين دستگاهها در سطح شهر نداشتهاند.
• ضريب نفوذي كه در زمينه تلفنهمراه يا ثابت از آن صحبت ميكنيد به چه درد مشتركان ميخورد وقتي نميتوانند از امكانات اوليه آن كه همان صحبت كردن است، استفاده كنند چرا بايد تا اين حدود واگذاري داشته باشيد؟
در اينجا بحث نياز مردم مطرح است وقتي توسعه كيفي مطرح است كميت تحت تاثير كيفيت قرار ميگيرد تا اينكه به ثبات برسد كه تقريبا از اوايل سال 87 به ثبات رسيدهايم. الان شروع كرديم به بازسازي شبكه به نوعي شبكه را از نو طراحي ميكنيم. در واقع در برنامه، بازسازي كاملي براي شهرها و پوشش كامل جادههاي اصلي در نظر گرفته شده است.
• چه زماني كيفيت در خدمات و آنتندهي تلفنهاي همراه ديده ميشود؟
طبق پروانه اگر تا تيرماه 88 كه يك سال از صدور پروانه ما ميگذرد اين كيفيت به استاندارد مورد نظر نرسد، مخابرات متحمل پرداخت جرايم سنگيني خواهد شد، بنابراين ما به شدت روي اين مساله كار ميكنيم و اين اميد را ميدهيم كه تا چند وقت ديگر هيچ كاربري از كيفيت خطوط تلفن همراه و ثابت شكايتي نداشته باشد.