مسئولين كار، خيلي مواظب باشند كه ما به قهقرا برنگرديم
راهبري اينترنت، تكفا و شوراي عالي اطلاعرساني در گفتوگو با مهندس جهانگرد
ماهنامه دنياي مخابرات و ارتباطات - گفتوگو: علي شميراني – محمد علي پورخصاليان
مهندس نصرالله جهانگرد مرد پرمشغلهاي است كه اين روزها حرف و حديث پشت سرش زياد است البته خودش در لابلاي گفتههايش تاكيد ميكند كه هيچ گاه نبايد IT را با مسايل سياسي، در آميخت. اگر چه شنيده ميشود كه به زودي بايد كرسي دبيري شوراي عالي اطلاعرساني را ترك كند ولي همچنان براي ايفاي نقش در اين پست اظهار آمادگي ميكند. ليكن معتقد است: «اين پست و صندلي به تنهايي داراي پتانسيلي نبوده كه كاري پيش برود. جمع شرايط و حمايت اعضاي دولت و هماهنگي بين سازمان مديريت و برنامهريزي و وزارت ارتباطات، زير ساختي به وجود آورده است كه من روي آن ايستادم و كار كردم.»
متني كه در ادامه ميآيد حاصل گفتوگويي است با مهندس نصرالله جهانگرد، دبير شوراي عالي اطلاعرساني در خصوص آخرين تحولات راهبري اينترنت، تكفا و وضعيت شورا.آقاي جهانگرد بنا به تغييراتي كه انجام شده قصد نداريم زياد به مسائل تكفا بپردازيم، در اين گفتوگو بيشتر راجع به مسئله حاكميت اينترنت صحبت خواهيم كرد. از كانادا شروع ميكنيم.
ICANN (نهاد ثبت نام دامنه و اعداد اينترنتي) چهار ماه يكبار در نقاط مختلف دنيا نشست برگزار ميكند و تمام فعاليتهاي مربوط به خودش و شوراهاي وابسته را بررسي و مرور ميكند و با مرور اينها به جمعبنديهاي جديدي ميرسند و آن جمعبنديها را براي اجرا بكار ميگيرند.
آيكان در تقسيمبنديهايي كه دارد، چند گروه زيرمجموعه خود دارد مثل GNSO ، كمسيونهاي بخش منطقهاي و در اين يكي دو سال اخير هم كه گروه GAC (كميته مشورتي دولتي) تشكيل شده، ما از بعد از مذاكرات دور اول ژنو يعني اجلاس WSIS ژنو به مذاكرات آنها دعوت شديم. اولين اجلاسي كه شركت كرديم در دوبي بود. تا قبل از آن (فكر ميكنم تا قبل از سال 82)، جلسات خود را در آمريكا برگزار ميكرد. از آن موقع تصميم گرفتند جلسات را بياورند و در جاهاي مختلف دنيا برگزار كنند. در اجلاس بينالمللي دوبي ما يك هيئت 3 يا 4 نفري را راهي كرديم. نشست بعدي در مالزي برگزار شد. در اين نشست ما تقاضا كرديم عضو GAC شويم. رئيس گروه GAC يك مالزيايي هست، كه ايشان موافقت اوليه را داشتند.
نشست سوم در آفريقاي جنوبي بود (سال 83) كه در اين مذاكرات نمايندگان ما شركت داشتند. در نشست بعدي كه در آرژانتين بود به دليل مشكلاتي كه پيش آمد نتوانستيم شركت كنيم ولي در همين نشست تقاضاي ما براي عضويت در GAC مورد بررسي و رايگيري گذاشته شد و نهايتا تصويب شد و از آن تاريخ ما عضو رسمي GAC شديم.
چند كشور عضو GAC هستند؟
چهل كشور. در نشست پنجم كه در لوكزامبورگ بود و حدود يك ماه قبل از Prepcom3 بود، اولين بار هم بود كه خود من هم شركت ميكردم، كاملا محسوس بود كه در اين مدت مذاكرات WGIG و Prepcom2 و3 در WSIS، سايه سنگيني بر مذاكرات GAC آيكان انداخته بود و هر جلسه كه شركت ميكرديم ميفهميديم كه فعاليت ما در GAC كاملا موثر و محسوس است. در مذاكرات لوكزامبورگ به آيكان اشاره كرديم كه يك سري مشكلات داريم در ارتباط با فضاي اينترنتي و ميخواهيم راجع به اين مشكلات مذاكره كنيم كه در آن اجلاس فرصت به اين كار نشد. در Prepcom3 در ژنو اين مذاكرات خيلي داغ شده بود و ايران يكي از كشورهاي اصلي مذاكره كننده بود. و چند جلسه خوب با آقاي پل تومي رئيس آيكان داشتيم. در آن جا من طرح مسئله كردم و گفتم كه ما با توجه به سهم نام دامنههاي IPهاي نسخه 4 هم در اين رابطه كه ما ميخواهيم يك كپي از root zone file جهاني در ايران داشته باشيم هم يك سلسله مسائل حقوقي است كه ما دنبال اين هستيم كه در فضاي حقوقي ايران، بتوانيم مرافعات آيكان و كمپانيهاي net. را در اينجا حل و فصل كنيم كه ايشان به من قول بررسي دادند كه اين مسائل ادامه پيدا كرد تا تونس. ميدانيد كه بخشي از فعاليتهاي آيكان با شركتهاي آمريكايي اجرا ميشود كه در اين شركتهاي آمريكايي به دليل تبعيت از شرايط حقوقي آمريكا اين مسئله را دارند كه نميتوانند به ما خدمات مستقيم بدهند. مثلا شركت Verisign، ثبت نام دامنه com . را به عهده دارد و از اين طريق نميتواند مستقيما به ما سرويس بدهد لذا ما از طريق شركت واسطه ثبت دامنه .com را انجام ميدهيم و وقتي يك مرافعه رخ ميدهد، وقتي يك دعواي حقوقي بوجود ميآيد، شركتها بايد بروند و به دادگاههاي بينالمللي مراجعه كنند. در نشست كانادا هم اين مسائل بررسي شدند و در طي اين مدت هم از طريق رد و بدل كردن ايميل و محيط اينترنت دنبال شد.
پس در تونس به نتيجهاي نرسيديد؟
در تونس مذاكره طرح مسئله شد و كارشناسان حقوقيشان گفتند اين مسئله را بررسي ميكنند و آقاي «پل تومي» هم به ما قول دادند و گفتند در نشست ونكووركانادا اين مسئله بررسي ميشود. در نشست ونكوور با آقاي پل تومي ، آقاي اكسل ، مديران رايپ و مديران آيكان مذاكره داشتيم و موارد درخواستي مورد پذيرش قرار گرفت.
اين مذاكرات شامل چه چيزهايي بود؟
در مورد IP نسخه 4، گفتيم كه الآن حدود 700 تا 800 هزار آدرس IP دستمان است در صورتي كه تعداد كاربران ما حدود هفت ميليون است. آنها اعلام كردند كه هيچ مشكل تكنيكي وجود ندارد كه در IP نسخه 4 تعداد بيشتري آدرس به ما بدهند، اين مشكل از خود ماست كه شركتهايمان از پروتكل NAT استفاده ميكنند. پروتكل NAT پروتكلي است كه نام دامنه را به صورت مشترك فراهم ميكند و proxy هم دارد و اين باعث ميشود كه بسياري از ارتباطات قابل تفكيك و آدرسدهي روشن نباشد كه به نوعي به ضرر كاربر ايراني است و در واقع اين نوع سوءمديريت داخلي بوده. دوم اين كه گفتند شما كه تازه آغاز كننده هستيد و داريد سرمايهگذاري سختافزاري ميكنيد، بهتر است روي IP نسخه 6 سرمايهگذاري كنيد. كه IP نسخه 6 از نظر ظرفيت آدرسدهي، بيانتها است.
مورد بعدي مذاكرات چه بود؟
مورد بعدي اين بود كه ما گفتيم ايران بزرگترين بازار منطقه است و ما احتياج داريم حتما توانايي تكنيكي داشته باشيم براي Routing بهتر حوزه خودمان، تقاضا كرديم كه يك كپي از روت سرور اصلي بينالمللي در ايران داشته باشيم. 13 روت سرور اصلي اينترنت در دنيا وجود دارد. براي اين 13 تا در جاهاي ديگر دنيا تعدادي Mirror درست شده كه اين Mirror يك سري استانداردهاي فني دارد. مثلا تجهيزاتي ميخواهد و تمام آدرسهاي بينالمللي در آنجا Mirror شده در نتيجه وقتي ما ميخواهيم آدرسدهي كنيم ميتوانيم سريع تر اين كار را انجام دهيم. كه وقتي ما اين مسئله را مطرح كرديم، آنها بررسيهايي انجام دادند و به ما اطلاع دادند كه با اين كار موافقت ميكنند منتها اين كار يك سري هزينه دارد و يك مقداري ضوابط فني كه ما در اين مورد با امور ديتا صحبت ميكنيم.
در منطقه نمونه اين كار را داريم؟
در منطقه فكر ميكنم در دوبي يك نسخه باشد منتها حجم بازار دوبي زياد بالا نيست. من براي آقاي اكسل در جلسهاي كه داشتيم - آقاي اكسل رئيس رايپ - است براي ايشان ظرفيتهاي مخابراتي ايران را توضيح دادم و وضعيت جغرافيايي فنيمان را تشريح كردم و به ايشان گفتم ايران به صورت طبيعي هاب منطقه است و آن شكل مشهوري كه هست، من كشيدم فيبر و مايكرو ويو و ماهواره هست. آن شكل را نشانشان دادم و خيلي برايشان جاذبه داشت. به هر حال اين دو مورد الان مورد موافقت قرار گرفته و بايد ظرفيتهاي اجرايي آن بررسي شود.
در موردرسيدگي به دعاوي حقوقي اينترنتي آيا توانستيد اقدام مشخصي به عمل آوريد؟
ما گفتيم كه ما سه سال پيش با وايپو مذاكره كردهايم و گفتهايم كه مركز داوري IP در ايران تاسيس ميكنيم، IP به معناي مالكيت معنوي، سازمان وايپو جهاني با اين كار موافقت كرده و ما آمدهايم در ايران با هماهنگي قوه قضائيه و عضويت مجموعهاي از بانكها، شركت مخابرات، مركز تحقيقات، بخش خصوصي و دولتي، اساسنامه اين مركز را تنظيم و تصويب كرديم.
چه مدتي است كه اين كارها شده؟
شش ماه است كه كار تمام شده در مجموع يك سال و نيم روي آن كار كرديم. حدود سه سال با وايپو مذاكره كرديم كه ما ميخواهيم در ايران داشته باشيم، اساسنامه تمام شده و نزديك يك سال و نيم طول كشيد تا اساسنامه تصويب شد. اين مركز داوري در تهران تاسيس شده، هيئت امناي آن هم تصويب شده.
عنوان اين مركز دقيقا چيست ؟
مركز داوري مالكيت معنوي. بعد گفتيم كه اين مركز را معرفي ميكنيم براي اين كه آيكان به اين مركز تائيد بدهد كه بتواند مرافعات حوزه نام دامنه را انجام بدهد. كه موافقت اصولي كردهاند چون آيكان با WIPO سازمان مالكيت معنوي قرار داد بسته و كل مسايل حقوقي ثبت دامنه را به وايپو تفويض كرده و بنابراين قرار است كه ما طبق يك نامه رسمي به وايپو معرفي شويم كه اين بخش حقوقي را هم از ما بپذيرند. به نظر من اين بخش حقوقي ارزش بالاتري نسبت به بقيه مسائل دارد.
اگر ممكن است كمي در مورد Mirror كردن و IP نسخه 6 بگوئيد.
IP نسخه 6، نظام آدرسدهي با ظرفيت بسيار بالايي است. كه به ما امكان ميدهد كه تقريبا بينهايت آدرس را تعريف كنيم و پديده اتوماسيون را براي بي نهايت شيء، حالت و پديده اجرا كنيم. اين مسئله يك فضاي آدرسدهي تقريبا بيانتهايي را به ما ميدهد در قدرت برنامهريزي براي كنترل و مديريت و اجرا به ما ميدهد. مثلا شما ميتوانيد براي تمام درختهاي ايران آدرس IP بدهيد و يك حسگر هم روي تمام آنها نصب كنيد و اين درختها را چك كنيد. تاسيسات سختافزاري مربوط به IP نسخه 6 يك مقداري با IP نسخه 4 متفاوت است يعني اين كه كساني كه روي IP نسخه 4 سرمايهگذاري كردند بايد براي گذر از نسخه 4 به 6 متحمل هزينه شوند. پس بهتر است همين الان كساني كه ميخواهند سرمايهگذاري كنند با ملاحظه يك چنين تحولي جلو بروند و سختافزارها و نرمافزارهايي تهيه كنند كه IP نسخه 6 را پذيرش كند.
چند تا كشور دنيا از IP نسخه 6 استفاده ميكند؟ مثل اين كه زياد نيستند.
نه ، اين پديدهاي نيست كه بخواهيم بگوئيم من اين كار را نميكنم مثل اين است كه به علت نياز شماره تلفنها از 6 رقم به 7 رقم تغييري ميكند.
آقاي «پل تومي» گفته كه اختلالي بين اين دو نسخه وجود ندارد.
اختلالي نخواهد بود. ولي وقتي شما ميخواهيد از ظرفيت بالاتري استفاده كنيد، بايد اين توانايي را داشته باشيد كه استفاده كنيد. من مطمئن هستم كه وقتي خيلي فراگير شود، يك شاخهاي از خدمات درست ميشود كساني كه Interface توليد ميكنند، مثلا تاسيسات IP نسخه 4 و 6 را با هم تطبيق دهد.
در مورد تاثيرات Mirror شدن سرور ميگوئيد؟
ببينيد به هر حال ما يك بازار بزرگ هستيم، داريم به سرعت رشد ميكنيم، هم در سطح ملي هم در سطح بينالمللي دسترسي داشتن به يك چنين امكاناتي هم از نظر فني ما را ارتقاء ميدهد هم استانداردهاي ما را در سطح بينالمللي ميآورد و هم از نظر نظام آدرسدهي براي ترافيك داخل ايران به ما اجازه ميدهد كه بهتر بتوانيم مديريت كنيم و جنبه ايجاد تسهيلات و اعمال مديريتهاي سطح بالاتر را براي ما فراهم ميكند.
مشخصا در مورد حاكميت اينترنت در كانادا چه گذشت؟
نكته مهم در نشست اخير اين بود كه كاملا سايه مذاكرات تونس در آن جا ديده ميشد. يعني ميشود گفت كه ادامه اين داستان به آيكان آمده و مهمترين موضوع اين دوره از مذاكرات آيكان، چگونگي ارتقا سطح GAC در نظام تصميم گيري آيكان بود و به همين خاطر در آن جا سه زير گروه تشكيل شد. يكي براي افزايش ظرفيت GAC، يكي براي بررسي افزايش تاثيرات GAC در مذاكرات آيكان و ديگري در مورد منابع مالي براي فعاليت آنها و اين كميسيون براي نشست بعدي پيشنويش كارشان را ارائه كنند.
اين چه زماني خواهد بود؟
سه ماه و نيم ديگر در نيوزلند. به هر حال ما تلاش خواهيم كرد كه اعضايي را براي اين زير گروهها معرفي كنيم و اعلام كرديم كه تمايل داريم عضو اين زيرگروهها بشويم. پيام بسيار مهمي كه بود اين كه كاملا محسوس بود كه اجلاس WSIS و سند تونس، نقطه آغاز تغيير و تحول دردنيا شده و اين مسائل در حوزه اداري و اجرايي دارد خودش را نشان ميدهد.
يعني دنيا پذيرفت كه راهبري اينترنت را در قالب آيكان و اين زيرگروهها برود؟
نه بحث اين نيست. آيكان دارد خودش را به اين فضا نزديك ميكند يعني اين فضاي كاملا آمريكايياش را دارد به فضاي بينالمللي نزديك ميكند. به نظر من منابع ملي ما ايجاب ميكند كه ما در هر دو زمين بازي كنيم. يعني هم در بحث حاكميت اينترنت و هم بحث GAC و از هر جايي كه ميتوانيم بايد امتيازهاي بيشتري براي كشورمان فراهم كنيم.
آقاي جهانگرد، جنس خواسته كشورها در زمينه حاكميت اينترنت با هم فرق دارد، ايران از حاكميت اينترنت دنبال چه بود؟
حاكميت اينترنت دو وجه دارد. يك وجه آن سياستگذاري است، وجه دوم فني است. در وجه فني بحث اين است كه مديريت روت سرورهاي اصلي انجام شود. البته پشت اين مسئله فني منابع سياسي نهفته است يعني دولتهاي دنيا از اروپايي، آسيايي و آفريقايي مسئلهشان اين است كه مصالح مليشان در فضايي ديجيتال كجا مديريت ميشود. پس در اينجا همه دنيا با هم وجه اشتراك دارند. وجه سياسي اين است كه كشورهاي مثل ما كه تحث فشار دنيا هستند، ميگويند كه ما محيط خصوصي آمريكا را قبول نداريم و موسسه آيكان بايد تحت نظارت سازمان ملل و رژيم بينالمللي قرار گيرد. كه در اين خصوص طبيعتا كشورهاي اروپايي يا سازمان ملل مشكلي با آمريكا ندارند و خيلي علاقه نداشتند كه در اين بحثها وارد شوند، كشورهاي در حال توسعه مثل چين، ايران و كوبا تا حدودي به اين مسئله توجه داشتند. اما در طول مذاكرات ما هم به اين نتيجه رسيده بوديم كه ما اگر تا همان حداقلي كه اروپا توافق نظر دارد، بتوانيم تغييرات ايجاد كنيم، آثار استراتژيكي خواهد داشت در جهت مباحث سياسي مورد نظرمان به همين خاطر اين بحث تداوم خواهد داشت و ما الان در حوزه كارشناسي جزو قويترين هيئتهاي نمايندگي دنيا در اين مذاكرات بوديم و همين قدرت كارشناس و چانهزني خيلي كمك كرد به اين كه در بقيه مراجع بينالمللي فني اينترنتي، مورد توجه قرار بگيريم و به تقاضاي ما توجه بشود.
پس تقاضاي سياسي نداشتند؟
حداقل دغدغه سياسي شان را ابراز نميكردند و در پشت بحث فني ايستاده بودند و اين بحث فني در صحنه اجرا ماهيت سياسي دارد.
يك سئوال تكراري، در تونس در شب آخر چه اتفاق افتاد كه همه دنيا يك دفعه با مسئله حاكميت اينترنت موافقت كردند؟
ببينيد، ممكن است كه از بيرون، تلقي اين باشد كه در شب آخر اين اتفاق افتاد ولي مذاكرات در اواسط اجلاس تونس معلوم بود كه طولانيتر از اين خواهد شد كه در پي يك سند، نهايي بشود با رشد شبكه مخابرات در دنيا و شبكههاي ديتاي داخل كشورها و ادغام فناوري كه بين مخابرات و اينترنت دارد در استانداردها شكل ميگيرد، بزودي فرصتهاي جديدي فراهم ميشود كه مسئله اداره جهاني اينترنت از حالت فعلي عبور خواهد كرد و راهحلهاي جايگزين متعددي در دنيا فراهم خواهد شد. ببينيد اينترنت از فضاي لايه فيزيكي عبور كرده، كشورهاي در حال توسعه و عقب مانده هنوز مشكل شبكه دارند و در اين لايه هستند. در كشور خودمان ، اگر طبق برنامهريزيها جلو برويم، تا آخر برنامه چهارم ديگر مشكل مخابرات نخواهيم داشت. بازار ايران از نظر خدمات تغيير اساسي خواهد داد، ديگر پديدههايي مانند وديعه، نوبت و... از بين ميرود و رقابت باعث بروز انواع خدمات دسترسي ميشود. در چنين شرايطي وزن اصلي مسائل فضاي سايبر به حوزه محتوا و نرمافزار و مديريت اطلاعات منتقل ميشود. در چنين شرايطي هر كشور كه پيشتازتر بوده و توانسته، حجم بالاتري از اطلاعات را توليد كند و ظرفيتسازي كند، قدرت اعمال حاكميت بيشتري خواهد داشت. بحث حاكميت اينترنت كه الان تجلي آن در آدرسدهي است، در دهه آينده از اين مرحله عبور خواهد كرد و اصلا موضوع آدرسدهي اينترنتي از آدرسدهي مخابراتي جدا نيست. در چنين شرايطي كه اين اتفاق هنوز نيفتاده آمريكا سعي خواهد كرد براي خودش زمان بخرد و از اين فرصت نهايت استفاده را بكند و الا با رشد چين و هند وزن اصلي تصميمگيري دست اين دو كشور ميافتد.به همين خاطر رفتن به سمت اين فعاليتها بايد با يك نوع آيندهنگري همراه باشد كه كجا چه تصميمي بگيريم. بهترين كار براي ايران اين است كه در مذاكرات بسيار قوي شركت كند و امتيازهاي نقد امروز را بگيرد. ما تقريبا نزديك دوسال تلاش كرديم كه اميدوارم در مرحله اجرايي به خوبي اجرا شود. نكته ديگري كه دوست دارم به آن اشاره شود اين است كه كسب سهم مناسب ايران در دنيا در هر حوزه و بويژه در حوزه IT مستلزم همفكري و هماهنگي بين دستگاههاي مرتبط است يعني هر گونه جدال و برخوردهاي منفي و داخلي تاثير خارجي منفي ميگذارد. ما بايد بتوانيم مثلا در حوزه ثبت نام دامنه بين شركتها و حوزهها و نهادهاي درگير در بازار ايران در سطح كلان ارتقا منافع ملي ، هماهنگي بوجود بياوريم. در سطح بازار كه رقابت است كه هيچ اشكالي ندارد.
آقاي جهانگرد، تونس اوج و قله فعاليتهاي شوراي عالي اطلاعرساني است يا قصد داريد قلههاي ديگر را هم فتح كنيد؟
عرض كنم كه فعاليتهاي شورا، اوج و فرودش بيشتر در عرصه توسعه ايران است. در عرصه بينالمللي شورا بخشي از توسعه ملي است و اميدواريم هميشه براي پيكره ملي ما، مسير اوج تداوم داشته باشد. در اجلاس WSIS فكر ميكنم جزو معدود كشورهايي بوديم كه بيشترين تاثير را داشتيم. بسياري از موادي كه در سند بينالمللي تصويب شده يا بطور كامل پيشنهاد ايران بوده يا ايران نظرات خيلي موثري را در مورد آنها اعمال كرده و خوشبختانه اغلب اهدافي كه در سند بينالمللي تصويب شده در برنامه توسعه ايران مشابه آن را داريم و اميدوارم با اجراي درست ما شايد جزو كشورهايي باشيم كه در 5 سال آينده به بسياري از آن اهداف برسيم. ولي در عرصه داخلي، شوراي عالي اطلاعرساني موفق شد برنامه تكفا را بعنوان اولين برنامه ملي توسعه فناوري اطلاعات در ايران با همكاري همه دستگاههاي كشور و حمايت مستقيم مسئولان نظام و سازمان برنامه، به حوزه اجرايي كشور وارد كند و موجب بوجود آمدن يك رويكرد و بينش هوشمندانهتري در عرصه توسعه ايران فراهم بشود و در تداوم آن ميتوان گفت كه بيشتر اهداف استراتژيك به صورت مواد قانوني در برنامه چهارم آمده با شرايط كنوني و تاسيس شوراي جديد من تصور ميكنم كه بايد مسئولين كار، خيلي مواظب باشند كه ما به قهقرا برنگرديم. ما تجربه دو دهه مشاجره و چالش بين دستگاه تامين كننده شبكه دسترسي و دستگاه مديريت توسعه كشور و ديگردستگاهها را داشته ايم. تنها وقتي توانستيم موفقيت نسبي را به دست بياوريم كه هماهنگ و همدل و هم جهت شديم. هر گونه رويكرد بخشي و غيبت سازمان مديريت و برنامهريزي از برنامه توسعه IT كشور، به ضرر كشور و سير قهقرايي است. من براساس تجربه و كارشناسي خودم توصيه ميكنم ما بايد برنامه توسعه كشور را با مشاركت سازمان مديريت و برنامهريزي و حمايت بخشهاي اصلي اجرايي، به اجرا برسانيم.
آيا تكفاي دو داريم يا نداريم؟
اگر منظورمان مرحله دوم برنامه توسعه فناوري اطلاعات باشد ، ما در قالب برنامه چهارم اين را نهادينه كرديم يعني شروع شده ولي اگر منظور از قراردادي است كه ما براي كسب مشاوره هستيم، تصور ما اين بود كه اجراي برنامههاي توسعه نيازمند دستيابي به تجربيات بينالمللي است براي جلوگيري از اتلاف سرمايه و وقت. چون دنيا در اجراي برنامههاي توسعه IT جلوتر از ما است، ما در تعريف، حرف هايمان شبيه آنها است ولي در اجرا تجربيات آنها را نداريم. بهترين كار اين است كه از تجربيات آنها استفاده كنيم.
با توجه به اين كه برخي از وزارتخانهها تا سال 88 بودجه تكفا دارند. و با تغييراتي كه در شوراي عالي اطلاعرساني انجام گرفته نحوه عملكرد تكفايي وزارتخانهها چگونه خواهد بود؟
(سكوت ميكند و به چهرههاي ما نگاه ميكند)
جوابش براي خودتان روشن نيست؟
چرا روشن است و تكليف اين موضوع در دولت مشخص شده است .
موفقترين نقطه در كارنامه عملكرد خود را كجا ميبينيد؟
رفاقت با شما خبرنگاران ...(ميخندد) . به طور كلي مسير اكنون ما مسير جامعنگر بود. و همه بخشها را با هم جلو برديم. من امروز احساس راحتي و اطمينان دارم كه در بسياري از حوزهها سازو كار نهادينه شده است. در بخش خصوصي رسيديم به اين كه اتحاديه نظام صنفي رايانهاي را بوجود بياوريم. تمام! ديگر كاري با ما ندارد. خودش ميرود جلو و راهش را پيدا ميكند. در حوزه قانونگذاري آنچه كه حداكثر دانش فني بوده در قالب قوانين ايران پياده شده. الان بار بردوش بعديها است كه كار را در مرحله اجرايي چگونه پياده كند. امروز در تمام كشور تفكر استفاده از اين فناوري براي ارتقاي بهرهوري و كارآمدي يك امر مسلم است.
در چه موردي مشخصا فكر ميكنيد به آن چيزي كه ميخواستيد نرسيديد؟
نهادسازي درست مديريت و راهبردي. كه بدليل بخشينگري تصميمات كامل براي نهاد سازي درست انجام اين كار ناقص مانده.
اگر آقاي جهانگرد، شوراي عالي اطلاعرساني نباشد كجا ميرود؟
خانه...(ميخندد).... من هم به قوه قضاييه، هم به دولت هم به شهرداري قول همكاري دادم ولي مايل نيستم كه مسئوليت اجرايي مستقيم بپذيريم چون براي تطابق با آن مجموعهها زمان لازم است و اين اتلاف وقت هم براي آنهاست هم براي من.
اگر دعوت به همكاري بشويد حاضر هستيد همين پست را داشته باشيد.
اين پست و صندلي به تنهايي داراي پتانسيل نبوده كه كاري پيش برود. جمع شرايط و حمايت اعضاي دولت و هماهنگي بين سازمان مديريت و برنامهريزي و وزارت ارتباطات اينها همه زير ساختي به وجود آورده است كه من روي آن ايستادهام و كار كردهام. تركيب قابليتهاي فردي، هماهنگ سازي، بينش، توان مديريتي، البته نه اين كه در اينها من بهترين هستم به علاوه زيرساختي خدمتتان گفتم.
يك سئوال كليشهاي، آقاي جهانگرد به خودش چه نمرهاي ميدهد؟
من خيلي به خودم نمره نميدهم.
75/19 خوب است؟
...(مي خندد)...