مصاحبه ترانه رضوي ، پزشكي در شركت گوگل با سایت معتبر ZDNET
مترجم و منبع: يك پزشك
ترانه رضوي ، يك پزشك معمولي نيست. او پزشكي در تشكيلات مركزي گوگل در مانتين ويو Mountain View كاليفرنيا است، جايي كه وي مسئوليت حفظ سلامتي كاركنان گوگل را برعهده دارد. همچنين او علاقهمند است كه چگونه فناوري ، سلامت ما و مراقبتهاي پيشگيري از بيماريها را تحت تأثير قرار مي دهد. چند ماه قبل، او يك وبلاگ پخته و آموزنده را درباره اين موضوعات به نام Dr. Razavi's Good to Know Info را آغاز كرد. وي آنقدر مهربان بود كه به سؤالات من درباره فعاليتهاي چندگانه اش و اينكه چه احساسي درباره وبلاگنويسي در گوگل دارد، پاسخ دهد.
در پايين مي توانيد متن اين مصاحبه را با ترانه كه ميخواهد دنيا را به مكان بهتري تبديل كند بخوانيد:رولاند: براي چه وبلاگنويسي را شروع كرديد؟ فقط ميخواستيد به كاركنان گوگل كمك كنيد يا قصد كمك به بقيه مردم را هم داشتيد؟
ترانه : هنگامي كه كار در گوگل را آغاز كردم ، متوجه شدم كه مخاطبان علاقهمندي دارم، به معني اين كه با كارمندان گوگل ميتوانستم از طريق ميل در ارتباط باشم و مي توانستم اطلاعات پزشكي آنها را از طريق ميل به روز كنم. آشكار است كه گوگليها و هر كس ديگري در اين شغل به سختي كار ميكند. عليرغم تلاش اصلي ما در گوگل كه سعي داريم بين كار و تفريح موازنه برقرار كنيم، گاهي كاركنان گوگل از اقدامات پيشگيرانه براي مراقبت از سلامتي غافل ميشوند، بنابراين آنها به كساني احتياج دارند كه اين مسائل را به آنها يادآوري كنند، من متوجه شدم كه كساني كه براي به دست آوردن اطلاعات پزشكي به اينترنت مراجعه ميكنند، غالبا با اطلاعات نامعتبر و مغشوشي پيش من ميآيند. بنابراين من با فرستادن توصيههاي سلامت عمومي كار خودم را آغاز كردم: ارگونومي در كار، مقابله با استرس، توصيههايي براي افرادي كه زياد پرواز ميكنند، اين مطالب را با ميل براي كارمندان ميفرستادم. سرگئي برين كسي بود كه به من توصيه كرد، نوشتن وبلاگ را آغاز كنم تا بقيه بتوانند از آن سود ببرند.
رولاند: شما نوشتن وبلاگ را بلافاصله بعد از استخدام در گوگل آغاز كرديد يا بعد از چند ماه به اين كار اقدام كرديد؟
ترانه : من بعد از يك سال وبلاگنويسي را شروع كردم. من وقتي شروع به كار در گوگل كردم، اصلا نميدانستم وبلاگ يعني چه. من مثل دكتر مككوي در استارت شيپ انترپرايز (اشاره به سريال جنگ ستارگان)، احساس ميكردم كمي از محل و مكان اصليم دورم. البته يكي از گوگليها يعني «سيمون فلد» در آغاز كار به من كمك كرد و حالا من با سه نفر ديگر در گوگل وقتي سؤالاتي درباره جنبههاي فني وبلاگ دارم در ارتباطم: كارن وايكر، اريك كيس و تاد ماركلز.در ابتدا نوشته هايم در وبلاگ اصلي رسمي گوگل، منتشر ميشد ولي من شروع به نوشتن پستهاي بيشتري كردم و وبلاگم را تحت نام خودم، شروع كردم. من خشنودم كه كارم را با وبلاگ رسمي شركتي آغاز كردم كه به عنوان يك تشكيلات قانوني من را از مسئوليتهاي قانونيم آگاه كرد، درگيريهاي قانوني كه ميتواند شخص را در حين دادن توصيههاي سلامت به مخاطب عام، گرفتار كند. من در مورد اين احتمالات، خام و بيتجربه بودم. ولي حالا من از ضرورت آوردن عباراتي كه ميتواند مسئوليتهاي قانوني را از من سلب كند در وبلاگم آگاه شدهام.(از آنجا كه پزشكي دانشي هميشه در حال تغيير است و از سوي ديگر همواره ممكن است برداشتهاي نادرستي از اطلاعات پزشكي شود، بسياري از مجلات ، وبلاگها و رسانههاي ديگري كه به امور پزشكي و سلامت ميپردازند، عباراتي حقوقي disclaimer را در متن نوشته خود ميآورند كه آنها را از دعويهاي قانوني نجات ميدهد.)
رولاند : وبلاگنويسي وقت ميبرد، به خصوص وقتي كه شما با سلامت مردم سر و كار داريد و بايد منابع اطلاعاتي خود را مرور كنيد. شما در وقت آزادتان وبلاگ مينويسد و يا از آن 20 درصد زماني كه مسئولان گوگل در آن زمان به كاركنان خود اجازه كار روي پروژههاي شخصي خود مي دهند؟
ترانه: در مورد زمان زيادي كه به خصوص لازم در مورد موضوعات سلامت صرف شود ، واقعا حق با شماست. من به هر چيزي ارجاع ميدهم، بنابراين اين كار حتي وقت بيشتري ميبرد. من وبلاگنويسي را در وقت آزاد خودم انجام ميدهم. وقتي سرگئي نخستين بار وبلاگنويسي را به من پيشنهاد كرد، واكنش من نيمه مضحك بود: «چي، كار بيشتر؟»، ولي حالا من به دام وبلاگنويسي افتادهام. چيزي كه من را وادار به صرف وقت شخصيم ميكند، ايدهآليسم اصيل رؤسايمان -لري پيج و سرگئي برين- و هدف آنها براي تبديل دنيا به مكاني بهتر است. متأسفانه سرم آنقدر شلوغ است كه وقتي براي آن 20 وقت اضافي نميماند.
(مسئولان گوگل به كاركنان خود اجازه دادهاند كه 20 درصد زمان كاري را صرف پروژههاي شخصي خود كنند، همين 20 درصد زمان تا به حال منشأ نوآوريها و گاه ايجاد سرويسهاي جذابي توسط گوگل شده است.)
رولاند : آيا ترافيك وبلاگت راضيت ميكند (درداخل و خارج گوگل)؟
ترانه : وقتي وبلاگنويسي را شروع كردم توقعي نداشتم. خوشحال ميشوم كه كسي وبلاگم را بخواند، حتي يك نفر. البته من كار زيادي روي آن انجام دادهام و بنابراين خشنود ميشوم كه تا جايي كه ممكن است نفرات بيشتري آن را بخوانند. با وبلاگ ميتوانم با افراد بيشتري در ارتباط باشم، خيلي بيشتر از بيماراني كه ميتوانستم در مطبم ببينم. گاهي از جستوجوكننده وبلاگ گوگل و بقيه موتورهاي جستوجوي وبلاگ استفاده ميكنم تا ببينم پستهايم تا چه اندازه و در چه محدوده جغرافيايي لينك شدهاند كه بسيار هيجانآور است. از ماه آوريل ، 60 هزار بازديدكننده داشتهام. ( يعني در طي 5 ماه گذشته)
رولاند : آيا خوانندگان وبلاگت واكنشهاي مثبت و يا خصوصي از طريق ميل ، داشتهاند؟
ترانه: بله من در حجم زيادي از بازخوراندهاي مثبت خوانندگانم غوطهور شدهام. اين عكسالعملها، انگيزه من را بيشتر ميكنند. اينها تعدادي از كامنتهاي من هستند:
- سلام ، من چندين ماه است كه وبلاگ شما را ميخوانم و بايد بداني كه قدردان آن هستم. متشكرم براي زماني كه صرف ميكني به ديگران اطلاعاتي كه نداشتهاند، بدهي. من از خواندن وبلاگت لذت ميبرم و منتظر بهروز شدن آن هستم.
- به عنوان يك پرستار يخش اپيدميولوژي، از ديدن اينگونه اطلاعات آنلاين به هيجان آمدهام.
- مايه مباهات است كه يك پزشك واقعي را در ميانمان داريم.
- من يك خواننده تازهوارد وبلاگت هستم، چه اطلاعات جالبي! كاش من اين اطلاعات را زماني كه سال گذشته با خانوادهام به مسافرت رفتيم داشتيم. يك كنه شوهرم را نيش زد، و وقتي نداني كه چه كار بايد انجام دهي ، اوضاع كمي ترسناك ميشود. چه كار خوبي!رولاند : ميداني كه مردم زمان زيادي را براي خواندن وبلاگ صرف نميكنند، طبق آمار «جاكوب نيلسن» زماني كه صرف خواندن يك وبلاگ ميشود ،فقط 15 ثانيه است. چطور ميتواني مطمئن باشي كه مردم توصيههايت را واقعا ميخوانند؟
ترانه : سؤال خوبي است، من از اين قانون 15 ثانيه آگاه نبودم. مجبور خواهم بود كه نوشتههايم را مختصرتر كنم كه با توجه به اينكه ميكوشم اطلاعات پزشكي را با اصطلاحات مردم عادي ، بنويسم ، كار مشكلي خواهد بود. من تصور ميكردم كه خوانندههاي عادي براي اين به سايتي ميروند كه به نوع خاصي از اطلاعات علاقهمند هستند و دوست دارند كه يك وبلاگ كامل را بخوانند. بعلاوه حتي در مطبم من مطمئن نيستم كه همه توصيهها واقعا گوش داده خواهند شد. مطالعهاي انجام شده كه نتايجش آشكار كردهاند كه بيماران در مطبها -حتي هنگامي كه خودشان پزشك باشند- فقط به 20 درصد اطلاعاتي كه به آنها داده ميشود، گوش مي دهند. دستكم با يك وبلاگ آنها اين امكان را خواهند داشت كه دوباره به آن مراجعه كنند.
رولاند : وقتي كاركنان گوگل را در مطبت ويزيت ميكني، شده كه به تو بگويند در مورد درباره كاري كه من انجام دادهام در وبلاگت ننويس؟
ترانه : نه ، تا حالا كسي از من اين را نخواسته. تا زماني كه اين اتفاقها با نام مستعار نوشته شوند، گوگليها به اشتراك اطلاعات علاقه دارند ، البته در مورد مسائل پزشكي.
رولاند : آيا معضل پزشكي خاصي در گوگل به خاطر ساعات طولاني كار رخ ميدهد و يا به خاطر نوع غذا به خصوص كه حالا ستاره آشپز گوگل اين شركت را ترك كرده؟ (گوگل آشپز بسيار مشهوري داشت كه ظاهرا به تازگي اين شركت را ترك كرده)
ترانه : ما چند آشپز حرفهاي داريم، نه يكي، كافيشاپهاي متعددي هم داريم. همه آنها روي غذاي سالم با افزودنيهاي كمتر و نمك كمتر تمركز دارند. ما يك متخصص تغذيه هم داريم كه با او گاهي ليست منوها را بررسي ميكنيم. من فكر ميكنم كه كار زياد آفت سلامتي در شركتهاي فناوري و نه فقط گوگل است. همانطور كه قبلا اشاره كردم كار زياد باعث غافل شدن از اقدامات پيشگيرانه به منظور حفظ سلامت و شيوه زندگي بيتجرك ميشود، فكر ميكنم يكي از دلايلي كه سرگئي برين از من خواست وبلاگنويسي را شروع كنم، اين بود كه مشكلات سلامتي كاركنان گوگل ممكن بود با شركتهاي ديگر مشترك باشد.
رولاند : در وبلاگت ديدهام كه از كوييز استفاده ميكني(سؤالات كوتاه درباره يك نوشته براي مطمئن شدن از برداشت درست مخاطب يا براي علاقمند كردن مخاطب به خواندن يك نوشته)، آيا اين پستهايت اهميت بيشتري از توصيههاي معمولي دارند؟
ترانه : به محتوا بستگي دارم. فكر ميكنم افرادي كه در مشاغل صنعتي و يا دنياي وبلاگ هستند ، به اين فرمت اهميت بيشتري بدهند.
رولاند : حالا كه از كوييز صحبت كردم، ميخواهم از شما بپرسم كه قبل از استخدام در گوگل آيا پازل يا چيستاني حل كردهاي؟ ( در شركت گوگل معمولا براي استخدام افراد از سؤالات و معماهاي گاه عجيب و غريبي استفاده ميشود)
ترانه : نه ، مي دانم كه از بعضي از افراد چنين سؤالاتي شده است. اگر ازمن خواسته ميشد كه معما حل كنم، مجبور بودم يك سؤال پزشكي از آنها بپرسم. ميخواهم بگويم كه از نوشتن وبلاگ سود هم بردهام. با نوشتن اين پستها، من اطلاعاتي را كه خواندهام ، تقويت كردهام ، و انگيزه بيشتري براي مطالعه بعد از يك كار سخت روزانه پيدا ميكنم.
رولاند : ترانه ، ميخواهم از وقتي كه با من صرف كردي سپاسگزاري كنم و همچنين براي ساعات طولاني كه صرف انتشار مطالبت در وبلاگ خوبت ميكني.
* دكتر ترانه رضوي به روايت پروفايلش در بلاگر: «15 سال است كه به طبابت ميپردازم، يكي از بهترين چيزهاي پزشكي ارتباطي است كه با بيمارانم ايجاد كردهام. در حالي كه من احتياجات پزشكي آنها را برآورده ميكنم ، آنها به من در چيزهاي بيشتري در مورد زندگي ميآموزند. بر اين باورم كه پيشگيري كليد سلامت خوب است. اميدوارم كه به وسيله اطلاعات سودمند و قابل اطمينان در اين وبلاگ ، به افراد بيشتري كمك كنم.»
طبق پروفايل بلاگر ، دكتر رضوي ، فارغالتحصيل رشته پزشكي از دانشگاه جورج واشنگتن است و تخصص داخلي را در دانشگاه استانفورد تكميل كرده است.
نشاني وبلاگ دكتر ترانه رضوي: http://dr-razavi.blogspot.com