به بخش خصوصي اعتقاد داريم
محمود اروجزاده- دنياي كامپيوتر و ارتباطات
صابر فيضي فارغالتحصيل رشته مهندسي الكترونيك از دانشگاه تبريز است، پيش از اين مديرعامل شركت مخابرات استان آذربايجان شرقي بوده، و اكنون بر صندلي مديرعامل شركت مخابرات ايران تكيه زده است. در غروب يكي از روزهاي آخر پاييز در طبقه دوازدهم ساختمان مخابرات كه مشرف بر تهران غبار گرفته است، و در نخستين مواجهه حضوري با فيضي، فضاي بحث و گفتوگو را گرم مييابم، هر چند طبق معمول زمان مقرر شده براي طرح مسائل مهم كافي نيست، اما سؤالهايم ناكام نميمانند، خاصه اين كه برخلاف محافظهكاري غالب مديران در هنگام جواب دادن، مديرعامل شركت مخابرات كمتر از پاسخ صريح طفره ميرود، و مثلا موقعيت مدير مخابرات تهران را كه عمدتا مورد انتقاد بخش خصوصي است، به تعريف ذاتي وظايف و جايگاه آن مرتبط ميكند و آن را طبيعي ميداند، و البته تاكيد ميكند كه همين مدير، با تغيير جايگاهش، اگر در موقعيت دفاع از بخش خصوصي قرار گيرد، ديدگاه و نگاه خود را تغيير داده و به نفع اين بخش حكم خواهد كرد.
در اواخر گفتوگو كه براي مدتي جاي دو طرف تغيير ميكند، فيضي از نظرم در باره موانع و راهكارهاي توسعه آيتي در كشورمان ميپرسد، و زماني كه اين سؤال زمينهساز مباحثهاي ميشود، تجربه مسافرت خود را به چين با جزئيات دقيق طرح ميكند، و تاكيدش بر اين است كه تنها نگاه و ديدگاه حاكم بر جامعه و مردم است كه راه رشد فناوري و توسعه كشور را هموار ميسازد، لابد به اقتضاي موقعيت طرف مقابلش، قصد تاكيد بر اهميت فرهنگسازي را دارد. فيضي همچنين به مناسبت نام مجله، علاقه و سابقه خود در زمينه كامپيوتر را يادآوري ميكند، و جزئياتي كه نشاندهنده تجربه و كار عملياش در شبكههاي كامپيوتري است، از جمله شناخت خوب شبكه ناول كه هنوز بدان علاقهمند است. مديرعامل شركت مخابرات ايران با ويندوز مخالف است.
• انتقادي كه به كليت وزارتخانه وارد ميشود اين است كه بخش مخابرات برنامه مدوني براي توسعه ندارد، آيا اين مسئله را تاييد ميكنيد؟
بايد بگويم كه سه بخش است كه ما بر اساس آن كار ميكنيم، برنامه چشمانداز 20 ساله، برنامه چهارم توسعه و بودجه سالانه، كه تمام موارد در اين سه حوزه كاملا شفاف و مشخص است. براي مثال در برنامه چهارم گفته شده است كه واگذاري تلفن ثابت بايد به روز شود يا به ضريب نفوذ 50 درصد برسد و بر اساس اين برنامهريزي شده است كه براي رسيدن به ضريب 50 درصد سالانه 3 ميليون شماره بايد واگذار كنيم. يا در مورد تلفن همراه هم رقم 36 ميليون شماره هدف برنامه است كه تمام اين موارد در سايت برنامهريزي است و ميتوانيد ملاحظه كنيد و نهايتا برنامه چهارم است كه بر اساس آن بودجه را تعيين ميكنيم. شايد بحث دوستاني كه اين مسئله را عنوان ميكنند در حيطه اجرا است كه آن هم بر اساس بودجهاي كه هر ساله طراحي ميشود و تعهدات شركت مخابرات به دولت و مجلس كاملا مدون و شفاف است.
• گفته شما صحيح است. برنامه چهارم تكليف همه را روشن كرده كه بر اساس آن همه دستگاهها بايد بودجه سالانه خود را مشخص و بر اساس آن حركت كنند، اما مشكلي كه هست اين است كه دستگاهها از دادن گزارش پيشرفت كاري خود ابا ميكنند. آيا شما چنين موردي را در برنامه خود داريد يا خير؟
ما عملكرد خود را در قالب گزارشهاي ساليانه و شش ماهه تهيه ميكنيم و براي اطلاع مديران ميفرستيم. اين گزارشات تهيه شده و به صورت سند آرشيو ميشود كه هر كس وضعيت كاري خود را بداند و اين نيز در سايت شركت مخابرات وجود دارد.
• موضوع Termination در اواخر دولت قبل مطرح شد و تا به جايي نيز پيشرفت كرد. اما خبري از آن در دولت جديد نيست در حالي كه اگر اين موضوع سرو سامان پيدا كند به نفع همه است، اين موضوع به كجا رسيده است؟
ما مكاتباتي را با دولت انجام دادهايم و پيگير مسئله نيز هستيم. پيشنهادات جديدي نيز ارائه شده مبني بر اينكه Termination را از طريق بخش خصوصي پيش ببريم تا محدوديتهاي موجود حذف شود و راههاي قانوني را باز كنيم تا بشود از اين طريق جلوي Termination را گرفت.
• اين پيشنهادات در چه مرحلهاي قرار دارد. آيا ادامه كار دولت قبلي است يا از نو كار را شروع كردهايد؟
اين كار در وزارتخانه در حال پيگيري است. مكاتباتي را انجام دادهايم تا ببينيم كار پيگيري ميشود يا نه. ما روش مبارزه منفي را دنبال نميكنيم، دنبال روشي هستيم كه ارزانتر تمام شود تا جلوي كساني را كه به خاطر مسائل اقتصادي Termination ميكنند گرفته شود.
• آيا ميخواهيد به بخش خصوصي اجازه وارد شدن بدهيد؟
بله، همانطور كه ميدانيد هزينه Termination نسبت به ترافيكي كه ردوبدل ميكند تعيين ميشود. حالا اگر بياييم در كل كشور تعداد محدودي مجوز صادر كنيم كه با تعرفههاي خارجي خود بخواهند Termination كنند ميزان مكالمات و يا ديتايي كه ردوبدل ميشود براي فردي كه مجوز دارد بالا ميرود، بنابراين نرخ را پايين ميآورد. پس براي كساني كه ميخواهند قاچاق كنند اين مسئله صرف نخواهد داشت. اين بحث كارشناسي است كه تقريبا نهايي شده است كه اميدواريم حتي كار آن به پايان سال هم نكشد چون بايد بسيار جدي آن را پيگيري كنيم.
• يكي از بحثهاي مهم حوزه مخابرات نحوه تعامل با بخش خصوصي است. اين نكته به ويژه با مطرح شدن اصل 44 و بحثهاي عمومي در مورد خصوصيسازي اهميت ديگري پيدا ميكند، نهايتا اين مسئله در تعامل خوب با بخش خصوصي با دولت نمود پيدا خواهد كرد، اما در حال حاضر شركتها از اين معضل گلهمندند، و به نظر ميرسد بخش خصوصي شرايط سختي دارد، قصد حل اين مسئله را نداريد؟
اين تجربه جديدي است. ميدانيد كه نقطه ارتباط بخش خصوصي با سازمان از طريق رگولاتوري است، سازمان تنظيم مقررات اين تعامل را بر عهده خواهد داشت. ما به عنوان شركت مخابرات و بخش دولتي براي اينكه شركتهاي خودمان را به سرويسدهي و كار خوب بيشتر ترغيب كنيم به دنبال فعال كردن بخش خصوصي هستيم. به همين دليل تا جايي كه اختيارات شركت مخابرات اجازه ميدهد به فعال شدن اين بخش كمك كردهايم. در اصل 44 فقط بحث وارد شدن بخش خصوصي نيست، بلكه اين اصل بر خصوصي شدن خود شركت مخابرات نيز تاكيد دارد. بعد از ابلاغ اصل 44 آقاي دكتر سليماني (وزير ICT) كميتههايي را تشكيل دادند كه موضوع را بررسي كنند تا روند خصوصيسازي مخابرات تسريع شود.
بنابراين وقتي مخابرات به سمت خصوصي شدن پيش رفت، بخشهاي خصوصي ديگر از طرف رگولاتوري نيز بيشتر حمايت ميشوند تا بتوانند رشد كنند؛ گلههاي موجود به دليل وجود وابستگي به شركت مخابرات فعلي است. براي مثال ISP و ICPها وابسته به شركت مخابرات هستند، البته بخشهاي ديگري هم مانند تلفن همراه وجود دارد كه اينها بخشي از كار هستند و براي مثال مجوزي كه براي ايرانسل و يا 6 اپراتور ديگر صادر شده براي پاگرفتن بخش خصوصي است. نميخواهيم با خصوصي شدن مخابرات از ورود آنها ممانعت به عمل بياوريم، اما علت اينكه ISP و ICPها بيشتر درگير اين مسئله هستند اين است كه ارتباط اصلي خود را از مخابرات استاني ميگيرند و به مخابرات استاني وابسته هستند و اگر مخابرات همكاري نكند نميتوانند رشد كنند. اين شركتها در استانهايي رشد كرده اند كه سيستم همكاري كرده و ميخواسته كه رشد داشد باشند. اما طبق اصل 44 اگر شركتهاي مخابرات خصوصي شود شرايط كمي فرق ميكند.
• به قول شما در شرايط فعلي هم اگر شركت مخابرات بخواهد ميتواند به بخش خصوصي اجازه فعاليت بيشتري بدهد، اما شما نه به عنوان مدير شركت مخابرات بلكه به عنوان يك كارشناس مستقل فكر ميكنيد مخابرات ميخواهد اين اجازه را به بخش خصوصي بدهد كه رشد كند يا خير؟ ظاهرا شركتها اينطور مطرح ميكنند مخابرات آنها را رقيب خود ميداند.
خير رقبيب نميداند. ببينيد در حال حاضر مديريت كلان به بخش خصوصي اعتقاد دارد، اما در بدنه كارشناسي اين طور نيست، البته دليل هم دارد. بدنه كارشناسي در سيستمهايي مانند مخابرات و هر بخش دولتي ديگر نگران يك موضوع است و آن هم اين است كه خود را كارشناس متخصص حوزه و منحصربفرد ميداند و نگران ورود افراد جديد به اين عرصه است. ما تا آنجا كه توانستهايم با مديران هماهنگ كردهايم كه حتيالامكان از اين تنشها در زيرمجموعههايشان جلوگيري كنند. اما بدنه مديريتي از وزارتخانهها تا سطح مديران استاني همه بر اين باورند كه بخش خصوصي بايد وارد عمل شود چون تجربه شده جايي كه كار به بخش خصوصي واگذار شده كارايي و بهرهوري بالايي داشته است.
• بدنه مديريت چطور؟ آيا مديران اين بخش با اين نظر همعقيدهاند؟
من قبول ندارم كه مديران استاني ما به اين مسئله اعتقاد نداشته باشند چون حيات خود را در بخش خصوصي ميدانند.
• در مورد شخص وزير مطرح ميشود كه ايشان عقيده دارند «ما بخش خصوصي توانمند نداريم» و اعتمادي به بخش خصوصي نيست. آيا فكر ميكنيد با اين نگاه ميشود به رشد اين بخش اميدوار بود؟
ايشان در تمام برنامهها از ما در مورد پيگيري مسائل بخش خصوصي سؤال ميكنند، ايشان با مطرح كردن اين موضوع نگران مسئله ديگري هم هستند، براي مثال همين مجوزهاي صادر شده براي اپراتور تلفن همراه يا SAPها است. بخش خصوصي در ايران بر روي حوزههايي سرمايهگذاري كرده كه هزينه زيادي ميخواهد. اما شما بخش خصوصي در كشورهاي ديگر را كه چندين و چند اپراتور دارند نگاه كنيد چگونه در بخشهاي كلان سرمايهگذاري كردهاند. بنابراين در اين بحث مهم است كه ببينيم بخش خصوصي به چه ميزان ميخواهد سرمايهگذاري كند.
• ممكن است بخش خصوصي در حوزههايي هنوز ضعيف باشد و يا ريسك سرمايهگذاري را در بعضي حوزهها بالا ببيند. آيا توانمندسازي بخش خصوصي به عهده دولت نيست؟
درست است كه به عهده دولت است اما ما به عنوان وزارتخانه ميتوانستيم مجوز صادر كنيم، اما سيستم بانكي هم بايد از لحاظ مالي حمايت كند. در كل دنيا روال به اين صورت است كه اگر فردي مجوز فعاليتي را داشته باشد با استناد به آن سيتم بانكي حمايت مالي ميكند و كار پيش ميرود، در حالي كه در ايران اين اتفاق نيفتاد. من اين مسائل را در جلسات متعدد مطرح كردهام كه در تمام دنيا بازگشت سود سرمايهگذاري در حوزه II سريع است، ولي در ايران اين بحث جا نيفتاده است.
بانكها براي احداث يك گاوداري زودتر وام ميدهند تا براي حوزه IT، دليلش هم اين است كه سوادIT عمومي نداريم و يا اگر داريم محدود است، چرا؟ چون بانك مثلا در گاوداري ميتواند ساختمان آن را گرو نگه دارد، اما در حوزه IT هنوز مسائل برايش ملموس نيست، و مثلا درك نميكند كه با سه تا كامپيوتر ميتوان به چند هزار نفر سرويس داد، چون نميتواند تضمين داشته باشد. در يك سال گذشته آماري را از طريق فعاليت دانشگاه تهران به دست آوردهايم كه كمكمان كرد.
اينكه در چند سال گذشته 10 ميليارد وام به بخش خصوصي واگذار شده در حالي كه هم اكنون چيزي در حدود30 ميليارد تومان وام دادهايم. اين وام به تمام حوزههاي IT و از طريق وزارتخانه داده شده است. قبول ندارم كه مديران مخالف حضور بخش خصوصي هستند زيرا در شرايطي از طرف شركت مخابرات قرار گرفتهاند كه بايد پاسخگو باشند. اما من به عنوان يك كارشناس گفتم چون دولت يكهتاز ميدان است طبيعتا نميخواهد ميدان را از دست بدهد.
• اين يك روي سكه است. روي ديگر اين است كه مديران شركت مخابرات خود به عنوان يك اپراتور فعاليت دارند. اين تناقض وجود دارد و طبعا شركت دولتي نميتواند از اين درآمد چشمپوشي كند و به بخش خصوصي فرصت بدهد.
من اين مسئله را به اين صورت نميبينم. شركت مخابرات فعلي كه مجموعهاي از هيئتمديره و مديران استانهاست علاقهمند به بخش خصوصي است تا اتهاماتي را كه در مورد عدم سرويسدهي به او وارد ميشود حل كند. براي مثال در مورد ارتباطات سيار شهرهاي بزرگ ما مشكل دارند. ما ميگوييم با اين روش فعلي وضعيت به همين منوال است. بايد جايي عرضه متوقف شود، تقاضا كمتر شود، واگذاري از بين برود تا بتوانيم شبكه را اصلاح كنيم. اما ما به اين فكر ميكنيم اپراتورهايي مثل ايرانسل را راهبيندازيم تا به مشتري سرويس بدهند تا در يك مقطع مشتري نداشته باشيم، در اين شرايط سريع ميتوانيم با سرويسهاي ارزش افزوده بيشتر از وضعيت موجود بهرهوري داشته باشيم.
به همين دليل برنامه بهروزرساني تلفن ثابت را در كشور براي امسال تعيين كردهايم كه البته توجه بيشتر بر روي سه استان تهران، گيلان و خوزستان است. 17 استان ما كاملا به روز است. شرط به روزرساني اين است كه هر سه ماه حداقل يكبار فراخوان در روزنامهها داشته باشيم. در تهران از 85 مركز تلفن چيزي در حدود 65 مركز را آماده كردهايم و تبليغ نمودهايم.
• انتقادهاي زيادي در حوزه خدمات اينترنتي كه نقطه اشتراك و برخورد بخش خصوصي با دولتي است، وجود دارد. مطرح ميشود كه مخابرات آنچنان كه بايد و حتي مطابق قانون همكاري نميكند، و مجوزهاي لازم را به مكانهايي كه لازم است نميدهد ولي خود به ارائه سرويس ميپردازد. نظر شما در اين مورد چيست؟
شايد مديران ديگر به اين مسئله طور ديگري جواب بدهند ولي من خيلي صريح اين موضوع را رد ميكنم، دليل هم دارم. من قبل از آمدن به تهران در آذربايجانشرقي بودم. ما بيش از يك سال تلاش و دوندگي كرديم تا PAP را راهاندازي كنيم. در هر مركزي كه بخش خصوصي دست گذاشت برايش فضا، برق و امكانات اختصاص داده شد، بعد از اين همه دوندگي 4 نفر بيشتر متقاضي نشدند كه از آنها هم دو نفر بيشتر نتوانستند فعاليت كنند.
دليلش اين است كه آنها مديريت اقتصادي اين كار را نميدانستند. افرادي بودند كاملا فني بدون اطلاعات مالي و اقتصادي و مديريتي. الآن تنها جايي كه مشكل است تهران است، ببينيد الآن 9 هزار پورت بيشتر هم در تهران نيست، اما آيا واقعا تهران فقط 9 هزار پورت ميخواهد؟ من اين مسئله را به اين دليل رد ميكنم كه آقايان ميتوانستند در استانها كار بهتري بكنند، حداقل من كه همه امكانات را در اختيار گذاشتم، تجهيزات نصب شد، در مديريت و تهيه محتوا اتفاقي نيفتاد. صريح ميگويم مديريت فني خوبي دارند اما مديريت اقتصادي كه بتواند با سازماني كار كنند را ندارند. در جمع مديران و در جلسات اين اذعان وجود دارد كه امكانات در بعضي از نقاط تهران بد توزيع شد، شايد عدهاي هم نتوانستند امكانات را دريافت كنند ولي ميتوانستند در استانها كار بهتري انجام بدهند. تهران 7 برابر آذربايجانشرقي است پرسنل آن 10 برابر و متخصصين آن 20 برابر است. ما در آنجا (آذربايجان) تلفن را به زور به مردم ميداديم. به در خانهها ميرفتيم، در ميزديم و حتي پول پيش (وديعه) هم نميگرفتيم و اقساط طولاني مدت داشتيم، در تهران هم كار پيچيدهاي نيست.
• تهران چون قطب اصلي فعاليت است بايد از امكانات بيشتري برخوردار باشد اما در بسياري مناطق اين طور نيست.
علت اين بود كه ميگفتند جا و فضا نبوده، بايد قبول كنيم سيستم قبلي مديريت تهران با شرايط موجود اعتقادي به بخش خصوصي نداشتند، چون ميگفتند ما خودمان ميتوانيم كارها را خودمان انجام دهيم. در حالي كه سياست وزارتخانه امروز اين است كه بايد به بخش خصوصي باشد و با اين مسئله همسو شدهاند.
• با اين واقعيتي كه شما اذعان ميكنيد، مدير قبلي مخابرات تهران يعني آقاي مهندس خسروي، با اين اعتقاد قلبي ميتواند در سازمان تنظيم مقررات و در جايگاه داوري موفق باشد يا خير؟
اتفاقا در اين جايگاه ميتواند موفق باشد، چون بستگي به جايگاه فرد دارد، آقاي خسروي در جايگاه قبلي به عنوان متولي تجهيزات سختافزاري ميتوانست مخالف بخش خصوصي باشد، ولي الان در جايي است كه بايد آماري از فعال كردن بخش خصوصي بدهد. پس ميفهمد كه در گذشته اشتباه شده است. ايشان به عنوان مديرعامل مخابرات استان تهران در حيطه وظايف خود فكر ميكردند كه نبايد كارهاي اين حوزه را به كس ديگري واگذار كنند در واقع حافظ منافع مخابرات بودند، اما در جايگاه فعلي ميداند كه آن ديدگاه ميتواند حتي به ضرر منافع مخابرات شود.
• فكر ميكنيد چرا بايد ساختار ما طوري باشد كه كسي كه اعتقاد به موضوعي ندارد، بايد در جايگاهي قرار گيرد كه با طي هزينه و زمان طولاني به آن موضوع واقف شود، و مثلا به لزوم حضور بخش خصوصي اعتقاد پيدا كند؟
ايشان با بخش خصوصي به طور كامل مخالف نبود، مخالف ورود بخش خصوصي به حيطه كاري خودش بود.
• حالا شما به عنوان مديرعامل شركت مخابرات در باره تهران اينطور فكر نميكنيد؟
نه، چون وضعيت تهران خيلي تغيير كرده است.
• ظاهرا حال و هواي تهران طوريست كه هر كسي در آن قرار ميگيرد، با بخش خصوصي مشكل دارد، گويا آقاي روحاللهي هم كه مستقيما واگذاري اينترنت پرسرعت را شروع كردند چنين تفكري دارند...
ببينيد مسئله به اين شكل است كه آيا من به عنوان مديرعامل شركت مخابرات ايران علاقهمندم كه بخش خصوصي وارد حوزه كاري ما بشود يا نه؟ اگر به عنوان يك اپراتور در نظر ميگيريد نه! اما الان به عنوان بدنه حاكميت كه ميخواهيم زيرمجموعه خودمان را خصوصي كنيم و ميخواهيم مديريت كنيم شرايط فرق ميكند. بخش خصوصي با ورود و تعيين تعرفهها و طرح كار با اپراتورهاي ما رقابت ميكند ما هم بايد رقابت كنيم وگرنه موقعيت خود را از دست ميدهيم. اين مسئله به بحث مديريتي ما بسيار كمك ميكند. براي مثال تاليا تا ديروز برخورد متفاوتي داشت، اما امروز ميبيند رقبا از راه رسيدهاند، البته زمان طلايي را از دست داد ولي امروز رقابت ميكند و به تكاپو ميافتد. ما براي شركتهاي خودمان هم همين تفكر را داريم كه اگر رقبا وارد شوند ما ميتوانيم برخورد مديريتي صحيحي با آنها داشته باشيم و بيشتر رقابت كنيم.
• پس شما اعتقاد به بخش خصوصي داريد؟
بله در حد مديران مياني و ارشد، ولي كارشناسان بعضا اينطور نيستند. البته كارشناساني موافقند كه اطمينان به علم خود دارند.
• مدتي پيش بحث تجميع عوارض شركتهاي خصوصي كه با مخابرات در تعامل بودند، وجود داشت، در مقطعي اين موضوع پيگيري شد ولي بعدها رها شد...
رها نشد، مكاتبه شد و جوابي دريافت كرديم مبني بر اينكه شركتها فقط يكبار بايد عوارض بدهند. اگر ما به يك ICP اينترنت ميفروشيم و اين شركت در هنگام فروش ماليات و عوارض را پرداخت كرده است، بار ديگر لازم نيست كه ماليات بپردازد. اين مسئله ابلاغ شده است و در خزانه هم موجود است.
• نقطه تعامل شما با بخش خصوصي كجاست؟ آيا اين نقطه نظامصنفي است؟
ما مكاتبه مستقيمي نداريم، شركتها در رابطه با مقررات و قوانين با سازمان تنظيم مقررات ارتباط برقرار ميكنند، البته چندين بار هم به نظامصنفي مراجعه كرديم و بحثهاي موجود را حل و فصل كرديم.
• در مورد قطعيهاي فيبر نوري و اختلال شبكه اينترنت در سال جاري گويا وزير محترم گفته بود كه اين قطعيها طبيعي است، ولي واقعيت اين است كه فيبر براي ارتباط مطمئن است نه براي قطعي، ضمن اين كه بحث SLA با اين قطعيها جدي شده است.
ما در نيمه دوم سال گذشته اقداماتي را انجام داديم كه نگذاريم اين اتفاقات بيافتد. متاسفانه قطعي اول در زماني بود كه ما تازه اين اقدامات را شروع كرده بوديم...
• همان لنگر معروف؟
بله همان لنگر معروف كه 4 كيلومتر از كابل را از بين برد، اما در حال حاضر وضعيت را تغيير دادهايم. همين قطعي اخير كه بر روي همان فيبر بود محسوس نبود. البته كاهش سرعت جزئي را در پي داشت، اما عوارض سال گذشته را نداشت. علتش اين بود كه تعداد STM1هاي ما 11 بود كه در مسير جاسك- فجيره قرار داشت. اما امسال تعداد 16، STM1 از طريق تركيه داشتيم، 11 تا هم كه از قبل بود، 4 تا هم از آذربايجان گرفتيم. در حال كه ارتباط 11 تايي ما قطع شد، شبكه مانند سالهاي قبل تعطيل نشد. در حال برنامهريزي براي SLA هستيم. پيشبيني كردهايم كه بتوانيم قيمت SLA را تعيين كنيم و هم تسهيلاتي براي كساني كه SLA ميخواهند قائل شويم. ضمن اين كه لايحه صيانت از حريم فيبر نوري هم در دست است.
• چرا back up براي همان فيبري كه قطع شد نداشتيم؟
ما از طريق كويت اين را داشتيم. كارش را در حدود 6 ماه بود كه شروع كردهايم. قطعي اخير، يك قطعي كامل نبود و ما فقط 25 درصد كاهش سرعت داشتيم.
• آيا نقاط ديگر دنيا نيز به اين صورت است؟ يعني قطعيهاي مداوم با فاصله زماني كوتاه؟
بله ما اخيرا بازديدي از يك شركت تجهيزات مخابرات خارجي داشتيم. مسئولين اين شركت ميگفتند كه در عرض 3 روز هفت قطعي داشتند كه در مقايسه با ما دفعاتش بيشتر بود! وضعيت ما در حال حاضر با دو سال پيش خيلي متفاوت است. دو سال قبل ما فقط براي بر روي مسيرها و جادههاي اصلي فيبر كار ميكرديم، اما امروز 15 هزار كيلومتر كه شركت ارتباطات زيرساخت براي 6 ماهه سال بعد برنامهريزي كرده است براي مسيرهاي فرعي است. يكي ماه بعد از اتصال تركيه ما در مسير تبريز - صوفيان به دليل عمليات تعويض جاده با قطعي روبرو شديم. ولي چند روز پيش كه قطعي در مسير مرند داشتيم، ارتباط ما با 4، STM4 تركيه قطع نشد، چون از طريق دشت چالدران مسير را بسته بوديم. حتي اگر اين مسير هم قطع ميشد از طريق كرمانشاه- همدان مسير را ميبستيم. لينكهاي فيزيكي ما تكميل شده است، ما در حال تجهيز كردن تجهيزات ابتدايي- انتهايي هستيم كه براي ما مهم است. پروژه آلكاتل را داشتيم كه به اتمام رسيد، پروژه هوواوي نيز در حال ورود به مدار است، تجهيزات ما هم مشكلدار نخواهد بود. به دنبال اين هستيم كه براي پس از عيد SLA خوبي را تعريف كنيم.
• لينكهاي ورودي اينترنت كشور چقدر است؟
با قراردادي كه در دست تنظيم است تا پايان سال به تعداد 40، STM1 ميرسيم، كه البته اين عدد خوبي نيست، چون فقط نشانه ارتباط يك طرفه و فقط دريافت اطلاعات است. اين را بايد بگويم مردم به دليل اينكه محتوا در داخل كشور نيست به خارج نياز دارند. متاسفانه سازمانهايي كه بايد اين كار را انجام دهند قدمي برنميدارند. شما به آمار كشور چين نگاه كنيد، 80 درصد نياز مردمي كه از ديتا استفاده ميكنند در داخل برآورده ميشود، اما ما مجبوريم براي هاستينگهايمان نيز به خارج روي بياوريم. به همين دليل به شبكه ورودي و خروجي ما فشار زيادي وارد ميشود. اين درست نيست كه ما STM1 ورودي و خروجي را زياد كنيم، بايد به قضيه طور ديگري نگاه كنيم.
اين نشاندهنده اين است كه در داخل هيچ خبري از محتوا نيست البته ما متولي اين قضيه نيستيم. كل سازمانها و مجموعهها و حتي بخش خصوصي بايد كار محتواسازي را انجام دهند. چيزي كه جالب است اين است كه حتي بخش خصوصي هم در اين ميان به اين نتيجه نرسيده است كه حوزه IT عرصه خوبي براي كسب درآمد است. مثال سادهاي ميزنم، هيچ ISP به اين نكته توجه نكرده است كه بيايد و با مراكز فروش لباس زنان همكاري كند تا مدل لباسهاي خانمها را روي سايت بگذارد و از اين راه كسب درآمد داشته باشد...
• شايد به خاطر حساسيت موضوع، نگران فيلتر شدن سايت بوده است...
نه نميشود، لازم نيست خود خانم هم همراه لباس باشد، عكس لباس كافيست. به هر حال اين را براي مثال گفتم، از نمونههاي فراوان كاربرد IT در زندگي كه بايد از آن استفاده كرد.
• صحبت هاستينگ داخلي را كرديد، وضعيت IDCها چگونه است؟ در مورد لينك رايگاني كه قرار بود به آنها داده شود توضيح ميدهيد؟
در مجوز آنها چيزي به عنوان لينك رايگان قيد شده بود. بايد اين نكته را يادآوري كنم كه دادن لينك رايگان در حوزه اختيارات هيچ نهاد يا سازماني نيست به جز مجلس. فقط در پروانه آنها يك سطر اضافه شده بود. همانطور كه گفتم اين كار و بودجه آن در حوزه اختيارات مجلس است، حتي دولت هم نميتواند اين كار را بكند چه برسد به وزير و يا هيئتمديره. بنابراين همين مسئله باعث مشكل شده بود كه ما پيشنهادي كرديم مبني بر اين كه با ارائه تخفيف بيشتر ميتوانيم با هم كنار بياييم. اين پيشنهاد شامل 50 درصد تخفيف يا گرفتن پول به صورت اقساط بوده البته، هنوز قطعي نشده است. در مورد IDCها كه سوال كرديد، بايد بگويم كه دو مورد از آنها كار ميكند و يكي هم در حال راهاندازي است.
• با توجه به اينكه مخابرات يك تكنولوژي پيشرو در سطح جهان است و نقش اول را در توسعه كشورها دارد شما تا چه اندازه براي ورود اين دانش سرمايهگذاري كردهايد؟
البته بايد بدانيد از نظر فرهنگسازي ما محدوديت داريم. طبق برنامه چهارم سازمانهاي دولتي نميتوانند وارد بحث تبليغات شوند. فقط در حد نمايشگاه بينالمللي تهران است نه بيشتر. وظيفه شركت مخابرات ايجاد بسترهاي ارتباطي است و نبايد زياد خود را در حوزه سرويسدهي وارد كنند، به همين دليل در خصوصيسازي حوزه سرويسدهي را واگذار ميكند و تنها شبكه بين شهري و بينالمللي را نگهداري ميكند. اين نكته را بايد خاطرنشان كرد كه در حال حاضر تعامل خوبي با دانشگاهها داريم سعي ميكنيم آنها را درگير مسائل اجرايي كنيم. اين كار را از طريق تيمهايي كه مسوليت بهينهسازي را بر عهده دارند و همينطور از طريق مركز تحقيقات مخابرات انجام ميدهيم. دو درصد بودجه مخابرات در اختيار مركز تحقيقات مخابرات است البته ريز هزينهها را نميدانم، ولي در حال حاضر اكثر پروژهها با مراكز دانشگاهي پيش ميروند ما اعتقاد داريم اگر دانشگاهها در بحثهاي اجرايي سوادشان بالا برود بهتر است.
• كدام دانشگاه در حال حاضر قطب اين فعاليتها است و شما روي آن حساب ميكنيد؟
در حال حاضر آمار دقيقي ندارم ولي تا آنجا كه اطلاع دارم دانشگاه شهيد بهشتي بيشترين نقش را دارد.
• آيا از پروژههاي دانشگاهي حمايت مالي هم ميكنيد؟
بله عملا از تمام پروژههاي دانشگاهي حمايت مالي ميكنيم. براي مثال اگر دانشگاهي بخواهد پروژه GSM را كار كند آزمايشگاه در اختيارش ميگذاريم. به طور كلي اگر كسي در حوزه ICT پروژهاي داشته باشد كمك مالي از طريق معاونت آموزش و پژوهش دانشگاه در وزارتخانه انجام ميشود.
• آيا طرح راهاندازي دفاتر خدمات ارتباطي در وزارتخانه با مشكلي روبروست كه در مقطعي حركت آن كند شد؟
خير، در دورهاي كه در حال تهيه آييننامه آن بوديم حركت اجرايي آن با كندي روبرو شد. البته اين دفاتر بايد حتما راهاندازي بشوند. ما در تهران به هزار دفتر نيازمنديم، چون در حال حاضر فقط 56 دفتر در سطح تهران داريم. از طرف دولت تمام سازمانهاي درگير مكلف به همكاري شدهاند.