۰
plusresetminus
چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۱۹:۱۶

فقدان نظام‌نامه‌هاي مبتني بر واقعيت در فضاي مجازي

فقدان نظام‌نامه‌هاي مبتني بر واقعيت در فضاي مجازي جواد زارعي- دنياي كامپيوتر و ارتباطات تا يك- دو ماه پيش، سه- چهار سالي بود كه وقت قدر نادانسته خود را صرف توليد وب‌سايت و محتوا و ارايه انواع خدمات تحت وب مي‌كردم و در اين ايام مبارك شاهد اتفاق‌هاي جالبي بودم كه نگرش راقم اين سطور را نسبت به موضوع وب و درك فضاي مجازي درگرگون ساخت. شك ندارم كه اگر در زمينه توليد محتوا، آمادگي ديجيتالي، سواد ديجيتالي، آموزش الكترونيك و يا هر چيز ديجيتالي ديگر به نتيجه مطلوب كه هيچ؛ به نتيجه حداقلي هم نمي‌رسيم مشكل نه در ابزارآلات مدرن و دانش فني كه در توان قوه فاهمه و محدوده درك «ما» نهفته است. اين «مايي» كه مي‌گويم،‌ ديگ هم‌جوشي است كه در آن وزير و وكيل و مدير و روزنامه‌نگار و دانشگاهي‌جماعت و راننده اتوبوس بين‌شهري و كاسب‌هاي شهري به سهولت جاي مي‌گيرند، چرا كه وظيفه فناوري اطلاعات و ارتباطات جز اين نيست كه بستر و ابزاري مهيا كند عادلانه،‌ عاقلانه و آگاهانه بين آدم‌ها، خدمات و اطلاعات! يك پله پايين‌تر موضوع وب و وب‌سايت‌ها چند سالي است كه مديران،‌ وكلا، رؤسا و متوليان بسياري از سازمان‌ها، نهادها، شوراها، مؤسسه‌ها و شركت‌ها اعم از دولتي،‌ غيردولتي، انتفاعي،‌ غيرانتفاعي،‌ محلي،‌ استاني، ‌كشوري و حتي بين‌المللي را جوگير كرده است و ايشان را وارد مسابقه‌اي كرده است كه نه خط آغازيني براي آن كشيده شده است و نه پاياني براي آن مي‌توان متصور شد. مهم، فقط آغازيدن و دويدن در اين ماراتن بي‌پايان است و به ‌قولي صرف فعل خواستن كه شك ندارم تا چندي ديگر از شدت و حدت آن كاسته خواهد شد و با موضوعي ديگر جوي تازه بر پا خواهد شد ديدني! به‌قولي؛ اين‌كه مي‌بيني از نتايج سحر است، باش تا صبح دولتش بدمد و مثل روز روشن است كه اگر اوضاع نابسامان به ‌همين منوال روز بگذراند،‌ هيچگاه به سرانجام نخواهد رسيد! قدري بيشتر حق بدهيد اگر طعنه و شكايت و گله‌گذاري به درازا كشيد كه همه از سر درد است. اين‌ كه چرا وضعيت وب و اوضاع خدمات تحت وب و سر و شكل وب‌سايت‌ها اين‌چنين است مرا بر آن داشت تا غوري كنم در اين وادي تا بدانم كه اين معضلات از كدامين سرچشمه جوشيدن مي‌گيرند! تجربه چندساله در حوزه‌ هنري و پياده‌سازي چهل- پنجاه وب‌سايت ستادي و استاني و ارايه طرح‌هاي مختلف در اين نهاد، مرا در طي اين طريق ياري كرد. اول؛ اهتمام در درك واقعيت‌هاي مجازي اينكه دنياي مجازي؛ واقعي است يا مجازي بحث و گفت‌وگوي بسياري نياز دارد و شك ندارم كه آخر كار سر از سرزمين فلسفه بيرون خواهد آمد و اصلا و ابدا نمي‌خواهم بحث بدين وادي كشانده شود. فرض راقم اين سطور بر واقعي بودن اين دنياي مجازي است، اما تا زماني كه اين موضوع به ‌صورت يك واقعيت علمي،‌ شكل عملي به ‌خود نگيرند، نمي‌توان درباره چرايي بي‌اهميتي دنياي مجازي به ‌خصوص در فرهنگ مديريتي كشور سخن گفت. موضوع پذيرش و جديت در استفاده از امكانات دنياي مجازي براي مديران درجه اول و دوم تبديل به يك اصل غيرقابل انكار نشده است. از ديد بزرگان؛ نهايت استفاده از دنياي مجازي به انتشار چند مقاله، اخبار و امكان پرداخت پول و دريافت خدماتي است كه اگر هم نشد،‌ خب نشده است؛ چرا كه به ‌زعم بسياري از ايشان اصل بر واقعيت است و دنياي مجازي كه واقعي نيست! اصل حرف اين است كه تا زماني كه تصميم‌سازان و تصميم‌گيران سطح بالاي نظام به مقوله دنياي مجازي به‌ عنوان ابزار لوكس غيرقابل كنترل،‌ محصول تفكر غرب، اداهاي روشنفكرانه، سوسول‌بازي بخش خصوصي، امكانات دردسرساز، اسراف بودجه، مايه فساد جوانان و ناسازگار با سنت‌ها نگاه مي‌كنند؛ پس بي‌مايه فتير است و بهتر است به ‌همين شرايط موجود قانع شويم و كور شويم و دور شويم و به ‌قولي عمر خود را صرف كارهاي بهتر و سازنده‌تري كنيم و در اين شرايط ويژه، اسباب زحمت متوليان امر را فراهم نسازيم! دوم؛ دنياي كثيف متن‌باز چند سال پيش در هر محفلي كه صحبت از وب و وب‌سايت‌ها در ميان بود، همه‌اش ذكر خير توسعه‌دهندگان دنياي متن‌باز (Open Source) دهان به دهان مي‌شد و اما هم‌اكنون خوب مي‌دانم كه چه بلايي آورده است اين ايده متن‌باز بر سر دنياي شبه‌مجازي ايران‌زمين! دو آفت بزرگ از كنار محصولات رايگان متن‌بازي كه به ‌طور اختصاصي براي انتشار محتوا در سطح وب ارايه شده است در اتمسفر مجازي كشور وارد شده است. اولين آفت اين است كه فن‌سالاران بر محتوامحوران چيرگي يافته‌اند و هر چه تلاش مي‌كنند نمي‌توانند افسار اين حركت را در دست بگيرند اين بندگان خدا كه در كار محتوا هستند. زماني كه متوليان فني پايگاه‌هاي تحت وب بر مقام تصميم‌گيري تكيه مي‌زنند طبيعي است كه محتوا بايد در زمين آنها بازي كرده و بر قوانين آنها گردن نهد. در صورتي كه اصل هدايت پايگاه‌هاي محتوايي بر اساس چارچوب‌هاي محتوايي است و اين ساختارهاي محتوايي هستند كه بايد چارچوب فني مناسب و متناسب با نيازها را مشخص كرده و بر آن نظارت كند. شايد اين موضوع مطرح شود كه مي‌توان نرم‌افزارهاي متن‌باز اغلب رايگان را مانند گل كوزه‌گري به‌ هر شكلي كه مقصودمان است صورت دهيم، اما نبايد فراموش كنيم كه بلي؛ امكانات فني اينگونه نرم‌افزارهاي را مي‌توان با انعطاف بالايي سر و شكل داد، اما نمي‌توان به ‌منطق ساختاري آنها خدشه وارد ساخت كه اگر اينگونه شود نرم‌افزار نهايي يا شتر گاو پلنگي مي‌شود نازيبا يا اينكه مانند تلاش فوق‌العاده دكتر فرانكشتاين، شبه‌انساني خلق مي‌كند كه فقط كالبد انساني دارد و كارها مي‌كند، اما آنچه بايد باشد نيست و در مسير كمال لنگان مي‌رود! آفت ديگر محصولات متن‌باز به ‌ظاهر رايگان اين است كه قيمت كاذب ايجاد مي‌كنند. حضور در محيط وب، توليد نرم‌افزار و امر پشتيباني محتوايي و فني مستلزم صرف هزينه است و متن‌بازها اين توهم را ايجاد كرده‌اند كه صرف هزينه كاري عبث است. در حالي‌ كه محصولات متن‌باز فقط و فقط يكي از ابزارهاي موردنياز را در اختيار قرار مي‌دهند كه در چشم بسيار جلوه مي‌كند و تاثير مثبتي در كاهش ديگر هزينه‌هاي ضروري ندارند و اگر خوب دقت كنيم كه بارها اين كار را دنبال كرده‌ام،‌ هزينه‌هاي بيشتري از مدل‌هاي بومي به‌دنبال خواهند داشت. ارزان شدن حضور در محيط وب (مجازي) آفت‌هاي ديگري به دنبال داشته است كه سر حوصله و فرصت بدان‌ها مي‌پردازم، اما اين را نگويم مي‌ميرم كه برنامه‌ريزان بودجه را بدعادت كرده است و حداقل هزينه لازم براي حضور در اين وادي را به صورت كاذب كاهش داده است. البته تفكر و فعاليت اغلب هوشمندانه مبتني بر ايده‌هاي متن‌باز را مي‌پسندم، اما به ‌تصورم كاركرد اين ايده فاخر در زيست‌بوم مجازي ايران‌زمين بيشتر آفت‌زا بوده است تا آفت‌زدا! سوم؛ دنياي آشفته آشفته! وقتي نظامنامه (استاندارد) در كار نباشد، كارگردان با تجربه كشور در ساخت سريال به ‌خود اجازه مي‌دهد در مقام باري‌تعالي نشسته و درباره بهشت و دوزخ و واماندگان گرفتار در برزخ، هرگونه كه عشق مبارك مي‌كشد قضاوت كرده و تصويرسازي كند! وقتي نظامنامه در كار نباشد، هزينه‌هاي هنگفتي صرف توليد فيلم‌هايي چون »پرچم‌هاي قلعه كاوه» و «شب به‌خير فرمانده» مي‌شود كه در خوشبينانه‌ترين حالت يك تا سه درصد هزينه توليد خود را بازمي‌گرداند! وقتي نظامنامه در كار نباشد، آبروي ورزش يك مملكت را خوشحال و خرسند در مسابقات جهاني و جام ملت‌ها و المپيك‌ها بر باد مي‌دهيم و يكي دو ماه بعد همه فراموش مي‌كنيم. وقتي نظامنامه در كار نباشد، ميلياردها ريال صرف توليد محتواي رنگ و رو رفته به ‌ظاهر ديني در يكي از پايگاه‌هاي اطلاع‌رساني كشور مي‌شود كه بود و نبود آن در محيط وب؛ توفير چنداني ندارد. وقتي نظام‌نامه در كار نباشد، نمي‌توان مجموعه‌ها را مخاطب قرار داد و گفت كه بالاي چشمان مبارك‌تان ابروست! وقتي نظامنامه در كار نباشد، شيوه‌نامه‌هايي كه تدوين ‌شده ابتر هستند و برنامه‌هاي سنجش كيفيت ناكارآمد خواهند بود. حتم دارم مي‌دانيد كه نظام‌نامه‌ها صامت هستند و كارشناسان امر بر اساس بندهاي آن اقدام به طراحي انواع فرآيندهاي مختلف مي‌كنند و كار براساس اصول آن تعريف، انجام و سنجيده شود. فقدان نظامنامه است كه زيست‌بوم مجازي كشور را در زمينه فيلترينگ، مديريت پهناي باند اينترنتي، تخصيص بودجه در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات، هويت ديجيتالي، ارايه خدمات تحت وب، آموزش الكترونيك، نشر محتواي فارسي‌زبان و هزار و يك موضوع ديگر به ‌چالش كشانده است. وقتي نظامنامه در كار نباشد، يكي از بزرگان مي‌تواند نرم‌افزار متن‌باز رايگان مورد استفاده در آموزش الكترونيك را به ‌قيمت يك ميليارد ريال به يكي از مراكز آموزشي قالب كند و اعتراضي در كار نباشد! وقتي نظامنامه در كار نباشد، بهتر است بيش از اين پافشاري نكنيم. نداريم كه نداريم، فداي سرمان! و آخر اينكه همت و تلاش گروهي را در دانشگاه تهران مي‌ستايم كه قدري از وقت خود را در راستاي تدوين نظام ارزيابي و مديريت ساختاري وب‌سايت‌ها صرف مي‌كنند و حيف است قدرناشناس باشيم و دستي در ياري دراز نكنيم. شك ندارم كه اين حركت ناقص است، اما ديكته نانوشته غلط ندارد و اين حركت در مسير درستي قرار گرفته‌ات و حمايت‌هاي بيشتر و بهتر شوراي عالي اطلاع‌رساني به ‌عنوان ناظر و ناظم امر محتوا در زيست‌بوم مجازي ايراني مي‌تواند سرعت بهتر و بيشتري بدين حركت بدهد! در فرصتي ديگر در اين ‌باره صحبت خواهم كرد كه اگر نظامنامه در كار باشد،‌ در چه حوزه‌هايي سخن خواهد گفت!
کد مطلب: 11510
نام شما
آدرس ايميل شما

بنظر شما مهم‌ترین وظیفه دولت جدید در حوزه IT چیست؟
حمایت از بخش خصوصی حوزه فاوا
افزایش سرعت اینترنت
کاهش تعرفه اینترنت
رفع فیلترینگ